Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
دوشنبه 23 مهر 1403 - 03:30

2
مرداد
مهم‌ترین اولویت من روایت مقاومت و اعتمادبه‌نفس زنان در جنگ است

مهم‌ترین اولویت من روایت مقاومت و اعتمادبه‌نفس زنان در جنگ است

گفتگوی اختصاصی زندگی آنلاین با راضیه تجار، بانوی نویسنده درباره تبیین نقش زنان در ادبیات دفاع مقدس

گفتگو : سپیده پیری - روزنامه نگار

 

تحریریه زندگی آنلاین : راضیه تجار از زنان نام‌آشنای عرصه داستان‌نویسی ادبیات دفاع مقدس است. او با نثری آمیخته به احساس از نقش زنان در جبهه و جنگ می‌نویسد. در داستان‌هایش تأثیر جنگ بر زنان و نقش آن‌ها در دفاع مقدس برجسته و ویژه است. تجار فارغ‌التحصیل رشته روانشناسی است و سال‌ها سردبیری فصلنامه ادبیات داستانی را عهده‌دار بود.

«جای خالی آفتابگردان‌ها» مجموعه داستان‌های کوتاه جنگ در سال 84 کتاب برگزیده بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس شناخته شد. «آرام، شب بخیر» هم کتاب دیگر این نویسنده است که جایزه اول را از سوی دفتر زنان وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از آن خود کرد. در این شماره‌ی مجله که مصادف شده با سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر با او از تأثیر زنان بر ادبیات دفاع مقدس گفت‌وگو کردیم. زنی که می‌گوید نوشتن از مقاومت و اعتمادبه‌نفس زنان در جریان جنگ برایش اولویت دارد.

 بیشتربخوانید:

حقوق برابر مطالبه زنان افغانستانی

 

 

 

از ابتدا یعنی همان سال‌های جنگ نقش زنان در ادبیات دفاع مقدس برجسته بود یا از یک‌زمانی به بعد نویسنده‌این موضوع مرود توجه نویسنده‌ها قرار گرفت؟

در زمان آغاز جنگ، حضور نویسندگان زن و مرد کم بود. یعنی نویسندگان این ساحت محدود بودند. کسانی که در این عرصه قلم می‌زدند نام‌هایی بود که بعد از مدتی بارها تکرار شد اما به تدریج که بحث آموزش در این ساحت رخ داد و نقش جدیدتری به میدان آمد، به همان صورت نیز رویکرد نویسندگان به مقوله‌ی نگارش در این زمینه پررنگ‌تر شد. امروزه می‌بینیم که چهره‌های جدیدتری به این عرصه پیوستند. البته معتقد هستم در این ساحت باید کسانی ورود پیدا کنند که قوی پنجه باشند. آثار ضعیف از نظر تکنیک و انتقال حس کارایی ندارند به باید به این زمینه ورود نکنند. اما در طول سه دهه گذشته نویسندگان خانم با رویکرد جدی‌تر ورود بهتری به ادبیات دفاع مقدس داشتند و نمود آن نیز وجود دارد. در کل می‌توان گفت عناوین یا آثاری که مورد اقبال است معمولاً به قلم خانم‌ها است.

 

یعنی در بازتاب نقش زنان در جنگ علاوه بر اینکه نویسندگان خانم به این حوزه ورود کردند، آقایان هم اگر به ادبیات جنگ وارد شدند باز نقش زنان را دیدند؟

بله. در همه جای جهان جنگ یک مسئله‌ی مردانه است. جبهه محل رخداد جنگ است اما جنگ ما طوری بود که غرب و جنوب کشور را درگیر کرده بود و بعد جنگ شهرها شد. درست است که در ظاهر قضیه خانم‌ها نبودند اما وقتی‌که نویسندگان دقیق شدند و پژوهشگران تحقیق کردند و رسانه توجهشان جلب شد

به تدریج مشخص شد چه اندازه زنان درزمینه‌ی جنگ و دفاع مقدس نقش پررنگی داشته‌اند. زنان جایی که همسران، برادران یا پسرانشان را راهی کردند، هرگاه خبر ناگواری از عزیزانشان شنیدند، صبوری و مقاومت کردند، نگذاشتند خانواده از هم بپاشد، در اداره‌ی خانواده و حمایت در جامعه برای پشتیبانی از دفاع نقش پررنگی داشتند. نقش پشتیبانی خانم‌ها خیلی پررنگ بود هرچند که از اول این نقش به چشم نمی‌آمد. مردانی بودند که در صحنه حضور داشتند و نگذاشتند شعاع جنگ گسترش یابد که موضوع خیلی مهمی است. مردان خط دفاعی درست کرده بودند. اما از طرف دیگر پشت جبهه نقش خانم‌ها پررنگ بود. هرچند ابتدا دیده نمی‌شد و یا کم‌رنگ بود اما به تدریج بعد از گذشت زمان نقش زنان در جنگ عیان و مشخص شد.

 بیشتربخوانید:

علت اصلی خشونت فیزیکی مردان علیه زنان چیست؟

 

 

 

ادبیات دفاع مقدس توانسته است نقش زنان را آن طور که درخور بود بازتاب دهد؟

من نمی‌گویم در حد ایده آل به نقش زنان پرداخته‌شده اما فکر می‌کنم به نسبت حضور نویسندگان خانم و آقا تلاش‌هایی انجام‌شده است. آثاری منتشرشده که تلاش کرده نورافکن به صورت زنان انداخته شود. آثار موفقی هم در این زمینه خلق شد که فروش خوبی هم داشتند. به‌طور مثال کتاب «اسم تو مصطفاست» زندگی‌نامه‌ی شهید مصطفی صدرزاده است که چاپ هفدهم آن هم تمام شد. نمونه چنین کتاب‌هایی زیاد است. در این کتابم به نقش همسر شهید مصطفی‌زاده پرداخته‌شده است. آثار زیادی در این زمینه مثل «نیمه‌ی پنهان ماه» خیلی خوب توانستند حس و حال همسران و مادران را منعکس کنند. از این جهت به نظر من گام‌های خوبی برداشته‌شده است. اوایل در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ داستان‌های کوتاه خوبی در این زمینه نوشته می‌شد. بعدها به مرور رویکرد به سمت رمان رفت البته درزمینه‌ی رمان از قلم آقایان و خانم‌ها به ایده آل نرسیده‌ایم اما درزمینه‌ی زندگی‌نامه‌ی داستانی و آثاری که از خانم‌هایی که درگیر مسئله‌ی همسران جانباز، شهید و رزمنده‌ی خود هستند روایت گری شده، موفق‌تر عمل کردیم.

 این‌ها می‌تواند بعدها در این نسل یا نسل‌های بعدی دست‌مایه‌ی رمان‌های خوبی شود. ممکن است مردم نتوانند با کارهای پیچیده و سخت که بن‌مایه‌ی قوی دارند ارتباط برقرار کنند و درگیر شوند.  لذا این مدل کارها سبب می‌شود هم درگیر مطالعه شوند و هم از آن لذت ببرند. اما آثاری که صرفاً بن‌مایه‌ی قوی‌تری درزمینه‌ی ادبیات داشته و از نظر ساختاری خلاق‌تر باشد، جایشان فعلاً خالی است.

 

آیا ما در این زمینه نقطه‌ضعف داریم؟

بحث مفصلی است. برای مثال جاهایی هستند که سفارش کار می‌دهند و خواهان این آثار هستند اما در زمینه‌های دیگر برای مثال کار خلاقه‌ی خود نویسنده با توجه به شرایطی که در جامعه می‌بینیم و مشکلات فکری که برای خالقان اثر وجود دارد، باید کاملاً دلگرم باشند به اینکه کار آن‌ها در ترافیک چاپ نمی‌ماند و استرس این موضوع را نداشته باشند. به علاوه‌ی اینکه درزمینه‌ی داستان کوتاه خلأ مجلاتی که در این زمینه بسیار خوب بودند و سطح کیفی بالایی داشتند، احساس می‌شود. نویسنده می‌دانست اگر داستانش را چاپ کند، دیده می‌شود و مانایی آن تضمین است اما متأسفانه این مجلات از بین رفته است. هر فردی که کالایی را تولید و عرضه می‌کند، از نظر مادی منتفع می‌شود.

اما در این حوزه از نظر مادی که نویسنده عایدی چندانی ندارد از بعد معنوی هم حقوق مالکیت رعایت نمی‌شود. اینجا شاید بعد معنوی آن نیز دیده نمی‌شود چون جایی نیست که عرضه کند و از نظر مادی نیز هیچی نیست.

 

پس سیاست‌گذاری‌های حوزه نشر در این بی‌انگیزگی و چالش‌هایی که به وجود آمده تأثیرگذار بوده است؟

بله دقیقاً آن نشریات زمانی از بین رفتند که بهترین موقعیت را داشتند اما به تدریج می‌بینیم جدا از اینکه تیراژ کتاب‌ها به خاطر مشکلات اقتصادی، نبود کاغذ و مدیریت نادرست کم می‌شود و اصلاً فراموش می‌شود چیزی به نام داستان کوتاه وجود دارد. الآن ۳ تا ۴ مرکز هستند که این کارها را انجام و ادامه می‌دهند. اما کسی پای کار رمان خلاق نیست.. به علاوه اینکه تولیدکننده‌ی اصلی، نویسنده‌اش کسی است که فضاسازی می‌کند، نشر و پرداخت و موسیقی متن، قصه دارد و شخصیت‌پردازی می‌کند و در دیالوگ‌های ناب در دهان شخصیت‌هایش می‌گذارد و جاندار را زنده می‌کند. همه‌ی این کارها از یک نویسنده برمی‌آید و زمانی که این داستان بخواهد به فیلم تبدیل شود و مسئله‌ی اقتباس پیش می‌آید پولی که برای فیلم‌نامه پرداخت می‌شود ده‌ها برابر است.

درحالی‌که فیلم‌نامه‌نویس یک نفر نیست و از حضور چند نفر استفاده می‌کند. به علاوه اینکه از مونتاژکار، تدوینگر، کارگردان، موسیقی‌دان، نورپرداز و عوامل متعددی که در سینما هستند و برای ساخت فیلم پای کار می‌آیند. یک کار تیمی و گروهی می‌شود و شما می‌بینید که هر کدام از این افراد باید چقدر توان خود را به کار بگیرند تا یک کار باکیفیت تولید شود اما درنهایت بیشتر کارهای اقتباسی ضعیف‌تر از رمان اصلی است. پس باید قدر نویسنده را بدانند و سیاست‌گذاری درست انجام دهند چون خیلی‌ها که خوب کار می‌کردند، رفتند. من خودم اهل آموزش هستم. استادانی هستند که به نسل جدید آموزش می‌دهند و این قبیل کارها کمک می‌کند خلأ محتوایی ایجاد نشود.

 بیشتربخوانید:

خشونت زنان علیه مردان واقعیتی خاموش

 

 

 

با این اوصاف می‌توان گفت طی ۳۴ سالی که از جنگ می‌گذرد ادبیات دفاع مقدس به لحاظ کمی و کیفی سیر نزولی داشته است؟

درزمینه‌ی زندگی‌نامه‌ی داستانی، گزارش صرف و خاطرات کارهایی انجام می‌شود گرچه ما هزاران مطلب به زمین مانده داریم. اما به نظر من کسانی هستند که گنجی در سینه‌ی خود دارند و باید با تربیت محققان و مصاحبه گران خاطرات این افراد از جنگ را حفظ کنیم. برخی از آن‌ها سال‌های آخر عمر خود را سپری می‌کنند برای مثال مادر شهید هستند و سخنان و دغدغه‌های زیادی دارند که باید پررنگ‌تر به آن پرداخته شود.

 

در آثاری که تولیدشده بیشتر به چه جنبه‌ای از نقش زنان پرداخته‌شده است و شما جای خالی کدام حوزه را حس می‌کنید؟

من کار تحقیقی انجام نداده‌ام و از منظر تجربی به سؤال شما پاسخ می‌دهم. به گمانم بیشتر به مضامینی چون صبوری، انتظار، عشق و همراهی پرداخته‌شده است. اما از زوایای دیگر نیز می‌شود به این قضیه نگاه کرد. ما درباره‌ی دفاع مقدس صحبت می‌کنیم درنتیجه نوع نگاه نویسنده باید به‌گونه‌ای باش که فقط تلخی‌ها، سیاهی‌ها، شکست‌ها و فروپاشی‌ها را نبیند چون این قلم به مکتب فکری، ایدئولوژی و جهان‌بینی او برمی‌گردد. اما باید از نگاه جدیدی که درون‌مایه نوتری دارد به موضوع نگاه کنیم. مثلاً در 200 سال گذشته ما تنها کشوری بودیم که در جنگ حتی یک وجب از خاکمان را از دست ندادیم. حفظ تمامیت خاک وطن نشان از غیرت و همت زنان و مردان است. موضوعی که حتماً و به جد باید نویسندگان به آن بیشتر بپردازند.

 

حضور زنان نویسنده یا قهرمانان زن داستان‌های دفاع مقدس توانسته چهره‌ی خشونت‌بار جنگ را تلطیف کند؟

بله داستان‌هایی که در این زمینه نوشته‌شده است. جنگ با خود سیاهی و ویرانی دارد و حال باید از دل این قضیه نگاهی نو تزریق کرد که به جان مخاطب غم و ذلت و روی‌گردانی را القا نکند. در ادبیات جهان هم همین‌گونه است.

 مثلاً در بعضی از آثاری که ترجمه‌شده، می‌بینید قهرمان داستان در یک خرابه روی دیوار نموری می‌رسد که دانه‌ای جوانه‌زده است یعنی پایان بندی با این تصویر است. وقتی مخاطب این اثر را می‌خواند یک دریچه‌ی ای به نور می‌بینید. انسان همین است یا باید مغلوب شرایط و ناامید شود و یا باید بر شرایط غلبه کند. هر دو وجه انسان در ادبیات وجود دارد. حال برخی آثار با اینکه سیاه است یک اثر هنری است منتها از نظر پیام و اینکه به جان مخاطب چه چیز ارائه شود، مهم است. نگاه ما به جنگ این بود که از خاک مرزهایمان محافظت کنیم. برای مثال وقتی صدام گفت ایران را یک‌هفته‌ای می‌گیرم و تا قلب تهران می‌روم هیچ ایرانی با هر ایدئولوژی این را قبول نکرد.

