یکی از موضوعات و دغدغههای امروزی جامعه ما اگر اندکی تأمل کرده باشید این است که گاهی دیده میشود برخی از دخترخانمها یا خانمهایی که ازدواجکرده و شوهر دارند، در نحوه پوشش و آرایش خود بیش از حد معقول و متعارف عمل میکنند؛ بهعبارت دیگر، این افراد فراتر از آنچه که معمول و رایج است آرایش میکنند! شاید راحتتر بتوان گفت که آرایش غلیظ.
این دغدغه برخی از خانوادهها و شوهران خانمهایی است که با این رویه رفتاری دست به گریبانند!
شاید به جرات بتوان اذغان داشت که در دنیای مدرن امروز، آرایش کردن و پیرایش، بخش جدایی ناپذیری از زندگی برخی از دختران جوان و زنان شوهردار را درگیر خودکرده است و همین موضوع باعث آن شده تا شاهد مراجعاتی باشیم که در این مقوله از روانشناس یا مشاور خانواده راهنمایی و کمک میخواهند.
در اینجا میخواهم به تجربه یکی از مشاورههایم در همین مورد با شما عزیزان نازنین سخن بگویم.
پس لطفاً همراه من باشید و این داستان را بخوانید!
شروع ماجرا
روزی آقایی با من تماس تلفنی گرفتند و گفتند که «چند وقتی است خانم ایشان در مهمانیها و جشنهای خانوادگی و حتی بیرون از منزل آنچنان آرایش میکند که باعث جلبتوجه خیلی از آقایان و حتی خانمها شده است!» این آقا از رفتار خانمش، بسیار پریشان و ناراحت بود و میگفت که: «حرفوحدیث مردم، بسیار مرا آزار میدهد!».
به گفته این مرد، گاهی آنچنان طعنههایی از جانب فامیل، بستگان، همسایهها و خویشاوندان به گوش او میرسید که احساس پوچی میکرد!
فرشید (همسر این خانم) وقتی با من صحبت میکرد بسیار مضطرب و پرتنش بود و این را از لحن کلام و گفتارش بهوضوح میشد فهمید!
از او پرسیدم که «آیا تاکنون درباره این موضوع که چرا همسرت بیش از اندازه آرایش میکند با او صحبت کردهای»
گفت: «بله! بارها و بارها گفتهام که این رفتار شایسته تو نیست! اما گوش نکرده و نمیکند!»
پرسیدم: «آیا او با دوستان خود ارتباط دارد؟»
گفت: بله متأسفانه تأثیر رفتار و دیدگاههای آنان بر روی همسرم باعث شد که او اینچنین تغییر کند. او پیشازاین خیلی خوب و باملاحظه بود!»
گفتم: شما به همسرتان آنگونه که شایسته و بایسته است توجه میکنید؟!
آیا همسرتان خلاء احساسی و یا کمبود عاطفی دارد؟! آیا خانم شما، از کمبود عزتنفس رنج میبرد؟! آیا خانم شما، پیش از ازدواج با شما در خانوادهاش فردی بوده که همواره سرکوبشده است؟! آیا سعی کردهاید تا خانمتان را بهخوبی ازلحاظ روحی و روانی درک کنید؟!»
پسازاین پرسشها، این آقا (فرشید) اندکی تأمل و مکث کرد و سپس در پاسخ به پرسشهای من گفت: «آری! احساس میکنم تا حدودی کوتاهی کردهام و نگرش خانوادهاش نیز در شکلگیری این برخوردهای او بیتأثیر نبوده است. او در دوران نوجوانی و جوانیاش، در خانوادهای تربیتشده بود که آرایش کردن برایشان امری زشت و ناپسند بوده است»
گفت: «وقتی با پدر و مادرش دراینباره سخن گفتم، آنان به این موضوع اذعان داشتند که در دوران مجردیاش اجازه کوچکترین آرایش، حتی در محیط خانوادگی را نیز به او ندادهاند!»
پسازاین گفتوشنودها به نتیجهای رسیدم و فرشید را با دلایل روانشناسی این موضوع آگاه کردم. برای آنکه بدانید به او چه گفتم و برای آگاهی بیشترتان از شما میخواهم در ادامه همراه باشید.
دلایل آرایش غلیظ!
به نظر من کسانی که آرایش غلیظ میکنند دوست دارند تا در کانون توجه دیگران باشند! (کمبود توجه دارند!) یک سری خلاءهای عاطفی و احساسی، کمبود محبت و عشق، توجه نکردن خانواده و همسر، باعث پیدایش این رفتار در خانمها میشود!
