در سالهاي گذشته با توجه به محدوديت شهرنشيني، وضعيت ساختمانها، مراكز صنعتي، غيرصنعتي و ... و همچنين نوع فعاليت در صورت وقوع حادثه يا آتشسوزي، مهار آن به سادگي امكانپذير بود و خسارات ناشي از آنها نيز ناچيز برآورد ميشود و حوادث اعم از برون شهري و دورنشهري با يك سري از وسايل ابتدايي و ساده آتشنشاني انجام ميگرفت و گاهي هم بهدليل نبودن ايستگاههاي آتشنشاني با دخالت مردم به پايان ميرسيد. اما امروزه با رشد سريع تكنولوژي پيشرفتهاي حاصله و توليد مواد و كالاهاي جديد و گسترش روزافزون صنايع و تعامل بين انسان و تكنولوژي هر روي شاهد بروز حوادث بيشمار انسانساز و يا عوامل غيرمترقبه هستيم كه به اشكال مختلف بروز ميكند و به صورت روزمره آمار قابل ملاحظهاي را به خود اختصاص ميدهد كه براي روياروئي با اين گونه حوادث ابتدا بايد شناخت كلي از عوامل حادثهساز داشته و سپس جزءجزء آن را بررسي كنيم. از سوي ديگر اكثريت خدمات در يكديگر ادغام شدهاند و مرز قطعي و دقيقي بين خدمات ارائهشده وجود ندارد ولي با توجه به شرايط كنوني ميتوان گفت عمده خدمات با شرايط نوين شهرنشيني، ملازمت و سازگاري داشته و زندگي بدون بهرهگيري از خدمات آنها امكانپذير نيست لذا جهت جلوگيري از حوادث، مرحله اول شناخت از بوجود آمدن خطرات مستلزم آموزش، بهداشت و حفاظت ايمني به عهده نهادهاي ذيصلاح بالاخص سازمان آتشنشاني است كه با داشتن ضوابط ويژهاي به برنامهريزي و مديريت خاص خود نياز دارد ميباشد.
به هر حال شهرهاي امروز صاحب سيستمهاي حمل و نقل زيرزميني، اشكال مختلف ساختمانهاي بلندمرتبه و امكانات مستعد شهري هستند و لازم است تا در بحث ايمني و امداد و نجات گامهاي موثري برداشته شود. بهعبارت ديگر ميتوان گفت همه چيز با گذشته متفاوت است. سازمانهاي آتشنشاني و خدمات ايمني امروزه بهعنوان يكي از ضروريترين نهادهاي خدمات شهري شناخته ميشوند. پديدهاي كه تا چند سده قبل نه تنها در ايران بلكه در كشورهاي اروپايي بهعنوان نهادي منسجم و مشخص شناخته نميشد.
بنابراين سازمانهاي آتشنشاني بالاخص پرسنل آتشنشاني بايد متناسب با شرايط جديد براي مقابله با حوادث آماده شوند. دانش علمي ايمني از مواردي است كه تحت هر شريطي بايد به آن توجه شود. ما معتقديم سازمان آتشنشاني يكي از سازمانهاي پويا و موفق است كه از پتانسيل بالاي مردمي برخوردار است و بايد در اجراي برنامههاي خود براي بهبود كيفيت علمي پرسنل تلاشهاي بسياري را در زمينههاي مختلف علمي- كاربردي و افزايش ديد مهندسي براي پرسنل به عمل آورد.
متاسفانه گذشت زمان غالب حوادثي كه تاكنون به وقوع پيوسته را به فراموشي سپرده است و با وقوع حادثه ديگر چراهايي ديگر شروع ميشود. در حال حاضر نبايد انتظار داشته باشيم مذاكره و كاربريها اعم از مراكز مسكوني و غيرمسكوني و امثالهم بدون خطر باشند بالاخص بازارهاي سنتي كه با توجه به حجم بسيار زياد مواد قابل اشتعال و نرخ بالاي آتشسوزي، عدم دسترسي نيروهاي عملياتي در هنگام وقوع حريق و حادثه بهدليل معابر تنگ و باريك و عدم استقرار تجهيزات ايمني مناسب در بازارها واقعاً در حد معجزه است كه تاكنون در زمان وقوع حريق و حادثه نبايد از چشمها پنهان باشد و حوادثي كه در اين گونه مراكز اتفاق ميافتد در صورتي كه سريعاً با عكسالعمل نيروهاي عملياتي روبهرو نشود هر كدام از آنها ميتوانند فاجعه بزرگ و جبرانناپذيري را بهدنبال داشته باشد و منطقهاي وسيعي را تحتالشعاع خود قرار دهد. از طرف ديگر سازمان آتشنشاني اصفهان در راستاي توسعه برنامه آموزشي به شهروندان و گسترش ايستگاهها در جهت كاهش حوادث احتمالي اقدامات زيادي انجام داده است و سعي وافر دارد تا با كاهش فاصله زماني و افزايش خدمات به همشهريان و خدماتي كه به ديگر سازمانها و نهادها ارائه ميدهد سطح خوبي از ايمني و پيشگيري در محيط شهري برسد. اگرچه بدون ترديد رسيدن به نقطه مطلوب به لحاظ ايمني به تنهائي از عهده سازمان آتشنشاني برنميآيد و سازمان در صدد است براي رسيدن به شرايط استاندارد كه در حال حاضر به حداقل تعداد يك هزار نفر نيروي آتشنشاني حرفهاي و حدود 35 ايستگاه آتشنشاني در سطح شهر نياز ميباشد و ضروريست هر چه سريعتر به اين اهداف برسد ولي به همكاري رسانهها از يك سو، مديريت جامع و يكپارچه مستقل از سوي ديگر احتياج است تا بتواند با رفع كمبودها، فراهم آوردن كامل زيرساختها، بهبود قوانين و مقررات، به اين امر مهم دست يابد.
خوشبختانه نيروهاي عملياتي عليرغم افزايش جمعيت ترافيك شهري، شرايط جغرافيايي و بافت سنتي معابر شهر در زمان وقوع حريق و حوادث از زمان اعلام خطر توانستهاند كمتر از 5 دقيقه به مكان حادثه برسند و سازمان بهدنبال راهكارهايي است كه نقش و حيطه وظيفهاش را در بحرانها و حوادث بيشتر كند و براي اين كار حوزه عمليات و امداد و نجات را به مناطق عملياتي شمال و جنوب تقسيم كرده و ظرفيتهاي مشخصي براي هر منطقه تعريف كرده تا هر منطقه به صورت سريع و مناسب، حوادث منطقه خود را پوشش دهد و برنامههاي آموزشهاي ايمني مردمي براي هر منطقه در نظر گرفته شده كه نحوه چگونگي آموزشهاي نيمه تخصصي را شامل ميشود و در دست بررسي ميباشد.
از موارد بالا به اين نتيجه ميرسيم كه در پي برخورد علمي و فني با مقوله آتشسوزي و حوادث مختلف است كه آتشنشاني شكل ميگيرد و در همين زمينه پي ميبريم كه سمت آموزش پيشگيري اهميت بسياري دارد و بايستي برنامههاي مدرن و اجرايي جهت نيل به اهدافمان اتخاذ گردد اين نوع برنامهريزي در واقع همان برنامهريزي استراتژيك است كه با بررسي محيط خارجي و داخلي سازمان، فرصتها و تهيدهاي محيطي و قوتها و ضعفهاي واقعي را شناسايي كنيم و براي رسيدن به اين اهداف از بين گزينههاي استراتژيك اقدام به انتخاب استراتژيهايي ميكنيم كه با تكيه بر قوتها، ضعفها از فرصتهاي پيشآمده به نحو شايستهاي استفاده نماييم. مهمترين مسأله اين است كه قبل از تدوين استراتژي لازم ميدانيم كه ماهيت ايمني را بدانيم و آموزش دهيم. زيرا معتقديم كه براي اينكه سازماني به اهدافش دست يابد بايد نه تنها استراتژيهاي خود را به نحو موثري تدوين كند بلكه بايد آنها را به نحو موثري نيز به اجرا بگذارد زيرا اگر هر يك از اين وظايف به شكل نامطلوبي اجرا شود نتيجه كار احتمالاً عدم توفيق در استراتژي كلي خواهد بود.
اجراي سياستگذاري در زمينه استراتژيها ايجاب ميكند كه سازمان براي خود هدفهاي سالانه در نظر بگيرد و سياستها را تعيين كند و در كاركنان انگيزه ايجاد نمايد و منابع را بهگونهاي تخصيص دهد كه استراتژيهاي تدوينشده را به اجرا درآورد. خاطرنشان گرديد در هدفهاي سالانه، هدفهاي كوتاهمدتي هستند كه سازمان براي رسيدن به اهداف بلندمدت در نظر گرفته است و تا حدود قابل قبولي به آن رسيدهايم زيرا اين اهداف (كوتاهمدت) واقعي و سازگار با ساير هدفها و اولويتبندي شدهاند. جهت اجرايي نمودن اين اهداف ابتدا تيمي متشكل از مديران و معاونين سازمان باعنوان تقسيم استراتژيك با شرح وظيفه مشخص تشكيل گرديد و كليه اعضاء تيم موظف به برنامهريزي و اقدامات لازم در خصوص فرآيند استراتژيك بر اساس خطمشي استراتژي طي جلساتي كه بدين منظور برگزار شد شركت كردند.
اعضاي تيم از سه حوزه سازمان بهگونهاي انتخاب گرديدند كه داراي اختيارات لازم بوده و بتوانند در خصوص تصميماتي كه براي سازمان اتخاذ ميگردد اظهارنظر نمايند. اين سه حوزه با زيرشاخههاي آن شامل:
1- حوزه اداري/ مالي (اداري، مالي، كارپردازي، تعميرات و نگهداري، عمران، كارگزاري، انبار و همجواري اموال)
2- حوزه اطفاء عمليات (با زيرشاخه 21 ايستگاه مستقر در سطح شهر و يك ستاد فرماندهي)
3- حوزه آموزش و پيشگيري (با زيرشاخه آموزش، پيگيري، واحد ايمنسازي صفوف، پژوهش و تربيت بدني)
اين تيمها با برگزاري جلساتي در سطح مديريتي، شامل مدير عامل و معاونين و مديران واحدها و سطح دوم پرسنلي، كه در آن معاونين هر حوزه با پرسنل تحت سرپرستي خود به جهت تحقق اين امر جلساتي به منظور چگونگي تهيه و تدوين سند استراتژيك سازمان برگزار نمودند و سپس نتايج هر حوزه به تفكيك پس از نهايي شدن در جلسه مديران مطرح و مورد بررسي و تحليل قرار گرفت و بر اساس آن اقدام به انتخاب فرماندهان سازمان گرديد و پس از تأييد مديران ارشد (تيم استراتژيك) بهمنظور اجرا در اختيار واحد برنامهريزي استراتژيك قرار گرفت.
نهايتاً ماموريت و رسالت سازمان بهگونهاي شفاف و ارزشمند تعريف و پس از بررسيهاي لازم و طي جلسات متعدد تدوين و پس از ويرايش لازم به تاييد تيم استراتژيك رسيد. لازم به ذكر است كه مرجع اصلي تهيه اين سند بر اساس سند اساسنامه سازمان تهيه و تدوين گرديد.
از سوي ديگر جهت تدوين سند چشمانداز 10 ساله سازمان تيم استراتژيك با جمعآوي اطلاعات حاصل از حوزهها و بررسي و تجربه و تحليل آنها اقدام به تهيه سند چشمانداز نموده است كه تدوين سند چشمانداز بايد بتواند به سوالات زير پاسخ دهد.
1- سازمان در آينده به دنبال چيست؟
2- سازمان چه تصميماتي در آينده دارد؟
3- آينده مطلوب سازمان چيست؟
4- تصويري كه سازمان نسبت به مشتريان دارد چيست؟
5- برنامه سازمان براي ارتقاء كيفيت دريافتكنندگان خدمات ايمني چيست؟
6- بزرگترين فرصتهاي سازماني چيست؟
عليهذا بر اساس موادي كه در موارد فوق گفته شد و با توجه به مأموريت سازمان، سند چشمانداز و اهداف سازمان توسط تيم استراتژيك اهداف زير به عنوان اهداف كلان سازمان در نظر گرفته شده است:
1- نجات جان انسانها، مهار اطفاء حريق و حفاظت از ثروتهاي ملي در مقابل حوادث و سوانح ناشي از آن.
2- انجام بررسيهاي لازم جهت مقابله و تمهيدات كافي به منظور كاهش آمار سوء ناشي از حوادث و سوانح طبيعي و غيرطبيعي.
3- توسعه فضاي متوازن و متعادل شهري در ارتباط با امور مربوط به خدمات ايمني و آتشنشاني جهت توزيع عادلانه و ارتقاء كيفيت خدمات ايمني به شهروندان.
4- ارتقاء سطح آموزش و فرهنگ ايمني شهروندان.
5- ارتقاء توانمندسازيهاي سختافزاري و نرمافزاري.
6- ارتقاء جايگاه ملي و بينالمللي سازمان آتشنشاني و خدمات ايمني
لازم به توضيح است پس از تعيين و نهايي شدن اهداف كلان سازمان براي دستيابي به اين اهداف شاخصهاي اندازهگيري تعريف شد تا بتوان در دورههاي زماني مشخص اقدام به پايش آن نمود و بتوان گفت تا چه ميزان به اهداف سازمان در آن دوره دستيابي پيدا نمودهايم و همچنين اهداف كمي و راهبردي سازمان در سالهاي آتي به همراه شاخصهاي آن تهيه و تدوين گرديده است.