رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره
همانطور که میدانیم پارکینسون، یکی از اختلالاتی به شمار میرود که بیشتر در میان افراد کهنسال شایع است، اما گاهی حتی از سنین 30 تا 40 سالگی به بعد هم برخی نشانههای آن را میتوان در بعضی افراد تشخیص داد.
این بیماری مزمن و پیشرونده است؛ یعنی اینکه از زمان بروز آن وضعیت فرد مبتلا به مرور بدتر و انجام دادن اعمالی برای او سختتر میشود.
در نتیجه علاوه بر عوارض عادی کهولت که دامنگیر همه افراد میشود افرادی که این اختلال را دارند دچار عوارض و تبعات شدید تری نیز خواهند شد.
در بیماری پارکینسون چه اتفاقی در بدن رخ میدهد؟
بخشی از مغز که با عنوان «ماده سیاه» شناخته میشود مسئولیت تولید مادهای شیمیایی به نام دوپامین را بهعهده دارد.
وقتی سلولهای عصبی این ناحیه دچار عارضه و آسیب میشود با تخریب سلولها تناسب بین مقدار دوپامین و ماده شیمیایی دیگری به نام استیل کولین بر هم میخورد و از آنجا که ترشحات تحریککننده بیش از ترشحات مهارکننده بروز پیدا میکند، آشفتگیهای ناشی از آن در فرد سبب ایجاد اختلال در حرکتهای ارادی و عدم مهار یا کنترل حرکات میشود.
البته باید ذکر کرد سطح دوپامین باید تا بیش از دوسوم کاهش یابد تا بتوان علائم بالینی این بیماری را در فرد مشاهده کرد.
منتها علاوه بر مشکلات جسمانی، ابتلا به پارکینسون، اغلب ناراحتیهای روانشناختی را نیز برای بیمار به همراه میآورد که در این جا قصد داریم به آنها اشاره داشته باشیم.
افسردگی و اضطراب و نحوه کمک به بیمار
یکی از مشکلات بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون، اضطراب و افسردگی است.
هر قدر که لرزش دستها و عوارض و تبعات بیماری پارکینسون بیشتر میشود، خجالت و سرافکندگی بیمار هم بیشتر شده و این احساس به آنها دست میدهد که ناتواناند، قادر به انجام کارهای خود نیستند، سربار و مزاحم دیگران اند و به هیچ دردی نمیخورند!
مشخص است که چنین افکاری با گذشت زمان مبدل به افسردگی شده و فرد اضطراب زیادی را تحمل میکند چون میترسد که هر روز ناتوان تر و در نتیجه برای دیگران مزاحمتر بشود.
یکی از کمکهای اطرافیان بیمار به بیمار این است که فعالیتهای خارج از منزل و تفریحاتی را که معمولا بیماران پارکینسون متوقف میکنند از سر بگیرند.
تفریح و گذراندن زمان بیرون از خانه میتواند روحیه بیماران را بهتر کند، رفتن به پارک، کنسرت و مهمانی بر این بیماران تاثیر مثبت داشته و روند افسردگی را کاهش داده یا متوقف میکند.
تشویق بیمار به کارهایی مانند باغبانی و نگهداری از گل و گیاه نیز تاثیر مثبتی بر روحیه بیمار خواهد داشت و اعتماد به نفس آنها را که به دلیل بیماری کاهش یافته، بالاتر خواهد برد.
نکته ی دیگر این است که باید به کودکان و نوجوانان یا بزرگسالان ناآگاهی که در اطراف این بیماران هستند آداب کنار آمدن با آنها را یاد بدهیم و خصوصا تاکید کنیم که وقتی نمیتوانند کارهایشان را انجام بدهند به آنها نخندند و آنها را تمسخر نکنند.
چون برای کسی که یک عمر زندگی خود و دیگران را اداره کرده متاسفانه چنین تمسخری گران تمام میشود.
اطرافیان همچنین نباید به این بیماران زل بزنند و به نحوه انجام کار توسط اینها خیره بشوند و مدام به آنها نگاه کنند. چون این خیره شدن نیز بر اضطراب این بیماران میافزاید.
نکته دیگر، این است که وقتی بیمار افکار منفی و اضطراب زای خود را برای اطرافیان بیان میکند، لازم است افراد آن افکار را زیر سوال ببرند و بگویند که اگر روحیه شما خوب باشد، روند بیماری کند خواهد شد.
در واقع اطرافیان باید به بیمار کمک کنند تا افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کند. باید به او دلگرمی بدهند و بگویند که با بیمار باقی میمانند و تا جایی که میتوانند کمک میکنند تا کارهای شخصی اش را راحت تر انجام دهد.
همچنین میتوانند به او بگویند که هر بیماری عوارضی دارد که با کمک همدیگر از پس آن برآمده و باید آن را بپذیرند و در برابر بیماری مقاومت نکند.
دلداری دادن و حمایت عاطفی میتواند اضطراب بیمار را کاهش بدهد. همچنین تفریح و ایجاد شادیهای کوچک و بزرگ میتواند از افسردگی بیمار پیشگیری کند.
یکی دیگر از کمکهای اطرافیان بیمار این است که خوش رفتار باشند و به بیمار این نوید را بدهند که او را رها نمیکنند و در کنار او خواهند ماند و هر طوری که شده دوران بیماری را با هم سپری خواهند کرد.
ارجاع به مشاور و روان شناس
اگر افسردگی بیمار بارز شده باشد لازم است که از مشاور و روان شناس کمک گرفته شود. چون تحقیقات نشان میدهند که درمان دارویی در مورد این بیماران بدون مشاوره نمیتواند تاثیر کافی داشته باشد.
معمولا مشاور، با بیمار مبتلا به پارکینسون، روی موضوعات زیر کار میکند:
* کار روی افسردگی و کاهش آن و بهبود علائم بیمار
* هدفگیری ناتوانی بیمار و افزایش فعالیتهای او
* مورد توجه قرار دادن فرضها و باورهای منفی بیمار و کاهش اثر این باورها بر عملکردهای بیمار.
توجه داشته باشید که ابراز محبت دوای هر دردی است و میتواند به بهبود بیمار کمک کند.
در نتیجه، انجام کارهایی مانند ماساژ دادن عضلات، هم از نظر جسمانی و هم از نظر روانی برای این بیماران موثر است.
از آن جا که بیماران پارکینسون، برای استحمام به کمک نیاز دارند، بهتر است برنامه استحمام به مواقعی موکول شود که داروها اثرات خود را بر شخص گذاشتهاند و حال بهتری دارد.
همچنین در حمام میتوان با ماساژ دادن عضلات از گرفتگیهای دردناک عضلانی در این افراد کاست و این ماساژ دادن به دلیل برقراری ارتباط حسی میتواند احساس حمایت و محبت را نیز در آنها ایجاد کند.