همچنین چشموهمچشمی و تقلید نادرست از دیگران در پیدایی این رویکرد مؤثر است.
کسی که خلاء عاطفی و احساسی دارد فردی است که در دوران کودکی و نوجوانی و در جوانی که ازدواجکرده از طرف خانواده خود و یا همسرش از زیباییاش تعریف و تمجید نشده و همیشه سرکوفت شنیده است!
این افراد برای آنکه این کمبود و خلاء را پر کنند ازنظر روانشناختی، از مکانیسمهای دفاعی «جبران و جابجایی» استفاده میکنند! یعنی با آرایش کردن غلیظ، میخواهند کمبودهایشان را به نحوی برطرف کنند!
من همیشه توصیهام به خانمهای عزیز این است که در چارچوب خانواده و برای شوهرشان هر مدلی که دوست دارند آرایش کنند چراکه یادمان نرود، خداوند عالمیان خالق زیبایی و آراستگی است و نیز زیبایی را دوست دارد!
اما در حد معقول و منطقیاش! آرایش بیشازحد انتظار برای دیگران و جلب نظر آنان نهتنها ازنظر اخلاقی کار شایستهای نیست بلکه از ابعاد شرعی قانونی دینی و عرفی نیز پسندیده نمیباشد!
اگر خانمی بیشازحد آرایشکرده باشد در طولانیمدت تصور مردم نسبت به او عوض خواهد شد. مردم در مورد او افکار زشتی به ذهنشان خواهد رسید. ازجمله اینکه او اختلال روحی – روانی دارد.
وقتی خانمی عادت به این رفتار ناشایست پیدا میکند، با این خصوصیت زشتخو میگیرد و به آن عادت بد میکند.
توصیه روانشناس
من نه افراط را توصیه میکنم و نه تفریط را بلکه اعتدال، بهترین گزینه است!
آرایش کردن در حد معقول خود مناسب است و باعث پیدایش روحیهای مناسب از نگاه روانشناختی در فرد میشود اگر خانمی احساس میکند که عزتنفس پایینی دارد، اگر تصور میکند با این کار کمبودهای عاطفی و خلاءهای احساسی و روانیاش پر میشود و برطرف میگردد.
باید بگویم که سخت در اشتباه است! نباید به همین سادگی شأن، منزلت ارزش، مقام و شخصت زنانه خود را زیر سؤال ببرد! یادمان باشد که زنان ایرانزمین در تمام دنیا بینظیرند و اخلاق، کردار، منش و نجابت و حجب و یای آنان مثالزدنی است پس حیف است که به همین راحتی این ویژگیهای خوب رفتاری را خدشهدار سازند.
سرانجام این مشاوره چه شد؟!
پس از گپ و گفت، فرشید اندکی آرام شد و از من خواست تا درباره روشهای از بین بردن عزتنفس پایین به او توصیه و راهنمایی کنم.
من به او راهکارهایی را گفتم و بعد از چند جلسه مشاوره با او، با همسرش نیز چند جلسه مشاوره داشتم.
او نیز نسبت به پیامدهای رفتارش آگاه شد و به گفته خود فرشید و همسرش دیگر آن «آرایش غلیظ» از بین رفته بود و مهسا (همسر فرشید) همواره در حد معقول و منطقی آرایش میکرد آنهم برای همسرش و در محیط خانواده و نیز در مهمانیها و جشنهای خانوادگی، بهگونهای که همگان از این تغییر رفتار او متعجب و شگفتزده شده بودند!
بهاینترتیب همهچیز بهخوبی و خوشی و در کمال آرامش و عشق به پایان رسید این بود تجربه یکی از مشاورههای من در حیطه روابط زناشویی زن و شوهرها که تقدیم شما خوانندگان فهیم و مهربان شد!
راهکارهای طلایی روانشناسی برای بالا بردن عزتنفس
1- ارتباط باخدا به شما نیرو میبخشد پس ارتباطتان را محکم کنید!
2- احساسهای خود را ابراز و نظر خود را اعلام کنید!
3- هر زمانی که لازم است قاطعانه «نه!» بگویید! (به گفتههای دوستانی که میخواهند شما بیش از حد آرایش کنید!)
4- برای خود ارزش و احترام قائل شوید!
5- خود را به دیگران وابسته نکنید!
6- بر ترس خود غلبه کنید!
7- سرتان را بالا نگهدارید و بارویی گشاده و در کمال آرامش قدم بردارید!
8- با جسم خود، خوب رفتار کنید و مراقب سلامتی جسم و روان خود باشید!
9- به آرامش و تفریح خود توجه کنید!
10- بیان و ذهنیت خوب و مثبت داشته باشید و خود را دستکم نگیرید!