الفباي مشاوره در تغذيه و كاهش وزن
در گروه (10) افرادی دستهبندی شدهاند كه از پگاه تا شامگاه با ریزهخواری خودشان را مشغول میدارند. افرادی كه در این گروه قرار دارند صرفنظر از سن، جنس و وضعیت اقتصادی خود از خرد و كلان، پیر و جوان و كهتر و مهتر دائم در حال ناخنك زدن بوده و هر چیزی كه قابل خوردن باشد را به دندان میكشند و بیاختیار و بدون اراده، دائم در حال جستجو برای یافتن دانهای بیسكویت یا برشی از كیك و یا ساندویچ بجا مانده از غذای روز گذشته میباشند. هراز چندگاهی نیز برای پاسخگویی به عطششان نوشابه تگری و یا شربتهای خانگی رنگارنگ را با قطعات یخ مزین نموده و مشتاقانه سر میكشند.
نمونهای از كد (10)
بیمناسبت نیست بعنوان نمونه صحبتهای بانوی محترمی را كه نمونه بارزی از افراد این گروه تلقی میشوند نقل قول نماییم كه عملكردشان را در روز قبل از مراجعه به متخصص تغذیه اینچنین بیان داشتهاند: «صبح وقتی از خواب بیدار شدم از دو جهت دلم گرفته بود یكی از دلهرههایم رسیدن نوبت حضور جهت مشاوره و رایزنی در قبال چاقی خزندهام بود كه نه تنها تناسب اندام مرا كاملاً دگرگون كرده بود بلكه آثار زیانبار آن به صورت خستگی مفرط و به نفس نفس افتادن در هنگام راه رفتن، درد مفاصل، گر گرفتگی مداوم، احساس افسردگی و دلمردگی و درونگرایی، پرفشاری خون و افزایش میزان قندخون ناشتا و غیره بود و دومین عامل دلهره و نارضایتیم، اجبار به پر كردن پرسشنامه مالیاتیام بود، به محض اینكه فرصت تنهایی حاصل شد، خواه ناخواه فرمهای پرسشنامه مالیاتیام را روی میز گذاشته برای گرفتن نیرو و تغییر روحیه به سراغ ظرف كیك و شیرینی رفتم.
متأسفانه یا خوشبختانه آن را كاملاً تهی یافتم، به طرف یخچال رو نمودم و به جستجوی خود برای یافتن ماده دندانگیری جهت تغییر ذائقه و كسب تمركز ادامه دادم. این بار موفق شدم و مقداری كیك، شیرینی، تكهای شكلات و چندین گز بادامی را به چنگ آوردم. تا به خودم جنبیدم با كمال ناباوری ملاحظه كردم كه به سرعت و در كوتاه زمانی همه یافتههایم را میل كردهام و عطش غریبی اینك به تمام وجودم چنگ زده بود. آن را نیز با چند جرعه جانانه از شیشه نوشابه 5/1 لیتری خنك برطرف نمودم و بهر زحمتی بود، غلط یا درست پرسشنامهام را پر كرده به طرف آشپزخانه رو نمودم تا ریخت و پاشهای ایجاد شده را جمع و جور كنم. فرزندان بهانهگیر من نتوانسته یا نخواسته بودند بشقابهای خودشان را كاملاً تهی سازند. در هر كدام از پیشدستیها قسمتی از نعمتهای اشتهابرانگیز بجا مانده بود.
از آنجایی كه در این سال و زمانه نباید كفران نعمت نمود، همه آنها را جمع و جور كرده در یك بشقاب بزرگتر قرار داده و دم دست خود مهیا نگه داشتم و به كار پاكسازی و صیقل دادن محیط آشپزخانه پرداختم و هر از چندگاهی ناخودآگاه تكهای از مواد غذایی باقیمانده را نیز به دهان خود هدایت كرده و تقریباً قسمت زیادی را میل نمودم و این موضوع را وقتی درك كردم كه تلفن زنگ زد. به مدت 15 دقیقه مرا به خود مشغول نمود. پس از اتمام مكالمهام جهت جمع و جور نمودن یخچال خودم را مشغول نمودم و در حین جمع و جور كردن و سر و سامان دادن محتویات یخچال تعدادی زیتون پرورده را یكی پس از دیگری میل كردم و با دیدن پنیر خوشطعم و گردوهای باقیمانده از سفره صبحانه یك لقمه جانانه نیز پنیر و گردو را با لذت زیادی فرو بردم و یك لیوان پر آبمیوه خنك را در پایان كار برای خود تهیه دیده، برای رفع خستگی تلویزیون را روشن و آبمیوه و بسته چیپس را روی میز قرار دادم و برنامه دلخواهم را مشغول نظاره گردیدم.
با به پایان رسیدن برنامه مورد علاقهام، مشغول آماده نمودن غذای ظهر برای همسر و فرزندانم گردیدم و طبیعتاً حین پخت و پز و تهیه سالاد پر ملات هرازچندگاهی با چند دانهای از مغزهای در نظر گرفته شده برای غنیسازی سالاد و برشی از لبو و تكهای از كرفس و هویج خرد كرده و قاشقی از سس خوشمزهای كه تهیه دیده بودم خودم را بهرهمند نمودم. با پایان یافتن انجام كارهایم، چون زمان بازگشت همسر و سایر اعضای خانواده نزدیكتر شده بود شروع به چیدن سفره نمودم. در حین چیدن مخلفات هرازچندگاهی دانهای از این، قاشقی از آن و لقمه كوچكی از آن دیگری را نیز مزه میژكردم و از هنر خانهداریم احساس غرور میكردم.
با جمعوجور و فراهم آمدن اعضای خانواده، زمان صرف ناهار را اعلام و همگی به دور سفره ناهار جلوس نمودیم. صادقانه اعتراف میكنم كه اصلاً میلی به خوردن ناهار در خود احساس نمیكردم، ولی مجدداً برای تشویق بچهها به خوردن و همراهی با همسرم بشقاب خودم را از انواع خوراكیها و چاشنیهای مختلف و سالاد انباشته نمودم و همراه دیگر اعضای خانواده با تمام احساس سیری و بیاشتهایی تمام محتویات بشقابم را میل كردم و با عذاب وجدان ناشی از این همه پرخوری و ریزهخواری خودم را سرزنش میكردم كه چرا نمیتوانم جلوی این دور باطل را كه هر روز هفته به نوعی تكرار میگردد گرفته و خودم را از این غرقاب پر خطر رها نمایم و ته دلم آرزو میكردم در مراجعه به متخصص تغذیه به طور حتم راهحل قابل اجرایی را فرا خواهم گرفت و حتماً به كار خواهم بست.
قوانین در همتنیده به وجود آمدن اشتهای واقعی و ولع خوردن اكتسابی و ریزهخواری مداوم
اگر با دید موشكافانهای روش زندگی و منش غذا خوردن افراد را زیر ذرهبین قرار بدهیم و عملكرد متفاوت آنها را با یكدیگر مقایسه نماییم و تأثیرگذاری عوامل مختلف را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهیم، با لیست بالابلندی از مسائل مختلف روبرو میشویم كه به چند مورد از آنها به صورت فهرستوار اشاره میشود:
1- از مخربترین، بیماریزاترین، گیراترین و ارزانترین، ولی بسیار اغواكنندهترین مواد غذایی كه Fast Foodهای مختلف میباشند آغاز مینماییم. اگر نحوه تهیه و عرضه آنها را در نظر بگیریم، مشخص خواهد شد كه در راستای جلب و جذب هر چه بیشتر مشتری از روانشناسی نور، صورت، تصویر، رایحه و همچنین هارمونی بسیار تأثیرگذار رنگ، لباس، نور و غیره به صورت سخاوتمندانهای بهره گرفته هر روز افراد جدیدتری را به سوی خود جذب و جلب مینمایند و به نحو چشمگیری عادات غذایی وارداتی جدیدی را پایهگذاری مینمایند و بسط میدهند.
2- فروشگاههای زنجیرهای و سوپرماركتها: در بدو ورود، نحوه چیدمان مواد غذایی، رنگها، اندازه بستهبندیهای مواد غذایی و سهولت دسترسی و انتخاب، چنان واردشدگان به این مكانها را تحت تأثیر قرار میدهد كه اكثریت قریب به اتفاق خریدكنندگان از این مكانها ناخودآگاه موادی را برگزیده و در سبد غذایی خود قرار میدهند كه اصلاً به قسمت زیادی از آنها نیازی ندارند و هیچگونه برنامهریزی قبلی نیز در قبال خرید آنها به انجام نرساندهاند.
3- وسایل ارتباط جمعی صوتی، تصویری و نوشتاری نیز به طور مداوم و آشكار و نهان از كودكان گرفته تا بزرگسالان، از كهتران گرفته تا مهتران و از دارا گرفته تا ندار، را به صورت استادانهای تحت تأثیر قرار داده و به مصرفگرایی و رو نهادن به این یا آن ماده غذایی و برگزیدن انواع هلهوهولهها و حتی ریزهخواری سوق میدهند.
4- دید و بازدیدها، مهمانیهای رسمی و غیررسمی در رخدادهای مختلف و مراسم خاصی كه در طول سال وجود دارند، نیز در انحراف ذائقه و تقویت بیشخوری و زیادهطلبی اثر ماندگاری را ایجاد كرده و بر جا میگذارند، مخصوصاً چشم و همچشمیهای بیمارگونهای كه در مجامع مختلف وجود دارند، روز به روز سفرهها را رنگینتر و معدهها را سنگینتر مینمایند.
5- از همه آنها مهمتر زمینه انحراف ذائقهای است كه از طرف هر مادری در قبال نوزاد خود اعمال میگردد و با زور، اجبار و تهدید و یا با خواهش و تمنا و قول و قرار خرید این یا آن ماده مورد توجه كودك و یا راه افتادن به دنبال كودك جهت نوشانیدن جرعهای بیشتر و یا لقمهای افزونتر، در برنامهریزیهای ریشهای عادات غذایی كودكان چنان تغییراتی را نهادینه میكنند كه تا آخر عمر، قابل تغییر نبوده، بلكه بهطور زنجیرهای سینه به سینه و نسل بعد از نسل نوزادشان را از شروع تغذیه تكمیلی همراه با شیر مادر و حتی سالهای بعد از آن تا پیش از بلوغ و بلوغ از احساس كردن نیازهای غریزی و واقعی خود دور نموده و به ولع خوردن دایمی یا بیاشتهایی ماندگار هدایت مینمایند. به هر صورت عوامل محیطی تأثیرگذار بیشمار و فرصت ما محدود میباشد، لذا فعلاً به همین موارد بسنده كرده و از شما بزرگواران درخواست میشود پرسشنامه زیر را مطالعه و صادقانه به پرسشهای به عمل آمده پاسخ واقعی خود را مرقوم دارید.
خود آزمایی
اگر میخواهید بدانید شما بزرگوار نیز به گروه (10) تعلق دارید، پرسشنامه زیر را با پاسخ بلی یا خیر كامل كنید.
1- آیا اغلب بطور سرپایی یا به صورت باری به هر جهت غذای خودتان را میل مینمایید؟
بلی خیر
2- آیا میتوانید به یاد آورید واقعاً چه موادی را به صورت عادتی و ناخنك زدن یا بنا به اصرار و تعارف این یا آن دوست، آشنا و فامیل میل مینمایید؟ بلی خیر
3- آیا در طول روز بیشتر از 5 وعده غذا یا تنقلات میل مینمایید؟بلی خیر
4- آیا به ندرت پشت میز نهارخوری چیده شده یا سفره گسترده، غذا میل مینمایید؟
بلی خیر
5- آیا همواره احساس میكنید چیزی كم دارید و میل به خوردن دارید، بدون اینكه احساس گرسنگی كامل داشته باشید؟ بلی خیر
6- آیا بندرت این احساس در شما پدیدار میشود كه اینبار خوب، درست و به اندازه غذا میل كردهاید؟ بلی خیر
7- آیا گاهی به حالتی میرسید كه بیاختیار همهجا را جهت یافتن هله هوله یا تنقلاتی زیر و رو میكنید؟ بلی خیر
8- آیا همواره گرایش عجیبی به خوردن دور از چشم دیگران در خود احساس كرده و به انجام میرسانید؟ بلی خیر
نتیجهگیری
اگر حتی به یكی از این سوالات پاسخ مثبت داده باشید مطمئن باشید در قبال رهایی از بار سنگین چربیهای انباشته شدهتان موانع بزرگی در مسیر حركت شما به سوی تناسب اندام و دستیابی به سلامتی وجود دارد كه باید با انگشت تدبیر و صبر و مداومت نسبت به برطرف نمودن آنها یكی پس از دیگری اقدام نمایید.
در شماره آینده به بیان توصیههایی تأثیرگذار در راستای تغییر رفتار و رهایی از ریزهخواری خواهیم پرداخت.