مجردي يك فرصت براي شيطان است
لازم است در بحث مقدمات ازدواج به چند نكته اشاره كنيم. نكته اول اين است كه با توجه به اينكه خداوند حكيم، انسانها را به دو صورت مذكر و موثر خلق كرده است، اين امر بر اساس حكمت الهي است، ما بايد دريابيم كه فلسفه اين كار، ايجاد جذابيت بين طرفين براي تشكيل زندگي مشترك است و اسرار، خيرات و بركات زيادي در آن قرار گرفته است.
توصيه آيتا... جواديآملي
حضرت آيتا... جواديآملي در سخناني ميگويد: خداوند تلاوت و شيريني در ازدواج قرار داده تا نسل انسان را براي آيندگان تامين كند و كساني كه مطلقاً ازدواج نميكنند، ديگر نميتوانند از اين تلاوت و شيريني استفاده كنند. اين گونه افراد كار خلاف حكمت الهي انجام ميدهند و به گفته شهيد مطهري انسانهايي كه مطلقا ازدواج نميكنند ناقص هستند و به كمال مورد نظر خداوند نميرسند و اي بسا هر چقدر از نظر علمي بالا روند و از نظر عملي در حد بالايي قرار گيرند، چون ازدواج نكردهاند از اين نظر نقصي در آنها وجود دارد، اين گونه افراد ديگر نميتوانند به كمالي كه در اين امر منحصرا مترتب است نايل شوند. كمالاتي در حيات انسان وجود دارد كه فقط از طريق ازدواج حاصل ميشود، چرا كه زندگي مشترك محل آزمايش است و در اين راستا آزمايشات زيادي حاصل ميشود. خيلي از كمالات وجود دارد كه انسان بايد در پايبندي نسبت به زندگي مشترك با همسر و فرزندان خود حاصل كند، عاطفه پدر نسبت به فرزند و شوهر نسبت به همسر بدان ازدواج حاصل نميشود و مجال ابراز عاطفه در غير اين صورت ميسر نيست و اين گونه عاطفهها هستند كه انسانها را به سمت كمالات ميكشانند. رعايت حقوق بين فرزندان، رعايت حقوق همسر و اجراي عدالت در بين خانواده از كمالاتي هستند كه فقط با ازدواج به دست انسان ميرسند. اما گر كسي خانواده تشكيل ندهد به اين گونه كمالات هرگز نخواهد رسيد.
توفيق شيطان
نكته ديگر و حايز اهميت اين است كه شيطان وقتي فردي مجرد را به چنگ بيندازد، خيلي راحتتر ميتواند آن را فريب دهد، چرا كه مقدمات شهوت در انسان مجرد و زمينه و آمادگي گناه در اين گونه افراد بيشتر از ديگران است، اين گونه افراد آسانتر از ديگران به خدمت شيطان درميآيند و شيطان نيز از اين ابزار جواني براي گمراه كردن جوانان استفاده ميكند. ميتوان گفت، به يك معنا ازدواج نكردن جوانان به اهداف شيطان كمك ميرساند، در مقابل كسي كه ازدواج ميكند و در مسير طبيعي خداوند براي اطفاي شهوت و غريزه معنوي حركت ميكند، شيطان را ميتواند ناكام بگذارد و نااميد كند. از اين جهت ازدواج كردن كمكي است براي اينكه انسان بتواند به سمت خداوند حركت كند و به شيطان ضربه بزند.
جنگ نرم با ازدواج
بعد ديگر، اهميت ازدواج در اين است كه استعمارگران، اسلامگريزان و دينستيزان در صدد اين هستند كه جوانان ما را از تشكيل خانواده منصرف كرده و يا اگر جواني تشكيل خانواده داده است بنيان خانواده او را از هم بپاشند و خانواده او را متزلزل نمايند چرا كه آنها قصد دارند فساد و فحشا را درجامعه ما گسترش دهند و منكرات جامعه را زياد كنند، لذا لازم است كه جوانان ما دشمنان را مايوس كنند. دشمنان ميخواهند جوانان را به انحراف بكشند.
موفقيت علما و بزرگان
بعد ديگر اين است كه خيلي از موفقيتهاي علمي و اخلاقي در زندگي علما بعد از ازدواج حاصل شده است چرا كه برخي از همسران هستند كه زمينه رشد و توفيقات فرد را ميسر ميكنند و در مقابل به واسطه فيض شوهر، خانمهايي بودهاند كه به فيض كمالات و تقوا و درجات علمي رسيدهاند.
دخترخانمهاي امروز بايد در نظر داشته باشند كه حضرت زهرا(س) را الگوي خود قرار دهند و براي تحكيم خانوادهشان كتابهايي را در اين رابطه و بهويژه احاديثي كه در رابطه با ازدواج است را مطالعه كنند و با اهميت مسأله زندگي و نوع شوهرداري و نوع روابط خانوادگي و فلسفه ازدواج آشنا شوند. برخي جوانها خيلي در برخورد ازدواج مطالعهاي ندارند و اين درست نيست و گاهي ديده ميشود كه بر اساس هوا و هوسهاي ظاهري تصميم ميگيرند كه ازدواج كنند و اين بيمطالعه بودنشان باعث سطحينگري به اين مسأله مهم ميشود و عواقب بدي دارد. تشكيل زندگي يعني شروع يك مسووليت بزرگ و يك رسالت عظيم.
حضرت زهرا(س) با اينكه سنشان كم بود اهل مطالعه و تفكر و تعمق بودند، لذا اين ازدواج به موفقترين ازدواج تبديل شد.
غيرت مردان
نكته حايز اهميت ديگر خطاب به آقايان هست، اينها بايد توجه داشته باشند كه نسبت به همسرانشان غيرت به خرج دهند و مراقب حجاب همسرانشان باشند و هيچگاه تحت تاثير فيلمهاي مبتذل غربي قرار نگيرند و از روي هوسراني اقدام به ازدواج نكنند و آقايان با در نظر گرفتن اهميت مطالعه و نكات اخلاقي معيار را تدين قرار دهند. مسأله حايز اهميت، اين است كه تحصيل علم و اشتغال جوانان بايد از اولويتهاي زندگي زوجين قرار گيرد، جوانان بايد هم تحصيلات خود را و هم شغل آينده خود را تعيين كنند و نبايد با انسانهاي تنبل و بيكار ازدواج كنند. شغل جوانان نيز بايد آبرومندانه و مايه عزت خانمها باشد و خدايي نخواسته جوانان به شغلهاي كاذب و نامشروع رو نياورند.
شناخت قبل از ازدواج
مسأله ديگر شناخت قبل از ازدواج است كه دختر و پسر بايد قبل از ازدواج همديگر را كامل بشناسند، البته شيوههاي آشنايي قبل از ازدواج متفاوت است، متاسفانه گاهي اوقات ديده ميشود كه برخي جوانان مخفيانه و به دور از خانوادهها و دور از چشمان پدرو مادر با يكديگر ارتباط برقرار ميكنند. تا نسبت به همديگر شناخت پيدا كنند، بهترين راه اين است كه با اطلاع پدر و مادر ساعاتي مشخص شده در كنار يكديگر حرفهايشان را بزنند و سوالات خود را مطرح كرده و جواب بگيرند تا شناخت لازم به دست آيد و در مقابل دختران و پسران به يكديگر ايده آينده مطلوب و زندگي مشترك را بيان كنند، اين گونه ارتباطات بياشكال است. توصيهام به پدر و مادرها اين است كه تعصب شديد به خرج ندهند چرا كه با وجود پيشرفت تكنولوژي و امكانات روز جوانها ميتوانند به راحتي از طريق اينترنت چت و تلفن با يكديگر شناخت حاصل كنند و خود بنده نيز اينگونه ازدواج كردم. همسر من از جامع الزهرا(س) و طلبه بوده و من نيز طلبه بودم و با رابطهاي معقول با اذن والدين، شروع به شناخت قبل از ازدواج كرديم.
پيشرفت در زندگي شخصيام
من همينجا بايد بگويم كه اوج شكوفايي علمي من بعد از ازدواجم بوده است و تاليف كتابهايم بعد از اين دوران حاصل شد چرا كه بعد از ازدواج انسان يك آرامش رواني و روحي و فكري خاصي پيدا ميكند و ميتوانند به اهداف بلند خود برسد. همسر من در كنار همسرداري به كارهاي علمي و تحقيقاتي من كمك ميكرد و زمينه مطالعات و تاليفات من را ميسر ميكرد و حتي برخي فيشبرداريها را نيز او برايم انجام ميداد، همين كتاب تربيت فرزندان كه الان در حال چاپ بيستم است با كمك شايان (همسرم) تاليف شد و اين كتاب نتيجه همياري همدلي و همكاري همسرم با من بوده است. جوانان بايد مسأله تشكيل خانواده را مهم فرض كنند چرا كه امري است كه مربوط به تمام طول عمرشان خواهد بود. از مهمترين مسايل زناشويي بحث احترام متقابل است، مردها بايد توجه داشته باشند كه به بهانه غرور مردانگيشان به همسران خود بياحترامي نكنند و خانمها نيز رعايت احساسات شوهر را بكنند و غرور آنها را جريحهدار نكنند چرا كه خانمها بايد بدانند كه مردان در بيرون از خانه با مشكلات اجتماعي دست و پنجه نرم ميكنند.
خاطراتي از بزرگان
خاطرهاي كه قابل ذكر است از ميرزا جواد آقاي تبريزي است، ايشان به دايي بنده كه الان سمت نمايندگي ولي فقيه در استان نيشابور را دارند، ميگويند كه يك بار از مسافرت برميگردند و ساعتي ديروقت به درب منزل ميرسند و همسرشان خواب بوده است و درب نميكوبند و ميگويند كه همسر من در خواب است و درست نيست كه بيدار شوند و تا اذان صبح بيدار بودهاند و از آنجايي كه ميدانستند همسرشان براي نماز بيدار ميشوند در ميزنند و ميروند داخل. اين رمز موفقيت بزرگان است كه احترام متقابل براي بزرگان و در نهايت رعايت حقوق همسر قائل بودند. يك خاطره هم از علامه جعفري است كه بنده شاگرد بحث فلسفه هنر و زيبايي ايشان بودم، ميگفتند: من وقتي بيرون از خانه هستم همسرم مرا عنوان محمدتقي صدا ميكند و مثلا ميگويد محمدتقي بيا اين سفره را جمع و رختخواب را جمع و چنين و چنان كن. علامه محمدتقي جعفري معتقد بودند بايد انسان در داخل خانه عناوين را كنار گذارد و به همسر به عنوان شريك زندگي نگاه كند. اين را براي جوانان عرض ميكنم كه تا ازدواج ميكنند خانواده با اخلاق و محبت بايد اداره شود، آيتا... مظاهري كه استاد اخلاق من بودند ميگفتند: بدانيد كه زندگي با قانون خشك قابل اداره كردن نيست بلكه بايد با اخلاق زندگي را اراده كرد اين نباشد كه هميشه قانوني باشيد و بگوييد كه قانون به من ميگويد كه اين گونه باشم و اين طور عمل كنم چرا كه اگر بخواهيم قانوني عمل كنيم همسر هم ميتواند بگويد كه من قانونا براي شستن لباسها و پختن غذا پول بايد بگيرم و موظف به اين كارها نيستم. پس اين يك نكته مهمي است كه زندگي بر اساس عاطفه محبت اداره شود و مسوولان كشوري تلاش كنند كه سن ازدواج جوانان پايين آيد و جوانان در همان سن و سالي كه اوج شهوات است ازدواج كنند و انشاءا... جوانان هم از حضرت علي(ع) و زهرا(س) الگوگيري كنند و زندگي سراسر خوب و باسعادت داشته باشند.