مرجع تقلید جهان تشیع اهل بیت(ع) را عامل حیات علم و مرگ جهل دانست و بر لزوم احیای معارف والای آن بزرگواران و مسأله غدیر به ویژه در دهه ولایت تأکید کرد.
آیتا... عبدا... جوادی آملی در درس اخلاق خود که با حضور مسئولان ستادهای برگزاری مراسم دهه ولایت و جمعی از دانشجویان و طلاب سراسر کشور برگزار شد با بیان اینکه همه معارف به برکت ولایت اهل بیت(ع) تامین میشود اظهار داشت: نظام اسلامی هم به برکت ولایت اهل بیت(ع) سامان پذیرفت و ما هرچه داریم از برکت وجود مبارک این بزرگواران است که قرآن را برای ما تبیین و تفسیر کردند و راه عملی را به ما نشان دادند و نسبت به ما حق حیات دارند.
وی به بیان نورانی امیرالمومنین(ع) در خطبه 239 نهج البلاغه اشاره کرد و افزود: امام علی(ع) در این خطبه فرمودند که اهل بیت علیهم السلام (هم عیش العلم، و موت الجهل) هستند، یعنی عامل حیات علم و مرگ جهل هستند.
استاد برجسته حوزه علمیه گفت: راه احیای علم برای خیلیها روشن است و فکر میکنند که چون وارد حوزه یا دانشگاه شدند و چند کتاب را مطالعه کردند و یا چند کتاب نوشتند، عالم هستند اما عالم شدن بسیار دشوار است. مشکل اصلی این است که درون ما چند نیروی وجود دارد که ما از آنها غافل هستیم و فقط به نیروهای بیرونی نگاه میکنیم.
بسیاری از افراد گیاهی زندگی میکنند
مرجع تقلید جهان تشیع به اظهارات برخی حکما به ویژه صدرالمتالهین در مورد زندگی انسانها اشاره کرد و گفت: از منظر حکمای بزرگ، بسیاری از افراد گیاهی زندگی میکنند و ترقی آنها در حد درخت است. از نظر حکیم، درخت هیچ گاه رشد ندارد، برای اینکه آنچه که از درخت بالا آمده، فروعات و شاخ و برگ است و ریشه آن در زیرزمین وجود دارد.
آیتا... جوادی آملی تصریح کرد: کسی که درختی فکر میکند، زندگی او نیز گیاهی است، یعنی تمام فکر او این است که خانه و بوستانی بسازد.
وی افزود: کسی که در حوزه درونش به فکر مال اندوزی و دامداری است و غیر از اینها به چیزی نمیاندیشد مثل جوانی است که تمام سعی و تلاشش این است که بدنسازی کند، جامه خوب بپوشد و خرامان خرامان حرکت کند که این همان نبات بالفعل و حیوان بالقوه است و کسی که از این مرحله بگذرد، حیوان بالفعل و انسان بالقوه است.
مفسر بزرگ قرآن در ادامه سخنان خود، معرفت، خضوع در برابر ذات اقدس اله، عدل و حق را از جمله ره توشه انسان برشمرد و اظهار داشت: در بیانات نورانی امام علی(ع) داریم که اهل بیت(ع) آمدند و علم را زنده کردند. علم آن است که انسان خودش را بشناسد و ابداندیش باشد و انسان ابداندیش به فکر کالای ابدی است.
اهل بیت(ع) عیشالعلم هستند
استاد برجسته حوزه علمیه با تاکید بر این نکته که در دهه ولایت باید ره توشه انسانها برای آنها تشریح شود، خاطرنشان کرد: وجود مبارک امیرالمومنین علیه السلام فرمودند که ما اهل بیت علیهم السلام پرچمداران آب حیات هستیم. باید به این نکته توجه داشت که آب زندگانی نه از آسمان میبارد و نه از چشمه جوشان؛ نه زمینی است و نه زمانی.
وی تاکید کرد: امیرالمومنین(ع) فرمودند که اهل بیت علیهمالسلام عیشالعلم هستند و زندگی علم به وسیله آنهاست.
اگر عالمی به علمش عمل نکرد تعجب نکنید
جوادی آملی با بیان اینکه علم در مقابل جهل عملی و عقل در مقابل جهالت است، تصریح کرد: اگر کسی عالم بود و به علمش عمل نکرد باعث تعجب خیلی از افراد است؛ باید از رفتار متعجبان تعجب کرد، به خاطر اینکه کسی که باید عمل کند شخص دیگری است.
وی افزود: خداوند به انسان شئون مختلفی عطا کرده است و بخشی از شئونی که جان آدمی عهدهدار آن است مسائل علمی است که کار اندیشه و جذب و تصور و تصدیق به عهده این شان است و اینها هیچ کاری به مسأله عزم و اراده و اخلاق ندارند.
وی جریان بدن انسان را به چهار گروه تقسیم کرد و اظهار داشت: ما در محدوده بدن سلسله نیروهایی داریم که ادراک انسان بر عهده آنهاست و نیروهای دیگری همچون چشم و گوش داریم که کار تحریک بر عهده آنهاست. اگر کسی مار و عقرب را دید و فرار نکرد و نیش خورد، جای این سئوال نیست که از او بپرسیم که چرا فرار نکرد؛ از ما باید تعجب کرد که چرا چنین سئوالی پرسیدیم. این شخص چشم و گوش برای دیدن و شنیدن دارد اما دست و پای او بسته است.
وی افزود: برخی افراد هستند که هم میبینند و هم دست و پای قوی برای دویدن دارند و از صحنه حوادث میگریزند اما برخیها چشم و گوش ندارند و با اینکه دست و پا برای دویدن دارند اما نمیتوانند از خطرات دور شوند. دسته چهارم هم افرادی هستند که نه چشم و گوش برای دیدن و شنیدن دارند و نه دست و پا برای دویدن.
تأکید بر تهذیب نفس و عمل درست
مفسر بزرگ قرآن کریم تهذیب نفس و عمل درست را از مصادیق این مهم برشمرد و افزود: در بیرون بدن ممکن است چشم و گوش ما که متولی ادارکند سالم باشد و دست و پای ما فلج باشد ولی توان آن را نداریم که به دست و پا آموزش دهیم اما اخلاق این هنر را دارد که درون ما- آنکه متولی عزم و اراده است- را روشن کند.
وی در همین زمینه تصریح کرد: انسان باید تلاش و کوشش کند و رذالتهای گوناگون را از صحنه دل تخلیه و پاک کند تا حق در صحنه دل بتابد.
دهه ولایت را باید به هفته کوثر تبدیل کنید
جوادی آملی با توصیهای به دستاندرکاران برگزاری مراسم دهه ولایت تاکید کردند: دهه ولایت را باید به عنوان کوثر تلقی کنید، یعنی همان طور که پرندگان و حیوانات تشنه با شتاب به سمت آب گوارا میروند دهه ولایت هم باید طوری باشد که تشنگان معرفت و ولایت به سمت این چشمههای زلال معرفتی بشتابند.
وی با اشاره به حقانیت اهل بیت علیهم السلام، گفت: اگر بطلان در منش و کردار اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام راه پیدا کرد، آنها که همتای قرآن کریم نمیشدند. اهل بیت علیهمالسلام تا ابد از خطا معصوم هستند و چه برکتی بالاتر از آن که انسان مراسمی را احیا کند که اینها آب حیات زندگی علمی و عملی هستند.
غدير و موهبت ولايت
نزد علماي شيعه و محدثان مسلم است كه حديث من كنت مولاه فعلي مولاه... روز غديرخم از رسول خدا (ص) صادر شده و جزو خطبه غدير آن حضرت پس از اقرارهاي متعدد از مردم ميباشد و همچنين از منابع اهل سنت آمده است كه روز غديرخم چون آية «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم انالسلام ديناً» نازل شد رسول خدا (ص) فرمود: «ا...اكبر علي اكمال الدين و اتمام النعمه و رضيالرّب برسالتي و ولايه عليبنابيطالب من بعدي»، فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه ا...م و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله».تذكر چند نكته خالي از فايده نيست. نخست آنكه كمال دين انسان و برخورداري از تمام نعمت الهي و تحصيل رضايت الهي بدون برخورداري از ولايت ممكن نيست چرا كه اين دسته از آيات و روايات در مقام مضموماند يعني در مقام اثبات شيء و نفي ماعداي آن ميباشند. به اين معنا كه بدون داشتن ولايت نميشود رضايت خداوند را داشت و احاديثي مثل من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتهً جاهليهً به همين معنا اشاره دارد.دوم آنكه كلمه مولي ظهور در ولايت و سلطه دارد چه اينكه در لسان عرف نيز به حاكمان و سلاطين و صاحبان غلام و كنيز مولي گفته ميشد. چون اين ظهور به يك قرينه قطعيه، يعني شأن نزول آياتي كه در غدير نازل شده و نيز گواه قطعي تاريخ و تاريخنويسان، ضميمه شود دلالتش بر معناي سرپرستي و سلطه تعيّن پيدا ميكند و اين جاي هيچ ترديدي نيست. علاوه آنكه ساير معاني براي اين كلمه، هيچ منافاتي با معناي مذكور ندارند، بلكه از مراتب پايينتر همين معنا يا از لوازم تحقق همين معناي مذكور ميباشند.نكته سوم، لزوم مطابقت اعمال و افكار با عمل و فكر امام در روز غدير است. به اين معنا كه اشخاصی واقعاً حقيقت غدير را درك ميكنند كه فكر و عمل خود را در برابر ميزان يعني انديشه ناب معصوم و عمل او قرار دهند و بتوانند از اين راه مرتبه كمال خويش، رضايت الهي را ببينند. اين مطلب براي ترقي و تكامل معنوي يك اصل است و اگر چنين باشد ممكن است بسياري از رفتارها و اظهارهاي افراطي و بياساس در باب محبتورزي و ولايتمداري نازل آيند و راه اعتدال در پيش گيرند و چه بسيار افراديكه از حال تفريط و بيتوجهي به استمرار مدار ولايت در تمام زمانها بيرون آيند و بكوشند تا خود را در همان محور و مدار وارد سازند و به هر حال روز عيد غدير، روز ديدن خويشتن در آئينه و ميزان ولايت است.البته اين منحصر در اخلاق فردي و خودسازي نيست، بلكه ولايتمداري كه همان موالات و پيروي از خطوط و نشانهايي است كه بزرگان دين معين كردهاند، ميباشد و اين در تمام امور دين و دنياي ما مؤثر و موجب اصلاح است و اگر ميزان نداشته باشيم دين و دنياي ما فاسد خواهد شد، چه اينكه در فرازي از زيارت جامعه كبيره ميگوئيم: «بموالاتكم علَّمنا اليه معالم ديننا و أَصْلَح ما كان فسد من دنيانا».
غدير وموهبت رتبهبندي
در بسياري از منابع اهل سنت آمده است يكي از القاب رسول خدا(ص) «صاحبالتاج» است يعني صاحب عمامتي و البته به نظر ما كنايه از عظمت و جلال است – و در نزد عرب معروف است كه: العمام تيجانالعرب (عمامهها تاجهاي عرب است).ميگويد: در حديث آمده است در روز غديرخم رسول خدا(ص) عمامه بر سر علي(ع) گذارد با هيئت خاصي كه نشانه عظمت و جلال آن حضرت باشد، يعني پيامبر با دست مبارك خود در آن اجتماع عظيم، علي(ع) را تاجگذاري فرمود تا به مردم بفهماند كه شخص تاجگذاري شده را به مقام جانشين خود برانگيخته و منصوب نموده است.و البته اين مراسم عمامهگذاري كم و بيش در حوزههاي علميه عرب و غيرعرب (در كشور ما) تا حدودي رايج است و چقدر عالي است كه در تمام افراد نشان لياقت خويش را به روز عيدغدير محول و معين كنند تا بيشتر مورد عنايت صاحب آن روز قرار گيرند.لازم به ذكر است در نظام اسلامي براي بزرگداشت اين روز و تبليغ آن میتوان، اعطاء درجات نظاميان و انتظاميان را در اين روز معين نمايند. بالاتر از آن بسياري از تشويقها كه مربوط به زحمات علمي و عملي مربوط به امور فرهنگي كه به نوعي به اصل دين و مكتب اسلام و تشيع مربوط است را در اين روز مقرر نمايند تا جلوه بيشتري پيدا كند و يا انتصاب برخي از مسئوليتها را در حد امكان به اين روز موكول نمايند.
غدير و موهبت مودت و محبت
از آنجاييكه شريعت اسلام، شريعت كامل و هميشگي است، لازم است هاديان و راهنمايان اين شريعت نيز پيوسته مورد مودت باشند تا اين دو هميشه در افكار و اذهان مردم زنده بمانند، چرا كه مودت و احسان يكي از رمزهاي ماندگاري افراد و خاطرهها در اذهان است، چه اينكه قرآن كريم توقع رسول خدا از امت را چنين بيان ميكند كه: قل ما اسئلكم عليه من اجرٍ اِلّا من شاء أن يتخذ الي ربّه سبيلاً.و اين خواسته پيامبر ارشاد به حكم عقل با لسان قرآن است، يعني اي مردم هر كدام از شما خواهان سعادت و نجات هستيد، كسي سعادت مييابد كه افكار و اعمالش بر محور دليل باشد. از اين رو اگر مردم به دنبال دليل و ميزان بروند بهطور قطع به سراغ اهل بيت(ع) خواهند آمد.و اگر در آيه اجر رسالت فرمود: قل لا اسئلكم عليه اجراً الّا الموده فيالقربي، براي اين است كه دليل و راهنما و سبيلا... در ميان قربي و نزديكان من است و اظهار مودت به نزديكان رسول خدا يعني اهل بيت موجب استحكام ارتباط انسان با ادله دين است.و امروز نيز مودت به فرزندان رسول خدا (سادات) بخشي از مزد رسالت است و البته بخش ديگر آن مربوط به مودت كساني است كه مسئوليت ارائه سبيل و دليل الهي را در عصر غيبت بر عهده گرفته و خود را در برابر هدايت بندگان مسئول ميدانند و آنان علماي ديناند و روز غدير روز بزرگداشت عالمان و سادات است.