تحریریه زندگی آنلاین : دکتر مصطفی قانعی متولد مهرماه ۱۳۴۱ در روستای «مزرعه شور» از توابع استان اصفهان است؛ وی تحصیلات ابتدایی خود را در همین روستا و مراحل راهنمایی و دبیرستان را در اصفهان گذراند.
سال 1361 در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پذیرفته شد. تخصص داخلی را نیز در همین دانشگاه گذراند و به مدت دو سال در رشته هماتولوژی انکولوژی ادامه تحصیل داد ولی به دلایلی مسیر تحصیلی خود را در دانشگاه علوم پزشکی تهران در رشته فوق تخصصی ریه ادامه داد و درنهایت سال1376 در همین دانشگاه موفق به اخذ مدرک فوق تخصص ریه شد
وی پزشک و محقق ایرانی، دارای برد تخصصی بیماریهای داخلی از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و فوق تخصص ریه از دانشگاه علوم پزشکی تهران، اکنون دبیر ستاد توسعه زیست فناوری است؛ دکتر قانعی جزو فهرست یکدرصد دانشمندان برتر جهان است. ایشان همکار در پروژههای پادتن اختصاصی ضد کرونا بوده است و عهدهداری ریاست کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا و سرپرستی انستیتو پاستور ایران را نیز در سوابق حرفهای خود ثبت کرده است.
ایشان استاد دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله و علوم پزشکی تهران، معاون پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله است و زمینه شاخص تحقیقات ایشان پیرامون گاز خردل و دانش زیست فناوری بوده است.
دکتر قانعی مشاور برنامهریزی و دبیر شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت، همچنین معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، رئیس شبکه ملی تحقیقات بیماریهای تنفسی و عضو هیئتمدیره انجمن ریه ایران نیز بوده است.
یکی از دلایل مهم شهرت ایشان نوآوری در درمان مصدومان شیمیایی است و جایزه رتبه دوم محققین علوم بالینی و سلامت جشنواره رازی را نیز کسب کرده است.
بیشتربخوانید:
در 30 دقیقه بدون دارو فشار خون را کاهش دهید
مهمترین سوابق علمی و اجرایی وی عبارت است از عضویت پیوسته (مادامالعمر) فرهنگستان علوم پزشکی از سال ۱۳۹۱
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی: ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲
رئیس کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا: ۱۳۹۸و۱۳۹۹
رئیس انستیتو پاستور ایران: ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ (با یک وقفهٔ کوتاه در سال ۱۳۹۲)
دبیر ستاد توسعه زیست فناوری معاونت ریاست جمهوری؛ ۱۳۹۲ تاکنون
دبیر شورای آموزش پزشکی و تخصصی وزارت بهداشت: از ۱۳۹۹ تاکنون
کتاب « نوآوری در درمان مصدومیم شیمیایی» به عنوان یک مرجع مهم علمی و ارزشمند در این زمینه، نوشته ایشان است.
دکتر مصطفی قانعی به دلیل تجربه در درمان مصدومیم شیمیایی در سال ۱۳۹۱ توسط دبیر کل سازمان منع سلاحهای شیمیایی به عضویت این سازمان درآمد. وی در خصوص نقش تجارب پژوهشی خود در چگونگی تغییر رویکرد و درمان مصدومیم شیمیایی گفته بود: مشکل اصلی در درمان، رویکرد تشخیصی اشتباه بوده است چراکه در ابتدا به خاطر فیبروز یا جمع شدن ریه از داروهای کورتونی با دوز بالا استفاده میشد اما پس از چندین سال مطالعه اثبات شد که تشخیص فیبروز ریه غلط بوده است، بلکه عارضه برونشیولیت تشخیص درست خواهد بود. چند سال صرف تحقیقات علت بروز برونشیولیت شد که درنهایت نقش اکسیدانها به اثبات رسیده است.
درمان با آنتیاکسیدانها اکنون محور درمان مصدومان شیمیایی است. همچنین از دیگر نتایج تحقیقات حذف آنتیبیوتیکها از درمان روتین و اضافه شدن داروهای کاهنده بازگشت اسید معده است.
با این مقدمه به سراغ این بزرگمرد عرصه علم، پژوهش و درمان رفتیم؛ انسانی متواضع، وارسته و کمنظیر که بهواقع لایق نشان افتخار ملی و بینالمللی است. هرچه در مورد شخصیت ایشان بگوییم شاید بیانگر ابعاد و زوایای دقیق ویژگیهای منحصربهفرد این انسان بزرگ نباشد. ضمن آرزوی توفیق برای این تلاشگر عرصه علم و فناوری، دعوت میکنیم تا در آستانه سالگرد آغاز جنگ تحمیلی خواننده این گفتگوی اختصاصی و صمیمی با سردار جبهههای نبرد در عرصه علم و دانش باشید.
بیشتربخوانید:
همه چیز درباره قرص آتورواستاتین Atorvastatin ؛ از نحوه مصرف تا عوارض
جناب آقای دکتر لطفاً برای شروع این گفتگو بفرمایید چطور شد که به دانش پزشکی گرایش پیدا کردید؟
مهمترین مشوق من پدرم بود چون مرحوم پدرم به دلایلی، رشته پزشکی را نیمهتمام گذاشته بود و خیلی دوست داشت که من این مسیر را ادامه دهم و پزشک شوم. لطف خداوند و استعدادی که به من داده بود باعث شد تا همیشه در تمام مراحل تحصیل شاگرد ممتاز باشم. آن زمان که این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم میتوان گفت که وضعیت پزشکی کشور بهنوعی در دست پزشکان هندی، پاکستانی، فیلیپینی و... بود. احساس تکلیف میکردم که حتماً در این مسیر باید ورود کرد؛ از آنجایی همزمان در جنگ تحمیلی بودیم و نیاز به پزشک برای کمک به جنگ و جبهه بسیار زیاد بود، باعث شد تا به رشته طب گرایش عمیقی پیدا کنم. آن دوران احساس نیاز به پزشکان از روستایی که زندگی میکردم تا شهرهای مختلف کشور به چشم میخورد.
پدر و مادرم به رحمت خدا رفتند؛ ما نه برادر و خواهر هستیم. پدرم به کشاورزی مشغول بود و یک پمپبنزین کوچک هم داشت که از این طریق گردش زندگی را برقرار میکرد. برادرهای من هیچکدام پزشک نیستند و مهندس هستند. یکی از برادرهای من در فولاد مبارکه اصفهان شاغل بود که بازنشسته شد. یکی دیگر در رشته برق و قدرت تحصیلکرده و در نیروگاه شهید منتظری است. یکی دیگر در شرکت دیگری مشغول است. خواهرهای من خانهدار هستند و یکی از آنان معلم است.
تلاشهای علمی و پژوهشی خود را از چه زمان و چطور آغاز کردید؟
من فعالیت علمی را در دوران جنگ زمانی که وارد رشته پزشکی شدم، همزمان که با موضوع مصدومین شیمیایی در جنگ از نزدیک مواجه بودیم آغاز کردم؛ آن دوران تلاش کردیم که متوجه شویم موضوع و ماهیت این آسیبهای شیمیایی چیست و چه کمک درمانی مؤثری میتوان انجام داد. ابتدا در زمینه خون فعالیت میکردم و بعد که وارد رشته فوق تخصص ریه شدم بهطور متمرکز روی ضایعات ریوی مصدومیم شیمیایی فعالیت کردم و تا به امروز ادامه دارد. زمانی که فارغالتحصیل میشدم نیروی هیئتعلمی در دانشگاهها کم بود و دانشگاه علوم پزشکی هم تمایل به جذب داشت. نیرو کم بود و من در همان دوران پزشکی عمومی مربی شدم ولی بعدازاینکه تخصص داخلی گرفتم استادیار دانشگاه شدم. من تا زمانی که دانشگاه اصفهان بودم روی خون کار میکردم ولی وقتیکه به دانشگاه علوم پزشکی تهران آمدم روی ریه کار میکردم.
فعالیت علمی را هم در سطح کشور داشتم و هم در سطوح بینالمللی؛ چون باید یک موضوع و مسئله مهم را حل میکردم و آن مسئله مهم درمان مصدومان شیمیایی بود به همین خاطر از هر امکان در داخل و خارج از کشور برای برقراری ارتباطات علمی استفاده کردم. نتیجه تلاشهای علمی و حاصل آن همه پیگیریها برای تشخیص و درمان جانبازان و مصدومان درنهایت به شکل یک کتاب علمی در داخل و خارج از کشور منتشرشده است. هنوز این روند ادامه دارد و همین عامل موجب شد که به عنوان یکی از افراد برای گروه علمی مشورتی سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی منتخب شوم. الآن حدود سه سال است که عضو گروه علمی مشورتی سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی هستم. فعالیت در امور علمی باعث شد تا بجای اینکه من به عنوان یک نفر پزشک برای رفع مشکل یک بیمار مراجعهکننده در مطب فعالیت کنم، تلاش کنم تا ببینم چطور میتوانم مشکل پنجاه هزار مصدوم و جانباز شیمیایی را برطرف کنم؛ این یک نوع پزشکی خاص است که به واسطه آن یک پزشک از قالب مطب خارجشده و در سطح کلان به رفع مشکلات بیماران میپردازد که تجربه بسیار خوبی برای فعالیتهای علمی است.
دورانی که در زمینه هماتولوژی(خون) فعالیت میکردم، طرح بزرگ پیشگیری از بیماری تالاسمی را بهطور کشوری اجرا کردم. آن زمان احساس کردم که با پیوند مغز استخوان برای این بیماران وقت و زمان زیادی صرف خواهد شد و بهتر است در زمینه پیشگیری اقدام قاطع و سریع انجام داد که همین تصمیم موجب کشوری شدن طرح پیشگیری از ابتلا به بیماری تالاسمی گردید که نتایج خوبی نیز در برداشت. سازمان بهداشت جهانی از این ایده استقبال کرد و درنهایت طرح مذکور مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی نیز قرار گرفت. نوع تفکر من بهگونهای است که تمایل دارم مشکل را یکجا حل کنم.
بیشتربخوانید:
آشنایی با قرص سیتالوپرام ؛ از موارد مصرف تا عوارض
مهمترین دستیافت علمی و درمانی شما در زمینه گاز خردل و درمان مصدومان و جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران چه بود که مورد استقبال مجامع علمی و جهانی نیز قرار گرفت؟
وقتیکه حمله شیمیایی شروع شد، آقای دکتر خاتمی رئیس وقت دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، من و آقای دکتر فروتن را مأمور کردند تا در کتب و مراجع علمی خارج از کشور به دنبال علاجی برای این نوع مصدومیت بگردیم چون در کتابهای پزشکی حتی یک جمله هم در خصوص درمان مصدومیت شیمیایی نوشتهنشده بود؛ حتی در کتابهای مربوط به مسمومیتها نیز چیزی در این خصوص پیدا نمیشد!
در همان مراحل حاد پروتکل درمانی اولیه در کشور ارائه شد و بدین ترتیب جمعی از این مصدومان و مجروحان جنگ تحمیلی زنده ماندند. این عزیزان دچار ضایعات ریه شده بودند ولی از نظر پوستی و چشم نیز مشکلاتی داشتند. هیچ سند علمی در آن زمان وجود نداشت تا به ما برای درمان کمکی بکند. وقتی به منابع علمی رسیدیم در تشخیصها نوشته بود که ریه این مصدومان چروکیده و جمع میشود درنتیجه فوت میکنند. یک دهه طول کشید تا بعد از بررسیهای فراوان به نتیجهای برخلاف این موضوع رسیدیم! ما اثبات کردیم که نهتنها این تشخیص اشتباه بود بلکه در اصل تشخیص چیز دیگری است که در صورت اقدام درمانی بهموقع میتوان آن را تا حدودی و بهنوعی کنترل کرد. ولی این مطلب را متخصصین نمیپذیرفتند و زیر بار این موضوع نمیرفتند. به فرانسه رفتم، دانشمندان جهان ازجمله پزشکان آمریکایی را برای بررسی علمی و اعلام نظر خود دعوت کردم تا آنان نیز تشخیص جدید و بررسیهای علمی و اختصاصی ما را بپذیرند و تأیید کنند؛ همین تلاشها در سطح بینالمللی یک دهه طول کشید. در پزشکی ابتدا تشخیص مهم است و سپس درمان؛ تشخیص را بنام «برونشیولیت» یعنی درگیری مجاری هوایی ریز و کوچک اثبات کردیم و سپس به درمان رسیدیم. هم انگلیسیها و هم آمریکاییها معتقد بودند که باید برای درمان این مصدومان شیمیایی کورتون با دوز بالا تجویز کرد ولی ما به خلاف این نظر رسیدیم. کتاب یک چیز نوشته بود و ما به نتایج برخلاف آن رسیده بودیم. همین مسیر تشخیص تا درمان صحیح، نزدیک به دو دهه به طول انجامید که درنهایت تمام دستیافت های جدید ما به مقالات علمی تبدیل و درنهایت منتشر شد. الآن مرجع علمی و قابل استناد ایران است. خیلی از شبهاتی که وجود داشت برطرف شد و بسیاری از ابهامات ازجمله اینکه میگفتند این مصدومان شیمیایی نابارور میشوند یا فرزندان معلول و ناقصالخلقه خواهند داشت را به اثبات رساندیم که اینطور نیست. همین ابهامات در بین مجامع علمی مطرح بود ولی ما با اسناد علمی و فیلمهای مستند نشان دادیم که اینطور نیست .
الآن حدود هفتصد تا هشتصد مصدوم شیمیایی جنگ داریم که به لطف خدا زنده و تحت همین درمانهای اختصاصی ما هستند. این دستاورد علمی و درمانی را باید با آن دوران که جانبازان شیمیایی متعدد اوایل جنگ به شهادت میرسیدند یا اینکه مجبور بودند برای درمان به خارج از کشور(آلمان) دائم اعزام شوند مقایسه کرد. این کشورها هم منافع ناشی از فروش سلاحهای شیمیایی را کسب کردند و هم درآمدهای ناشی از درمان مصدومان شیمیایی را عاید خود کردند. ولی خوشبختانه امروز همه چیز کنترل شد و خوشحالیم که این دستاورد علمی و درمانی برای کشور بود و به نام ایران ثبتشده است. درواقع مرجعیت علمی در این زمینه کشور ما است.
طبق آمار مصدوم و جانباز شیمیایی زیاد است؟
بر اساس آمار حدود پنجاه هزار نفر مصدوم و بیمار ثبتشده تحت بررسی و پیگیری وجود دارد.
آیا پیوند ریه برای درمان نهایی این عزیزان جایگاهی دارد؟
چندین سال پیش شاید یکی دو مورد پیوند انجام شد ولی نتیجه نداد. بدون پیوند ریه الآن حدود سه دهه است که این افراد به زندگی خود ادامه میدهند. عمر پیوند ریه حدود پنج سال است. بنابراین ترجیح میدهیم سایه این عزیزان بر سر خانواده خود باشد اگرچه باکمی تنگی نفس زندگی کنند.
بیشتربخوانید:
قرص زینک با بدن چه میکند؟
تولید و تأمین داروی این عزیزان در داخل کشور برقرار است؟
بله . به تدریج در حال انجام است. اما همیشه به مجامع جهانی در این خصوص اذعان کردیم که ضمن اینکه اقدام جدی و پیشگیری برای استفاده از سلاحهای شیمیایی نکردید، حمایتی نیز در زمینه تأمین داروی این مصدومان نداشتید!! آمریکا به بهانه کشف سلاحهای شیمیایی به عراق حمله کرد، چیزی هم پیدا نکرد! ولی وقتی ما با مستندات کافی ثابت کردیم که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از سلاح شیمیایی به شکلی آشکار استفادهشده است، متأسفانه هیچ همراهی و حمایتی از مصدومان شیمیایی و ایران نکردند و از همه مهمتر برای تأمین داروی این مصدومان هم هیچ کاری نکردند! بیمار تنفسی دارو نداشته باشد امکان خواب و آسایش ندارد. تحریمهای دارویی روی این مصدومان اثر گذاشت و بر مظلومیت این عزیزان جانباز افزود. ولی طی این مدت تولیدکنندگان و فنآوران داخلی سعی کردند با تمام مشکلات و تحریمها تا حدی اقدام به تولید دارو کنند.
اگرچه دنیا مجاز به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی نیست ولی متأسفانه به صورت جسته گریخته شاهد سوءاستفاده از برخی سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی در برخی جنگها هستیم. نظر شما چیست؟
ساخت این سلاحها پیچیدگی خاصی ندارد. در قضیه جنگ سوریه که به گفته رئیسجمهور آمریکا خودشان خالق این جنگ بودند، خودشان هم ابزار در اختیار جنگجویان قراردادند. من چند سال پیش برای بررسی استفاده داعش از گاز خردل به کرکوک رفتم و شاهد این سوءاستفاده بودم. چاره اصلی این نیست که پزشکان آماده باشند. چاره اصلی ردیابی افراد شرور است و اینکه از این گروهها و دستهها حمایت نشود و اجازه ندهند که گروههای تروریستی شکل بگیرند. بر اساس آمار حدود نودوهفت درصد سلاحهای شیمیایی دنیا منهدم شده ولی سه درصد باقیمانده در اختیار آمریکا و اسرائیل است. بدین ترتیب به جز آمریکا و اسرائیل کسی سلاح شیمیایی ندارد که به تروریستها بدهد. پس باید بنیاد تروریسم نابود شود و خود آمریکا و اسرائیل بهواقع تسلیحات شیمیایی خود را کنار بگذارند در این صورت دنیا امن خواهد شد.
با وجود پیگیریها و تلاشها قرار بود ایران از کشورهایی که دوران جنگ تحمیلی سلاح شیمیایی یا امکانات آن را در اختیار قرار داده و همچنین عراق که از این تسلیحات استفاده کرده است، غرامتی دریافت کند. نتیجه چطور شد؟
متأسفانه خیر غرامتی دریافت نشد و این ضعف از ایران بود و باید خیلی جدیتر از نظر حقوقی پیگیری میکردند تا حق خود را دریافت کند. زمانی که کردهای عراق از فروشنده سلاحهای شیمیایی به عراق شکایت کردند، دادستان دادگاه لاهه از من به عنوان شاهد و مطلع دعوت کرد. خیلی جالب بود که دادستان معتقد بود اگر ایران با این پرونده مفتوح، حدود صدهزار دلار هزینه میکرد میتوانست متعاقب همین پرونده غرامت بگیرد. ولی در این زمینه خیلی قوی برخورد نشد!! اگرچه مدارک و مستندات توسط ما ارائه میشد ولی در اصل باید از جنبه حقوقی پیگیری جدی صورت میگرفت. اسناد بسیار قوی وجود دارد ولی تیم کارکشتهای که پای کار باشد نداشتیم و احساس نمیکنیم که الآن ارادهای قوی باشد که کار را جدی پیش ببرد. من عزم جدی در این خصوص ندیدم.
بیشتربخوانید:
آشنایی با قرص سیتالوپرام ؛ از موارد مصرف تا عوارض
جناب دکتر اگر موافق باشید با یک سؤال از بحث جانبازان شیمیایی و جنگ تحمیلی خارج بشویم و به موضوع فعالیتهای کنونی شما بپردازیم. شما فیلم سینمایی» درخت گردو» که از ماجرای بمباران شیمیایی سردشت حکایت میکند را دیدید؟
بله. من مشاور علمی فیلم سینمایی «درخت گردو» بودم.