امروزه مفهوم شهرها بدون وجود فضای سبز موثر در اشکال گوناگون آن دیگر قابل تصور نیست. با گسترش فرهنگ شهرنشینی (مخصوصاً شهرهای صنعتی)، توسعه فضای سبز امری ضروری است. نتایج نشان میدهد سرانه فضاهای سبز شهری در کشور ما ایران (7 تا 12مترمربع) با استانداردهای واقعی آن (20 تا 25مترمربع برای هر نفر) تفاوت زیادی دارد، همین امر نشان دهنده ی کمبود فضاهای سبز شهری در کشور است که با دانستن نقش و اهمیت فضای سبز در هرچه بیشتر و بهتر کردن این فضاها میتوان اینگونه مشکلات را حل نمود. ريشه ارتباط و علاقه انسان به گياه از سالهاي بسيار دور و شايد از دوران انسانهاي اوليه نشات ميگيرد. در طول تاريخ استفاده از گياه مسير تکاملي و اشتقاق علمي گستردهاي داشته است. در اين راستا از زمان مهاجرت قوم ماد به فلات ايران، مردم اين سرزمين همواره در توسعه فضاي سبز و کاشت گياهان کوشا بودهاند بهطوري که روزگاري ايران به نام کشور «گل و بلبل» شهرت داشت. متاسفانه در دوران اخير در کشور ما گياهان مورد بيمهري بسيار قرار گرفتهاند، بدين جهت بالا بردن سطح آگاهيهاي مردم در مورد فضاي سبز و آشنايي با خواص گياهان ضرورتي است که مانع بروز فاجعه نابودي شهرها بر اثر آلودگي هوا و محيط زيست ميگردد. به همين منظور اهميت دادن به نقش فضاي سبز در زندگي انسانها و ايجاد علاقه بيشتر به درخت وگل وچمن در وجود هرکس امري بسیار مهم است.
1- نقش و اهمیت فضای سبز در زندگی شهری
رشد صنعت و افزایش جمعیت در شهرها، به ساخت و سازهای سودگرایانه منجر شده است. این ساخت و سازها به مسائل بهداشتی و تامین حداقل نور و هوا در مناطق متراکم شهری توجهی نداشته است. از سوی دیگر، ضرورت ایجاد کاربریهای جدید شهری، برای پاسخگویی به نیازهای روز افزون و اسکان جمعیت، به تدریج باعث کاهش سهم فضای سبز و باغهای شهری گردیده است و در نتیجه موجب آلودگی محیط زیست شده است. شایان ذکر است که با افزایش روند انهدام طبیعت، توجه انسان به منابع طبیعی نیز فزونی یافته، بهرهوری از آن جایگزین احترام به طبیعت گردیده است. تعریف طبیعت تا آنجا گسترش یافت که حجم فضای ساخته شده در مقایسه با فضای آزاد در شهرهای این دوره افزایش چشمگیری داشته است. آنچه که در این باره میتواند مطرح شود، همان مفهوم فضای سبز یعنی، رعایت تراکمهای ساختمانی در قطعات مختلف زمینهای شهری است. تشویق مردم به درختکاری، هرچند در محوطههای کوچک فضای خانهها، کاشتن نهال در کناره خیابانها، استفاده از فضاهای آزاد برای توسعه پارکهای کوچک، از جمله اقدامات موثر در توسعه فضای سبز است.
در بررسی روند تاریخی ضرورت یافتن فضای سبز در شهرها، بهطور قطع قرن نوزدهم (که با آشکار شدن آثار سوء انقلاب صنعتی، ضرورت تلاش برای نجات شهرها محسوس ساخت)، نقطه عطفی بهشمار میرود. بهطور کلی، استفاده از گیاهان در فضاهای شهری که نتیجه مستقیم بازسازیهای شهری بود در نیمه قرن نوزدهم افزایش یافت. در قرن بیستم برخلاف باغهای تفریحی قرن 18 و 19، «باغهای کاربردی» یا فضاهای سبز ایجاد شدند. این باغها تا حدی به احتیاجات جدید شهروندان، ناشی از کثرت شهرنشینی، پاسخ میدادند.
1-1-ضرورت فضای سبز
مهمترین اثر فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیستمحیطی آنهاست که شهرها را بهعنوان محیط زیست جامعه انسانی معنیدار کرده است و با آثار سوءگسترش صنعت و کاربردی نادرست تکنولوژی مقابله نموده، سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها میشوند.
فضای سبز مناسب در شهرها یکی از عوامل موثر در کاهش این اثرها هستند و بهویژه در ارتباط با گردوغبار و آلودگیهای هوا، فضای سبز شبهجنگلی، ریههای تنفس شهرها بهشمار میروند. مهمترین تاثیر فضای سبز در شهرها تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی، لطافت هوا وجذب گردوغبار است. دیگر تاثیرات فضای سبز، در شهرها نقش نسبی دارند. بهطور کلی وجود فضای سبز و تاثیر آنها در شهرها اجتنابناپذیر است، بهطوری که بدون آن ممکن نیست شهرها پایدار باقی بمانند.
بنابراین، اگر فضای سبز به عنوان جزیی از بافت شهرها و نیز بخشی از خدمات شهری ضرورت یافته باشد، نمیتواند جدا از نیازهای جامعه شهری باشد. از این رو، فضای سبز باید از نظر کمی و کیفی متناسب با حجم فیزیکی شهر (ساختمانها، خیابانها و جادهها) و نیازهای جامعه (از لحاظ روانی، گذران اوقات فراغت و نیازهای بهداشتی) با توجه به شرایط اکولوژیکی شهر ساخته شود، تا بتواند به عنوان فضای سبز فعال، بازدهی زیست محیطی مستمری داشته باشد.
انواع فضای سبز از دیدگاه اکولوژیکی اینگونه طبقهبندی میشود:
«فضاهای سبز شهری» و «فضاهای سبز غیر شهری»
2-1- فضای سبز شهری
منظور از فضاهای سبز شهری، نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوششهای گیاهی انسان ساخت است که هم واجد «بازدهی اجتماعی» و هم واجد «بازدهی اکولوژیکی» هستند.
منظور از «بازدهی اکولوژیکی» عبارت است از: زیباسازی در بخشهای شهری، کاهش دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و ... و از دیدگاه حفاظت محیط زیست، فضای سبز شهری، بخش جاندار ساخت کالبدی شهر را تشکیل میدهد.
فضای سبز شهری از دیدگاه شهرسازی در برگیرنده بخشی از سیمای شهر است که از انواع پوششهای گیاهی تشکیل شده است و به عنوان یک عامل زنده و حیاتی در کنار کالبد بیجان شهر، تعیینکننده ساخت مرفولوژیک شهر است.
از دیدگاه زیستمحیطی فضای سبز شهری عبارت است از فضایی نسبتاً وسیع متشکل از پوششهای گیاهان، با ساختی شبهجنگلی و برخوردار از بازدهی زیستمحیطی، با اکولوژیکی معین و در خور شرایط زیست محیطی حاکم بر شهر.
برای دست یافتن به تعریفی دقیق تر باید در مقوله ی فضای سبز شهری بیشتر تامل کنیم و برای این منظور از تبیین مفهوم «فضا» آغاز میکنیم.
بدین ترتیب، فضا میتواند چنان نازک و وسیع به نظر آید که احساس وجود بعد از بین برود. لیکن از آنجا که این نوع فضا در صورتی که فضای سبز باشد، نسبت به فضاهای سبز سه بعدی انبوه، دارای بازدهی اکولوژیکی نسبتاً کمتری خواهد بود. بنابراین لازم است این تمایز را در انواع کاربری زمین از لحاظ پوششهای گیاهی قایل شویم.
زمینهایی که به پوششهای گیاهی کوتاه (نازک و کم حجم) اختصاص دارد، مثل چمن و مراتع به عنوان «سطوح سبز» و زمینهایی که به پوششهای گیاهی بلند یا نسبتاً بلند اختصاص دارند، نظیر جنگل، باغ و ... با عنوان «فضای سبز» دستهبندی میشود. در واقع سطوحی را «فضای سبز» تعبیر میکنیم، که توسط درختان، دارای بعد و حجم شده و تبدیل به «فضای مثبت» گردیدهاند. در مقابل سطوحی که عاری از درخت بوده و گیاهان آن منحصر به سطوح چمن و انواع گیاهان پوششی باشند، یک «فضای منفی» یا به عبارت بهتر «سطح سبز» تعریف میشوند.
انواع فضاهای سبز شهری:
1- فضاهای سبز تفریحی
2- باغ
3- چمن کاری
4- فضای سبز معابر
5- فضای سبز میادین
6- فضای سبز رفیوژها
1- فضای سبز تفریحی: از جمله اینگونه فضاها میتوان پارکها را نام برد. پارکها عبارتند از فضاهای سبز طراحی شده با کاربریهای مختلف (از نظر پژوهش، آموزش، تفرج و حفظ سلامت محیط و مردم ) برای استفاده ی عموم.
2- باغ: مجموعهای از درختان و درختچهها و گیاهان مثمر، غیر مثمر و زینتی که با نظم هندسی ویژهای در مکانی محصور و مجزا احداث شده و دارای باغچه، راهرو و آبنماست که به دلیل ابعاد و محدودیتهای آن، میتوان پیاده از یک سو به سوی دیگر آن رفت.
3- چمنکاری: بخشی از فضاهای سبز را میتوان تنها با چمن پر نمود که خود زیبایی خاصی به محوطه میبخشد.
4- فضای سبز معابر: این فضا پیوسته در سمتی از عرض معابر قرار میگیرد که در اثر رشد گیاه، آسیبی به ساختمانها، پیادهروها، سوارهروها، نهرها و جویها وارد نشود و افزون بر آن، سایه فضای ساختمانها کنترل شود.
فضاهای سبز معابر به انواع زیر تقسیم میشوند:
فضای سبز دسترسیهای کندرو: هدف از استقرار آنها، بیشتر از کنترل صدا و نور ترافیک خیابانهاست.
فضای سبز دسترسیهای تندرو: بافت حاشیهای آنها به منظور زیبایی محیط، کنترل صدا، دگرگونی خیابانهایی است که در همسایگی ساختمان قرار دارند.
فضای سبز دسترسیهای خیلی تندرو: بافت حاشیه ای آنها به منظور زیبایی محیط، کنترل صدا و نورهای مزاحم ناشی از ترافیک و نیز پیشگیری از آلودگی فضا، ایجاد میشود.
فضای سبز میادین: این فضاها به عرصههای هندسی پیش بینی شده در تقاطعهای مهم و چندراهها گفته میشود که هدف از احداث آنها، ایجاد زیبایی و جلوگیری از برخی پیامدهای منفی ترافیک و گاهی کنترل این گونه پیامدهاست. ارتفاع دیواره کناری فضای سبز میدانها، باید بین 30 تا 40 سانتیمتر بالاتر از سطح عبور وسایل نقلیه باشد. سطح خاک باید حدود 10 سانیمتر از لبه دیوار حاشیه پایینتر قرار گیرد. در طراحی فضای سبز میادین، باید از گیاهان با ارتفاع کمتر در حاشیه خارجی و گیاهان مرتفع تر در قسمتهای میانی استفاده شود.
فضای سبز رفیوژها: رفیوژها به فضاهای سبزی گفته میشود که در وسط و طول مسیر راهها، برای پیشگیری از آسیب نور مقابل و زیبا سازی مسیر ساخته میشوند. این فضاها، در مقطعی از عرض راه به منظور جداسازی حرکت اتومبیلها از دو باند نیز ایجاد میشوند. شکل رفیوژها، نواری بوده و عرض آن حداقل 110 سانتیمتر است. استفاده از درختان ساقه بلند در رفیوژ دسترسی تندرو و نیز استفاده از درختچهها و بوتههای گیاهان با ارتفاع کم در رفیوژ دسترسی خیلی تندرو، الزامی است.
3-1- فضاهای سبز غیر شهری
فضاهای سبز غیر شهری، فضاهایی هستند که کارکرد شهری ندارند.هر چند به علت توسعههای شهری در بافتهای شهری قرار گرفته باشند، لیکن از آنجا که کارکرد آنها خاص مراکز شهری نیست، در دسته بندی فضاهای سبز غیر شهری قرار میگیرند. این فضاها یا طبیعی هستند، نظیر جنگلهای طبیعی و یا مصنوعی هستند مانند باغها و جنگلهای مصنوعی.
2- عملکردهای فضای سبز
فضاهای سبز شهری، افزون بر عملکردهای زیباییشناختی و اجتماعی، دارای عملکردهای اساسیتری به شرح زیر هستند:
1-2- عملکردهای فضای سبز در ساخت کالبدی شهر
از این دیدگاه، فضای سبز شهری به عنوان بخش جاندار ساخت کالبدی شهری تلقی میشود و در هماهنگی با بخش بیجان کالبد شهر، ساختار یا بافت و سیمای شهر را تشکیل میدهد. در این حالت فضای سبز میتواند نقش لبه شهر، تفکیک فضاهای شهری و آرایش شبکه راهها را به عهده گیرد.
2-2- عملکردهای زیستمحیطی
این نوع عملکردها عمدتاً به بهبود شرایط اکولوژیکی و کاهش میزان بار آلودگی آن کمک میکنند. بهطوری که میتوان گفت ایجاد فضای سبز یکی از راههایی است که به شکلی موثر آلودگیهای محیط زیست، اعم از آلودگیهای گازی، ذرهای، صوتی، تشعشعی، بوهای نامطبوع و دیگر آلایندههای موجود در هوا و آب و خاک را کنترل کرده، محیط سالمتری برای انسان فراهم میکند. و از این روست که پوششهای گیاهی انبوه، از مناسبترین و موثرترین شیوههای مقابله با آلودگیهای زیستمحیطی محسوب میشوند. افزون بر این عملکردهای زیستمحیطی فضای سبز، دامنه متنوع دارد و محدود به مقابله با آلودگیهای زیستمحیطی نمیگردد.
بهطور کلی از دیدگاه زیستمحیطی، فضای سبز شهری، باید ارائهدهنده بازدهیهای اکولوژیک زیستمحیطی زیر باشد:
1- بهبود شرایط بیوکلیماتیک در شهر
2- کاهش آلودگی هوا
3- تاثیر مثبت بر چرخه آب در محیط زیستشهری و افزایش کیفیت آبهای زیرزمینی
4- افزایش نفوذپذیری خاک، کاهش سطح ایستایی
5- کاهش آلودگی صوتی
3- نقشهای عمده فضای سبز
1-3- افزایش رطوبت نسبی
فضای سبز در شکل درختی به علت گسترش سطح برگی خود نسبت به سایر اشکال گیاهی، میتواند از طریق تعریق، سبب افزایش رطوبت نسبی و لطافت هوا شود.
عمل تعریق درختان با جذب کالری همراه است. بدین سان نواری از گیاهان به پهنای 50 تا 100 متر، گرما را 3تا4 درجه نسبت به مرکز شهر کاهش میدهد. در عین حال 50 درصد بر رطوبت هوا میافزاید. تفاوت دمایی که از این راه حاصل میشود، موجب کاهش اندکی در فشار هوا میشود. کاهش در فشار هوا، بادهایی به سرعت 12 کیلومتر در ساعت را پدید میآورد و همین بادها کافی است تا هوای یک شهر بزرگ را در ظرف یک ساعت به طور کامل عوض و پاکیزه سازند.
2-3- مقابله با جزایر گرما
هماکنون پژوهشگران، نواحی شهری را جزایر گرما به شمار میآورند، زیرا سطوح تیره ی زمین در شهرها 3 تا 5 درجه سانتیگراد بیش از زمینهای مجاور، گرمای خورشید را روزانه جذب میکنند و از این راه در 30 درصد از آلودگیهای هوا سهیم میباشند.
در بخشهای فاقد درخت شهر که ساختمانها و سیستمهای لولهکشی سطح بیشتر زمین را میپوشاندهاند چرخههای طبیعی کوتاه هستند و اختلال در جابهجایی انرژی، آنها را به جزایر گرما تبدیل کرده است که به نوبه خود باعث افزایش آلودگی شهر میشود.
3-3-کاهش میزان سرب
درختان در میزان کاهش سرب (به ویژه در حاشیه جادهها و شاهراهها) نقش موثری دارند. مقایسه تطبیقی درختان با سایر اشکال گیاهی، نظیر گیاهان علفی و گیاهان زراعی، نشان میدهد که درختان 10 تا 20 برابر گیاهان علفی و 2 برابر گیاهان زراعی توان سربگیری دارند. نقش برگ، شاخه و حتی تنه درختان در مناطق پرترافیک شهرهای انبوه و شاهراهها، در جذب میزان سرب هوای ناشی از اگزوز ماشینها اهمیت بسیار دارد.
4-3- عملکردهای اجتماعی- روانی فضای سبز
هدف اصلی در طراحی فضای سبز دستیابی به آثار اجتماعی و روانی آن در هرچه نزدیکتر کردن انسان و طبیعت به یکدیگر است.
انسان در هر شرایطی، روزانه به چند ساعت سکوت و آرامش نیاز دارد. این نیاز با فشردگی جمعیت در محل مسکونی و زندگی آپارتماننشینی در آینده بیشتر هم خواهد شد. بنابراین از این دیدگاه نیز ایجاد و توسعه فضاهای سبز شهری که انسان بتواند دستکم روزانه ساعتی را در آرامش و دور از هیاهو بگذارند، به صورت ضرورت واقعی خودنمایی میکند.
امروزه جامعهشناسان، روانشناسان و پزشکان بر این باورند که فضای سبز افزون بر تامین بهداشت جو و محیط مکانهای مسکونی، نقش مثبتی در سلامتی شهروندان به عهده دارند. فضای سبز محیطی است برای استراحت، آشنایی با طبیعت، انجام فعالیتهایی که در شهر امکانپذیر است و همچنین تاثیر زیادی در بهداشت و سلامت محیط دارد. از آن جمله میتوان به اهمیت آنها در جذب پرتوهای خورشیدی و همچنین در تولید اکسیژن و جذب گاز کربنیک هوا اشاره کرد.
آرامشی که انسان در سایه یک درخت احساس میکند تا حدی به جذب پرتوهای مادون قرمز خورشید توسط درخت و مقداری نیز به جذب پرتوهای ماورا بنفش مربوط میشود.
از دیگر عملکردهای اجتماعی- روانی فضای سبز میتوان به تولید «فیتونسید» اشاره کرد. درختانی مانند گردو، کاج، بلوط، فندق، بید، اکالیپتوس و زبان گنجشک از خود مادهای به نام «فیتونسید» در فضا رها میکنند که این مواد روی انسان اثر فرحبخشی دارد، بهگونهای که این ماده میتواند تعادل بین دو نیمکره مغز را به خوبی برقرار سازد و حالت طبیعی و آرامش بخشی را به انسان ارزانی کند. بنابراین نقش آرامبخشی درختان و فضای سبز بخوبی نمایان میگردد.
تقلیل صدا توسط گیاهان در به وجود آوردن محیطی آرامتر میتواند موثر باشد. به این ترتیب که، ارتعاش امواج صوتی به وسیله برگها و شاخههای درختان جذب میشود. عواملی نظیر نور، دیواره جدا از هم و انعطافپذیری در جذب صدا موثرند، به همین دلیل است که درختان در جذب صداهای ناخوشایند با داشتن ویژگیهای بالا تاثیر میگذارند. انبوهی درختان، چرمی بودن برگها و خمشپذیری شاخهها اجازه میدهد که صداهای ناهنجار جذب درختان شوند. همچنین تیپ درختکاری در کنترل صداهای ناهنجار و تراکم و عرض درختکاری در تقلیل صدا موثر هستند.
5-3- جذب پرتوها
دو دسته از پرتوهاي خورشيدي تاثيرات چشمگيري بر بدن انسان و ساير جانداران باقي ميگذارند. يکي از آنها پرتومادون قرمز و ديگري پرتو ماوراء بنفش است. احساس آرامشي را که انسان در سايه، بهويژه در سايه يک درخت احساس ميکند تا حدي مربوط ميشود به جذب پرتوهاي مادون قرمز خورشيد توسط درخت (ناگفته نماند که پرتوهاي مادون قرمز با طول موج بلند خود خاصيت گرمازايي دارند) و مقداري نيز به دليل جذب پرتوهاي ماوراء بنفش صورت ميگيرد. امروزه تاثيرات پرتو ماوراء بنفش بربافت سلولي گياهان و جانوران و همچنين خاصيت گندزدايي آن به خوبي روشن شده است. بنابراين نقش درختان در حمايت از انسان و ساير جانداران در برابر آفتاب سوزان به خوبي روشن ميشود.
6-3-جذب گرد و غبار
درختان به سبب پراکندگي شاخ و برگ خود بر تمام زوايا و سطوح، همچون يک گردگير عمل ميکنند. اگر درخت را به دقت نظاره کنيم ميتوانيم تنه آن را به جاي دسته و شاخ و برگ آن را به جاي پرهاي روي يک گردگير معمولي که در خانه بکار گرفته ميشود، تصور کنيم. با اين ويژگي، درختاني که در خاک ثابت مانده اند به منزله يک گردگير کاشته شده در زمين نقش خود را ايفا ميکنند. طي بررسيهاي بعمل آمده يک هکتار از فضاي سبز که حدودا 200 درخت در آن کاشته شده باشد تا 68 تن از گرد و غبار را در هر بارندگي در خود جذب ميکند. کاملا واضح است که با وجود چنين درختاني زدودن 68 تن گرد وغبار، رايگان خواهد شد، در صورتي که بدون اين درختان بايد هزينه بسياري را براي اين کار اختصاص داد.
7-3-توليد اکسيژن
هواي مورد نياز انسان در روز حدود 15 کيلوگرم است. درحالي که جذب غذاي مورد احتياج وي به آب، 1/5 کيلوگرم و غذا 2/5 کيلوگرم ميباشد. از اين مقدار هواي سالم که به بدن انسان وارد ميشود 78 درصد آن را نيتروژن و 21 درصد آن را اکسيژن تشکيل ميدهد. گازهاي ديگر مانند گاز کربنيک، نئون و هليوم به همراه اکسيدهاي ازت و گوگرد مقدار بسيار ناچيزي از وزن هوا را تشکيل ميدهند. تاکيد ميشود که مقدار زيادي از اکسيژن آزاد شده در طبيعت از طريق فضاي سبز توليد ميگردد. حال اگر درخت و فضاي سبزي وجود نداشته باشد مشکل انسان در رابطه با وجود گازکربنيک در هوا و کمبود اکسيژن به خوبي نمايان ميشود. علفها و چمنزارها اگر چيده و کوتاه نشوند سطح سبز زيادي را به وجود ميآورند. مثلا يک مترمربع چمن چيده(بريده) شده به ارتفاع 5-3 سانتيمتر، داراي 6 تا10 مترمربع سطح سبز ميباشد. در صورتي که همين چمن در حالت کوتاه نشده در هر مترمربع داراي 200 مترمربع سطح سبز است. براساس اين محاسبه تنها 1/5 مترمربع چمن کوتاه نشده ميتواند به اندازه يک انسان در يک سال اکسيژن توليد کند.
8-3-توليد فيتونسيد
علاوه بر عملکردهای اجتماعی و روانی فضای سبز، بررسيهاي دانشمندان علم محيط زيست نشان ميدهد که درختاني مانند گردو، کاج، نراد، بلوط، فندق، سروکوهي، اکاليپتوس، بيد، افرا، زبان گنجشک و داغداغان، از خود مادهاي به نام فيتونسيد در فضا رها ميسازند که براي بسياري از باکتريها و قارچهاي تک سلولي و برخي از حشرات ريز اثر کشندگي دارد. در عين حال توليد چنين موادي توسط درختان برروي انسان اثر فرح بخشي دارد. دليل اين امر را دانشمندان چنين بيان ميکنند: مغز انسان از دو نيمکره چپ و راست تشکيل شده است. نيمکره راست در تنظيم احساس غريزي و طبيعي انسان مانند احساس محبت، خواب و نيازهاي ديگر طبيعي نقش دارد. در حالي که نيمکره چپ کار به نظم کشيدن کارهاي مکانيکي انسان مانند تنظيم وقت و سروقت حاضر بودن را بعهده دارد. انسان شهرنشين به دليل درگيري در کارهاي روزمره و شرايط محيط زيست شهري به مراتب کار بيشتري از نيمکره چپ خود ميکشد که اين امر موجب اختلال بين دو نيمکره مغز و در نتيجه عملکرد طبيعي مغز انسان ميگردد. دانشمندان پي بردهاند که درختان به سبب رهاسازي مواد شبيه فيتونسيد ميتوانند تعادل بين دو نيمکره مغز را به خوبي برقرار ساخته و حالت طبيعي و آرام بخشي را به انسان ارزاني دارند. بنابراين نقش آرامبخشي درختان و فضاي سبز به خوبي نمايان ميگردد.
9-3-تعديل آب و هوا
درختان با تعريق و تعرق خود نقش حساسي در کاهش دماي ميکروکليما و افزايش رطوبت نسبي هوا ايفا ميکنند. دماي يک هکتار فضاي سبز در مرداد ماه تا 4/5 درجه کمتر از فضاي مجاور خالي از درخت است. و به همين نحو رطوبت نسبي درون يک فضاي سبز تا 11 درصد بيش از محيط خارج اندازهگيري شده است. با تعديل دو پارامتر ياد شده، فضاي سبز، ميکروکليمايي به وجود ميآورد که آسايش فيزيکي مناسبي براي زيست انسان در پي دارد.
10-3- استفاده عملی از گیاهان
استفاده عملی از گیاهان را به چهار دسته کلی میتوان تقسیم کرد که عبارتند از:
1-1- کاربرد گیاهان در معماری: عناصر معماری، تقسیم فضا، ایجاد حفاظ، کنترل و ایجاد محوطههای خصوصی
2-1- کاربرد مهندسی گیاهان: کنترل و تثبیت خاک، کنترل صدا، پاکیزهسازی هوا، کنترل ترافیک، کنترل انعکاس و نورهای مزاحم
3-1- کاربرد گیاهان برای کنترل شرایط اقلیمی: کنترل اشعه نور خورشید، کنترل باد، کنترل باران، کنترل درجه حرارت
4-1- کاربرد زیبایی گیاهان: کاهش آلودگي صدا
11-3- نقش گياهان در کاهش آلودگي صدا
درحالي که آلودگي هواي تهران يا آلودگي جويهاي سياهرنگ و گنديده قابل رويت ميباشد، بسياري از شهروندان تهراني جنجال هياهوي اطراف خود را آگاهانه يا ناخودآگاهانه ناديده گرفته و آن را جزئي تفکيکناپذير از زندگي شهري ميدانند. صداي گوشخراش فروشندگان دورهگرد با بلندگو، موتورسواران با سروصدا در هر ساعت از روز، اتومبيلها با اگزوز ناقص و بوق زدنهاي بيمورد، متههاي مختلف جهت کندن و لولهگذاري و با آسفالت خيابانها، صداي بلندگوهاي گوناگون، فضاي شهررا با آلودگي صوتي، آلوده ميسازند. بايد توجه کرد که عادت به نوعي آلودگي دليل بر مصونيت در مقابل آن نيست بلکه عادت به معناي کاهلي و هرچه بيشتر مستهلک شدن و غرق شدن در آلودگي است. اخطاريه اتحاديه پزشکان مبني بر آلودگي صوتي را بايد جدي تلقي کرد. هر صداي ناخواستهاي که به گوش انسان برسد آلودگي صوتي محسوب ميشود و حتي صداي موسيقي ملايمي که بهطور ناخواسته از خانه همسايه به گوش برسد آلودگي صوتي به حساب ميآيد زيرا خود مخل آسايش فرد است. عکسالعمل انسان در برابر صدا بستگي به عوامل ذهني مثل شدت صدا، فرکانس صدا و به عوامل عيني مانند مقبوليت يا عدم مقبوليت فرستنده صدا دارد. صداهاي ملايم عکسالعملهاي خاصي را در انسان پديد ميآورد هنگامي که شدت صدا به 70 يا 80 دسي بل ميرسد تاثيرات سر وصدا ميتواند ايجاد کري موقتي يا دائمي کند و آن در حالي است که سلولهاي گيرنده گوش بهطور شديدي در معرض صدا قرار گيرند. اين تاثيرات بر انسان بهطور مستقيم صورت ميگيرد. تاثيرات غيرمستقيم صداي ناخواسته بر انسان غير قابل لمس است. بي خوابي، پاره شدن افکار، کمحوصلگي، عصبي بودن، بروز بيماريهاي رواني، از عوارض صداهاي ناخواسته است. سبک شدن خواب، کاهش زمان خواب عميق که جزو آلودگيهاي ناخودآگاه هستند. کاهش مدت رويا، پريدن از خواب بر اثر صداهاي ناهنجار که آلودگي آگاه شمرده ميشوند. واکنشهاي فوق به وسيله آلودگي صوتي معادل 50-40 دسيبل ايجاد ميشود و حاصل اين واکنشها بدون ترديد، کاهش بازده قدرت فکري و جسمي را در پي دارد.
امروزه دانشمندان ثابت کردهاند که درختان و درختچههاي ميتوانند در کاهش آلودگي صدا موثر باشند اگرچه خود صدا ممکن است رشد گياه را به مخاطره مياندازد. کاهش رشدي در حدود41%دريک مزرعه توتون که در معرض صداي شديد قرار گرفته، ديده شده است. به هر حال کيفيت کاهش صدا در درختان و درختچههاي مختلف برحسب اندازه برگ، تراکم شاخ و برگ، نوع و بلندي درخت تفاوت دارد. با آزمايشهايي که به عمل آمده ديده شده که درختان و فضاي سبزي که درحاشيه خيابانها ايجاد شده است اثرکاهندگي بيشتري نسبت به ديوارهاي صداگيرپيش ساخته و مصالح ساختماني دارند. با اين حساب نقش فضاي سبز در کاهش آلودگي صوتي و کاهش هزينههاي ساختماني(دوجداره شدن پنجرهها و ديوارهاي بلند) و زيبايي شهر کاملا مشخص ميشود.
12-3-کنترل ترافیک
آرایش فضای سبز در محورهای درون شهری عامل موثری در کنترل ترافیک داشته، بدین صورت که کاشت اصولی درختان در مکانهای مناسب به عنوان نشانههای آشنا در هدایت رفت و آمدها موثرند.
13-3- معماری شهری
فضای سبز جایگزین مناسبی برای سایر مصالح مورد استفاده در معماری جهت تقسیم ایجاد حفاظ، خلوتگاه و فضای خصوصی و غیره به شمار میرود و همچنین عامل مهمی در ایجاد پیوند و ارتباط منطقی بین ساختمانها به شمار میروند.
14-3-کنترل باد
فضای سبز بهویژه درختان در صورت کاشت مناسب و هدفمند (ترکیب گونه و آرایش مناسب) میتوانند در بخشهای مورد نظر و تغییر جهت آن در سمت دلخواه بسیار موثر باشند.
15-3- تفرج گاه
فضای سبز در شکلدهی هر نوع سیستم تفرجگاهی موثر بوده و عاملی در گذران اوقات فراغت مردم بهشمار میروند. ایجاد سایه، چشمانداز و هوای پاک از جمله عواملی میباشند که در شکلدهی تفرجگاهها، حضور فضای سبز را ضروری میکنند.
فضای سبز در ذخیره انرژی، جذب برگاب (حرکات و جریان آب را کند کرده و نفوذ آب به سمت خاک را بیشتر میکند)، جذب فون و زیباآفرینی نقش بسزایی دارد.
4- نتيجهگيري
با ايجاد فضاي سبز شهري و استفاده ي به جا و مطلوب از گياه ميتوان آثارسرعت باد، آلودگی هوا، گردوغبار، آلودگی صوتی، سیمای نامطلوب شهر، ترافیک شهر و ... را تا حدی كاهش داد و موجب افزایش رطوبت نسبی، تولید اکسیژن، تفرج گاهها، عملکردهای اجتماعی و روانی بر انسان و زیباآفرینی شهر و ... گردد.
.