Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 18:32

20
دی
نقش مادربزرگ و پدربزرگ در تربیت کودکان

نقش مادربزرگ و پدربزرگ در  تربیت کودکان

در زندگی امروز که هر روز بر تعداد زنان شاغل افزوده می‌شود....

نقش مادربزرگ و پدربزرگ در  تربیت کودکان

 

 

در زندگی امروز که هر روز بر تعداد زنان شاغل افزوده می‌شود احتمال این که کودکان در زمان اشتغال مادران به مادربزرگ و پدربزرگ سپرده شوند بیشتر شده است. تا قبل از سه سالگی برخورداری کودک از محبت مادربزرگ و پدربزرگ بسیار بهتر از آن است که به پرستار غریبه و حتی به مهد کودک‌ها فرستاده شود. چون در منزل مادربزرگ و پدربزرگ محیط امن‌تر و پر محبت‌تری را تجربه خواهد کرد. اما با بزرگ‌تر شدن کودک این احتمال وجود دارد که کودک تحت تربیت دوگانه قرار بگیرد. یعنی والدین‌اش چیزی را به او یاد بدهند که با تربیت مادربزرگ و پدربزرگ آنها تفاوت چشمگیر دارد. در این صورت کودک سر در گم می‌شود و ممکن است لوس و خودخواه بار بیاید. می‌خواهیم ببینیم دلیل این لوس شدن چیست و چگونه می‌توان از بروز آن تا حد زیادی جلوگیری کرد.

 

 

تفاوت تربیت

دلایل زیادی وجود دارد که تربیت کودک توسط والدین با تربیت او توسط مادربزرگ و پدربزرگ تفاوت دارد.

برخی از این دلایل عبارتند از: رقابت، نداشتن قانون و «نه» گفتن، تنهایی و وابستگی.

 

 

دلایل اختلاف در تربیت

متاسفانه برخی مادر شوهرها با عروس خود رقابت دارند و عروس را تهدیدی برای محبوبیت خود نزد پسرشان می‌دانند در نتیجه در هر کاری با عروس خود رقابت می‌کنند. البته رقابت مختص عروس و مادر شوهر نیست و حتی برخی مادرها هم با دختران خود رقابت دارند. پدر زن‌هایی هم هستند که با داماد یا حتی با پسر خود رقابت می‌کنند. وقتی مقوله رقابت بین دو نسل قبل از کودک وجود داشته باشد، این مشکل پیش می‌آید که هر نسل بخواهد تربیت خود را بهتر معرفی کند یا به کودک میدان عمل بزرگتری بدهد تا عزیزتر شود. حتی ممکن است از «نه» گفتن به کودک پرهیز کند تا نزد کودک عزیزتر تلقی شود.

در نتیجه کودک، که آزادی عمل بیشتری دارد منزل مادربزرگ و پدربزرگ را به والدین‌اش ترجیح می‌دهد و تا حد زیادی بی‌قانون بار می‌آید. البته مادربزرگ و پدربزرگ‌هایی هم که تنهاتر هستند گاهی به دلیل وابستگی به کودک و در نتیجه وابسته نگه داشتن کودک به خود، قوانین کافی برای کودک وضع نکرده و در عمل به محدودیت‌ها و قوانین کودک را بی‌توجه بار می‌آورند. در نتیجه کودک که از یک طرف با قوانین سختگیرانه والدین سروکار دارد و از طرف دیگر با آزادی عمل که پدربزرگ و مادربزرگ به او داده‌اند رشد می‌کند، موقتا آنها را ترجیح داده و با والدین اصلی ناسازگار می‌شود.

یعنی به حرف آنها گوش نمی‌دهد و قوانین آنها را نمی‌پذیرد. حتی ممکن است نخواهد با آنها به منزل برود و اصرار کند که در منزل مادربزرگ و پدربزرگ بماند. بدیهی است که در چنین حالتی تربیت و پرورش کودک به شکل طبیعی پیش نمی رود و با مشکلات زیادی در آینده مواجه خواهد شد. چون اگر کودک از همان ابتدا مهار کردن خود، پیروی از قوانین و وفاداری به محدودیت‌ها را نیاموزد در آینده ممکن است با قوانین و مقررات ناسازگار شود و تصور کند می‌تواند کارهای ممنوع را هم انجام دهد و یا امکان دارد لوس و آسیب‌پذیر بار بیاید. متاسفانه چنین کودکانی آمادگی بیشتری برای دروغگویی، لجبازی، پنهان کاری و پرخاشگری خواهند داشت.

 

 

راهکارهایی برای جلوگیری از تربیت دوگانه

 اول: چون هم والدین اصلی و هم مادربزرگ پدربزرگ‌ها کودک را دوست دارند حتما باید بنشینند و درباره تربیت کودک گفتگو کنند و قرارهایی بگذارند تا تربیت کودک واحد باشد. البته این مذاکره نباید جلوی چشم کودک انجام شود. در این مذاکره باید دو نسل دربارة باید و نباید‌ها، مقررات بازی، خواب و غذا خوردن کودک و همینطور تنقلات، تماشا کردن تلویزیون و رفتارهای زشت یا مناسب گفتگو ‌کنند و به نتیجه واحد بر‌سند و هر دو نسبت به اجرای آن تعهد ‌کنند.

 دوم: در جایی که والدین متوجه تفاوت در تربیت می‌شوند نباید اجازه دهند کودک متوجه این تفاوت بشود. چون کودکان هشیارند و بلدند از این تفاوت‌ها به سود خود بهره ببرند.

 سوم: لازم است والدین حساسیت‌های خود در تربیت کودک را حتما برای مادربزرگ و پدربزرگ مودبانه و به زبان خوش توضیح دهند. خط قرمز‌ها، نکات مهم که بدان پایبندند و مواردی که برایشان مهم است حتما باید در میان گذاشته شود. برای مثال اگر والدینی روی بازی کردن کودک در خیابان یا با کودک دیگری حساس‌اند باید بطور شفاف و مودبانه و جدی این را به مادربزرگ و پدربزرگ بگویند و همکاری آنها را طلب کنند. پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هم نباید پنهانی با کودک همدست شوند بلکه لازم است به نکات تربیتی پایبند بمانند.

 چهارم: درباره اندازه آزادی عمل کودک و میزان آن حتما باید دو نسل به توافق برسند. کودکی که بیش از حد آزادی عمل داشته باشد متاسفانه در آینده هم آداب و رسوم و فرهنگ و خوب و بد‌های مذهبی را نمی‌پذیرد و می‌خواهد خودخواهانه و بی‌بند و بار عمل کند. چنین کودکی کم صبر و بی‌تحمل بار می‌آید، سریع احساس ناکامی می‌کند و فقط می‌خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند. توجه داشته باشید که مادربزرگ و پدربزرگ‌ها مسن هستند و گاه ناتوان شده‌اند. اگر آنها به ما لطف کرده و کودکمان را می‌پذیرند باید با تشکر و احترام با آنها برخورد کنیم و درباره اختلافات تربیتی با آنها به توافق برسیم. این که والدین بخواهند تربیت آنها را زیر سوال ببرند و یا خود را اندیشمند‌تر نشان بدهند کار درستی نیست.

 

برچسب ها: زندگی آنلاین، اختلاف در تربیت، اشتغال مادران تعداد بازديد: 784 تعداد نظرات: 0

نظر شما بعد از تایید درج خواهد شد

فیلم روز
تصویر روز