تحریریه زندگی آنلاین - محمود سعید : ایرانیان در گستره تاریخ از هر قوم و نژادی اعم از فارس، بلوچ، ترک، کرد، عرب، لر، گیلک و ...، غنای فرهنگی بالایی داشتهاند و این غنای فرهنگی در طول تاریخ با درهمآمیختگی عجیبی تقریباً یکسانگونه شده است و اغلب با وجود تفاوتهای بنیادین در زبان، مذهب و حتی نژاد، تفاوتهای فاحشی بین این اقوام وجود ندارد.
سعی میکنم در این خصوص از اصطلاح «نژادِ فرهنگی» بهره ببرم. این اصطلاح را جایی ندیدهام اما تصور میکنم میتوان به آمیزهای از چند فرهنگ با وجوهی غالب در بین جمعیت واحد، از چنین ترکیبی استفاده کرد که این آمیزه در طول قرنهای متمادی و در سایه همزیستی فرهنگی بهوجود میآید. مثلاً عموماً رفتارهای مردمان خاورمیانه، با وجود مذهب یکسان، تقریباً شبیه هم است و میتوان گفت که یک نژاد فرهنگی کلان را شکل میدهند. با این وجود اگر به ترکیب فرهنگی ایرانیان نیز بنگریم، خواهیم دید که مسائل فرهنگی زیادی بهصورت مشترک بین همه ایرانیان وجود دارد. اما در اثر وقایع دیگر، بخشی از این فرهنگ دچار تغییراتی اساسی شده و برخی از آداب و رسوم ایرانیان، بهباد فراموشی سپرده شده است. در این گزارش سعی داریم برخی از این آداب و رسوم فراموششده یا دستکم کمرنگشده را برای شما احصا کنیم.
* میتوان به آمیزهای از چند فرهنگ با وجوهی غالب در بین جمعیت واحد، از ترکیب «نژاد فرهنگی» استفاده کرد که این آمیزه در طول قرنهای متمادی و در سایه همزیستی فرهنگی بهوجود میآید
چهارشنبهسوری؛ از ایران باستان تا قیام مختار!
ناگفته نماند که برخی از رسوم ایرانیان، در طول تاریخ بسیار پایدارتر نیز شدهاند و دستبرقضا هر ساله با شکوهی بیشتر از سال گذشته برگزار میشوند. مثلاً نوروز برای ایرانیان یک سنت دیرین و پایدار بوده است، اما در بینابین همین نوروز و ایام نزدیک به عید برخی از آداب و رسومی بودهاند که اینک یا کمرنگ شدهاند یا بهطور کامل از بین رفتهاند.
البته یکی از رسوم ماندگار برای ایرانیان، چهارشنبهسوری است که همهساله با حرارت بیشتری برگزار میشود و معالاسف در سالهای اخیر در اثر مواد محترقه و منفجره، آثار زیانباری نیز داشته است. اما این واژه تركیبی است از «چهارشنبه» كه پنجمین روز هفته است و «سوری» كه برای زبانشناسان مفهوم فراوانی دارد و بیشتر آن را بهمعنای جشن میدانند.
این جشن پیشدرآمدی برای جشن نوروز است. نخستین چهارشنبهسوری در زمان منصور بننوح سامانی و در ماه شوال سال 350 هجری قمری در بخارات برگزار شد. یك اعتقاد درباره جشن چهارشنبهسوری این است كه مختار ثقفی قرار گذاشته بود كه روز پنجشنبه آخر صفر انقلابش را شروع كند؛ اما چون دشمنانش از این موضوع باخبر شدند، شروع قیام را یك روز جلو انداخت و برای آگاهی هوادارانش دستور داد كه سهشنبه شب، بر بام خانهها آتش بیافروزند.
ترکاندن چشم حسود!
در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران، اسفند و كندر را برای دفع چشم زخم و تنگنظریها در آتش میریزند تا یك سال آنها را از بلا و چشم زخم در امان نگاه دارد. در گذشته، تهیه اسفند هم در بعضی نقاط ایران آداب خاصی داشته است. به این صورت كه یك نفر در غروب آفتاب از 7 مغازهدار میپرسید كه اسفند دارند یا نه و در نهایت بر میگردد و از اولین مغازه اسفند میخرد. صاحب مغازه باید سید باشد و شال سبزی هم به كمر بسته باشد.
البته اسفند دود کردن در ایام دیگری از سال نیز رواج داشته و دارد و عموماً برای جلوگیری از چشم خوردن؛ یا در شرایطی که حس میکنید این اتفاق افتاده است، رسم است که دانههای وحشی اسپند را دود کنید. همانطور که دانههای اسپند میترکند، دود آن دور سر فرد گردانده میشود و میگویند: «بترکه چشم حسود»، و دانههای اسپند نیز نماینده آن چشمان حسود هستند.
اگر مورد ستایش کسی قرار بگیرید یا به خانهای جدید نقل مکان کنید نیز باید حتماً اسپند دود کنید تا علاوهبر جلوگیری از چشم زخم، محیط نیز ضدعفونی شود. قابل ذکر است که چنین آداب و رسمی هنوز در بین ایرانیان رواج گستردهای نیز دارد.
فالگوشنشینی؛ سنتی فراموششده
زنان و دخترانی كه شوق شوهر كردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب شب چهارشنبه نیت میكنند و از خانه بیرون میروند و در سر گذر یا سر چهارسو میایستند و گوش به صحبت رهگذران میسپارند و به نیك و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت كردن رهگذران تفأل میزنند. اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجت و آرزوی خود را برآورده میپندارند، ولی اگر سخنان تلخ و اندوهزا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممكن نخواهند دانست. البته در برخی از روستاهای ایران اغلب مردم درهای خود را باز میگذارند و همسایهها و آشنایان یواشکی وارد منزل میشوند و بدون اینکه دیده شوند با یک نیت درونی به سخنان رد و بدل شده اهالی منزل گوش میدهند. از اینرو اهالی منزل نیز سعی میکنند که آن شب، از واژگان مثبت و مفرحی استفاده کنند تا شنونده احتمالی سخنان آزردهخاطر نشود. این رسوم اگرچه در برخی از مناطق ایران وجود دارد اما متاسفانه با ظهور و بروز فردگرایی در ایران، علیالخصوص در شهرهای بزرگ، چنین رسومی رفتهرفته به فراموشی سپرده شدهاند که بهنظر میرسد باید برای احیای چنین رسومی خود مردم پیشقدم شوند که البته باعث پدید آمدن اعتماد عمومی میشود.
بیشتر بخوانید:
آداب و رسوم چهارشنبه سوری در مناطق مختلف ایران
قاشقزنی با نیتی درونی
زنان و دختران آرزومند و حاجتدار، قاشقی با كاسهای مسین برمیدارند و شبهنگام در كوچه و گذر راه میافتند و در برابر هفت خانه میایستند و بیآن كه حرفی بزنند، پیدرپی قاشق را بر كاسه میزنند. صاحبخانه كه میداند قاشقزنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن یا مبلغی پول در كاسههای آنان میگذارد. اگر قاشقزنان در قاشقزنی چیزی بهدست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. گاه مردان، بهویژه جوانان چادری بر سر میاندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشقزنی در خانههای دوست و آشنا و نامزدان خود میروند. این رسم در برخی از نقاط ایران، منجمله آذربایجان، شکل و شمایل دیگری دارد. به اینصورت که افرادی به پشتبام آشنایان یا همسایگان میبرند شالی را آویزان میکنند تا اینکه صاحبخانه آن شال را رویت کند. صاحبخانه نیز با رویت شال، داخل آن مبلغی پول، یا آجیلی میبندد و فرد را متوجه میکند. این آیین در اشعار استاد شهریار نیز بهصورتی نوستالژیک بیان شده است که از آن با عنوان «شال ساللاما» یاد میکنند. البته این سنتها هم تا حدودی در اقصینقاط کشور کمرنگ شده و در برخی از جاها نیز بهطور کامل از بین رفته است و بهتر است بهنوعی احیا شود.
* اسفند دود کردن در ایام دیگری از سال نیز رواج داشته و دارد و عموماً برای جلوگیری از چشم خوردن؛ یا در شرایطی که حس میکنید این اتفاق افتاده است، رسم است که دانههای وحشی اسپند را دود کنید
بیشتر بخوانید:
جشن نوروز در فرهنگ اقوام مختلف
دلایل کوزهشکنی در نوروز
از دیگر سنتهای فراموششده که آن غالباً نزدیکیهای عید در ایران رواج داشت مراسم کوزهشکنی بود. در این آیین، مردم پس از آتشافروزی مقداری زغال به نشانه سیاهبختی، كمی نمك به علامت شورچشمی و یك سكه دهشاهی به نشانه تنگدستی در كوزهای سفالین میاندازند و هریك از افراد خانواده یك بار كوزه را دور سر خود میچرخاند و آخرین نفر، كوزه را بر سر بام خانه میبرد و آن را به كوچه پرتاب میكند و میگوید: «درد و بلای خانه را ریختم توی كوچه» و باور دارند كه با دور افكندن كوزه، تیرهبختی، شوربختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور میكنند.
این رسم هنوز هم در شهر قائن یکی از شهرهای استان خراسان جنوبی، وجود دارد و در روزهای پایان سال صورت میگیرد. به این طریق که کوزههای کهنه و قدیمی که آب داخل آن سرد نمیشود و همچنین بهمرور زمان و استفاده طولانی از آن، داخلش را جلبک گرفته و دیواره آن سبز رنگ شده است از سردر حیاط خانه به داخل کوچه میاندازند.
مردم با شکستن کوزههای قدیمی و خرید کوزه جدید سبب احیای شغل کوزهگری میشوند و این صنعت رونق میگیرد. مراسم کوزهشکنی در بهمنماه سال 1391 در فهرست میراث معنوی کشور ثبت شده است.