 

وطن‌دوستی دیگر مفهومی جنسیتی نیست و وقتی پای ایران در میان باشد همه هستند.

بله همین طور است،  مردم ما یک غیرت و غروری دارند و از پشتوانه‌ی عظیم تاریخی چند هزارساله برخوردارند و این ویژگی در فارغ از جنسیت و سن و سال در روحیه همه ایرانی‌ها جاری و ساری است.

 

مهم‌ترین وجهی که از نقش زنان در دفاع مقدس پنهان مانده، چیست؟

من معمولاً به عشق و اکسیری که در وجود زنان وجود دارد، مقاومت و دوست داشتن و اعتمادبه‌نفسی که حتی بعد از شهادت اسارت و حتی مفقود شدن همسر، برادر، پسر و یا پدرشان دارند، و این اعتمادبه‌نفس را موقع هویت‌یابی و ایثارگری هم حفظ کردند و از راهی که رفته‌اند برنگشتند، برای من در اولویت است. هر نویسنده‌ای می‌تواند نظر خود را داشته باشد اما من اگر نوشته‌ام در این حوزه‌ها بوده است. فکر می‌کنم هنوز جا دارد به علاوه‌ی اینکه ابعاد شخصیتی خانم‌هایی که واقعاً درگیر بودند هنوز برای ما نامعلوم است. مواقعی می‌بینید که با یک برخورد و مصاحبه دریچه‌های جدیدی باز می‌شود. منتهی با توجه به روحیه‌ی خودم بیشتر در این زمینه نوشتم. من آدم مأیوسی نبوده‌ام و فکر می‌کنم هرکس می‌تواند در اطراف خود یک شعاعی را روشن کند‌ و بعد انسانی وجود دیگری را ببیند و به آن بپردازد. البته این‌گونه نیست که همه سفید باشند. در آثاری که خلق می‌شود یک شخصیت مخالف قهرمان در ساحت داستان بیاید. برآیند کار و آنچه که به جان مخاطب می‌دهیم مهم است.

 

شما در رمان «ستاره‌های کوکب» همین سیر و خط فکری را درباره مادر شهدا دنبال کردید؟

بله در ستاره‌های کوکب نیز همین طور است چون واقعیت بود. گاهی ذهن ما خلق می‌کند و نویسنده می‌سازد. گاهی هم نوشته از نوع نگاه و جهان‌بینی نویسنده تأثیر می‌گیرد. برخی موارد هم بجای اینکه کل مسیر را با تصور و تخیل خود بسازید، می‌بینید کسانی وجود دارند که این شرایط را دیده‌اند و شخصیت ساخته‌شده و این اتفاقات بر آن‌ها حادث‌شده است و حالا این ما هستیم که باید چنین رخدادهایی را به زبان هنر دربیاورید که جنبه‌ی ادبیاتی‌تر آن قوی‌تر و غنی‌تر شود.

 

شما چه توصیه یا پیشنهادی برای شکوفایی ادبیات دفاع مقدس و به ویژه زنان نویسنده و نقش زنان به عنوان سوژه‌ی اصلی دارید؟

آن‌هایی که عاشقانه در این راه ماندند و نوشتند و می‌نویسند، باز راه را ادامه می‌دهند. اما متأسفانه هرکسی این توان، انگیزه و قدرت را ندارد. دولت‌مردان فرهنگی آن‌هایی که نگران ساحت ادبیات ما هستند باید با توجه به امکاناتی که در دست آن‌هاست، اتاق فکرهایی که می‌توانند راه‌اندازی کنند و از نظر بودجه‌بندی باید به این مقوله بیندیشند و دغدغه‌ی ادبیات را داشته باشند. درست است مثل صنعت سینما بازخورد و بازدهی آن‌چنانی اما نویسندگان افرادی سردر گریبان هستند که در سایه و سکوت می‌نویسند و خیلی اهل ویترین نیستند که نمایش بدهند. اما اگر سکوت می‌کنند باید به آن‌ها اجر گذاشت و آن‌ها را دید که بتوانند راحت‌تر حرکت کنند.

 

 

برچسب ها: زنان، جنگ، دفاع مقدس، آزادسازی خرمشهر، برابری جنسیتی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعتمادبه‌نفس، راضیه تجار، فیلم‌نامه‌نویس تعداد بازديد: 206 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز