حامد نوروزی، دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند با بیان اینکه ۳۰ آذر به شب یلدا یا شب چله در فرهنگ ایرانی معروف است، گفت: در بسیاری از منابع اسمی از شب یلدا نیست و بیشتر به عنوان شب چله شناخته میشود این شب بلندترین شب سال که به کوتاهترین روز سال پیوند میزند.
وی اظهار کرد: از دیرباز شب چله در فرهنگ ایران زمین جایگاه ویژهای داشته گرچه واژه یلدا یک واژه قرضی از زبانهای سامی به احتمال زیاد از سریانی است لذا یلدا با وَلدَ عربی از ریشایی به معنا ولادت و تولد است که به معنای تولد خورشید، ایزدمهر یا میترا بوده ولی در دین مسیح این روز را با تولد مسیح یکسان در نظر میگیرند، اگرچه از نظر تاریخی متفاوت است به دلیل اینکه کبیسههای سال مسیحی با سال ایرانی همخوان نیست.
نوروزی با اشاره به اینکه آیین مهر از ایران به روم رفته و متفاوت است این جشن بیان کرد: رومیها این جشن را (ناتالیس آنایکتوس) یعنی روز تولد مهر یا میترا شکست ناپذیر نامگذاری کردند و ابوریحان بیرونی نیز این جشن را به عنوان میلاد اکبر نامگذاری کرده که در اصل میلاد خورشید یا نماد ایزدمهر است.
وی گفت: یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که معادل اول جودی و آخر قوس که تقریبا در همین شب آفتاب به برج جودی منتقل میشود و از نظر آیین مهر این شب بسیار شوم بوده به دلیل اینکه خورشید دیرتر طلوع میکند و چون آیین مهر تصور بر اینست که باید در این شب دعا و نیایش کنند که خورشید بالاخره طلوع کند لذا همیشه این ترس وجود داشته که آیا در این شب خورشید طلوع میکند یا خیر؟.
نوروزی با بیان اینکه در دورههای بعدی که علاوه بر آیین مهر عوامل فرهنگی و اقتصادی نیز وارد تفکر و گفتمان مردم شد به خصوص در فرهنگ کشاورزی با توجه به گردش خورشید و حرکت ستارهها و تغییر فصول بارندگی را پیشگویی و پیش بینی میکردند، گفت: مردم با دیدن بعضی ایام که روزها بلندتر و شب کوتاهتر میشود که در این مواقع از نور روز استفاده بیشتر میشود، و روشنایی تابش خورشید نماد نیکی و موافقت طبیعت با انسان است و تاریکی برعکس آن است.
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند گفت: اقوام هند، اروپاییها و آریاییها کشف کردند که کوتاهترینِ روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است که بعد از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاه میشوند به همین دلیل این شب، شب زایش ایزدمهر نامگذاری شده است.
وی با بیان اینکه تقریبا همه شرقشناسان معتقد هستند از حدود ۴ هزار سال پیش اقوام هند اروپایی و ایرانی شب یلدا را جشن میگیرند در کنار هم تا سپیده دم بیدار میماندند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی هوا را از بین ببرند.
نوروزی با بیان اینکه بیشتر ایرانیها روز بعد از شب یلدا را خورروز و دیگان میخواندند، گفت: خورروز به معنی روز خورشید بوده و در این روز دوباره متولد میشود و قدرت میگیرد و آفتاب گرما را به زمین بازمیگرداند و سبب میشود سرما قابل تحمل باشد که این روز تعطیل عمومی بوده و مردم استراحت میکردند.
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند با اشاره به اینکه آداب شب یلدا نسبت به قبل تغییری نکرده است، گفت: روز اول دی ماه روز برابری انسانها نیز بوده و در این روز همه افراد با پوشیدن لباس یکسان و دستور ندادن به دیگران و انجام کارها به صورت داوطلبانه اوقات را سپری میکردند، در این روز جنگ و خونریزی و حتی قربانی کردن ممنوع بوده و در بعضی مواقع باعث برقراری صلح نیز میشد.
وی بیان کرد: بعد از همه گیر شدن دین مسیح در روم کمکم شب یلدا اعتبار خود را از دست داد و جایگزین رویدادی به عنوان تولد مسیح یا عید کریسمس شد.
نوروزی با بیان اینکه یکی از اماکن یا نواحی که آیین شب یلدا از دیرباز انجام میشد خراسان است تا جایی که به اسناد مکتوب برمیگردد و تقریبا از واژه شب چله استفاده میشد، بیان کرد: مراسم خاصی در خصوص شب یلدا داشتند و در بعضی از نواحی این شب به چراغانی یا چلچراغ معروف بود به دلیل اینکه کسی که به خانه دیگران میرفت یک چراغ نیز همراه خود میبرد.
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند یادآورشد: یکی از مراسمی که مربوط به خراسان قدیم بوده کف زنی است، که در آن ریشه گیاهی به نام چوبک را که به آن(بیخ) گفته میشود بعد از چند بار جوشاندن و خالی کردن آن در یک ظرف بزرگ سفالی به نام تغار با دستههای درخت انار به نام گز به هم میزدند و با اضافه کردن شکر و پودر پسته میل میکردند و این دسته چوب انار در آیینهای زردشتیان با نام بَرسُم شناخته میشود.