هر چند ترک یک رابطه و رو آوردن به تجرد میتواند سخت باشد، اما در بعضی موارد این انتخاب میتواند در بلند مدت از شما انسان شادتر و راضیتری بسازد. چند دلیل وجود دارد که یک نفر اگر مجرد بماند شادتر خواهد بود. یک سری از زنگ هشدارها در یک رابطه مانند تفاوت در ارزشها، مشکلاتی در اعتماد متقابل و شم درونی میتوانند نشان بدهند که عاقلانهتر است رابطهای هنوز جدی و رسمی نشده تمام شود.
اگر فکر میکنید با زندگی مجردی شادتر خواهید بود، لیستی از نقاط قوت و ضعف رابطهای که در آن هستید تهیه کنید تا بهتر بتوانید تصمیم درست را بگیرید. یک رابطه میتواند به دلیل همسو نبودن ارزشها و باورها، فقدان اعتماد و اطمینان و یا خیلی ساده به خاطر آماده نبودن طرفین برای یک رابطهی تعهد آمیز، به پایان برسد. خیلی از افراد از قرار گرفتن در یک رابطه، احساس خوبی ندارند و تحت فشارند، اما هیچ اجبار یا قانونی وجود ندارد که کسی را ملزم به تداوم چنین رابطهای کند. اگر احساس میکنید مجرد ماندن نسبت به متاهل شدن بیشتر به نفعتان است، پس وقت آن است که رابطهتان را تمام کنید، حتی اگر احساس ترس به شما میدهد.
دلایل اینکه یک نفر در صورت مجرد بودن شادتر خواهد بود، بسیار شخصیاند، اما علائم مشترکی نیز وجود دارند. در این مطلب با ما همراه باشید تا این هشدارها را به شما بگوییم.
نمیتوانید دست از چک کردن موبایل طرف مقابلتان بردارید
دروغ گفتن و خیانت کردن، دو تا از شایعترین مشکلاتی هستند که زوجها با آن روبرو میشوند، اما میتوانند معیارهای ارتباطی باشند که نشان میدهند آیندهی یک رابطه چگونه خواهد بود. اگر شما بتوانید در مورد مشکلتان حرف بزنید و بعد از آن احساس راحتی کنید، منجر به تقویت اعتماد و اطمینان در رابطهتان خواهد شد، اما اگر طرف مقابل شما با شما روراست نیست، پذیرای انتقاد نیست و یا عادت دارد همهی تقصیرها و اشتباهات را گردن شما بیندازد، این پرچم قرمزی است که باید آن را جدی بگیرید. اگر هر دوی شما تصمیم بگیرید مسئله را نادیده بگیرید یا متوسل به این شوید که به عنوان یک مکانیسم راه گشا، مخفیانه کارها و ارتباطهای طرف مقابل را چک کنید، به این معنی است که مشکلتان حل نخواهد شد و اگر تنها باشید و این رابطه را تمام کنید بهتر خواهد بود.
تمام وقت و انرژیتان را صرف کارتان میکنید
نبودن تعادل میان کار و زندگی نیز پرچم قرمز دیگری است که میتواند نشان بدهد مجرد ماندن بهتر است. اگر یکی از طرفین دوست دارد تا دیروقت کار کند یا حتی ترجیح میدهد روزهای تعطیل نیز به کارش بپردازد، اما دیگری دوست دارد زمان بیشتری را صرف استراحت و تفرح کند، این اختلاف میتواند باعث شود طرف دوم احساس کند نادیده گرفته میشود و اهمیتی ندارد.
اگر میتوانید حد و مرزهای کار و زندگی را در رابطهتان تعریف و مشخص کنید و هر دو به آن پایبند باشید مشکلی از این جهت به وجود نخواهد آمد، اما اگر یکی یا هر دوی شما اهل توافق نباشید به این معناست که بهتر است مجرد بمانید و هر کدام به الویتهای خودتان بپردازید.
بر سر شهر محل زندگیتان اتفاق نظر ندارید
تفاوت میان الویتها، درست مانند مورد قبلی، میتواند شامل انتخاب محل زندگی نیز بشود. اگر شما و طرف مقابلتان نمیتوانید به یک نظر و تصمیم مشترک در مورد محل زندگیتان در آینده برسید بهتر است این رابطه را رسمی و جدی نکنید.
شاید هم یکی از شما تصمیم بگیرد کوتاه بیاید و شهر مورد علاقه و محل کارش را ترک کند تا با آن دیگری در شهری که او میپسندد سکونت کند. اما در چنین شرایطی کسی که الویت خودش را نادیده گرفته بعد از مدتی دچار خشم و نارضایتی بابت پشت سر گذاشتن خیلی از چیزهای مورد علاقهاش خواهد شد که در همهی جنبههای زندگی خودش را نشان خواهد داد. پس اگر فکر میکنید نمیتوانید بیش از توانتان توافق کنید یا در واقع کوتاه بیایید تا دیر نشده تصمیم جدیتری بگیرید.
شما اهل سفر و مهمانی و ... هستید، اما طرف مقابلتان ترجیح میدهد این هزینهها را پس انداز کند
وقتی دو نفر وارد یک رابطه میشوند، دو مجموعهی متفاوت از ارزشها و باورها کنار هم قرار میگیرند، و پول یکی از این ارزشهاست که میتواند چالشهایی سر راه سازگاری و رضایت کلی از رابطه ایجاد نماید. مقولهی پول چیزی است که طرفین خیلی زود در رابطه میتوانند به ارزشها و عقاید هم در موردش پی ببرند، متوجه تفاوتها شوند و بفهمند آیا میتوانند در کنار هم ادامه دهند یا نه.
زیرا نحوهی استفادهی شما از پول و شیوهی پس اندازتان در رابطه میتواند نشان بدهد در رابطهتان چقدر میتوانید سرمایه گذاری کنید و با هم زندگیتان را بسازید. اگر طرف مقابل شما دوست ندارد هیچ هزینهای صرف سفر یا مهمانیهای جورواجور بکند، اما شما جور دیگری میپسندید، پس تفاوت زیادی بین شما وجود دارد. اگر یک زوج نتوانند در مورد پول خرج کردن توافق کنند، یکی از آنها احساس بیارزش بودن در رابطه خواهد کرد.
مدام به خیانت کردن فکر میکنید
خیانت کردن به طرف مقابلتان به وضوح نشان میدهد دیگر علاقهای به رابطهتان ندارید و باید بدانید که حتی فکر کردن به خیانت نیز میتواند نشان بدهد که بهتر است رابطهتان را تمام کنید. به گفتهی روانشناسان بیشتر افرادی که به جایی میرسند که دوست دارند خیانت کنند، به احتمال زیاد این کار را خواهند کرد. پس به جای اینکه کنار کسی باشید، اما تمام مدت خیال خیانت به او در سرتان بچرخد، این رابطه را پایان بدهید و آن وقت هر کاری خواستید بکنید. به این ترتیب به احساس گناه و سرزنش و ... نیز نخواهید رسید.
هنوز مطمئن نیستید میتوانید همسر مناسبی باشید
اگر تردید دارید که آیا مجرد باشید شادترید یا در رابطه فعلیتان، منطقی فکر کنید و تصمیم بگیرید بهترین انتخاب برای شما چیست. نقاط قوت و ضعف تداوم این رابطه را برای خودتان بسنجید و ببینید چه چیزی در این رابطه به شما هیجان میدهد و راضیتان میکند و چه چیزی باعث دلخوری و اندوهتان میشود. با این بررسیها میتوانید به یک نتیجهی «خوب» یا «بد» برسید که وضعیتتان را مشخص کند.
یک توصیهی دیگر هم این است که در پایان روز، گاهی یک حس درونی میتواند کافی باشد تا مسیر را مشخص کند. در هر رابطهای هیجانات نقش مهمی دارند، بنابراین به احساس درونیتان توجه کنید تا کمکتان کند در کنار بررسیهای منطقی و عاقلانه، به یک تصمیم درست برسید. تصمیم اینکه مجرد ماندن بهتر است، یک تصمیم شخصی است که برای هر کسی منحصربفرد است. هیچ دستورالعمل واحدی برای همه وجود ندارد، اما نسبت به علائم مشترک، هوشیار و دقیق باشید.
منبع:برترینها