برلیانت بزرگمهر؛ مشاور تغذیه و رژیم درمانی
امروزه یکی از شایعترین و معمولترین عوارضی که گریبانگیر افراد است احساس خستگی، بیحالی، بیحوصلگی و بیمیلی به کار است.
جالب آن است که در پی این عوارض، به ظاهر هیچ نوع بیماری و مشکل جسمی خاصی وجود ندارد. آیا بروز این حالت در افراد قابل اهمیت است؟
و آیا عارضهای است که بایستی مورد توجه قرار گیرد و پیگیری شود یا یک امر طبیعی و عادی است که گهگاه گریبانگیر هر فردی میشود؟ و آیا اصولا علت خاصی برای این عارضه وجود دارد یا نه؟
لازم به توجه است که بدن انسان دارای دستگاهی بسیار کامل، مجهز و قوی است و قادر است میکروبها و عوامل مخرب و زیانآور را بیخاصیت کرده و از بدن دفع نماید.
همچنین در برابر سموم مختلف دارای سیستم سمزدائی کاملی است که میتواند سموم داخلی (تولید شده در داخل بدن) و خارجی (سمومی که از محیط خارج وارد بدن میشوند) را بیاثر بنماید و از بدن دفع کند.
از طرف دیگر سیستم دستگاه گوارش به گونهایست که چنانچه مواد مغذی به مقدار زیاد مصرف شود جذب این مواد را کاهش میدهد و اگر مقدار کمتری مواد خوراکی خورده شود و یا نیاز بدن به این فاکتورهای غذائی افزایش یابد دستگاه گوارش جذب را افزایش میدهد.
به این ترتیب بانظم ویژهای که بر سیستم بدن انسان حاکم است هرگز هیچ فردی نبایستی دچار بیماری و اختلالات تغذیهای شود اما به چه علت بخصوص در این زمان شاهد عوارض و بیماریهای شایع و گسترده در جامعه هستیم؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم است تاکیدی داشته باشیم بر این واقعیت که احساس خستگی، کوفتگی، بیحالی و... همگی نشانه وجود اختلالاتی در بدن میباشند که با وجود آنکه هنوز ایجاد مشکل جدی نکردهاند اما مسلما مقدمه بروز خطر بیماری در آینده هستند.
پس لازمست چنین اختلالاتی، جدی گرفته شده و به کشف علل آن و مبارزه و برطرف کردن عوامل ایجاد کننده آن مبادرت نمائیم.
عواملی که میتوانند ایجاد خستگی، کوفتگی، بیحالی و بیحوصلگی نمایند
مهمترین عامل در این ارتباط، شیوه غلط و نامناسب زندگیست که عمدتاً شامل تغذیه، وضعیت روحی، وضعیت آب و هوا و ورزش و تحرک جسمی است.
تاثیر تغذیه بر سلامت جسم
انرژی: یکی از مهم ترین عوامل موثر بر سلامت شخص، انرژی دریافتی از طریق غذا میباشد انرژی اصلیترین فاکتور مؤثر جهت انجام کلیه واکنشهای حیاتی داخلی بدن است.
برای انجام اعمالی مانند هضم و جذب مواد غذائی، متابولیسم مواد مغذی، انجام اعمال دستگاههای بدن نیاز مبرم به انرژی است وبدون وجود انرژی این اعمال انجام نخواهد شد همچنین برای انجام فعالیتهای جسمی،وجود انرژی ضروری و مورد نیاز است.
پروتئین: ماده اصلی کلیه ترشحات داخلی را پروتئین تشکیل میدهد و در واقع نقش ساختمانی در بدن بعهده دارد.
بدین معنا که بعد از آب، بیشترین ماده ساختمانی بدن را پروتئین تشکیل میدهد بنابراین، پروتئین علاوه بر نقش ساختمانی، برای انجام کلیه اعمال حیاتی بدن ضروریست.
کربوهیدراتها (مواد قندی – نشاستهای): کربوهیدراتها مهمترین ماده مغذی تأمین کننده انرژی میباشند.
کمبود کربوهیدراتها در برنامه غذائی، علاوه بر دریافت ناکافی انرژی (و عوارض نامطلوب ناشی از آن) موجب ایجاد اختلال در سوخت چربیها میشود که نتیجه آن افزایش میزان ستون در خون و بروز عارضهای به نام ستوز (یاکتوز) میباشد که از عوارض آن، تشنج و در مراحل شدید، بیهوشی و مرگ است.
چربیها: چربیها در تولید انرژی نقش مهم دارند و غنیترین منبع تولید انرژی در بدن میباشند.
از وظائف دیگر چربیها، شرکت در ساختمان هورمونها، تامین چربی موجود در اطراف اندامهای داخلی و در واقع محافظت اندامهای داخلی از ضربهها، آسیبها و.... است.
ویتامینها: ویتامینها در بدن تولید انرژی نمیکنند، اما این دسته از مواد مغذی در حفظ سلامت انسان نقش بسیار مهم و سازنده بعهده دارند.
انواع ویتامینها (ویتامینهای A، D، E، K گروه B، C) وظائف مختلفی در حفظ سلامت عهدهدار میباشند از جمله تأمین رشد، حفظ سلامت سیستم عصبی، حفظ سلامت پوست و مخاطها، استحکام و سلامت استخوانها، دندانها و لثه، تامین قدرت بینائی، عمل خونسازی، استحکام، غشاء سلولها، افزایش قدرت ایمنی بدن و مقاومت در برابر میکروبها، عقونتها و پیشگیری از بیماریها، افزایش نیروی جسمی و تحرک و شادابی و بسیاری اعمال مهم و حیاتی دیگر در انسان.
املاح: کلیه املاح موجود در مواد غذائی (از قبیل کلسیم، آهن، فسفر، منیزیم، روی و...) از اهمیت ویژهای در حفظ سلامت افراد برخوردارند. املاح نیز مانند ویتامینها ، وظائف بسیار حیاتی و قابل توجه برای انسان بعهده دارند.
در بسیاری از موارد، املاح نقش مشترک و مشابه با ویتامینها دارند از جمله: تأثیر در رشد، حفظ سلامت و مقاومت در برابر بیماریها، سلامت سیستم عصبی، تأمین تحرک و شادابی، عمل خونسازی و بسیاری نقشهای مهم دیگر.
با توجه به مطالب فوق در مییابیم که فاکتورهای غذائی و مواد مغذی موجود در غذا باید به میزان لازم و کافی به بدن برسد تا سلولها و دستگاههای بدن بتوانند وظائف خود را به خوبی انجام داده و در حفظ حیات، انجام واکنشهای داخلی، تحرک و شادابی و مقاومت در برابر میکروبها، عفونتها و سموم مختلف، توانمند باشند.
حال چنانکه نیازهای تغذیهای شخص بخوبی و بطور کامل برآورده نشود بدن انسان قادر به انجام وظایف خود نبوده و شخص در معرض انواع اختلالات و مشکلات از بعد سلامت جسمی و روحی قرار خواهد گرفت.
بطور معمول بیماریها و عوارض در ابتدا به شکل کمبود نیرو و توان، احساس خستگی و کوفتگی، آسیبپذیری در برابر بیماریها، بیحالی و بیحوصلگی بروز کرده و چنانچه به این عوارض توجه کافی نشده و در پی درمان آن برنیائیم در فاصلهای نه چندان طولانی، اختلالات و بیماریهای شدید و جدی بروز خواهد کرد. یکی از دلائل معمول و شایع بروز خستگی مداوم و مزمن میتواند کم خونی و بخصوص کم خونی ناشی از کمبود آهن در غذا باشد.
البته کمبود ید در غذای روزانه و عارضه ناشی از آن، یعنی گواتر آندمیک نیز میتواند علت مهم دیگری در بروز خستگی باشد.
همچنین کمبود انرژی دریافتی از غذا عامل مهم دیگری در این مورد است.این عارضه بخصوص در افرادی که تحت رژیمهای غلط لاغری قرار دارند، یعنی رژیمهایی که خیلی کم کالری و فاقد مواد مغذی لازم برای بدن، بمیزان کافی میباشند، بسیار شایع است. در این جا توجه به این نکته ضروریست که رژیمهای لاغری یک امر تخصصی است و لازمست حتما تحت نظر رژیم شناس تنظیم گردد.
کمبود پروتئین دریافتی نیز از دیگر علل بروز بیحالی و خستگی و کوفتگی می باشد. البته در این ارتباط نباید نقش مهم سایر کمبودهای تغذیه ای را نادیده گرفت.
تاثیر تغذیه بر سلامت روان
امروزه با پیشرفت علم و توسعه صنعت در جوامع مختلف، شیوه زندگی در جهان بطرز قابل توجهی تغییر کرده و حتی کشورهای کوچک و بسیار دور افتاده نیز از این تغییر در امان نیستند.
بخصوص در جوامع پیشرفته و شهرهای بزرگ و شلوغ صنعتی، به همان نسبت که امکانات رفاهی افزایش یافته ،اما پیامد صنعت و تمدن بر جسم و روان افراد نیز بسیار تاثیر گذار بوده است.
ازجمله استرس و اغتشاشات روحی در جوامع مختلف، شیوع قابل توجه و روزافزونی پیدا کرده است.
شاید تصور شود که مشکلات روحی ناشی از پیشرفت تمدن و صنعت در جامعه صرفا عامل اصلی بروز خستگی، کوفتگی، بیحالی و بیحوصلگی در بین افراد می باشد.
مسلما استرس و آشفتگیهای روانی، عامل بسیار مهمی در وضعیت روحی شخص است. اما لازم به ذکر است که تغذیه نیز می تواند نقش قابل توجهی در این مورد ایفا نماید.
تغذیه همانگونه و بهمان نسبت که بر سلامت جسمی انسان تاثیر گذار است، قادر است بر وضعیت روحی و سلامت روانی شخص نیز موثر باشد.
بطور کلی تغذیه صحیح بر عملکرد و سلامت سیستم عصبی شخص تاثیر مهم دارد، اما برخی فاکتورهای غذایی و مواد مغذی موجود در غذا حائز اهمیت بیشتری در این مورد می باشند.
فاکتورهای غذایی که در سلامت روان تاثیر ویژه دارند عبارتند از:
انرژی-پروتئین- کربوهیدراتها- ویتامینهای گروه B) Bکمپلکس)، ویتامین C، ویتامین E و املاحی مانند آهن، ید، منیزیم و روی
تاثیر انرژی بر وضعیت روحی شخص
انرژی فاکتور اصلی و اساسی جهت انجام کلیه واکنشهای داخلی است.
برای انجام اعمال حیاتی سلولهای عصبی،ترشح انتقال دهنده های عصبی، بطور کلی تمام اعمالی که جهت انجام وظایف سیستم عصبی ضروریست، به انرژی نیاز مبرم میباشد و چنانچه این فاکتور غذایی بسیار مهم به میزان کافی به بدن نرسد فعالیت و سلامت سیستم عصبی بدن دچار اختلال شدید خواهد شد.
لذا لازمست برنامه غذایی روزانه ما حاوی میزان لازم و کافی انرژی باشد تا بتواند سلامت جسمی و روحی مان را تامین نماید.