Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 02:04

7
اردیبهشت
ننه مکرمه، زنی که در دوران سالمندی شکوفا شد

ننه مکرمه، زنی که در دوران سالمندی شکوفا شد

نام ننه مکرمه یا مکرمه‌ی قنبری برای بسیاری از ما آشناست. او همان زنی بود که تصویری از دنیای پیری و سالخوردگی را تغییر داد. بسیاری از مردم به این دلیل از سالخوردگی هراس دارند که تصور می‌کنند، در این دوران لذت بردن

مترجم : اعظم اسلامی مجد

 

تحریریه زندگی آنلاین : نام ننه مکرمه یا مکرمه‌ی قنبری برای بسیاری از ما آشناست. او همان زنی بود که تصویری از دنیای پیری و سالخوردگی را تغییر داد. بسیاری از مردم به این دلیل از سالخوردگی هراس دارند که تصور می‌کنند، در این دوران لذت بردن از زندگی دیگر تمام شده است. تمام توانایی‌های آدمی تحلیل رفته و او نمی‌تواند هیچ کار مفیدی انجام دهد. حواس چشایی، بینایی، شنوایی و توان فیزیکی کم شده و دیگر قابلیت‌های قبلی را ندارد، اما هیچ‌گاه نباید فراموش کنیم که ما قابلیت‌های خود را از دست نمی‌دهیم.

 بیشتربخوانید:

خودباوری، مهم‌ترین رکن موفقیت زنان ( قسمت اول)

 

 

 

 

ننه مکرمه چه کسی بود؟

مکرمه قنبری در سال 1307 هجری شمسی در روستای در؟؟؟ در شهر بابل به دنیا آمد. در همان دوران کودکی نیز با گل و خاک دیوارها را نقاشی می‌کرد ولی هرگز به نقاشی به طور جدی فکر نکرده بود. او در دل طبیعت و آرامش دل‌انگیز آن بزرگ شد ولی در پانزده سالگی مجبور شد با کدخدای ده که اختلاف سنی زیادی با او داشت، ازدواج کند. کدخدا، قبل از ننه مکرمه، سه زن دیگر هم داشت و این زندگی همیشه در زندگی او مثل یک زخم عمیق و تازه مانده بود. سال‌ها گذشت و ننه مکرمه صاحب 9 فرزند شد. کدخدا، شوهرش، از دنیا رفت و مسئولیت سروسامان دادن به بچه‌ها به عهده ننه گذاشته شد. ننه مکرمه با آرایشگری، قابله‌گری و خیاطی روزگار گذراند. زنان روستا را آرایش می‌کرد و عروس‌ها را راهی خانه‌ بخت می‌نمود. شاید از همان روزها بود که فهمید دنیای رنگ‌ها و شکل‌ها بسیار هم‌سو با دنیای خودش هستند. به هر حال زندگی با تمام سختی‌هایش در جریان بود و ننه مکرمه عادت کرده بود راهی برای کنار آمدن با آن بیابد.

 

چرا پیری و کهنسالی دوران رکود نیست؟

قابلیت‌ها و توانایی‌های در این دوران کم نمی‌شوند بلکه در واقع در طول سالیان طولانی‌تری رفته رفته و بسیار آهسته از آن‌ها کاسته می‌شود جوری که خودمان هم متوجه نیستیم. خطوط روی صورت‌ها، کم کم زیاد می‌شوند و ما در دوران پیری یکباره از جوانی به آن مرحله نمی‌رسیم. در واقع تمام این خطوط ریز و درشت، کروکی مسیرهایی هستند که رفته‌ایم. دست‌های ما که پشتشان چروکیده و رگ‌هایی که ورم کرده‌اند، تپش‌های قلب ما را در دوران زندگی‌مان نشان می‌دهند. ما حتی در این دوران هم می‌توانم عاشقی کنیم. می‌توانیم شوق زندگی را تجربه کنیم. می‌توانیم به یک گوشه امن زندگی بچسبیم و از تاروپود آن روایت‌های جدیدی را بسازیم. همان کاری که ننه مکرمه در سال‌های آخر زندگی‌اش انجام داد.

 بیشتربخوانید:

بررسی نقش زنان در جامعه از نگاه دین

 

 

 

 

ماجرای گاو ننه مکرمه

همه‌ی مردم ده می‌دانستند که ننه مکرمه چقدر گاوش را دوست دارد. او هر روز مسافت زیادی را با گاو طی می‌کند تا حسابی در دشت‌ها بچرد. در همان سال‌ها، توان فیزیکی ننه مکرمه در اثر کهولت سن، کاهش یافته بود و مدتی در اثر بیماری و ضعف خانه‌نشین شد و در رختخواب ماند. فرزندان او که فکر می‌کردند دلیل ناتوانی و ضعف مادرشان، پیاده‌روی کردن و وابستگی به گاو است، بدون اطلاع گاو را فروختند. ننه مکرمه از این اتفاق باخبر شد و غصه و اندوهش بیشتر شد ولی این اندوه زمینه رشد و تعالی او را در پی داشت. غم و اندوه او آن‌قدر زیاد شد که برای رهایی از آن شروع کرد به نقاشی کشیدن و نقاشی پناهگاه امنی شد برای زنی سالخورده که غصه‌های زندگی‌اش بسیار بود.

 

آغاز نقاشی کردن

ننه مکرمه می‌گفت که در ابتدا با رنگ‌های طبیعی شروع کرد به نقاشی کشیدن روی رنگ‌ها به خودش که آمد دید دیواری‌های خانه و درها را نقاشی کرد، فرزندانش متوجه علاقه‌ زیاد او به این کار شدند. پسرش علی بلبلی که از نقاشان خوب کشورمان است آن زمان‌ها در شهر نقاشی می‌آموخت. کاغذ و رنگ برای ما در تهیه کرد و در اختیارش گذاشت. اولین نقاشی رسمی او پرتره‌ی گاوی بود که با دل و جان بوم‌های اولیه او سنگ‌‌های در و دیوار بودند ولی به زودی نقاشی‌هایش به دنیای هنر راه یافتند و سر از گالری‌ها در آوردند.

 بیشتر بخوانید:

نگاهی به نقش بانوان در مبارزه با کرونا

 

 

 

نخستین نمایشگاه

مدتی نگذشته بود که همه متوجه استعداد و توانمندی او شدند. نخستین گالری او در سیحون برگزار شد و مردم زیادی به تماشای آثار او رفتند. حالا دیگر نام و آوازه‌ی کارهایش به بیشتر شهرها رسیده بود تا اینکه اولین نمایشگاه خارجی او در لس‌آنجلس و در سال 2001 میلادی به معرض دید عموم درآمد و بعد از آن در سوئد طولی نکشید که ننه مکرمه چهره‌ای جهانی شد و در سوئد، لقب زن سال سوئد را گرفت بسیاری از کارشناسان آثار او را شبیه آثار شاگال می‌دانستند. تعداد نمایشگاه‌ها بیشتر شد و پولی هم از این طریق به ننه مکرمه رسید. او با پولی که به دست آورد برای مردم ده سوغاتی خرید یک آتلیه‌ کوچک راه انداخت یک پارک کنار منزلش افتتاح کرد و حسینیه کوچکی که دیوارهایش را با دستان خود نقاشی کرد. ابراهیم مختاری، مستند‌ساز ایرانی، زندگی او را با عنوان «خاطرات و رویاها» ساخت و آن فیلم مستند باز هم شهرت او را بیشتر کرد. چرا که این مستند در جشنواره‌های خارجی اکران شد.

 

سال‌های پایانی زندگی

در سال‌های آخر عمر، سکته‌ مغزی کرد و تحت درمان بود ولی بیماری‌اش شدت یافت و سرانجام در یکی از روزهای آبان 1384 دار فانی را وداع گفت پیکر او را در خانه‌اش (حیاط) به خاک سپردند و خانه‌اش به فهرست آثار ملی اضافه شد.

 

به واقعیت رسیدن رویاها در پیری

ننه مکرمه کسی بود که نخواست در یک سکانس از زندگی‌اش گیر کند. نخواست برود و در یک گوشه دنیا در سکوت و بی‌خبری عمرش را تمام کند. آرزوهای زیادش او را به جایی رساند که هرگز تصور نمی‌کرد جایگاه اصلی‌اش باشد. مکرمه قنبری، پیر شدن را به معنی نتوانستن، نپذیرفت و تلاش کرد زندگی را دوباره به جریان بیندازد. با آنکه نه تحصیلات دانشگاهی داشت و نه حتی آموزش دیده بود در 67 سالگی راه تازه‌ای را آغاز کرد. راه تازه‌ای که به همگان می‌آموخت زندگی را تمام دردها و اندوهش جریان دارد آثار او که سبک پست مدرن را دارند، خاطرات تلخش از زندگی را به تصویر کشیده‌اند. عناصر طبیعی زندگی و خیالات را در هم آمیخت و با ترسیم آن‌ها، تلاش کرد درونیاتش را برای عموم مردم آشکار کند. ولی ننه مکرمه مثل جنگل بزرگ و سبزی بود که درختان بلند و سر به فلک کشیده‌ای داشت. درختانی که همیشه در حال رشد بودند و آنقدر بالا رفته بود که دیگر به چشم نمی‌آمدند. برای او محدودیت معنایی نداشت و پیری هیچ مانعی سد راهش نبود.

 

 

برچسب ها: زنان، سالمندان، موفقیت، نقاشی، نمایشگاه نقاشی، پیری، پرتره، جامعه، گالری نقاشی، ننه مکرمه، مکرمه‌ی قنبری تعداد بازديد: 248 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز