ارتباط زن و مرد نامحرم: پیامدهای مثبت، پیامدهای منفی
آفتهای اختلاط و روابط غیرضروری و بدون حریم بین دختر و پسر در محیطهای تحصیلی، کاری، خانوادگی و ... بسیار زیاد است که بخشی از پیامدهای منفی آن عبارتند از:
اتلاف نیروها در علم و عمل، عشقهای بیاساس و مجازی، روابط غیرمشروع و ناسالم، آسیبهای روانی و روحی، فراهم آمدن زمینههای گناه، بیپروایی و از بین رفتن صفاتی مانند حیا و عفت و پاکدامنی و وقار، پایین آمدن میزان ازدواج به دلیل وفور عرضههای جنسی، بالا رفتن سن ازدواج، بیاعتمادی و استحاله درونی، سرکوبی استعدادها، افت تحصیلی، حریم شکنی و عبور از مرزهای ارزشی و اعتقادی، سست شدن پایههای خانواده و...
استاد شهید مرتضی مطهری درباره ارتباط نادرست دختر و پسر و آسیبهای جدی آن بر پیکره نهاد مقدس خانواده معتقد است: «ازدواج در قدیم، پس از دوران انتظار و آرزومندی انجام میگرفت و به همین علت، زوجین یکدیگر را عامل نیکبختی و سعادت خود میدانستند ولی امروز، معاشرتهای آزاد و بیبندوبار پسران و دختران، ازدواج را به صورت یک وظیفه و تکلیف و محدودیت در آورده است... سیستم روابط آزاد، اولا موجب میشود که پسران تا جایی که ممکن است، از ازدواج و تشکیل خانواده سرباز زنند و فقط هنگامی که نیروهای جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی مینهد، اقدام به ازدواج میکنند...
ثانیا پیوند ازدواجهای موجود، سست است و به جای این که بر پایه یک عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هر یک از زن و شوهر، همسر خود را عامل سعادت خود بداند، برعکس، به چشم رقیب و عامل سلب آزادی و محدودیت میبیند». یکی از مهمترین پیامدهای مثبت جداسازی محیطهای مختلط زنان و مردان، سلامت جامعه و جلوگیری از ناهنجاریهای روحی و روانی است. از سوی دیگر ارتباط سازنده میتواند رشد اخلاقی و پیشرفت علمی افراد را به همراه داشته باشد.
دیدگاههای پیرامون روابط زن ومرد
در مورد ارتباط زن و مرد سه دیدگاه مخالف با تفاسیری مختلف وجود دارد که به نظر میرسد دیدگاه اعتدال موافق با دیدگاه اسلام باشد.
1- رابطه سختگیرانه: مطابق این دیدگاه هر نوع ارتباطی میان دختر و پسر جز در صورت اضطرار ممنوع است زیرا رابطه این دو چون آتش و پنبه است و برای دوری از خطر، عقل حکم میکند که این دو هر چه بیشتر از هم دور نگه داشته شوند. بر این مبنا هر نوع ارتباطی میان دو جنس مخالف ممکن است باعث ایجاد جرقهای شود که کنترل آن در اختیار هیچ یک از طرفین نباشد.
2- دیدگاه سهلگیرانه: براساس این دیدگاه تفریطی، ایجاد هر نوع محدودیت در ارتباط میان زن و مرد باعث برانگیختن حساسیت، افزایش التهاب و اشتیاق میشود. انسان بر اساس اصل «الانسان حریص علی ما منع» وقتی در موردی با منع و محدودیت مواجه شود نسبت به آن حریصتر میشود از این رو بهتر است نحوه ارتباط دو جنس مخالف همان گونهای باشد که دو جنس موافق با هم مرتبط هستند.
3- دیدگاه معتدل: همان طور که پیداست دو دیدگاه پیشین به یک اندازه مخدوش و مردودند، رابطهای صحیح است که در آن از هر گونه افراط و تفریط پرهیز شود؛ یعنی نه چنان سختگیرانه و تنگنظرانه برخورد شود که در نگاه عرف و عقل قابل عمل نباشد و نه چنان سهلگیرانه نظر داده شود که باعث پیامدهای منفی و ناگوار شود. معیار و میزان اعتبار درست و سالم با حفظ همه حریمهاست. (نیکزاد، 1383) در ادامه، دیدگاه اسلام توضیح داده خواهد شد.
روابط دختر و پسر از دیدگاه اسلام
اسلام به شخصیت انسان ایمان دارد و با فطرت درونی انسان و استعدادها و نیازها و خواستههای او سازگار است و دربردارنده اصول مشترک بین همه انسانها است.
اسلام جامعه را بر اساس روحیه تعاون و همکاری پایهگذاری کرده است. هر عضوی از جامعه با دیگری در ارتباط است و در زندگی به همنوع خود کمک و یاری میرساند و همگی با یکدیگر برادر و یاور دین و یاور انساناند. وقتی که جامعه با روحیه برادری حرکت میکند، حرکت جامعه رو به تکامل است و هر عضوی از آن مکمل عضوی دیگر.
از دیدگاه اسلام، ارتباط میان زن و مرد فی نفسه ممنوعیتی ندارد. طبیعی است، در جامعهای که معمولا نیمی از آن را جنس مرد و نیمی دیگر را جنس زن تشکیل میدهد، چارهای جز ارتباط دو جنس مخالف با همدیگر نیست. به تعبیر دیگر، اجتماع مجموعهای از زنان و مردان است و قابل تقسیم به جامعه مردان و جامعه زنان نیست.
برحسب دیدگاه اسلام، زن و مرد باید با نگاه به شخصیت انسانی هم که به طور قطع در روابطی سالم خود را نشان میدهد، در تعاملات اجتماعی حضور یابند. عایقی مفید و موثر به نام هویت انسانی وجود دارد که سبب ایجاد جریانی سالم و آسیبناپذیر در روابط میان زن و مرد میشود.
بر این مبنا، مرد باید در زیرساختهای فکری خویش، تصویر درستی از زن بهعنوان یک شخصیت ارجمند، پاک، با کرامت و با حرمت داشته باشد و زن نیز باید در روساختهای رفتاریاش که وجوه ارتباطی او را در پوشش، گفتار و حرکات نمایان میسازد، حرمت و کرامت زن بودن خود را نشان دهد.
ممکن است تصور شود که وجوب حجاب زن در هنگام حضور در جامعه و ارتباط با جنس مخالف، عاملی برای محدود کردن زن در ارتباطات اجتماعی است در حالی که پوشش زن در برابر مردان بیگانه، اختصاص به شریعت اسلام ندارد و در میان برخی از ادیان دیگر چه در گذشته و چه در زمان حال، مطرح بوده و هست.
آن چه بهعنوان پوشش برای زنان در اسلام مقرر شده است، بدین معنا نیست که از خانه بیرون نروند بلکه بدین معناست که زن در معاشرت و ارتباط با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. در این رابطه، خداوند متعالمیفرماید: «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمن بگو که جلبابها (روسریهای بلند) خود را به خود نزدیک سازند (یا بر خویش فرو افکنند) این کار برای این که شناخته شوند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند، بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.»
راه حل صحیح اسلام توجه به امیال حقیقی و واقعی انسانها و ارضای آن در حد لازم و سالم به نحوی است که مزاحم رشد معنوی و قرب او نگردد و از سوی دیگر با برطرف کردن زمینههای سوءتاثیر، بهراحتی بتواند راه کمال را طی کند. اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روشمند و نظاممند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد.
اسلام میخواهد انواع لذتهای جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد و از این طریق آرامش روحی و روانی و پیوندهای عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود. بیشک زندگی واقعی آن است که با طراوت، آسایش، علم، آزادی، عدالت، برابری، برادری، تعاون و یکدلی همراه باشد؛ در واقع زندگی، خود تلاش، طراوت، پیشرفت و رشد است.
اسلام، همواره ارزشهای اجتماعی مربوط به خانواده، مانند حرمت قائل شدن برای زندگی فرزندان، احترام متقابل میان مرد و زن و رفع تبعیض در تربیت بین دختر و پسر را مورد تاکید قرار داده است.
برای خواندن بخش اول- ارتباط زن و مرد- اینجا کلیک کنید.