Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 09:57

2
شهریور
فرزندکشی مذبوحانه!

فرزندکشی مذبوحانه!

اواخر اردیبهشت‌ماه سال 1400 خبری شوک‌برانگیز، فضای رسانه‌ها جمعی را درنوردید: قتل بابک خرمدین، کارگردان و فیلمنامه‌نویس توسط والدینش. بابک خرمدین، کارگردان چندان پرآوازه‌ای نبود اما خبر قتل وی، نام این کارگردان را در صدر اخبار ایران قرار داد.

به قلم : محمود سعید

 

تحریریه زندگی آنلاین : اواخر اردیبهشت‌ماه سال 1400 خبری شوک‌برانگیز، فضای رسانه‌ها جمعی را درنوردید: قتل بابک خرمدین، کارگردان و فیلمنامه‌نویس توسط والدینش. بابک خرمدین، کارگردان چندان پرآوازه‌ای نبود اما خبر قتل وی، نام این کارگردان را در صدر اخبار ایران قرار داد. گمانه‌زنی‌ها در این خصوص افزایش یافت و بعدها اخبار بسیار زیادی در این خصوص به‌گوش رسید. تحلیل‌هایی درباره چرایی حادثه و چگونگی آن نیز از سوی صاحب‌نظران بیان شد. اما اصل ماجرا و اعترافات پدر و مادر بابک خرمدین وقایع نامکشوف دیگری را نیز آشکار ساخت و در نهایت اعلام شد که پدر و مادر مقتول دچار نوعی از اختلال‌های روانی هستند. اما آنچه‌که در این زمینه هنوز هم به‌عنوان مجهولات بزرگ یاد می‌شود، دلایل و انگیزه‌های قتل بابک توسط پدر و مادرش بود. هرچند در ادامه گزارش به‌دلایل عنوان‌شده از سوی پدر و مادر مقتول اشاره خواهیم کرد اما برخی از سخنان از سوی نزدیکان و حتی پلیس، چنین دلایلی را فاقد وجاهت می‌دانند و حتی در خصوص قتل داماد و دختر خانواده نیز مسائل عجیب و پیچیده‌ای طرح شده است که سوالات زیادی را به ذهن متبادر می‌کند. به‌رغم همه اطلاعات ارائه‌شده در این خصوص، بازهم مسائل مجهول زیادی وجود دارد که شاید در گزارش‌های تکمیلی پلیس مطرح شود.

 بیشتربخوانید:

پدر بابک خرمدین اختلال سایکوپت دارد

 

 

بابک خردمدین که بود؟

بابک خرمدین کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایرانی است که آثار چندی را در کارنامه خود دارد. از «بور بیجاده رنگ» (۱۳۸۶)، سه‌شنبه: مامان (۱۳۸۸)، فیلم نیمه‌بلند داستانی روزن (کورسو) (۱۳۸۹) و فیلم کوتاه بودن (۱۳۹۶)، فیلم بلند داستانی سوگنامه‌ای برای یاشار (۱۳۹۲) ساخته‌شده در لندن، ساخت سه فیلم کوتاه داستانی به نام‌های برش (۱۳۸۳) از آثار بابک خرمدین به‌عنوان کارگردان است و در این مسیر وی چند جایزه گرفته و البته کاندیدای چند جایزه سینمایی دیگر نیز بوده است.

خرمدین جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی را برای بور بیجاده رنگ در جشنواره بین‌المللی فیلم‌های انسان‌دوستانه (آسا) در سال ۱۳۸۸ دریافت کرده بود و آثارش کاندیدای (فیلمنامه، تصویربرداری، تدوین و صدا)، برنده دیپلم افتخار بهترین کارگردانی برای فیلم بور بیجاده رنگ در پنجمین جشنواره بین‌المللی پروین اعتصامی در سال ۱۳۸۸، برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه و بهترین صدا برای فیلم بور بیجاده رنگ در ششمین جشنواره دانشجویی فیلم نهال (دانشگاه هنر) در سال ۱۳۸۸ و کاندیدای بهترین (تصویربرداری و تدوین) شده بود.

