Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 00:44

6
فروردین
بيا تا گل برافشانيم (1)

بيا تا گل برافشانيم (1)

آینده مكانی نیست كه به آنجا می‌رویم، بلكه جایی است كه آن را به وجود می‌آوریم.

دكتر سیدضیاءالدین مظهری متخصص تغذیه و رژیم درمانی دانشیار دانشگاه علوم پزشكی ایران

 

 

آینده مكانی نیست كه به آنجا می‌رویم، بلكه جایی است كه آن را به وجود می‌آوریم.

راه‌هایی كه به آینده ختم می‌شوند، یافتنی نیستند، بلكه ساختنی‌اند و ساختن آنها، هم سازنده است و هم مقصد را دگرگون می‌كند.

با وام گرفتن از تفكر و اندیشه حكمت آموز و راه‌گشایی كه سال‌ها پیش بر حسب اتفاق به دستم رسیده بود، سخن را آغاز نمودم. گرچه تا به امروز معلوم نشده كدام متفكر عالیقدر و اندیشمند ژرفنگر چنین استادانه مروارید كلمات را به رشته جملات چیده است كه با هر بار مطالعه آن نیروهای درونی انسان به جوشش و كوشش درمی‌آید و میل غریبی در انسان پدیدار می‌گردد كه با خود می‌اندیشد «مشكلی نیست كه آسان نشود،
 مرد آن است كه هراسان نشود».

 صادقانه اعتراف می‌نمایم جملاتی كه در سطور پیشین تقدیم شما دریادلان فرهیخته و همراهان قدرشناس نیكوكردار شد، تأثیر غریبی بر من گذاشته است. باور بفرمایید برای اولین بار به مفهوم واقعی «كس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من» عمیقا معتقد گردیدم و با چند بار خواندن جملات فوق، با چشم دل حقایق زندگی را درك كردم و با تمام وجود به خود اعتراف نمودم كه هر چه شكوه و شكایت از بخت و اقبال و نامرادی‌های روزگار سر داده‌ایم، به خودمان برمی‌گردد كه به جای رفع ناتوانی و ناپایداری خویش و ستیزه بیشتر و مداوم‌تر با مشكلات پیش‌رو، آنها را به این و آن یا به چرخ فلك حواله می‌دهیم و گله‌مند می‌شویم كه شانس و اقبال‌مان كمتر از افراد موفق و اثرگذار در جامعه است و یا پول و پارتی درست و حسابی نصیب‌مان نشده تا به عنوان كلیدی، قفل‌های متعدد درهای بسته را در مسیر پرسنگلاخ خود واگشاییم.

باور بفرمایید وقتی كلا‌هم را قاضی نمودم و دفتر خاطرات ذهن و اندیشه‌ام را با انگشت خیال بارها و بارها ورق زدم و سبك و سنگین نمودم، صادقانه اعتراف نمودم هر موفقیت و یا عدم موفقیت كه در طول زندگی داشته‌ام، به خودم و به عملكردم برمی‌گردد و شانس و سرنوشت غیرقابل تغییری در كار نبوده است، لذا با مطالعه این اثر بدیع به خودشناسی واقعی خود پرداختم و از آن زمان بیشتر به خداشناسی رو آوردم و مصمم‌تر گردیدم و از آن پس هر روز با سعی وافی و اراده كافی، با فراز و فرودهای امواج پرتلاطم زندگی به نبرد پرداختم و با قدم‌های استوارتر، از هر شكستی تجربه جدیدی آموختم و با خود  گفتم: 

«رنج‌ها آموزگاران دلند                      هر كمالی را نخستین منزلند» 

هر زمانی كه تمام راه‌ها را بسته و خود را خسته می‌پنداشتم، این چند جمله اثرگذار را مجددا مطالعه می‌نمودم و به خود نهیب می‌زدم راه‌هایی كه به آینده ختم می‌شوند یافتنی نیستند، بلكه ساختنی می‌باشند، لذا به جای آنكه دیگران را مسؤول شكست و نامرادی خود قرار بدهم، با درونم به گفتمان می‌پرداختم و با ارزیابی مجدد، مسیر دیگری را برای نیل به مقصد و مقصود برمی‌گزیدم و از نو حركت را آغاز می‌نمودم و هر بار توقعم را كمتر كرده و انتظاراتم را برای ادامه زندگی در چارچوب امكاناتم ترسیم می‌نمودم و گره‌های ایجاد شده را با انگشت تدبیر و قدرت صبر، تحمل و شكیبایی باز كرده و خود را یك سر و گردن بالاتر از بالاترین‌ها و آسوده‌تر از آسوده‌ترین‌ها احساس می‌كردم و به این موضوع كاملا معتقد شده‌ام كه:

«عمر صوفی همه طی شد به تمنای بهشت                      او ندانست كه در ترك تمنا است بهشت».

برای خواندن بخش دوم - بيا تا گل برافشانيم - اینجا کلیک کنید.

 

برچسب ها: سال نو، عید نوروز، آغاز سال نو، تبریک سال نو، فرا رسیدن بهار، پیام نوروز، فرارسیدن سال نو تعداد بازديد: 1674 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز