نوجوانان را يار باشيم
تئوریهای رشد، بلوغ را دورهای میدانند که در آن هویت فرد شکل میگیرد. برخی این نکته را این گونه تفسیر میکنند که فرد به دلیل مستقل شدن، کمتر به خانواده نیاز دارد و در واقع نقش خانواده در این دوره کمرنگ میشود. اما پژوهشها نشان میدهند که پیوندهای مثبت خانوادگی در این دوره عاملی بازدارنده در مقابل بسیاری از عوامل خطر دوران نوجوانیاست. هرچند که ماهیت روابط دستخوش تغییر و تحولاتی شده است، اما داشتن پیوند خانوادگی مستحکم و یک پایه عاطفی قوی میتواند در رشد مثبت نوجوانان تاثیر بسیاری داشته باشد.
خانواده همچنان مهم است
اینکه نوجوان راجع به خود و خانوادهاش فکر کند و راجع به روابط و تعاملاتش در خانواده و جامعه سوالاتی در ذهن داشته باشد کاملا طبیعی است. این امر گاه منجر به عصبانیت و ناراحتی نوجوان میشود. ممکن است این تغییرات روی روابط اعضای خانواده تاثیر منفی بگذارد. اما معمولا این حالات گذرا و موقتی است. لازم است والدین از این تحولات آگاهی کامل داشته باشند و کمیرعایت حال آنان را بکنند. اما این به آن معنا نیست که نباید آنان را از رفتارهای بد و ناپسند منع کرد. باید محدودیتهایی برای کنترل رفتار آنها وجود داشته باشد. خیلی اوقات خود نوجوان به دنبال کسی میگردد که برای رفتار او محدودیتهایی تعریف و ایجاد کند. در این سنین گروههای دوستی اهمیت بسیاری پیدا میکنند و تاثیرشان بر نوجوان بیش از والدین است. در عین حال نوع رابطه نوجوان با دوستان بسیار متفاوت با والدین است. صمیمیت نوجوان با دوستانش بر اساس برابری است، در حالیکه در رابطه بین فرزند و والدین بحث برتری و قدرت والدین مطرح است.
نیاز به زمینهای مطمئن
نوجوانان در زمینههای گوناگون از جمله فیزیکی، احساسی و شناختی در حال مستقل شدن و رشد هستند. آنها در محیط خانه احتیاج به آرامش، ثبات و امنیت دارند تا بتوانند با تکیه بر خانواده خود تجربیات تازهای در جامعه کسب کنند. همچنین نیاز دارند که در مواقع سخت و بحرانی مورد حمایت و عشق بیقید و شرط خانواده قرار گیرند. وجود روابطی بر اساس احترام، توجه و عمل متقابل بین اعضای خانواده برای نوجوان و رشد او بسیار مفید است. اما باید توجه داشت که نوجوان ممکن است رفتارهای گوناگونی را در محیط خانه تجربه کند. در چنین مواقعی سایر اعضای خانواده باید بتوانند رفتاری مناسب با نوجوان داشته باشند.
نقش والدین در حال تغییر است
حمایت و محافظت از نوجوان از سوی والدین در این دوران بسیار مهم است، اما لازم است این رابطه کمی انعطافپذیرتر شود تا نوجوان بتواند بهتر با تغییر و تحولات این دوران تطبیق پیدا کند. در این دوره بهتر است والدین به جای اینکه مانند گذشته از موضع قدرت برخورد کنند، با فرزند خود رابطهای صمیمی و دوستانه داشته باشند. والدین باید این واقعیت را قبول کنند که فرزند آنها دیگر بچه نیست و در حال مستقل شدن است و به زودی از کنترل آنها خارج خواهد شد. در این دوره معمولا آنچه در گذشته برای نوجوان مهم بوده است، دیگر مهم نخواهد بود. به عبارتی دیگر ارزشهای نوجوان در حال تغییر است. پدر و مادرها باید متوجه این تغییر باشند. معمولا والدین برای فرزندان خود و آینده آنها آرزوهایی دارند. شاید لازم باشد پدر و مادرها از برخی آرزوها و رویاهای خود برای فرزندانشان صرف نظر کنند و به آنها اجازه دهند خودشان مختارانه برای آینده خود تصمیم بگیرند.
الگوسازی
پدر و مادر و گاه خواهر یا برادر بزرگتر میتوانند یکی از بهترین الگوها برای نوجوان باشند. نوجوانان بسیاری از مهارتهای اجتماعی خود را از سایر اعضای خانواده یاد میگیرند. همچنین مشخص کردن حد و حدود واضح برای نوجوان باعث میشود او کارهای خوب و بد را از هم تشخیص داده و مطابق قوانین عمل کند. در کل نوجوانان عمده مهارتهای خود را در خانه و محیط خانواده فرا میگیرند؛ به همین دلیل معمولا به والدین توصیه میشود الگوی خوبی برای فرزند خود باشند.
راهنمایی و رعایت حد و حدود
راهنمایی کردن نوجوان در این دوران همچنان از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ اما کیفیت این رابطه و راهنمایی بسیار مهم است. نوجوان نباید به دلیل ترس از والدین خود از آنها حرف شنوی داشته باشند، بلکه رابطه آنها باید براساس درک متقابل و دوستی باشد. بهتر است به جای اینکه والدین به فرزند خود امر و نهی کنند و مدام در حال قضاوت کردن رفتارهای او باشند، با او رابطهای گرم برقرار کنندتا نوجوان بتواند بدون هیچ دغدغهای مشکلات خود را با پدر و مادرش یا دستكم یک از آن دو در میان بگذارد. پدر و مادرها در صورتیکه نمیدانند با فرزند نوجوان خود چگونه باید برخورد کنند، بهتر است با یک مشاور در این رابطه صحبت کنند. معمولا مشاوران میتوانند والدین را در رابطه با چگونگی برخورد با فرزندشان خیلی خوب راهنمایی کنند.