چگونه میتوانیم دریافت كننده توهین و تحقیر نباشیم؟!
گاهی وقتی كسی به ما توهین میكند، پرخاش یا خدا ناكرده فحاشی میكند درست مانند این است كه انرژی منفی در بستههایی نامرئی به سویمان پرتاب میشود. چیزی شبیه به تخممرغ و گوجهفرنگی گندیده اما نامرئی كه به سوی ما پرتاب شود! با این بسته انرژی منفی چه باید كرد؟ برخی راهكارهایی كه توسط صاحبنظران مختلف در چنین مواردی پیشنهاد میشود بهشرح زیرهستند:
هاله محافظی را پیرامون خود تصور كنید كه هیچ چیزمنفی از اطراف نمیتواند بدان رسوخ كند یا آن را سوراخ كند یا از آن بگذرد و به شما برسد. تصوركنید كه دیوار شیشهای نامرئی در اطراف خود دارید كه هر چه به آن برخورد میكند به سمت دیگری بر میگردد و به شما كاری ندارد. گفتگوی مثبت درونی صامت با فرد مقابل كه میخواهد با كنش ناپخته خود، شما را تحت تاثیر منفی قرار دهد. تجسم خلاق، به این معنا كه رابطه تان با فرد ناپخته را به صورت رابطهای بالغانه و موفق تجسم كنید.
محبت، لبخند، نرمی و ملایمت با طرف مقابل و شناخت ضعفهای او و كمك به او در جهت شناخت قرار نگرفتن در سطح ارتعاشی طرف مقابل كه شامل تشخیص وضعیت ارتعاشی او و قرار گرفتن در مدار دیگری است.
همذات پنداری با طرف مقابل و درك و تحلیل او برای كمك به بهبود ارتباط تغییر تصاویر ضبط شده از طرف مقابل كه در حافظه خود نگهداری میكنیم و گاهی بشدت منفیاند و ما را دچار قضاوتهای عجولانه میكنند تفكر و تحلیل درباره علت اصلی و پشت پرده رفتار طرف مقابل پرورش صبر و بردباری در خود كنار گذاشتن خودخواهی و خودبزرگ بینی خودمان تمركز بر رفتار آن فرد و برعكس، تمركز بركارتا موجب جذب همان رفتارمنفی نشویم كاهش حساسیت پذیری و تحریك پذیری خودمان البته تعداد واكنشهای مثبت و بالغانه هم كم نیست و انتخاب درست هر واكنش باید با توجه به شرایط وشخصیت طرف مقابل صورت میپذیرد. در این جا به بررسی رفتار سه تیپ شخصیت در محیطهای كار یا كار گروهی میپردازیم كه یك مدیر یا سرپرست و حتی گاهی یك همكار خوب باید بشناسد و رفتار با آنها را بیاموزد.
رویارویی با افراد زورگو
از ویژگیهای بارز افراد زورگو میتوان به قدرت طلبی، تمایل به كنترل همه كس و همه چیز و رقابت به هر قیمت، اشاره كرد. بنابراین اگر این ویژگیها را در یك محیط كاری در یكی از كارمندان دیدید میتوانید حدس بزنید كه او با احتمال بالا یك زورگوی كاری محسوب میشود. یك مدیر خوب در هنگام كار با افراد زورگو، باید این رقابت سرسختانه را به همكاری با دیگران مبدل كند و روشهای جدید و مناسب ترو درعین حال موثرتری را پیشنهاد نماید. برای روبرو شدن با این افراد یك مدیر عاقل باید آنها را با عناوین رسمی و احترام، مخاطب قرار بدهد و در حالی كه به چشمهای آنها نگاه میكند، صریحا اعلام كند كه برای رسیدن به اهداف كاری نمیتواند هر آن چه را كه زورگو میگوید انجام بدهد.
مدیر باید خواسته خود را توضیح دهد، ضرورت خواستهها و دلیل اهمیت آنها را بیان كند و از این كه زورگو بر سر او داد بزند یا سخن مدیر را قطع كند محترمانه ممانعت بعمل آورد. البته اگر چنین حالتی رخ داد به حرف او گوش داده ولی بعد حرف خود را تكرار میكند. لازم است مدیر از شخصیت زورگو بخواهد حرف اصلی اش را جز به جز و كامل و با مشخصات ریز و كامل بیان كند، سپس نظر او را خلاصه كرده و تكرار میكند و با خوشرویی ولی قاطعانه، با زورگو به ادامه بحث میپردازد. همچنین مدیر اهداف كارو انتظارات را برای او توضیح میدهد، به آرامی و با اطمینان با زورگو سخن میگوید و بیان میكند كه این اهداف به نفع هر دو آنها است. سپس بحث را جمع بندی كرده و كتبا موارد توافق شده را مینویسد و به نوعی او را متعهد به انجام كار مشخص شده میكند.