نويد نماينده
مؤسسه گالوب گزارشی مبنی بر بررسی وضعیت خشنودی و خوشحالی در بین 138 کشور منتشر کرده که بنا به این گزارش عراق نخستین کشور غمگین جهان معرفی شده است. جالب اینجاست كه بعد از عراق، کشورهای ایران، مصر، یونان و سوریه به ترتیب به عنوان ناشادترین کشورهای جهان معرفی شدند. شاید از نظر امكانات رفاهی، وضعیت اقتصادی و دیگر موارد با عراق فاصلهای چشمگیر داشته باشیم اما آنطور كه نظرسنجیها نشان میدهد ایرانیان در رده دوم غمگین ترین مردم جهان قرار دارند. درك و فهمیدن موضوع البته آنقدر به نظرسنجی نیاز ندارد چرا كه كافی است بر چهرههای مردم در خیابان، مترو و دیگر مكانهای عمومی دقیق شوید تا شاهد چهرههای محزون و گرفته آنها باشید. غمگین بودن ایرانیان حتی در چهرههای آنها هم نمود پیدا كرده و همین موضوع بر نظرسنجیها مهر تایید میزند. نكته اینجاست كه چرا ایرانیان در رتبه دوم غمگینترین مردم جهان قرار گرفتهاند و با وجود امكاناتی كه میتوان از آنها در جهت شادی اجتماعی استفاده كرد مردم ایران در مسیر افسردگی و غم قرار گرفتهاند؟ آنجا كه جامعهشناسان میگویند افسردگی و غمگین بودن مردم یك كشور به مسایل گوناگونی اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و خانوادگی بستگی دارد و تمام این مسایل میتوانند تاثیری عمیق بر وضعیت احساسی یك جامعه وسیع داشته باشند. برای بررسی دقیق این امر و همچنین پیشنهاداتی برای رفع این معضل به گفتوگو با جامعهشناسان پرداختهایم.
شاد نیستیم چون...
قدر مسلم جوانان و نوجوانان هر كشوری منبع انرژی، نشاط و شادی آن جامعه به حساب میآیند. به بیان بهتر نشاط جوانان است كه میتواند موجب شادی در یك كشور شود. این در حالی است كه ایران با وجود انبوهی از جوانان و نوجوانان در رده دوم كشورهای غمگین جهان قرار گرفته است. رضا دانشمند جامعهشناس و روانپزشك معتقد است كه جوانان و نوجوانان انرژی و پتانسیل بسیاری برای شاد بودن و ایجاد نشاط در جامعه دارند اما عواملی نیاز است كه این پتانسیل از نیروی بالقوه به نیروی بالفعل تبدیل شود. او توضیح میدهد: «شادی یا افسرده و غمگین بودن از اینرو مهم است كه در تمام شئونات زندگی اعم از زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی تاثیرات بسیار دارد. از این رو آمارهایی كه نشان میدهد ایرانیان غمگیناند بسیار حایز توجه و نگرانكننده است.» دانشمند اینطور ادامه داد: «زمانی كه فردی غمگین است به مراتب تحمل او در مقابل فشارها كاهش مییابد. فردی كه تحمل فشار را ندارد هم خود در مقابل جامعه میتواند آسیبپذیر باشد و به جامعه آسیب وارد خواهد كرد. چرا كه خوی پرخاشجویی بیصبری و نزاع در او زندهتر و قویتر میشود.» او با تاكید بر اینكه باید بر روی دلایل افسردگی و غمگین بودن ایرانیان بررسیها و موشكافیهای عمیق صورت بگیرد گفت:«به نظر میآید كه بخشی از این امر به مشكلات اقتصادی و اجتماعی باز میگردد. عواملی كه میتواند موجب شادی شود فراهم بودن امكانات معیشتی و اقتصادی برای فرد است.» دانشمند افزود: «فردی كه شاغل است، از شغل خود راضی است و درآمدی به اندازه مكفی برای خود و خانوادهاش دارد به مراتب از فردی كه فاقد این عوامل است شادتر و راضیتر و پرانرژیتر است. از سوی دیگر جامعهای كه درصد بیشتری از این افراد را در خود جای میدهد جامعهای شادتر خواهد بود.» این جامعهشناس اینطور ادامه داد: «همچنین مسایل مالی مانند نوعدوستی، اعتماد و همبستگی اجتماعی در شاد بودن جامعه تاثیر دارد. متاسفانه در كشور ما این خصلتها كاهش یافته است.»
بیكاری، فقر و درآمد اندك
آنطور كه از سخنان این جامعهشناس بر میآید بیكاری، فقر و درآمد اندك و عدم موفقیت برای یافتن كاری مطابق با روحیه و سلایق فرد از دلایل اصلی افسردگی جوانان و نوجوانان كشور است. او توضیح میدهد: «درصد بسیاری از جوانان ما كه باید معادن شادی و نشاط باشند بیكارند، درآمد مناسبی ندارند، توان تشكیل خانواده را پیدا نمیكنند و با مشكلات اقتصادی دیگری روبهرو هستند. همچنین امكانات تفریحی خاصی كه در آنجا انرژی و نشاط خود را تخلیه كنند ندارند و اگر هم این امكانات وجود داشته باشد نیازمند صرف منابع مالیاست كه این جوانان از آن بیبهرهاند. به همین دلایل با این وضعیت نمیتوان انتظار داشتن یك جامعه شاد و با نشاط را داشت.»
فرصت كمیبرای شادی داریم
یك جامعهشناس دیگر هم معتقد است كه ایرانیان فرصت كمی برای شادی دارند و از همینرو با افسردگی دست و پنجه نرم میكنند. زهرا پورشفیع با اشاره به اینکه معیارها و میزان دقت رتبهبندی کشورهای غمگین دنیا از لحاظ علمیمشخص نیست اینطور گفت: «در این گزارش گالوب، آمار کشورهایی مانند عراق، لبنان، سوریه و مصر جزء کشورهای غمگین جهان نام برده شدهاند که به دلیل شرایط ویژه پرتنش و وجود جنگ در این کشورها، این آمار قابل توجیه است، اما با توجه به اینکه ایران با هیچ جنگی روبرو نیست و از شرایط امنی برخوردار است، میزان بالای غمگینی میتواند علل دیگری داشته باشد که نیازمند ارزیابی بیشتر است.» وی با تاکید بر اینکه باید سیاستهایی در کشور در خصوص کاهش افسردگی اعمال شود، توضیح داد: «وجود افسردگی و بیماریهای روانی در کشور نباید کتمان شود، به علت اینکه کتمان این بیماریها به حل مشکلات کمکی نمیکند. فرد مبتلا به افسردگی یا سایر بیماریهای روانپزشکی مانند فرد مبتلا به هر بیماری طبی دیگر، باید برای درمان به روانپزشک مراجعه کند. مسئولین نقش موثری را درخصوص آگاهی مردم از این موضوع ایفا میکنند.»
۱۵ درصد افراد جامعه مبتلا به افسردگی هستند
پورشفیع یادآور شد: «در کشور ما آنچه که به عنوان بیماری و اختلال افسردگی شناخته میشود، تنها ۱۵ درصد افراد را دربر میگیرد که این آمار تفاوت چندانی با سایر کشورهای دنیا ندارد، هرچند ممکن است دلایل شیوع افسردگی در ایران با سایر کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه متفاوت باشد، لذا ضرورت دارد شرایط موجود کشور و دلایل عمده بروز افسردگی جهت ارایه راهکارهای درمانی بررسی شود.» وی با اشاره به اینکه فرد افسرده از هیچ چیز در زندگی احساس لذت نمیکند، خاطرنشان کرد: «ایجاد روابط اجتماعی گسترده و تقویت همبستگی میتواند تاثیر مهمیدر افزایش شادی در کشور و کاهش غمگینی و افسردگی داشته باشد.» او یادآور شد: «افراد در موقعیتهایی که به ضرورت یا به تصادف در کنار یکدیگر قرار میگیرند، به عنوان مثال در هنگام موفقیتهای ملی و ورزشی، از احساسات بهتری برخوردار هستند.» این روانپزشک اینطور ادامه داد: «افراد باید وقت بیشتری را در کنار یکدیگر صرف کنند تا شادیهای دستهجمعی در آنها نهادینه شود و باید موقعیتهای مناسب ابراز شادمانی برای آنها فراهم شود.» وی خاطرنشان کرد: «بعضی از رفتارهای شادیآور در جامعه دارای هیچگونه آثار مضری نیست و وجود آنها برای سلامت جامعه مفید است، بنابراین این رفتارها باید در جامعه تقویت شوند و این گونه گردهماییها نه تنها نباید منع شوند بلکه باید تقویت نیز شوند.»
مردم فرصت کمیبرای شادی دارند
پورشفیع با بیان اینکه مردم از فرصت کمی برای ابراز شادی در کشور برخوردار هستند، اظهار کرد: مردم ایران حتی برای یک بازی خوب تیم ملی فوتبال که منجر به باخت هم شده است در کشور به شادیهای دسته جمعی میپردازند که این رفتار نشانه کم بودن فرصت ابراز شادی دسته جمعی در کشور است. یکی از فواید ابراز شادیهای دسته جمعی، انتقال احساسات شادی آور به دیگران است. وی با اشاره به اینکه زنان بیشتر از مردان مبتلا به افسردگی میشوند، گفت: اختلال افسردگی بیشتر در دهه چهارم عمر شروع میشود، هرچند امکان شیوع آن در تمام سنین، حتی در جوانان ۲۰ تا ۳۰ سال نیز وجود دارد. این روانپزشک اظهار کرد: وجود احساس غم در افراد یک امر طبیعی است اما افزایش این احساسات همراه با تنشها و عوامل استرس آور میتواند تبدیل به افسردگی شود، به شکلی که فرد افسرده روزها و هفتهها دارای یک احساس غمگینی مستمر و ناخوشایند است که این احساس موجب اختلال در روابط اجتماعی و تحصیلی میشود. این روان درمانگر با اشاره به اینکه ایجاد شادیهای دسته جمعی به طور متناوب در جامعه الزامیاست، خاطرنشان کرد: ایجاد فضاهای گروهی نشاطآور در قالب باشگاه یا گردهمایی در کشور از نکات مهم است و مردم نباید منتظر یک موقعیت و یک مسابقه فوتبال برای ابراز شادی باشند. این كارشناس اجتماعی با اشاره به اینکه اضطراب میتواند منجر به غمگین بودن شود گفت: اضطراب افرادی که مبتلا به افسردگی هستند باید کنترل شود. همچنین افسردگی میتواند منجر به عدم تمرکز و مسئولیت پذیری در زندگی شود، بنابراین ممکن است فرد افسرده کنترل و تمایل خود را برای ادامه زندگی از دست بدهد که این مسئله ممکن است منجر به خودکشی شود. این روانشناس بالینی در خصوص علل ایجاد افسردگی خاطرنشان کرد: اضطراب، کاهش اعتماد به نفس، کمبود همبستگی بین اعضای خانواده و کاهش روابط اجتماعی از علل شایع ابتلا به افسردگی است. دور شدن اعضای خانواده و کاهش زمانی که افراد خانواده برای یکدیگر صرف میکنند، از علل اصلی افزایش افسردگی جوامع امروزی است. پورشفیع کمبود اماکن عمومی و شادیآور را علل اصلی ایجاد افسردگی جوانان دانست و گفت: باید اقدامات آموزشی جهت افزایش آگاهی خانوادهها در خصوص عوامل ایجاد مشکلات روانی انجام شود تا از مشکلاتی مانند افسردگی و دور شدن اعضای خانوادهها از یکدیگر جلوگیری شود. رسانهها نقش موثری را درخصوص افزایش آگاهی مردم ایفا میکنند. وی با اشاره به اینکه افسردگی موجب عدم لذت فرد از زندگی میشود، اظهار کرد: افراد زمانی که مبتلا به افسردگی میشوند، گاهی دچار یک عذاب روحی بی پایان میشوند. همچنین افسردگی موجب تاثیر در رفتار اجتماعی افراد نیز میشود. او با اشاره به اینکه در جوامع امروزی جوانان بیشتر از دیگران در معرض خطر بیماری افسردگی هستند، تصریح کرد: جوانان به علت شکستهای عاطفی و عدم توانایی رسیدن به خواستههای خود بیش از سنین دیگر مبتلا به افسردگی میشوند. این روانشناس بالینی اظهار کرد: زمانی که فرد دچار ناکامی میشود، نسبت به تغییرات زندگی واکنش شدیدتری نشان میدهد.
همچنین افسردگی ممکن است موجب کاهش وعدههای غذایی روزانه افراد شود، بنابراین فرد افسرده به سمت بدبینی، انتقاد، عدم اعتماد به نفس و کاهش احساسات و قدرت تخیل هدایت میشود. او با اشاره به اینکه ایجاد هدفمندی و رضایت از زندگی موجب کاهش افسردگی میشود، تصریح کرد: افرادی که مبتلا به افسردگی هستند باید از انجام کارهایی که موجب کاهش انرژی و ایجاد استرس میشود، پرهیز کنند. همچنین فرد افسرده باید کمتر خود را مورد قضاوت دیگران یا خودش قرار دهد. او افزود: «برای به وجود آوردن شادی ابر و باد و مه و خورشید و فلك در كار هستند. در نگاهی تاریخی میتوان گفت جامعه ما، جامعه غمباری است و این ویژگی در میان مردم نهادینه شده است حتی در میان مردم ضربالمثلی رایج است كه «خنده زیاد گریه میآورد». حتی در كشور ما هستند ثروتمندانی كه شاد نیستند این حاكی از آن است كه همانطور كه گفته شد عوامل موثری در شادی موثر است. به محصولات فرهنگی نگاه كنید سرشار از ناامیدی است. چرا باید دو، تا چهارمیلیون نفر در تعطیلات برای حضور در برنامههای موسیقی به خارج از كشور مراجعه كنند؟»
انجام ورزش موجب بهبود افسردگی میشود
وی با تاکید بر اینکه کنترل افکار نقش موثری در درمان این بیماری دارد، اظهار کرد: فرد افسرده باید برنامه منظمی درخصوص فعالیتهای روزانه خود داشته باشد. ورزش موجب کاهش تنشهای ماهیچهای، کنترل خشم و ذخیره اکسیژن در مغز افراد میشود. این روانشناس بالینی با تاکید بر اینکه انجام کارهای دسته جمعی و گروهی موجب افزایش احساس کارآمدی و کاهش افسردگی میشود، خاطرنشان کرد: انجام امور لذتبخش موجب افزایش لحظههای شادیآور و کاهش افسردگی میشود. فرد افسرده میتواند با گفتوگو با دیگران و بازگو کردن اشتباهات خود نقش موثری را در کاهش مشغله ذهنیش ایفا کند.