ترس كودك از رفتن به رختخواب
اگر کودکتان از رفتن به تخت خوابش میترسد به این مقاله توجه نمایید:
به او گوش دهید و درکش کنید. سعی کنید ترسهای کودکتان را درک کنید نه اینکه آنها را نادیده گرفته و مسخرهاش کنید.
مطمئن کردن دوباره. اگر او میترسد، به او اعتماد و اطمینان بدهید و تکرار کنید که خطری وجود ندارد و همه جا امن است.
مهارتهای روبرو شدن با آن را به او یاد دهید. یاد دادن مهارتهای غلبه و راههایی برای روبرو شدن با ترسش، مثل شجاع بودن و داشتن افکار مثبت. میتوانید درباره اینکه وقتی خودتان از چیزی میترسید چگونه با آن مقابله میکنید صحبت کنید. همچنین داستانهای کودکانی که شجاعانه با ترسهایشان روبرو میشوند برای آنها تعریف کنید.
در تاریکی شوخی کنید.بودن در تاریکی راجالب و خنده دار بکنید.در تاریکی بازی کنید مثلا بعضی از چیزها را قایم کرده و در تاریکی پیداکنید.
از قدرت تخیل خود برای مبارزه با ترسهای تخیلی و خیالی استفاده کرده و فکرهای جالب بکنید. بعضی از خانوادهها خریدن افشانک (آب پاش) با شکل هیولایی را یک راه فوقالعاده برای کمک به فرزندشان برای غلبه به ترسهای شبانه میدانند. بودن درکنار حیوانات خانگی هم به تعدادی از بچهها کمک میکند و باعث احساس آرامش و راحتی خیال آنها میشود. تا حد امکان فرزندتان را به طور کامل در دستیابی به راهحلهای مناسب برای مقابله با ترسش درگیر کنید چون در او ایجاد احساس کنترل و سلطه بر اوضاع میدهد.
داشتن یک وسیله که به او احساس امنیت میدهد. به او کمک کنید تا به یک چیز که به او احساس امنیت میدهد علاقمند و وابسته شود که میتواند در طول شب آن را با خود داشته باشد.
چراغ خواب. مهم نیست که کودکتان در شب میترسد یک چراغ خواب به او کمک میکند. چراغهای خواب تازمانی که به خوابیدن فرزندتان لطمه نزند و به راحتی بتواند در نور آن بخوابد خوب هستند. مورد دیگر اینکه میتوانید در اتاق خوابش را باز بگذارید که باعث میشود او احساس تنهایی و جدا شدن از سایر افراد خانواده نکند.
از تماشای برنامههای تلویزیونی ترسناک خودداری کنید. فرزند خود را از تماشای برنامههای تلویزیونی ترسناک، فیلمها و داستانهایی که به ترس او اضافه میکنند، منع کنید.
یاد دادن مهارت آرامسازی. به فرزندتان مهارتهای آرامسازی را آموزش دهید تا به او در داشتن آرامش هنگام خواب کمک کنید. برای مثال به فرزندتان کمک کنید که به یک منظره آرامش بخش فکرکند مثل بودن در کنار ساحل یا تماشای غروب آفتاب؛ این باعث میشود که او وقتی در تختش است به جای فکر کردن به ترسهایش به چیزهای بهتر فکر کند و ممکن نیست که همزمان حالت آرامش و ترس را با هم داشت.
در مورد ترسهای فرزندتان در طول روز بحث و گفتگو کنید. در طول روز در رابطه با ترسهایشان و نحوهی روبرو شدن با آنها بحث کنید. در روز به او اعتماد به نفس رویارویی با ترسش در هنگام شب را بدهید.
محدودیت مشخص کنید. همزمان که به او اعتماد و اطمینان میدهید باید محدودیتهایی هم مشخص کنید. همچنین او را تشویق به داشتن رفتار مناسب کنید مثلا اینکه «یادت باشه نباید گریه کنی و نباید وقتی توی تختت هستی زنگ بزنی و ما رو صدا کنی».
مجبورش کنید که توی تختش بماند. بگذارید در تختش بماند و متوجه شود که هیچ خطری وجود ندارد و او کاملا در امان است و خودش باید با ترسهایش روبرو شود. برای شما ماندن در اتاق خواب او راحتتر است تا برای او ماندن در اتاق شما. اگر کودکتان به شدت از تنهایی میترسد اشکالی ندارد که بعضی اوقات در کنار تختش بمانید تا خوابش ببرد. اما نباید زیاد اینکار را انجام دهید حتی دو شب پشت سر هم، چون ممکن است به حضور شما وابسته شود. اگر کودکتان در نیمه شب بیدار شود و به اتاق شما بیاید، بهتر است او را به اتاق خودش برگردانده و به آرامی در تختش قرار دهید.
به او سر بزنید. اگر کودکتان وقتی که شما از اتاقش میروید نگران و دلواپس میشود، پشت سر هم به او سر بزنید. بهتر است هر 5 یا 10 دقیقه خودتان به او سر بزنید و او را مطمئن کنید، این سرزدن شما بخاطر گریه و سر و صدای او نیست.
سیستم تشویق. بعضی از کودکان بدلیل کسب توجه بیشتر از والدین و اطرافیان بدلیل داشتن ترس در شب، تظاهر میکنند. اگر مشکل این باشد برنامه را عوض کنید. به او بگویید که چقدر به شجاع بودن او افتخار میکنید. هر بار که او به تنهایی و با شجاعت در اتاقش خوابید یک ستاره به او بدهید. بعد از اینکه ستارهها به تعداد قابل توجهی رسید میتوانید آن ستارهها را با یک جایزه عوض کنید مثل تماشای یک فیلم مورد علاقهاش، رفتن به پارک یا پختن بیسکویتهای شکلاتی.
چه چیزی باعث ترس کودکم از خوابیدن میشود؟
ترسهای شبانه و کابوسها در بین بچهها بسیار عادی است، خصوصا بین سالهای پیشدبستان؛ اما آن ترسها در بزرگسالان هم دیده میشود. اینها بخشی از رشد طبیعی است، وقتی که تخیلات بچهها رشد میکند و آنها میفهمند که در دنیای اطرافشان چیزهایی وجود دارد که میتواند به آنها آسیب بزند. در مواقعی، این ترسها و کابوسها در نتیجه داشتن یک تجربه ترسناک بوجود میآید مثل ترسیدن از یک سگ بزرگ، بودن در یک تصادف ماشین تا تماشای اخبار، اما در بعضی از مواقع این ترسها در نتیجه افسردگی پدید میآید. اختلافات خانوادگی و نگرانیهای والدین هم میتواند نقش داشته باشد. هر چیزی که باعث تحریک احساسات کودک شود سبب افزایش ترسهایش شده و او را دلواپستر میکند. همچنین کودکان معمولا در مراحل مختلف رشد، ترسهای متفاوتی دارند. بچههای کوچکتر اغلب از هیولا و دیگر جانوران خیالی میترسند در حالیکه بچههای بزرگتر از ترسهایی که به واقعیت نزدیکتر هستند مثل سارقان یا بلایای طبیعی میترسند. برای بعضی از بچهها گفتن اینکه میترسند یک تاکتیک خوب و تاثیرگذار برای دیر انداختن وقت خوابشان است. از سویی هم بعضی از بچهها و بزگترها دارای مشکلات بیخوابی هستند؛ عموماً اینها بچههایی هستند که در طول روز بسیار نگران هستند یا مسائل اضطرابزا و مخفی کردنی دارند.
اگــــر کــــودکم کابوسهای شبانه دارد باید چه بکنم؟
اگر کودکتان کابوس دیده نیازبه دلداری و آرام کردن دارد خصوصا برای بچههای کوچکتر. به هرحال وقتی کودکتان بزرگتر میشود شما راههای رویارویی با ترسها و اضطرابهایش را به او یاد میدهید. دادن اطمینان و اعتماد به او احساس امنیت و آرامش میدهد.