 این کارنامه نشان می‌دهد که بابک، کارگردان پرکاری نبوده و البته چندان شهرت چشمگیری هم نداشته است. اما بعد از خبر قتل وی توسط پدر و مادرش، شهرتی به‌دست آورد که البته این آوازه بعد از مرگ، تلخ است.

 

شام آخر!

ماجرای قتل از کجا آغاز می‌شود؟ ساعت 3:30 بامداد روز 26 اردیبهشت فردی که زباله‌‌جمع‌کن بود در تماس با پلیس 110 اعلام کرد داخل سطل زباله در ورودی اکباتان، فاز سه یک جسد مثله‌شده را کشف کرده است. با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری 135 آزادی در محل حاضر و با جسد مثله‌شده مردی مواجه شدند که در یک پلاستیک سیاه‌رنگ قرار داشت.

در ادامه مأموران پلیس آگاهی و اکیپ بررسی صحنه جرم نیز در محل حاضر و با انگشت‌نگاری و سایر اقدامات تخصصی، موفق ظشناسایی هویت جسد مثله‌شده شدند.  در ادامه هویت جسد هویدا و مشخص شد متعلق به بابک خرمدین؛ کارگردان سینمای ایران بوده است. مأموران آگاهی تهران بزرگ در ادامه سراغ پدر و مادر مقتول رفتند و از آن‌ها تحقیق به‌عمل آوردند؛ پدر و مادر مقتول در ابتدا دچار تناقض‌گویی شدند اما سپس به قتل پسر خود اعتراف کردند. بنابر اعترافات والدین مقتول، آن‌ها ابتدا داروی بیهوشی در غذای بابک ریخته او را بیهوش کرده بودند، سپس وی را به حمام خانه منتقل و در نهایت مثله کرده بودند. طبق گزارش‌ها، مادر خانواده نیز در این قتل‌ همسرش را همراهی می‌کرده و معترف است که با میل خود به این کارها دست زده است.

 

قتل اول!

اما همه ماجرا این نبود. در این خانواده دو قتل دیگر هم رخ داده بود. یکی در سال 1390 و دیگری هفت سال بعد در سال 1397. پدر بابک، چهار فرزند به‌نام‌های آرزو متولد 51، بابک متولد 53، افشین متولد 54 و آذر متولد 61 دارد.

آرزو در ابتدا ازدواج کرده اما سال 88 از همسرش جدا شده سپس به عقد پسرعمه‌اش درآمده بود و از بیماری ام‌اس رنج می‌برد. پدر بابک مدعی شده که همسر آرزو به‌نام فرامرز مشکلات اخلاقی داشته و وی را به‌همان شیوه قتل بابک، در سال 90 به قتل رسانده و جسدش را به خارج از خانه منتقل کرده و در سطل زباله انداخته است.

پدر بابک مدعی بود در ابتدا پس از قتل فرامرز، خانواده وی اعلام فقدان کرده بودند و خودروی فرامرز نیز حوالی فرودگاه مهرآباد پیدا شده بود. محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران در پاسخ به‌سوالی مبنی بر اینکه چرا بعد از اینکه مفقودی داماد به پلیس گزارش می‌شود و بعد از چند روز ادعا می‌شود داماد به خارج از کشور رفته است پلیس تحقیقات بیشتری برای صحت و سقم ماجرا انجام نداده است، گفت: این‌ها اعلام مفقودی نکرده‌اند، گفته دامادشان با ماشین مسافر قاچاق به یکی از مرزها برده است.

 بیشتربخوانید:

راز هیولای پنهان پدر و مادر بابک خرمدین چه بود؟

 

 

 

قتل رازآلود دیگر

ماجرای قتل دختر خانواده هم رازآلود است. بعد از قتل داماد خانواده، پدر طلاق غیابی دخترش آرزو را می‌گیرد و در یکی از گفت‌وگوهای رسانه‌ای اخیر ضمن اعتراف به‌قتل دخترش ادعا می‌کند: «دخترم بعد از طلاق سرکش شده بود. او با دوستان ناباب می‌گشت و معتاد شده بود. تریاک، ماری‌جوانا و مشروب مصرف می‌کرد. او حد و مرز خانواده را گذرانده بود. با مردان غریبه در ارتباط بود و آن‌ها را به خانه‌مان می‌آورد. با رفتارش آبرویم را برده بود.

