Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
سه شنبه 18 اردیبهشت 1403 - 02:17

3
اسفند
جايگاه اقتصادي فضاي سبز در مديريت شهري

جايگاه اقتصادي فضاي سبز در مديريت شهري

كليك كنيد.

گياهان همواره به‌عنوان جزء بسيار مهم و عمده‌اي در شالوده شهرها محسوب مي‌گردند. پژوهش در مورد اين مواهب ارزشمند، نشان‌دهنده كاركرد و خدمات بسيار گسترده، قابل توجه و در برخي موارد غيرقابل جايگزيني آنها است. تاثير فضاي سبز شهري و در معناي جامع‌تر، جنگل‌هاي شهري در بهبود و سلامت جسمي و رواني مردم و نيز زيباسازي محيط زيست و همچنين ارزش‌هاي مادي آنها تقريبا به‌طور كامل شناخته شده است و در اين راستا ثمربخشي درختان در كاهش سطح مصرف انرژي، كاهش آلودگي هوا و نيز كنترل سيلاب‌ها و... در محيط‌هاي صنعتي و مسكوني، امري بديهي و غيرقابل انكار است. بنابراين يك مديريت كارآمد مي‌تواند در افزايش كمي و كيفي اين كاركردها و سودمندي‌ها و در نتيجه بهبود كيفيت محيط زيست شهري بسيار موثر باشد.
رهيافت برآورد اقتصادي كاركردهاي جنگل‌هاي شهري
از جنبه اقتصادي، بررسي نرخ برگشت و نيز بررسي سودمندي هزينه، از مسائل مهم در مديريت فضاهاي سبز شهري مي‌باشند. در مطالعه هزينه‌هاي جنگل‌هاي شهري، زماني كه با كاركردهاي كمي مواجه هستيم، مي‌توان آنها را به راحتي با ساير سرمايه‌گذاري‌هاي اقتصادي مورد ارزيابي قرارداد. با اين وجود درختان غالبا فاقد ارزش‌هاي مستقيم پولي و اقتصادي و حتي تجاري هستند و از اين نظر محاسبه ارزش‌هاي اقتصادي آنها مشكل است. تجزيه هزينه- سود، به عنوان اولين روش اقتصادي، مي‌تواند ارزش كاركردهاي زيست محيطي و اقتصادي- اجتماعي منابع طبيعي عمدتا شامل هزينه مسافرت، تمايل به پرداخت پول وارزش تجربه و لذت مي‌باشد. هر سه روش فوق عمدتا جهت ارزيابي اقتصادي ارزش‌ها و قابليت‌هاي تفرجي و كلي فضاهاي سبز و جنگل‌هاي شهر به كار گرفته مي‌شود. در روش هزينه سفر، فرض بر اين است كه هزينه‌هاي صرف شده براي ديار از يك پارك و... تا حد زيادي گوياي ارزش تفرجي آن مكان مي‌باشد، كلاوسون و ويلس از صاحب نظراني هستند كه در ارزيابي اقتصادي تفرجگاه‌ها، به هزينه سفر توجه خاصي را مبذول داشته‌اند.
همچنين پژوهش‌هاي بنسون و ويليس در سال 1990 در رابطه با كاربرد اين روش در يك تفرجگاه جنگلي قابل ذكر است.
تمايل به پرداخت پول از جمله روش‌هاي ارزيابي مشروط (CVM) است كه مبتني بر مراجعه به افراد، جهت تعيين ارزش كالاها و كاركردهاي زيست‌محيطي مي‌باشد. در روش تمايل به پرداخت پول، غالبا از مردم در مورد مشاركت مالي آنها در پرداخت مبالغ اختياري، جهت حفظ يك چشم‌انداز زيست‌محيطي و استفاده بيشتر از آن سوال مي‌گردد. اين روش در حال حاضر مورد توجه زيادي قرار گرفته است و توسط پژوهشگران زيادي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. ارزش‌گذاري اقتصادي بر اساس لذت و تجربه، سعي در ارزيابي خدمات زيست‌محيطي دارد كه وجود آنها به‌طور مستقيم بر برخي قيمت‌هاي بازاري خاص تاثير مي‌گذارد. به‌عنوان مثال مطالعه در منطقه گلوسستيرشاير نشان داده است كه وجود درياچه در نزديكي محل سكونت، به‌طور متوسط موجب 5% افزايش در قيمت منازل مي‌گردد.
مورل و آندرسن در سال1980 دريافتند كه ميانگين قيمت فروش خانه‌هايي كه داراي 5 درخت در حياط خود بودند 5/3% تا 5/4% بيشتر از خانه‌هاي فاقد اين خصوصيت است.
محاسبات مستقيم و نيز ارزيابي‌هاي غيرمستقيم و ضمني، به‌عنوان گزينه‌هاي مختلفي در روش‌هاي ارزيابي سودها و هزينه‌هاي درختان در محيط زيست مي‌شوند. به‌عنوان مثال، يكي از اثرات درختان كه مي‌تواند در اين ارتباط مورد محاسبه قرار گيرد، كاهش استفاده از انرژي (KWH)، براي خنك‌سازي محيط در نتيجه تاثير درختان بر ميكروكليماي منطقه است كه ارزش مادي انرژي (KWH) ذخيره شده، بر اساس هزينه توليد الكتريسيته برحسب (KWH)، مي‌تواند مبناي اين ارزيابي و محاسبه قرار گيرد. بنابراين زماني كه نتوان ارزيابي‌هاي اقتصادي را به‌طور غيرمستقيم از طريق در نظر گرفتن برخي شاخص‌ها، در اين راستا اقدام نمود. مشكل بودن تبديل ارزش‌هاي كيفي به ارزش‌هاي كمي، كاربرد اين گونه روش‌ها را محدود مي‌نمايد. به عنوان مثال برآورد ارزش اقتصادي درختان در زيباسازي و سلامت محيط، امري بسيار پيچيده است. تركيب روش‌هاي فوق و كاربرد همگام آنها مي‌تواند مدل تقريبا كاملي براي ارزيابي و محاسبه سود- هزينه به حساب آيد. در اين رابطه ذكر برخي از ارزيابي‌هاي اقتصادي كه در مورد شماري از كاركردهاي فضاي سبز شهري انجام يافته است، مي‌تواند در شناخت بهتر هر يك از روش‌ها موثر باشد.
كاركردهاي زيست‌محيطي
كيفيت هوا

هواي آلوده باعث تاثير نامطلوب بر سلامت عمومي و حيات افراد، جانداران و گياهان مي‌گردد. معمولا مراكز مسئول، جهت مقابله با آلودگي هواي رو به زايد، استانداردهايي را براي انواع آلاينده‌ها وضع مي‌نمايد و راه‌حل‌هاي فني شناختي نيز معمولا بر جلوگيري از ورود آلاينده‌ها به اتمسفر تاكيد مي‌نمايند. نصب انواع دستگاه‌ها بر دودكش كارخانجات و يا تصفيه‌كننده گازها در اگزوز اتومبيل، مثال‌هايي از اين دسته مي‌باشند. در اين رابطه گياهان نه تنها از طريق كاهش دما و در نتيجه كاهش مصرف انرژي مي‌توانند از ورود آلاينده‌ها به اتمسفر جلوگيري نمايند، بلكه مي‌توانند مستقيما آلاينده‌ها را نيز جذب نمايند.
كاهش آلاينده‌ها: امروزه اثرات مخرب و آسيب‌هاي آلاينده‌ها بر درختان شناخته شده است. اما درختان مي‌توانند در غلظت‌هاي خاص آلاينده‌ها را جذب نموده و باعث كاهش مسائل و مشكلات مربوط به آلودگي هوا گردند. بر همين اساس، جنگل‌ها به‌عنوان بزرگ‌ترين و مهم‌ترين منبع جذب و ته نشست آلاينده‌ها در اكوسيستم‌هاي خشكي محسوب مي‌شوند.
گياهان مي‌توانند از طريق ته نشست ذرات و نيز جذب آلاينده‌هاي گازي، باعث پالايش هوا گردند. فرايندهاي مزبور به ميزان انتشار و جريان آلايندگي‌ها بستگي داشته و نيز از شرايط اتمسفري، غلظت آلاينده از طريق به هم پيوستن و ته‌نشيني مي‌توانند به گياهان چوبي و غيرچوبي منتقل گردند. در حالي كه آلاينده‌هاي گازي عموما از طريق سطوح جذب‌كننده و روزنه‌هاي باز در طول فصول رشد گياهان كنترل مي‌شوند.
عمده‌ترين آلاينده‌هاي گازي كه مي‌توانند در فرايند كاهش آنها نقش داشته باشند عبارتند از:
اكسيـــــدهـــاي نيــتـــروژن(NOX)، دي‌اكسيدگوگرد(SO2)، مونوكسيدكربن(CO)، ازن(O3) و ذرات معلق كمتر از 10 ميكرون(PM10). مقدار قابل توجهي از SO2 مي‌تواند توسط تاج پوشش و سطوح جنگلي جذب گردد. CO نيز به مقدارزيادي توسط گياهان جذب مي‌شوند اما تبديل به CO2 شده و در طول شب به محيط آزاد مي‌شود. جذب و ته نشست ذرات معلق در محيط‌هاي شهري توسط گياهان پهن برگ (خزان‌كننده) تا 9% و سوزني برگان تا 13% برآورد شده است.
گرده‌هاي گياهان، به‌عنوان يكي از مواد آلاينده توسط گياهان توليد مي‌شوند اما به مقادير زياد نيز توسط گياهان جذب مي‌گردند. طبق محاسبات، معلوم گرديده است كه حدود يك هكتار (اكر2.5) از درختان راش قادر است تا حدود 4 تن از گرد و غبار را در طول سال از اتمسفر تصفيه نمايد.
پژوهش‌ها نشان داده است كه در سال 1991 در محدوده شيكاگو، درختان در فصول رويشي، روزانه 3/1 تن CO ، 4 تن SO2، 6/4 تن NO2 و 8/9 تنPM10  و 9/11 تن O3 را از اتمسفر جذب مي‌كنند كه ارزش اقتصادي چنين كاركردي 2/9 ميليون دلار محاسبه شده است.
كاهش كربن اتمسفر: تركيبات كربن در اتمسفر، به‌دليل تاثير آن در افزايش درجه حرارت از اهميت خاصي برخوردار است و لذا عموما به صورت جداگانه مورد بررسي قرار مي‌گيرد. از اثرات عمده درختان بر اتمسفر، كاهش ميزان كربن آن است. از آنجايي كه دي‌اكسيدكربن يكي از عوامل مهم در اثر گلخانه‌هاي است، لذا مديريت جنگل‌هاي شهري مي‌تواند از طريق جذب CO2 و در نتيجه كاهش دماي محيط، در حفظ و كاهش مصرف انرژي و متعاقب آن در كاهش انتشار كربن به اتمسفر و نيز در تعديل تغييرات شرايط اقليمي جهاني بسيار موثر باشد.
كربن جذب شده در پروسه فتوسنتز گياهان مي‌تواند در بافت‌هاي گياهي ذخيره شده و يا از طريق تنفس، دوباره به محيط، آزاد گردد. در اين رابطه رشد و يا مرگ گياهان و نيز ريزش برگ‌ها از عوامل عمده‌اي هستند كه مي‌توانند در ميزان كربن ذخيره‌شده در گياهان موثر باشند.
پژوهش‌هاي نواك و رونتري در سال 1991 نشان‌دهنده آن است كه بسته به ميزان تاج پوشش و نيز بيوميس درختان، به‌طور متوسط، تقريبا800 ميليون تن كربن به‌طور مداوم  در جنگل‌هاي شهري ايالات متحده آمريكا ذخيره مي‌شود كه در طول هر سال تا 5/6 ميليون تن و885000 تن برآورد گرديده است.
انتشار هيدروكربن‌ها: آلاينده‌هاي هوا مي‌توانند داراي منشاء طبيعي يا انساني باشند. بر همين اساس، امروزه توجه دانشمندان به نقش درختان در شكل‌گيري (smog)، معطوف شده است.
گياهان، توليدكننده هيدروكربن‌هاي طبيعي هستند كه به‌عنوان ماده زمينه در توليد (O3) (ازن)، از اجزاء بسيار مهم مه دود مطرح مي‌باشند. مدلسازي Chameides و همكاران در سال 1998 از انتشار هيدروكربن‌ها توسط درختان در حومه آتلانتيا نشان داده است كه مناطق جنگلي حومه، در حد قابل توجهي ازن شهري را افزايش مي‌دهند.
(Corchnoy) و همكاران در سال1992، 15 گونه درخت موجود در حوزه لوس‌آنجلس را بر اساس ميزان انتشار هيدروكربن‌ها رتبه‌بندي نمودند. آنها دريافتند كه نوعي درخت مورد، داراي كمترين ميزان انتشار و درخت (carrot wood)، داراي بالاترين ميزان انتشاركربن است.
درختان علي‌رغم توليد و انتشارهيدروكربن‌ها مي‌توانند مه دود را از طريق جذب آلاينده‌هاي به وجودآورنده آن از جمله O3 و نيز تقليل دماي محيط كاهش دهند. كاردلينو و همكاران در سال 1990 نشان داده‌اند كه كاهش دما مي‌تواند از دو راه تشكيل مه دود را تحت‌الشعاع قرار دهد: اولين راه اين است كه اساسا توليد O3 وابسته به دما است و بنابراين درختان با كاهش دما مي‌توانند از توليد O3 بكاهند. دوما در دماهاي بالا، ميزان انتشار هيدروكربن‌ها به دليل استفاده بيشتر از سوخت‌هاي فسيلي در دستگاه‌هاي خنك‌كننده و نيز فعاليت‌هاي سلولي گياهان افزايش خواهد يافت و به اين ترتيب درختان مي‌توانند از طريق كاهش دما، به‌طور غيرمستقيم باعث كاهش مه دود شوند.
مصرف انرژي
با افزايش قيمت انرژي و نيز تاثير آن در مصرف و ايجاد انگيزه در مصرف بهينه و افزايش كارايي آن پژوهشگران به فكر تحقيق در مورد تاثير درختان دركاهش انرژي مصرف ساختمان‌ها افتاده‌اند. درختان و ساير رستني‌ها مي‌توانند در ميزان مصرف انرژي و در نتيجه كيفيت هوا و ميزان كربن اتمسفر نقش داشته باشند.
درختان از چند طريق مي‌توانند باعث تعديل اقليم شهري گردند:
1-‌ كاهش تشعشعات خورشيدي از طريق ايجاد سايه بر روي ساختمان‌ها و سطوح
2-‌ كاهش تاثير هواي خشك و گرم از طريق تبخير و تعرق
3-‌ تاثر بر سرعت و مسير بادها
كاهش انرژي مصرفي ساختمان‌ها: اطلاعات و نتايج حاصل از پژوهش‌ها، نشانگر آن است كه ايجاد سايه توسط درختان در اقليم‌هاي گرم باعث كاهش مصرف انرژي ساختمان‌ها جهت خنك نمودن محيط مي‌شود. در كاليفرنيا و ديويس، تفاوت درجه حرارت داخل يك تريلر در نزديكي توده بزرگ درختان با تريلر مشابه در محيط فاقد سايه، 20 درجه فارنهايت اندازه‌گيري شده است.
كاشت درختان به‌عنوان بادشكن مي‌تواند از طريق كاهش تبادلات هوايي، به‌عنوان مثال با كاهش انتقال هوا به داخل يا خارج خانه، باعث كاهش مصرف انرژي گرمايي گردد. بنابراين كاهش درختان براي كنترل باد مي‌تواند در مناطق بادخيز و نيز مناطق با زمستان‌هاي سرد و صرفه‌جويي انرژي گرمايي كاملا موثر باشد. حتي كاهش ميزان باد به ميزان90-50 درصد در طول تابستان مي‌تواند توسط شاخه‌هاي درختان خزان‌كننده در طول زمستان نيز قابل دسترسي باشد.
در پنسيلوانيا كاشت درختان سوزني برگ، سرعت باد را به ميزان50% درصد كاهش داده و از اين طريق باعث كاهش مصرف انرژي گرمايي به ميزان6/6% در خانه‌هاي تريلي(متحرك)، شده است. همچنين مطالعات نشان داده است كه يك پوشش جنگلي از درختان پهن برگ، علي‌رغم ايجاد محدوديت براي نفوذ نور آفتاب، به ميزان 8% دركاهش انرژي گرمايي مصرف شده در مقايسه با مناطق باز تاثير گذاشته است.
افزايش مصرف انرژي ساختمان‌ها: علي‌رغم سودمندي قابل توجه گياهان در كاهش مصرف انرژي، به ويژه در اقليم‌هاي گرم، در مناطقي كه داراي اقليم نسبتا سردي هستند، سايه درختان نمي‌تواند كاركرد مشابه مناطق گرم داشته باشد. اگرچه طبق مطالعات، انرژي خنك‌سازي محيط براي يك خانه تريلري واقع در يك توده جنگلي پهن برگ به ميزان 75% كاهش يافته، اما ثابت گرديده است كه قرارگرفتن درختان در نزديكي خانه و به عنوان مثال يك توده سوزني برگ، از طريق ايجاد سايه، باعث افزايش انرژي گرمايي به ميزان 12درصد شده است. وجود سايه و به‌ويژه سايه‌هاي جنوبي و شرقي، ميزان هزينه انرژي گرمايي را به ميزان 128 دلار در Madison و 115 دلار درSal Lake City  افزايش مي‌دهد، درصورتي كه در شدت كم سايه‌ها، هيچگونه تاثير نامطلوبي ثابت نشده است.
تاثير سايه درختان بر ميزان انرژي مصرفي در ساختمان‌ها تا حد زيادي وابسته به ميزان نفوذ نور از تاج درختان به ساختمان‌ها است. كاهش تابش نور خورشيد در مناطق سرد زماني اهميت پيدا مي‌كند كه طراحي ساختمان‌ها نيز مغاير با حداكثراستفاده از انرژي خورشيد نباشد.
كاهش سرعت باد و در نتيجه كاهش ميزان تعويض و جريان هوا، تاثير مهمي در خنك نمودن محيط به ويژه در مناطق گرمسير دارد. دوال و هيسلر در سال1988 دريافتند كه كاهش سرعت بادهاي گرم به همان ميزان عدم جلوگيري از وزيدن نسيم‌ها و بادهاي ملايم خنك و تهويه طبيعي در تابستان‌ها مي‌تواند در بيلان مصرف انرژي، جهت كاهش دماي محيط خانه‌ها موثر باشد. با اين وجودكاهش سرعت بادهاي خنك در ساكرامنتو، فونيكس، لوئيزيانا و لوس‌آنجلس به طرز محسوس مصرف انرژي خنك‌سازي محيط را افزايش داده است.
تاثير هيدرولوژيك
توسعه مناطق شهري باعث افزايش سطوح غيرقابل نفوذ آب مي‌گردد. به‌عنوان مثال افزايش سطوح پاركينگ، جاده‌ها و خيابان‌ها و ساختمان‌ها همگي نشان‌دهنده افزايش مساحت زمين‌هاي غيرقابل نفوذ نسبت به سطوح پوشيده از گياهان  مي‌باشد. در چنين شرايطي جذب آب در خاك كاهش يافته و در نتيجه بارندگي‌ها، جريان آبي موجب بروز سيل و ساير مشكلات شده و در اين رابطه كيفيت نيز قابل بررسي خواهد بود. افزايش پوشش گياهي در شهرها و حومه‌هاي آنها مي‌توانند به‌طور موثري در مسائل هيدرولوژيك ناشي از توسعه شهري موثر باشد.
گياهان از طريق جذب، ذخيره و استفاده از آب نقش موثري را در چرخه آب به‌عهده دارند. آب باريده شده مي‌تواند توسط تاج گياهان گرفته شده و نهايتا جريان‌هاي ملايمي را تشكيل دهدكه در چنين حالتي گياهان و آب لاشبرگ آنها در سطح خاك مي‌تواند جريان آبي را به‌طور موثري كنترل نموده و از فرسايش خاك جلوگيري نمايد و در نتيجه كيفيت روان آب‌ها را نيز بهبود بخشد.
غالب اطلاعات موجود در زمينه تاثيرات هيدرولوژيكي گياهان معمولا بر اساس پژوهش‌هايي است كه جنگلداران در مورد بيلان آبي جنگل‌ها و حوضه‌هاي آبخيز انجام داده‌اند و يا حاصل نتايجي است كه كارشناسان در مورد مديريت و كنترل سيلاب‌ها بدان رسيده‌اند. با اين وجود برخي از نتايج حاصله قابل تعميم به اثرات جنگل‌هاي شهري در مورد مسائل هيدرولوژيك شهرهاست.
نتايج برخي از پژوهشگران مويد آن است كه درختان خزان‌كننده، به‌دليل تناوب رشد و ريزش برگ در آنها، كمتر از سوزني برگان در جذب و تبخيرآب موثر هستند.
طبق نتايج حاصله از پژوهش در حوزه‌هاي آبخيز جنگلي و شهري در ناحيه شمال شرقي آمريكا، لول و ساپر در سال1969 مشاهده نمودند كه تاج پوشش درختان پهن‌برگ، حدود 7% از بارندگي‌هاي زمستاني را جذب نموده و يا باعث تبخير آنها مي‌شوند، در حالي كه اين مقدار در مورد سوزني برگان 25%- 18% است. همچنين تاج پوشش پهن برگان به همراه سوزني برگان در فصول رشد گياهي در حدود20%- 15% بارندگي‌ها را جذب نموده‌اند. پربل و استريك در سال 1980 دريافتند كه در حدود 11% بارندگي‌هاي سالانه توسط درخت اكاليپتوس گرفته مي‌شود.
مطالعات در زمينه نقش درختان در هيدرولوژي شهري، نشان‌دهنده آن است كه بيشترين تاثير درختان مربوط به افزايش تاج پوشش آنها در محيط مي‌باشد. ساندرز در سال1986 برآورد نمود كه تاج پوشش شهرهاي ديتون و اوهايو حدود 7% ميزان جريان آبي را بعد از يك بارندگي 6 ساعته نسبت به مناطق و سطوح فاقد درخت، كاهش مي‌دهند. افزايش 13% در تاج پوشش مي‌تواند حدود 12% ازشدت جريان آب بكاهد.
در يك پژوهش جامع، در مورد كمي‌سازي هزينه‌ها و سودهاي كاشت توده‌هاي درختي، مك پرسون و همكاران در سال 1993، به‌طور ضمني اقدام به برآورد ارزش كاركرد درختان در كاهش جريان آبي نمودند. هزينه كنترل و مديريت سيلاب‌هاي شهري طبق برآورد مراكز مربوطه در آمريكا، 2 0/0 دلار براي هر گالن است. با توجه به اين ارقام ،كاهش 3/11 ميليون گالن از آب روان در شهر(Salt Lake City)، مي‌تواند ارزشي برابر 226 هزار دلار براي يك بارش معمولي داشته باشد.
تاثير پوشش‌هاي گياهي در كنترل فرسايش وكيفيت آب نيز حائز اهميت است. مناطق جنگلي و طبيعي نزديك جوامع انساني همواره به عنوان فيلترهايي طبيعي براي آب‌هاي سيلابي و روان محسوب مي‌شوند. چرا كه گياهان باعث جذب مواد معدني از آب، ته‌نشيني رسوبات و نيز نفوذ آب به خاك و تغذيه سفره‌اي آب‌هاي زيرزميني مي‌شود.
طبق مطالعات انجام‌يافته در واشنگتن، بالتيمور و ماري لند و ويسينيتي، در سال1969 توسط لول و ساپر مشخص شده است كه ميزان رسوبات در يك منطقه جنگلي حدود50 تن براي هر مايل مربع است در حالي كه اين مقداردرمناطق اختصاص يافته براي امور توسعه (شهري و غيرشهري) به 25 تا50 هزار تن در مايل مربع مي‌رسد. با در نظر گرفتن وزن هريارد مكعب از خاك در حدود 12/1 تن مي‌باشد و اين نكته كه هزينه جابه‌جايي و دفع اين رسوبات از خيابان‌ها به‌طور متوسط 8 دلار براي هر يارد مكعب است، بنابراين ارزش درختان در ارتباط باكنترل اين رسوبات در حدود180 تا360 هزار دلار براي هر مايل مربع مي‌باشد.
كاهش صدا
آلودگي صوتي يكي ازمشكلات اساسي شهرهاي پرجمعيت وپرازدحام امروزي است. هواپيما، قطار و ماشين‌ها معمولا صدايي بيش از100 دسي بل(dba) توليد مي‌كنند كه اين مقدار حدود دو برابر ميزان سطح مطلوب صدا براي انسان است.
باد، دما و ويژگي‌هاي سطوح مختلف، از جمله عواملي هستند كه مي‌توانند بر ميزان صدا موثر باشند.
گياهان نيزاز طريق انعكاس وانحراف وجذب صدا مي‌توانند باعث كاهش موثردرشدت اصوات گردند و امروزه به عنوان يكي از عناصر مهم در تقليل شدت صداها در محيط‌هاي شهري مورد توجه مي‌باشند. از آنجايي كه سطوح نامطلوب صدا مي‌تواند تاثير نامطلوبي بر سلامت رواني افراد بر جاي گذارد. لذا برخي از دانشمندان اين ويژگي درختان را در رده كاركردها و ارزش‌هاي اجتماعي محسوس مي‌كنند.
لئونارد و پار در سال 1970، كاهش 8-6 دسي‌بل صدا را در فاصله 100 پا در يك محيط جنگلي اندازه‌گيري كرده‌اند. امروزه روش‌هاي فن‌شناختي براي كاهش سطوح نامطلوب صدا در شهرها ارائه گرديده است كه براي برآورد ارزش‌هاي اقتصادي درختان دراين زمينه مي‌توان ازهزينه ساخت اين ديوارهاي حافظ صدا به‌طور ضمني استفاده نمود.
يك كمربند سبز درختي با عرض سي متر مي‌تواند 21 دسي‌بل از صدا را كاهش دهد. براي كاهش همان مقدار از صدا در يك مرتع و علفزار، نياز به فاصله 76 متر(بيش از 5/2 برابر) مي‌باشد.
كاركردهاي اقتصادي- اجتماعي
جنگل‌هاي شهري علاوه بركاركردهاي زيست‌محيطي، داراي طيف نسبتا وسيعي از كاركردهاي اقتصادي و اجتماعي نيز مي‌باشند. كاركردهاي اقتصادي اين مجموعه مي‌تواند مانند ارزش اقتصادي توليد چوب و ساير فراورده‌ها به‌صورت مستقيم محاسبه گردد و يا در برخي موارد ديگر، از طريق ايجاد شرايط مناسب براي استقرار فعاليت‌هاي اقتصادي مختلفي كه در نتيجه وجود فضاي سبز در يك منطقه امكان‌پذير مي‌گردد، به صورت غيرمستقيم مورد ارزيابي قرارگيرد.
اصولا يكي از مزاياي هر نوع فعاليت اقتصادي، ارتباط آن با ساير فعاليت‌ها است و در اين رابطه جنگل‌هاي شهري و فضاهاي سبز از جايگاه قابل توجهي برخوردارند. به عنوان مثال تحقيقي كه در ايالت كاليفرنيا انجام يافته است نشان مي‌دهد كه مقدار جريان پولي در فضاهاي سبز اين منطقه در حدود 384/3 ميليون دلار بوده است كه در اين ميان 869/1 ميليارد دلار، مربوط به درآمد افراد شاغل در اين بخش مي‌باشد. در مجموع طبق محاسبات، مشخص شده است كه مديريت جنگل‌هاي شهري ايالت كاليفرنيا به‌طور مستقيم و غيرمستقيم باعث حمايت 57300 شغل مي‌گردد.
كاركردهاي اجتماعي جنگل‌هاي شهري نيز با توجه به مسائل اجتماعي حاكم بر شهرهاي امروزي واجد اهميت بالايي است. چشم‌اندازهاي سبز مي‌توانند در سلامت بهبود وضعيت روحي و جسمي افراد از طريق ايجاد مكان‌هايي جهت تفرج و نيز معاشرت گروه‌هاي مختلف اجتماعي نقش ارزنده‌اي داشته باشند. نظر به ويژگي‌هاي منحصر به فرد اين مناطق، امروزه پژوهشگران وكارشناسان توجه خود را به ارزيابي نگرش افراد به فضاهاي سبز در زيبايي‌شناسي و مطلوبيت آنها معطوف نموده‌اند.
(Bahyoff) در سال 1984 در دو شهر ميشيگان، براساس ارزيابي افراد از تصاوير و محل‌هاي خاص، به بررسي ويژگي‌هاي خاص درختان و ساير گياهان در ارزش‌ها و كيفيت زيبايي‌شناختي آنها پرداخت وبررسي همبستگي بين پارامترهاي مختلف نشان داده است كه در اين رابطه تنوع گونه‌ها ازاهميت بالايي برخوردار نيست. همچنين سوزني برگان، داراي تاثير مثبتي بر روي افراد مي‌باشند و عموم افراد خواهان ايجاد مناظري با تراكم درختان كوتاه با قطر زياد و تاج پوشش متراكم هستند. با اين وجود مطالعه مشابه دركلرادو در چشم‌اندازهاي جنگلي، نشان داده است كه مناظر با درختان فاصله‌دار براي افراد مطلوب‌تر است.
بحث و نتيجه‌گيري:
اطلاعات حاصل از پژوهش‌هاي مورد بررسي نشان‌دهنده آن است كه علي‌رغم كاربرد روش‌هاي متعدد و در خور توجه، براي اخذ نتايج قابل قبول از تاثيرات اجتماعي و اقتصادي و زيست‌محيطي جنگل‌هاي شهري نياز به پژوهش‌هاي گسترده‌تري وجود دارد. برخي از اطلاعات فقط منحصر به كاركرد درختان مي‌باشند بدون اينكه ارزيابي‌هاي اقتصادي در اين زمينه صورت گرفته باشد و در مجموع مي‌توان اظهار نمود كه علي‌رغم پيشرفت قابل توجه در علم اقتصاد محيط زيست، روش‌هاي بررسي هزينه‌ها و منافع درختان و فضاهاي سبز هنوز به تكامل و پيشرفت در سود مطلوب نرسيده است. نتايج حاصله از پژوهش‌ها غالبا محدود به ناحيه و يا منطقه‌اي خاص هستند و از اين نظر، تعميم اين اطلاعات و داده‌ها در ساير مناطق با ويژگي‌هاي متفاوت اقليمي، اجتماعي و... مشكل و در برخي موارد غيرممكن خواهد بود. بنابراين براي ارزيابي دقيق‌تر سودها و هزينه‌هاي مديريت جنگل‌هاي شهري نياز به بررسي هر يك از گزينه‌ها در مناطق گوناگون هستيم تا نتيجه‌گيري‌هاي نهايي در مورد هر منطقه به‌صورت جداگانه انجام گيرد. ذكر اين نكته نيز حائز اهميت است كه در كنار توجه به كاركردهاي گسترده فضاهاي سبز، هزينه‌هاي جنبي مانند خسارات ساختمان‌ها، بيلان انرژي، انتشار هيدروكربن‌ها و... نيز بايستي مورد نظر قرار گيرد.
منبع: سايت سازمان فضاي سبز شهرداري تهران

تعداد بازديد: 823 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز