Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 10 فروردین 1403 - 03:52

8
اسفند
گفتگو با اشکان خطیبی، و همسرش آناهیتا درگاهی

گفتگو با اشکان خطیبی، و همسرش آناهیتا درگاهی

دوران کاری خطیبی را می‌توان به چند دوره تقسیم کرد؛ در دوران اول کاریش خطیبی به بازی توأمان در تئاتر و سینما و تلویزیون پرداخت و آرام و پیوسته کارش را انجام می‌داد.

احمد محمداسماعیلی

 

از ازدواج سفید تا تولد یک فرزند با سال تحویل!

اشکان خطیبی، و همسرش آناهیتا درگاهی؛ زوج هنری در گفتگو با «دنیای زنان» از زندگی‌شان می‌گویند.

اشکان خطیبی هنرمندی چندبُعدی است و در این سه دهه فعالیت حرفه‌ایش در هنر تجارب مختلفی را آزموده است.

مجری گری، بازیگری، کارگردانی، مدیریت سینما، تهیه و تولید و خوانندگی از جمله این فعالیت‌ها محسوب می‌شوند.

شاید دلیل عمده چنین تجاربی از سوی خطیبی روحیه تجربه‌گرا و جستجوگرش است.

دوران کاری خطیبی را می‌توان به چند دوره تقسیم کرد؛ در دوران اول کاریش خطیبی به بازی توأمان در تئاتر و سینما و تلویزیون پرداخت و زیاد در چشم و تیتر خبرها نبود و آرام و پیوسته کارش را انجام می‌داد.

در دوره دوم فعالیتش که با بازگشت محمد رحمانیان از کانادا همراه شد خطیبی به جزیی از ارکان موفقیت‌های نمایش‌های رحمانیان بدل شد؛ در این نمایش‌ها که بیشتر رنگ و بوی تجاری شدن گرفت اشکان خطیبی به عنوان مدیر تولید می‌کوشید شرایط مناسب اجرا را فراهم کند.

خطیبی بعدتر با قبول مدیریت پردیس چارسو وارد فاز جدیدی از فعالیت‌های حرفه ایش شد.

اشکان در آثار متفاوتی مثل «قاعده تصادف»، «بچه‌های نسبتاً بد»، «سینمانیمکت»، «ترانه‌های محلی» و «خدای کشتار» حضور داشته است.

آناهیتا درگاهی همسر اشکان، بازیگر، نقاش و تهیه کننده دارای مدرک کارشناس ارشد نقاشی از دانشگاه هنر تهران است.

این هنرمند مستعد و جوان تئاتر در سال‌های اخیر دوران موفقی را در کارش سپری می‌کند و با بازی در فیلم جنایی «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» به کارگردانی فرزاد مؤتمن و نمایش‌های «در انتظار آدلف» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی و «سه خواهر» به کارگردانی محمد حسن معجونی  هنر بازیگریش را نشان داده است. وی تاکنون چندین نمایشگاه انفرادی نقاشی برپا کرده است.

اشکان خطیبی و همسرش در روزهایی مهمان گفتگوی «دنیای زنان» بودند که به واسطه شرایط بیرونی جامعه، چندان قبراق و سر حال نبودند اما به تدریج با داغ شدن گفتگو، شرایط تغییر کرد و گفتگو با اشکان خطیبی آرام و درونگرا و آناهیتا درگاهی برونگرا و پرانرژی و احساساتی، جذاب و گرم شد.

ویژگی اصلی هر دوی اینها در این گفتگو صداقت و راستی به جای تعارفات بیهوده بود!

ابتدای گفتگو را با یکی شدن بعد از ازدواج آغاز کنیم. خانم درگاهی!

به نظر شما زندگی متأهلی بهتر است یا زندگی مجردی؟ کدامیک را بیشتر می‌پسندید؟

آناهیتا درگاهی: هر کدام ویژگی‌های خاص خودش را دارد ولی زندگی متأهلی مسئولیت‌های مخصوص به خودش را دارد؛ البته پرسیدن این سؤال مقداری دیر است برای اینکه یک سال از ازدواج من و اشکان گذشته است!

از شیرینی‌اش بگویید. زندگی متأهلی شیرین‌تر است یا زندگی مجردی؟

درگاهی: من یک شوهر بسیار روشنفکر و آدم حسابی دارم و بنابراین دیگر به دوران مجردیم فکر نمی‌کنم و از وقتی که با اشکان ازدواج کرده‌ام حالم خوب است.

کلی حرف با او دارم و هر کاری که به من پیشنهاد می‌شود درباره‌اش با اشکان صحبت می‌کنم و حرف‌های مشترک زیادی با هم داریم. اشکان گوشهای شنوایی برای شنیدن حرف‌هایم دارد.

... پس داشتن حرف مشترک بین زن و شوهر را باید یکی از علل دوام زندگی مشترک بدانیم.

درگاهی: من هم این را قبول دارم و اگر یک بار دیگر به دنیا بیایم همین رویه را در بحث انتخاب درست همسر دنبال می‌کنم.

آقای خطیبی! شما هم وارد بحث شوید و درباره مزایای مجردی و متأهلی بگویید.

من اصولاً آدم تجرد نیستم؛ ممکن است زندگی مجردی لحظات خوشی موقتی زیادی نسبت به زندگی روتین زناشویی داشته باشد.

اما آن چیزی که به عنوان سعادت و خوشی مداوم تعریف شده در زندگی متأهلی خودش را نشان می‌دهد.

انسان‌ها قبل از ازدواج موجودات ناقصی هستند و این ازدواج است که باعث تکامل آنها است.

آیا این یک مانیفست است؟ یعنی می‌توان گفت که همه آدمیان با ازدواج کامل می‌شوند؟

منظورم بیشتر ناظر بر شریک زندگی است. به عنوان آدمی که دلش می‌خواهد به سعادت برسد معتقدم از طریق انفرادی نمی‌توان به آن رسید و این نیاز آدمی است که شریکی داشته باشد که در کنارش هم به تکامل برسد و هم به آرامش.

... از این منظر آیا می‌توان ازدواج سفید که این روزها در جامعه و بین برخی از هنرمندان باب شده را توجیه کرد؟

اصلاً نمی‌دانم چه الگویی در ایران جواب می‌دهد و چه جواب نمی‌دهد یا نمی‌دهد و بهتر است که وارد مباحث کلان جامعه شناسی نشوم.

درگاهی: من به شدت فمینیست هستم و ترجیح می‌دهم راجع به این قضیه صحبت نکنم.

... یعنی فکر می‌کنید ازدواج سفید ویژگی‌های ضدزن دارد؟

درگاهی: وقتی دو نفر به هم علاقمند هستند باید این مسئله در دراز مدت ادامه داشته باشد و نه فقط در یک مدت کوتاه. ازدواج سفید چند معنی دارد و از آن سوءتعبیر و سوءاستفاده‌های زیادی می‌شود. وجود زن در جهان هستی، مقدس است و مردان باید قدردان هر آن چیزی باشند که زن زندگیشان برایشان انجام می‌دهد.

آیا سوءتعبیر از ازدواج سفید را آدم‌های سنتی انجام می‌دهند؟

درگاهی: دوست ندارم زیاد وارد این قضیه بشوم چون ممکن است حجم سوءتعبیرها بیشتر و بیشتر شود.

خطیبی: اول تعبیرت را از ازدواج سفید به من بگو تا من نظرم را بیان کنم.

اینکه زن و مردی بدون ازدواج رسمی مدتی در کنار هم زندگی کنند و ببینند می‌توانند با هم به تفاهم برسند و در ادامه ازدواج کنند یا نه.

خطیبی: فکر نمی‌کنم این رویه را عرف اجتماعی در ایران قبول کند. البته موافقم که ازدواج سفید در ایران وجود دارد ولی مسأله اینجا است که فارغ از غلبه نوعی مدرنیته ظاهری در زندگی ایرانیان همچنان عرف ایرانیان این نوع زندگی را قبول ندارد.

درگاهی: به نظرم معاشرت کردن قبل از ازدواج چیز خوبی است و خوشبختانه در سال‌های اخیر جا افتاده است و باعث شناخت بیشتر آدم‌ها می‌شود.

خطیبی: درست است اما من فکر می‌کنم کلیت قضیه ازدواج سفید خیلی چرک شده است؛ شاید به دلیل همان سوءاستفاده‌ها و سوءتعبیرها.

خاصیت ما ایرانی‌ها است که هر پدیده اجتماعی را از فرط استفاده نادرست به چرکی و بن بست می‌رسانیم.

خطیبی: البته فقط خاصیت ما ایرانی‌ها نیست. این تابع عصری است که ما در آن زندگی می‌کنیم.

در روزگار ما این قدر تعابیر مختلف درباره ارتباطات جوانان با مسائل جنسی مخلوط شده که بسیاری از مفاهیم را از تعریف واقعیش دور کرده است.

بنابراین من ترجیح می‌دهم به سنت‌ها و عرف جامعه پای‌بند بمانم.

درگاهی: زن، ملعبه نیست. حضور زن در جهان هستی، مقدس است و باید تا می‌توانیم این مفهوم را به جامعه گوشزد کنیم.

خانم درگاهی! درباره جنس فمینیسمی که به آن اعتقاد دارید صحبت کنید.

آیا این فمینیسم، تابع تعاریفی است که در فیلم‌های تهمینه میلانی در باب فمینیسم ارائه می‌شود؟

درگاهی: تعریفم خاص خودم است. من معتقدم به احترام به زنی که بتواند در جامعه فعالیت داشته باشد و بتواند طوری زندگی کند که محتاج کسی نباشد؛ نکته مثبت همین است.

آیا بعد از ازدواج استقلال مالیتانرا حفظ کردید؟ مخارج زندگی را چطور تأمین می‌کنید؟ به صورت پنجاه-پنجاه یا منطبق با عرف؟

درگاهی: بله! فکر می‌کنم این مسائل خصوصی است و نباید با حرف زدن درباره آن پیش جامعه الگوی لازم الاجرا گذاشت. باید به خواسته‌های زنان احترام گذاشت و اجازه داد این خود زوجها باشند که درباره روش زندگیشان تصمیم بگیرند.

خطیبی: منظور از استقلال فردی در زندگی مشترک این است که هر یک از طرفین منبع درآمدی خود را داشته باشند و خودشان باشند که درباره اداره زندگی تصمیم بگیرند.

به هر حال منطبق با همان عرف، استقلال مالی داشتن زنان به مذاق خیلی از مردان خوش نمی‌آید؟

خطیبی: چون دوست ندارند همسرشان به لحاظ مالی از آنها بی نیاز باشد و این نیز خود می‌تواند ریشه در مسائل روانشناختی-جامعه شناختی داشته باشد.

خانم درگاهی! چقدر تحت تأثیر افکار همسرتان هستید؟

درگاهی: قبل از اینکه با اشکان آشنا بشوم فعالیت‌های هنریم را انجام می‌دادم. اشکان هنرمندی است که در عرصه‌های مختلف فعالیت می‌کند.

بازیگری تنها استعدادش نیست و خصیصه خوب اشکان این است که پشت سر کسی حرف نمی‌زند و دنبال شوآف نیست و سرش توی کار خودش است و زندگیش را می‌کند و به همین دلیل در زندگی من تأثیر گذار است.

آقای خطیبی! در این سال‌ها در عرصه‌های مختلف هنری فعالیت کرده‌اید. دلیل این رویکرد روحیه تنوع طلبی‌تان است یا حس کمال گرایی؟

خطیبی: کمال گرایی تضادی با تنوع طلبی ندارد. عرصه‌هایی که من در این چند ساله در آنها فعالیت داشته‌ام، عرصه‌های مرتبطی با هم هستند.

حتی شغل مدیریتی که در پردیس چارسو داشتم بستگی نزدیک با سینما و هنر دارد. ممکن است پرداختن به برخی از این عرصه‌ها کمی من را از راهم منحرف کرده باشد اما تنوع طلبی من بر بستری ثابت است.

بعد از اینکه مدیریت پردیس چارسو را قبول کردید کت شلوارپوش شدید و با موهای کوتاه و دیده می‌شدید، در حالی که در گذشته ظاهرتان خیلی متفاوت‌تر بود.

خطیبی: من جوان‌ترین مدیر سینمایی بودم و در یک مقطع دوساله یک پردیس سینمایی ناشناخته در مکانی نه چندان مطلوب را جزو سه پردیس مطرح تهران کردم و تنها مدیری بودم که در برخی از روزها با لباس غیررسمی هم سر کار می‌رفتم.

... اما ظاهرتان همیشه مرتب و رسمی بود.

خطیبی: زیاد به این قضیه فکر نکرده‌ام که هدف گذاری شده به آن بپردازم و به نظرم اتفاقی بوده است و ناشی از ناخودآگاهی که همه ما داریم.

خانم درگاهی! خیلی‌ها منتظر بودند که شما را با اکران «آخرین بار کی سحر و دیدی؟» در سینما ببینند. اما به نظر می‌آید بازیگر بدشانسی باشید چون فیملتان دو سال بعد از تولید هنوز اکران نشده.

درگاهی: یکی از دلایلی که سینما را زیاد دوست ندارم همین اکران نشدن و یا دیر اکران شدن فیلم‌ها است.

به هر حال بازیگر وقتی کاری انجام می‌دهد دلش می‌خواهد بازخورد مخاطب را بسنجد و این اکران‌های دیرهنگام حس و حال را از بازیگر می‌گیرد.

... به خصوص که اگر فیلم اکران می‌شد بیشتر شما را در سینما می‌دیدیم.

درگاهی: در بحث اکران تهیه کننده و نوع عملکردش مهم است. فیلم با اکران شدن در معرض نظرات مختلف قرار می‌گیرد و همه دوست دارند نتیجه زحماتشان را ببینند.

چند ماه قبل «داستان سیاوش» را بازی کردم و امسال چهار پیشنهاد بازی در سینما داشتم که قبولشان نکردم. البته من خیلی دغدغه بازی در سینما ندارم و دوست دارم نقش دلخواهم را بازی کنم.

نقش دلخواه شما چه ویژگی‌هایی دارد؟

درگاهی: نقشی که خصیصه‌های متفاوتی داشته باشد که تابع مود یا شرایط روحیم در آن مقطع است. مثلاً الان با اجرای تئاتر حالم خوب است.

در نمایش «در انتظار آدلف» در کنار اشکان خطیبی بازی می‌کردید که نقش «وینسنت» یک مرد عصبانی را بازی می‌کرد؟ آیا اشکان در زندگی عادی هم عصبانی می‌شود؟

درگاهی: اشکان اصلاً اهل عصبانیت نیست و تا به حال صدایش بالا نرفته است. «وینست» اصولاً یک مرد وحشی است.

آیا اشکان خطیبی اهل سورپرایز کردن است؟

درگاهی: بله، کار اصلیش همین است.

چه کارهایی انجام می‌دهد؟

درگاهی: اولین سورپرایز اشکان شیوه خواستگاری کردنش بود. آخرین سورپرایزش مربوط به نمایش «ده سال تنهایی» بود که مدتها مشغول نوشتن این متن بود و نقشی درخشان را برای من نوشت!!

دوست دارید در سینما هم مثل تئاتر با هم همبازی بشوید؟

خطیبی: چند پیشنهاد داشتیم که قبولشان نکردیم.

به چه دلیل قبول نکردید؟

خطیبی: هنوز آمادگی بازی در سینما را پیدا نکرده‌ایم و میانه‌ام با سینمای این روزها خوب نیست. الان از فضای سینمای ایران بیزار شده‌ام.

خانم درگاهی! بهترین هدیه‌ای که اشکان به شما داده چه هدیه‌ای بوده است؟

درگاهی: اشکان هدیه‌های خوب زیادی به من داده است. بهترین هدیه‌اش همان نمایشنامه‌ای بود که برایم نوشت.

اوقات فراغت را چگونه می‌گذرانید؟

خطیبی: فیلم می‌بینیم، سفر می‌رویم و ورزش می‌کنیم.

درگاهی: علاوه بر این تفریحات، نقاشی می‌کنم.

برای تعطیلات نوروز چه برنامه‌ای دارید؟

درگاهی: عید نوروز امسال برای دیدن خانواده اشکان به خارج از کشور می‌رویم و بعد از بازگشت از سفر هم فقط کار و کار و کار.

خطیبی: برای یک سال آینده کلی پروژه کاری تعریف شده داریم که باید عملیاتی‌شان کنیم.

آیا هنوز هم رسیدن عید خوشحالتان می‌کند؟

خطیبی: آمدن عید و تحویل سال احساس خوبی به آدم می‌دهد و درست مثل به دنیا آمدن یک بچه است؛ پر از هیجان و نوزایی.

درگاهی: هر سال، رسیدن سال نو برایم تبعات خاص خودش را دارد چون سال تحویل است که روحیات آدمی را هم دستخوش تحول می‌کند.


برچسب ها: بازیگر، ازدواج سفید، بازیگری، اشکان خطیبی، کارگردانی، آناهیتا درگاهی، مجری، ازدواج رسمی، فمینیسم تعداد بازديد: 3441 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز