احمد محمداسماعیلی
اغلب بزرگانی که در دهههای سی و چهل به کار بازیگری در مدیومهای مختلف میپرداختند این روزها بازنشسته شدهاند و یا سالها است که دیگر در حوزه هنری فعالیتی ندارند.
شمسی فضلاللهی هرچند سابقه ایفای نقشهای متفاوت را هم داشته و به عنوان مثال در اوایل انقلاب در سریال «امیرکبیر» نقش یک زن سیاستمدار و مقتدر انگلیسی را به شایستگی بازی کرد اما اغلب مخاطبان فضلاللهی را درنقش مادران و مادر بزرگان مهربان و دوست داشتنی ایرانی میشناسند مثل مادربزرگ مهربان وعاشق پیشه سریال «باغ سرهنگ» یا فیلم «یه حبه قند».
فضلاللهی با اغلب بزرگان بازیگری از قبیل جمشید مشایخی، داریوش اسدزاده، محمدعلی کشاورز و علی نصیریان همبازی بوده است.
این بانوی دوست داشتنی با دوبله کارتون «بامزی» برای نسل کودکان دهه شصتی بسیار خاطره ساز است. شمسی فضل اللهی ازجمله بازیگرانی بود که خودش را محدود به بازیگری در سینما نکرد و سالها در رادیو و صحنه تئاتر به درخشش ادامه داد.
«امیرکبیر"، "عملیات مهد کودک"، "دایی وانیا"، "عاشق" ، «بندر مه آلود"، «صبح روز چهارم"، "دانی و من"، "بینوایان"، "مرا بشناس"، "عطر گل یاس"، "امیر کبیر"، "آینه"،
"بانی چاو" و "سایه همسایه" از جمله آثار ماندگار کارنامه بازیگری فضل اللهی در حیطههای مختلف از سینما تا تئاتر و تلویزیون محسوب میشوند.
شمسی فضل اللهی در گفتگو با «دنیای زنان» درباره زندگی حرفه ای و زندگی شخصی اش صحبت کرده است.
مواقعی که مشغول بازی کردن نیستید چه کارهایی انجام میدهید. آیا اهل خانهداری هم هستید؟
در زندگی به شدت به تمیزی و نظافت اعتقاد دارم و از کثیفی و نامرتبی بدم میآید و حداقل هفته ای یک بار کارگر به خانه ام میآید وتحت نظرم با دقت خانه را تمیز میکند.
با تمیزی و آراستگی خانه انرژیم دوچندان میشود. مواقعی که خانه بر اثر آمدن مهمان شلوغ و درهم میشود، استرس پیدا میکنم و تلاش میکنم وضعیت خانه سریع به حالت اولیه اش برگردد.
معمولا برخی از روزها که فرصت و تمرکز کافی داشته باشم و حالم هم خوب باشد جلسات فردوسیخوانی و حافظ خوانی درجمع دوستان و آشناها داریم.
چند دوست هستیم که جمع میشویم و بعضی روزها با هم اشعار این دو بزرگ را میخوانیم که خیلی لذتبخش و جذاب است.
به هرحال فردوسی و حضرت حافظ دو نام بزرگ درشعر ایران در دو سبک مختلف هستند و درخانه ایرانیان شاهنامه و دیوان حافظ پیدا میشود.
صبحهای زود هم پیاده روی و ورزشهای سبک انجام میدهم تا بیماریم تحت کنترل باشد و سلامتیم وجود داشته باشد.
برای سن ما برای اینکه بتوانیم شایسته کار کنیم، ورزش کردن یک ضرورت مهم است.
از تجربیات تازه بازیگری تان بگویید.
«دور دستها» به کارگردانی جواد ارشاد آخرین سریالی است که با بازی من از شبکه سوم پخش شد.
در این مجموعه خانوادگی در نقش مادر بازی کردم که درعین حال مادربزرگ است و نگران اختلاف میان دختر و دامادش است اما با بینش و شناختی که دارد دخترش را راهنمایی میکند و در نهایت تصمیمگیری را به عهده دخترش قرار میدهد.
سریالی آموزنده و خانوادگی که به اهمیت کیان خانواده تأکید داشت و دانیال حکیمی ، فاطمه گودرزی ، سیامک اطلسی و هومن برق نورد در آن بازی داشتند.
از میان آثاری که تا به حال بازی و دوبله کردهاید به کدامیک علاقه بیشتری دارید؟
همه کارهایی را که دراین شش دهه بازی کرده ام با علاقه وعشق انتخاب کرده ام. اما از بازی درآثاری مثل "یه حبه قند"، "عطر گل یاس"، "امیر کبیر"،"عملیات مهد کودک" و "دایی وانیا" و دوبله "بامزی" راضی هستم.
در این آثار نقشهای متفاوتی مثل مادربزرگ، زن خارجی و مادر سنتی و مدرن بازی کردهام.
کارتون "بامزی" یا "قویترین خرس دنیا" برای کودکان دهه شصت، با وجود صدای شما خیلی خاطره برانگیزاست.
به صورت کاملا اتفاقی در دوبله "بامزی" حضور پیدا کردم. حضور در تیم دوبله "بامزی" پیشنهاد ناصرممدوح بود و در همان موقع درگیر بازی درسریال "امیرکبیر" در نقش یک زن انگلیسی زبان بودم و این همزمانی کار را سخت کرده بود ولی خوشبختانه کارتون "بامزی" کارموفقی شد و هنوزخیلی از مردم من را با دوبله این کارتون میشناسند.
این کارتون ساختارش از زمان تولیدش جلوتربود و همین حالا هم میتواند با انیمشنهای جذاب و پر زرق و برق ژاپنی و آمریکایی رقابت کند.
البته درسالهای قبل تر هم دوبله شخصیت کارتونی "بامبی را انجام داده بودم. در زمینه کارهای کودک در دهه پنجاه مجموعه پرمخاطب "خانه کوچک" را نیز دوبله کردم.
همیشه کار کردن برای کودکان برایم جذابیت داشته است.
تداوم کاری یکی از مهمترین خصیصههای کارنامه شماست. چه عواملی باعث شده در این سالهای طولانی بتوانید در کارتان تداوم داشته باشید؟
انتخابهایم درست و صحیح بوده و درکنارش سالم زندگی کردهام و به دنبال مسائل حاشیه ای نبودم و وارد هیچ باند و گروهی نشدم و اتکایم فقط به تواناییهای خودم بود.
به همین دلیل توانستهام در کارم موفق باشم. علاوه بر این، من برای شهرت سراغ بازیگری نرفتم و نیامده بودم که برای تشویق و جایزه گرفتن بازی کنم؛ بازیگری عشق و علاقهام بود.
به دوران پیری و روزهایی که پیش رو دارید چگونه نگاه میکنید.
این مسئله بسیار مهمی است و توجه به هنرمندان پیشکسوت بسیار مهم است و اینکه امروز موسسههایی نظیر موسسه پیشکسوتان هنرمند تشکیل شدهاند تا به هنرمندان در دورانی که امکان فعالیت زیاد ندارند کمک کند.
این اقدام بسیار قابل تقدیر است و سایر نهادهاها مثل خانه سینما، خانه تئاتر، سازمان فرهنگی هنری شهرداری، وزارت ارشاد و غیره باید در این قضیه سهیم باشند و مشارکت کنند تا بازیگران باسابقه در هنگام بازنشستگی نگران آینده خودشان نباشند.
نباید این طور باشد که تازه موقعی که بازیگران باسابقه از دنیا میروند به فکرشان بیفتند.
درباره خودم دوران پیری روزهای بدی نیست؛ خدا را شکرحقوق بازنشستگی وجود دارد و هرازگاهی بازی هم میکنم و با مدیریت درآمدم تلاش میکنم دچار مشکلات مالی نشوم.
در این چند سال بارها مورد تقدیر قرار گرفتید. کدامیک از این تقدیرها برایتان جذاب تر بود؟
مرداد ماه سال قبل درنخستین جشنواره فیلم و عکس مادر که در پردیس چارسو برگزار شد به پاس یک عمر فعالیت هنری و همچنین ایفای نقش مادر در فیلمهای مختلف با اهدای لوح تقدیر و تندیس از من تقدیر شد و این برایم خیلی ارزنده بود که در جشنوارهای که نام مادر دارد مورد تقدیر قرار گرفتم.
به نظرم همه ماها باید قدردان مادران خود باشیم.
پنج سال قبل هم در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان مورد تقدیر قرار گرفتم و به عنوان یک خدمتگزار کوچک سینمای کودک خوشحال شدم که در این عرصه فعالیت میکنم و با کودکان خوب و مهربانی کار کردهام و زحماتم برای کودکان و نوجوانان دیده شد.
از زندگی خانوادگی خود بگویید. در چه سالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟
در سال 43 ازدواج کردم و دو فرزند و یک نوه دارم و چون در آن زمان خیلی زود مادر شدم، پرکاریم دردوبله و بازیگری امکان پذیر نبود و علاقه داشتم بیشتر به خانواده و فرزندانم رسیدگی کنم و برایشان مادر مهربانی باشم.
خوشحالم که در کنار هنر، زندگی خانوادگی پرمهری را تجربه کردم.
این روزها کم نداریم بازیگرانی را که تازه وارد این عرصه شدهاند و دوست دارند خیلی زود هم پیشرفت کنند. توصیه تان به تازه کارها چیست؟
برای موفقیت در بازیگری باید چه کارهایی انجام داد؟
در وهله اول باید عاشق این شغل بود و بدون عشق قطعا هیچ بازیگری نمی تواند در کارش استمرار و تداوم و موفقیت داشته باشد.
یک بازیگر نباید از بیمهریها و سختیهای کارش بترسد. توانایی در حوزه بازیگری باید در درون آدم باشد و بعد با تمرین و ممارست میشود آن را شکوفا و بالفعل کرد.
بازنشستگی برایتان چه جایگاهی دارد؟ آیا تا به حال به بازنشستگی از بازیگری فکر کردهاید تا بتوانید کارهای مورد علاقهتان را انجام بدهید؟
در کار بازیگری نمیتوانم به بازنشستگی فکر کنم زیرا بازیگری در من انگیزه و اشتیاق و امیدواری ایجاد میکند که هنوزمی توانم مثمر ثمر باشم و برای مردم نقشهای مختلف را بازی کنم.
بازنشستگی از بازیگری برای من در حکم خودکشی است و افسرده ام میکند.
در کلیت اعتقاد دارم یک هنرمند و یا یک بازیگر با کارهایش معنی و مفهوم و احساس مفید بودن پیدا میکند.
بزرگترین لذت برای من بازی کردن است که با هیچ چیز دیگر عوضش نمیکنم.
خیلی از بازیگران پیشکسوت مدتها هستند بیکار هستند. آیا برای شما هم بیکاری موقت یا طولانی رخ داده است؟
البته دوستان کارگردان و برنامه ساز به من لطف دارند و پیشنهادات کاری تا حد مناسب دارم اما به علت بیماری نتوانستم خیلی از این پیشنهادات را قبول کنم؛ متاسفانه این مشکل بیکاری برای برخی از همکاران باتجربه وجود دارد که باید بررسی شود و برای حل آن چاره اندیشید.
از آن طرف امنیت شغلی هم برای ما بازیگران وجود ندارد. به دفعات پیش آمده حین کار در فیلمی یا مجموعهای دچار آسیب و دردی شدهایم اما کسی از اعضای گروه نپرسیده که بهتر است شما را به بیمارستان ببریم و درمان بشوید و تحت نظر پزشک باشید و بجایش مجبور شدهایم با هزینه شخصی درمان کنیم.
این مسائل آدم را آزرده خاطر میکند. خوب نیست موقعی که کات آخر داده میشود، همه دنبال کارشان میروند و همه چیز فراموش میشود.
انسانیت حکم میکند که بیرون از دایره حرفهای هم دوست و همدرد باشیم.