چگونه كودكان را مستقل تربيت كنيم
اگر طی مصاحبهای از همه مادران و پدران دنیا بپرسید كه بین استقلال و وابستگی فرزندشان كدام را انتخاب میكنند، به احتمال قوی همه یا اكثر آنها خواهند گفت كه میخواهند فرزندشان مستقل بار بیاید، اما متاسفانه در عمل این طور نیست. یعنی بسیاری از والدین فرزند خود را آگاهانه یا ناخودآگاه وابسته به خود یا به دیگران بار میآورند. كودكی كه بطور وابسته به مادر، یا پدر یاهر دو بار میآید، هم در كودكی و هم در بزرگسالی با مسائل و مشكلات زیادی روبرو میشود.
ویژگیهای كودك وابسته
معمولا ضعیف است و در مقابل مشكلات و مسائل زندگی زود ناامید میشود و خود را میبازد.
معمولا به تنهایی قادر نیست موانع را بردارد و مسائل زندگی خود را حل كند.
معمولا نمیتواند تنهایی را تحمل كند و همیشه به دنبال كسی میگردد تا به او تكیه كند.
در مقابل مرگ و میر اطرافیان، بسیار آسیبپذیر است.
نمیتواند بدون حضور دیگران برای خود تعیین هدف كند و برای رسیدن به هدف برنامهریزی نماید.
او برای خود قادر به انتخاب و تصمیمگیری نیست و همیشه میخواهد دیگران برایش تصمیم نهایی را بگیرند.
نمیتواند خود و اطرافیان خود را مدیریت كند و همیشه مردد است.
در سنین پایینتر، طاقت ندارد حتی یك ساعت بدون مادر و پدر در منزل بماند و اگر ناچار به این كار بشود، بارها و بارها با آنها تماس خواهد گرفت.
به جای این كه در شرایط بحرانی به فكر نجات خود باشد به فكر خانواده و نزدیكانی است كه در بحران قرار ندارند!
همانطور كه میبینید، مشكلات افراد وابسته كم نیست و این مشكلات با افزایش سن و مسئولیت آنها، بیشتر و بیشتر میشود. متاسفانه برخی از والدین نقش خود را در وابستهبار آوردن كودك خود انكار كرده و هر وقت فرزند آنها بطور وابسته عمل میكند، او را زیر سوال میبرند و همه تقصیرها را به گردن او میاندازند. خود این موضوع نیز برای فرزند به طریق مضاعف آزاردهنده است. چون در اكثر مواقع افراد وابسته نمیتوانند به تنهایی و به یكباره مستقل بشوند و نیاز به كمك متخصص دارند و تحقیر آنها نه تنها كار را بهتر نمیكند بلكه آنها را سر در گم كرده و به سمت افسردگی یا خدای نكرده سوء مصرف مواد میكشاند. ویژگیهای گفته شده را در فرزند خود یا در كودكان اطراف خود جستجو كنید و تشخیص بدهید كه آیا وابسته هست یا خیر؟
شخصیت والدین افراد وابسته
معمولا والدین و نوجوانان وابسته، خود افرادی وابستهاند كه نیاز به كمك دارند. آنها معمولا روشهای حل مسائل و سازگار كردن خود با محیط و اطرافیان را بلد نیستند و در كارهایشان استقلال عمل ندارند.
برخی از رفتارها و ویژگیهای والدین وابسته عبارتند از:
آنها در فرزندان خود احساس گناه ایجاد میكنند. این احساس گناه برای این است كه فرزند خود را تحت كنترل بگیرند.
آنها از تنها ماندن هراس دارند و بطور ناخودآگاه میخواهند فرزندان و حتی اطرافیان خود را در كنار خود نگه دارند تا تنها نمانند.
آنها غالبا اعتماد به نفس كمی دارند و با وابسته كردن فرزندان میخواهند خود را قویتر كنند و هر جا كه لازم باشد به آنها تكیه كنند.
گاهی افسردگی یا اضطراب یا وسواس والدین و مشابه اینها باعث وابسته كردن فرزندان میشود.
گاهی بدبینیها و ترسهای مرضی نهفته یا آشكار دارند و میخواهند با حمایت افراطی از فرزندشان محافظت نمایند. در حالی كه فرزند خود را وابسته و ضعیف بار میآورند. حاضر به توضیح و تشریح روشهای زندگی كردن و آموزش هماهنگ كردن فرزندشان با محیط نیستند و به جای هر گونه آموزشی ترجیح میدهند خودشان همه كارها را انجام بدهند و در نتیجه فرزندانشان انجام اكثر كارها را یاد نمیگیرند و در انجام كارها به آنها وابسته باقی میمانند.
این والدین با وابسته نگه داشتن دیگران و خصوصا فرزندانشان، احساس قدرت و كارایی میكنند و با این كار، به شكل كاذبی به خود بها میدهند.
اغلب والدین وابسته، خود را دوست ندارند و در اعماق وجود احساس بیارزشی و حقارت میكنند.
همانطور كه ملاحظه میكنید والدین وابسته و خصوصا مادران وابسته، خود نیاز به درمان دارند تا بتوانند مستقلتر، سازگارتر، با اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتر شده و روی پای خود بایستند. اگر بیشتر این ویژگیها را در خود یا در همسر خود سراغ دارید حتما به فكر درمان باشید و از متخصص كمك بگیرید.
فرزند مستقل تربیت كنید
اگر میخواهید فرزندان شما در هر سنی كه هستند مستقل بار بیایند به این نكات توجه كنید:
به محض این كه كودكتان توانست كاری را خودش و مستقل از شما انجام بدهد، انجام آن كار را به او بسپارید و دیگر خودتان آن كار را انجام ندهید. فقط هر جا كه لازم دیدید او را تشویق نمایید (كارهایی مثل غذا خوردن، لباس پوشیدن، كفش پوشیدن و...)
به جای این كه همه كارهای فرزندتان را انجام بدهید به او یاد بدهید خودش كارهای شخصیاش را انجام دهد. خودش اتاقش را مرتب كند، جارو كند، درس بخواند و...
از همان ابتدا به او یاد بدهید كه در چارچوبی كه برایش تعیین میكنید انتخاب كند. برای مثال میتوانید سه لباس را كه از عهده پرداخت پول آنها بر میآیید جلوی او بگذارید تا از بین آنها انتخاب كند.
وقتی فرزندتان دچار مشكلی میشود روش حل مشكل را به او یاد بدهید. به هیچ وجه خودتان شخصا و بدون دخالت دادن او مشكل را به تنهایی حل نكنید.
اگر نیاز است فرزندتان از حق خودش در جایی دفاع كند، روش دفاع از خود را به او بیاموزید نه این كه به جای او وارد عمل شده و بخواهید از او دفاع كنید. به اصطلاح برایش ماهی نگیرید بلكه ماهیگیری را به او یاد دهید. محصول آماده را به او ندهید، بلكه نحوه رسیدن به محصول را به او یاد دهید.
در فرزندتان احساس گناه ایجاد نكنید. نگویید اگر فلان كار را نكردی دیگر دوستت ندارم. معمولا بدین وسیله كودك كنترل میشود اما همچنان وابسته میماند.
حمایت كردن، تشویق كردن، دلداری دادن، دلگرم كردن و مشابه اینها كارهای خوبی هستند كه میتوانید برای فرزندتان انجام دهید و در عوض لوس كردن، انجام همه كارها به جای او، ترساندن او و تهدید كردنش از جمله كارهایی است كه لازم است انجام ندهید.
در هر كاری كه احساس كردید فرزندتان ضعف دارد بدون تحقیر یا تمسخر یا برچسب زدن به او، كمك كنید آن كار را یاد بگیرد و تا زمان یادگیری كامل و موفقیت كامل او، موضوع را رها نكنید.
فرزندتان را با دیگران مقایسه نكنید و خودتان را جلوی او، مظلوم نشان ندهید تا او بخواهد همیشه از شما دفاع كند و خواستههای شما را برآورده كند.
زندگی فرزندتان را با مجبور كردن او به تن دادن به خواستههای خودتان تباه نكنید.
توجه داشته باشید كه وابستگی، تنها یك ویژگی رفتاری نیست، بلكه اگر كمی شدت پیدا كند تبدیل به اختلال و بیماری میشود، بنابراین هر چه زودتر باید نسبت به رفع آن اقدام كرد و از ایجاد آن جلوگیری كرد.
ضمن این كه والدین وابسته نمیتوانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند كه افرادی مستقل و قابل اتكا باشند، بلكه باید در درجه اول به درمان خود بپردازند.
برای مستقل بار آوردن فرزندتان از كارهای كوچك شروع كنید.
وقتی بستنی میخورد دهانش را پاك نكنید. دستمال بدهید تا خودش دهان خود را پاك كند.
وقتی زمین میخورد بگذارید خودش از جا بلند شود و تشویقش كنید، لازم نیست شما وارد عمل بشوید و لباسش را بتكانید.
مرتب به او تذكر ندهید كه لباسش نامرتب است یا موهایش را شانه نزده. بگذارید این را در جمع دوستان خود بیاموزد.
مدام به او نگویید: نكن، نرو، دست نزن، نگو. بلكه بگذارید خودش اینها را یاد بگیرد. یك بار كافی است كه به او جدی و مودبانه این موارد را یاد بدهید.
به جای سركوفت زدن و دعوا كردن و گفتن این كه هیچ كاری را بلد نیست، به او روش حل مسئله را یاد بدهید.
برای كارهای خوب كوچك او را تشویق كنید. مدام ایراد گیری نكنید.
مشكلات كودكان وابسته
اگر فرزندتان را وابسته بار بیاورید در آینده به دیگران و از جمله به همسر خود نیز وابسته خواهد شد. بسیاری از پذیرش تحقیرها و توهینها در بزرگسالی ناشی از همین وابستگی است. بسیاری از زنان و مردانی كه حاضرند به هر قیمتی نظر دیگران را جلب كنند و به خفت و خواری و ذلت تن بدهند جزو وابستهها هستند. وقتی به این زن و مردها میگوییم كه باید هر چه زودتر برای تغییر موقعیت و شرایط زندگی خود كاری كنند، لازم است از حق خود نزد دیگران دفاع كنند، یا لازم است در برخی جاها ابراز وجود كنند با تعجب به روانشناس نگاه میكنند، گاه گریه میكنند، گاه از اتاق مشاوره فرار میكنند و چون از قبل این كارها را نیاموختهاند هر گونه تغییری برایشان سخت میشود و آگاهانه یا ناخودآگاه همان خفت و خواری و توهینها را تحمل میكنند، اما اقدامی برای بهتر كردن زندگی و وضعیت خود انجام نمیدهند. پیشگیری از این اختلال، ساده تر از درمان است. بنابراین از همان ابتدا كودكان خود را مستقل بار بیاورید.