 دخترم کله‌پاچه دوست داشت. سال ۹۷ بود که یک‌روز کله‌پاچه برای صبحانه خریدم که در آن به کمک همسرم ۸۰ عدد قرص بیهوشی حل کردیم. آرزو آن را خورد و وقتی بیهوش شد. با ضربه چاقو او را کشتم و جسد مثله‌شده‌اش را در سطل زباله انداختم و برای اینکه کسی از قتل وی خبردار نشود، به همه گفته بودیم او برای ادامه زندگی به ترکیه رفته و باز نمی‌گردد. اما مدتی بعد بابک متوجه مرگ او شد در واقع او به سفر خواهرش به خارج از کشور شک کرده بود و مدام می‌گفت شما بلایی سرش آورده‌اید. چون خانه‌مان دوربین مداربسته نصب بود، فیلم‌های آن را بازبینی کرد و چون رابطه خوبی با خواهرش نداشت، موضوع برایش مهم نبود.»

 

یک ملی‌گرای افراطی

دلایلی که پدر برای قتل فرزندان و داماد خود بیان می‌کند، تا حدود بسیار زیادی غیرقابل باور هستند. او مدعی است که فرزندانم فساد اخلاقی داشتند و باید آن‌ها را می‌کشتم تا دنیا از وجود ناپاک آن‌ها خلاص شود. از سویی دیگر وی که به‌شدت اعتقادات ملی‌گرایانه داشته است می‌گوید: «من همیشه با عرب‌ها مشکل داشتم و از آن‌ها خوشم نمی‌آمده و اگر قدرت داشتم همه اعراب را می‌کشتم. من عاشق بابک خرمدین اسطوره ایرانی بودم که راست‌کردار بود و با پلیدی برخورد می‌کرد.

من ضدعربم. به‌دلیل این‌که عرب‌ها آن‌موقع در ایران بودند و ۲۷۰ سال بر ما حکومت کردند. نهضت از زمان ابومسلم شروع شد. نهضت ابومسلم پنج سال بود. نهضت بابک ۲۲ سال بود. بابک ۲۲ سال با اعراب جنگید و این سبب شد توانستیم اعراب را از ایران پاک و مقدس بیرون کنیم. حتی سال ۱۳۴۱ و قبل از ازدواج به‌دلیل علاقه به این اسطوره، فامیلی‌ام را عوض و به خرمدین تبدیل کردم. البته فرزندانم اخلاق و رفتار درستی نداشتند و آبرویم را برده بودند. من کتاب‌های زیادی خوانده‌ام.

از فلسفه و کتاب‌های عرفانی گرفته تا کتاب‌های اسطوره‌های ایرانی و هر آنچه به عرفان و فلسفه و راستی مربوط بود را می‌خواندم. ۱۷ سال بود مطالعه می‌کردم.»

 

مرگ حس مادرانه

در این میان مادر خانواده نیز که شاهد و همدست سه قتل رخ‌داده در خانواده بوده، اتفاقات عجیبی را از سر گذرانده است. او هم ادعا دارد دو فرزند و دامادش دچار فساد اخلاقی بوده‌اند و بنابراین باید به‌قتل می‌رسیدند و به‌خاطر قتل آن‌ها هیچ عذاب وجدان و پریشانی خاصی ندارد.

وی در اعترافات خود می‌گوید: «من مادرم. چهاربچه آوردم و احساس دارم. اما دو بچه‌ام آن‌چنان با من و پدرشان بدرفتاری کردند که مجبور شدم پا روی احساس مادرانه‌ام بگذارم و به شوهرم کمک کنم آن دو و دامادم را به قتل برسانیم تا از بدی‌های آن‌ها خلاص شویم. بابک مرا کتک می‌زد تا برای دخترانی که به خانه می‌آورد غذا بپزم و از آن‌ها پذیرایی کنم. چند بار خواست من را بکشد که شوهرم سر رسید و نجاتم داد.

اوایل رابطه من و بابک خوب بود اما این اواخر زیاد رابطه‌مان خوب نبود. او سال‌ها در انگلستان زندگی می‌کرد و به من می‌گفت در آن کشور نگاه مناسبی به وی ندارند به‌همین دلیل به کشور بازگشت. برخلاف آنچه می‌گویند، بازگشت او به‌دلیل علاقه به من و پدرش نبود. پسرم بابک گاهی اوقات خوش‌رفتار می‌شد و گاهی بد‌رفتاری می‌کرد؛ به‌نظرم او بیمار روانی بود، اما نمی‌خواست نزد پزشک برود.»

 

قاتل خودشیفته بود

با وجود اینکه در گزارش‌های اولیه پلیس آمده بود که پدر و مادر بابک خرمدین، از سلامت روان برخوردار بودند اما در 25 خرداد 1400 نتایج روان‌کاوی این دو قاتل نشان داد که پدر از یک اختلال روانی رنج می‌برده و مادر خانواده نیز دچار کندذهنی بوده است. مهدی خوریانیان، روان‌شناس در این خصوص می‌گوید: «رفتار، فکر و هیجانی را بیماری روانی می‌گویند که چهار ویژگی داشته باشد؛ یک اینکه این رفتار بدکارکردی داشته باشد. مورد دوم رنج و پریشانی روانی است؛ به‌عبارتی اختلال روانی برای کسی که دچار آن شده است رنج به‌وجود می‌آورد.

فکر، رفتار و هیجان فرد مبتلا به بیماری روانی از متوسط افراد جامعه انحراف دارد. یکی دیگر از علائمی که جزو اختلال روانی می‌دانند زمانی است که رفتار، تفکر یا هیجان فرد برای خود آن شخص یا دیگری خطرناک و تهدیدکننده است.» خوریانیان با بیان اینکه اکبر خرمدین (پدر بابک خرمدین) دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی و سایکوپت است، گفت: از قاتل می‌پرسند آیا از این اتفاق پشیمان نیستی؟ آیا کابوس نمی‌بینی؟ و او پاسخ می‌دهد که من عذاب وجدان و احساس گناه ندارم پس کابوس هم نمی‌بینم. فردی که من از بین بردم یک شخص فاسد بوده است. یعنی این فرد احساس پشیمانی ندارد.»

 

 خودشیفته‌ها مکارند

خورانیان با اشاره به وجود اختلال روانی اکبر خردمدین، معتقد است: «عدم احساس گناه و پشیمانی یکی از خصلت‌های بارز افراد سایکوپت است. این گروه افراد نارسیست و خودشیفته و خودمحور هستند. این افراد به‌شدت نیازهای شخصی خودشان برای‌شان مهم است و اصلا به این فکر نمی‌کنند که یک فرد دیگر می‌تواند شخصیت و هیجان متفاوتی داشته باشد. این افراد به شدت خودمحورند. افراد سایکوپت رفتارهای تکانشی دارند، بدون اینکه به عواقب کارشان فکر کنند و کاری می‌کنند بدون اینکه پیامد آن را ببینند. آن‌ها به‌شدت زودرنج هستند و تاب تحمل صحبت‌های مخالف را ندارند و به‌شدت تحریک‌پذیرند و سریعا رفتار پرخاشگرانه و خشمگینانه دارند. اکبر خرمدین در اختلاف احتمالی که با خانواده دارد از نهادی کمک نمی‌گیرد، خودش کارش را انجام می‌دهد و کسی را که آرامش او را به هم بزند به‌راحتی حذف می‌کند. افراد سایکوپت بسیار فریبکار و مکار هستند و جاذبه سطحی ایجاد می‌کنند. صحبت‌های آن‌ها بسیار فریبنده است و با کلام‌شان دیگران را فریب می‌دهند؛ بنابراین صحبت‌های اکبر خرمدین هیچ ارزشی ندارد. افراد سایکوپت با فریب و بازی‌دادن احساسات طرف مقابل می‌توانند یک نفر را شریک و همراه خود سازند. این افراد می‌توانند با همین ویژگی فریبکارانه از دیگران بهره‌کشی و آن‌ها را استثمار کنند.»

 

برچسب ها: قتل، جنایت، بابک خرمدین، فرزندکشی تعداد بازديد: 379 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز