گاهی این انحراف سبب تمرکز بیشتری روی بافت گشته گاهی نیز باعث ایجاد آرتیفکت (پارازیت) میگردد. 4-Attenuation (تضعیف موج): با نفوذ امواج صوتی در بدن قدرت سیگنال به طور پیشروندها به دلیل جذب انرژی و تبدیل به گرما و پدیده انعکاس و شکست، کاهش مییابد.
ترانس دیوسرها و تولید امواج اولتراسوند
استفاده از امواج اولتراسوند پس از کشف کریستالهای piezoelectric برای تولید و دریافت امواج صوتی عملی گردید. کوارتز از مواردی است که با عبور جریان الکتریکی منقبظ و منبسط میگردد و سپس ایجاد صوت میکند.
در پروب یا ترانس دیوسر، امواج تولید شده فرستاده میشود و سپس دریافت و به ترانسمیتر منتقل میگردد. در آنجا با سیستم کامپیوتری تصویر شی مورد نظر در صفحه ظاهر میگردد.
کانونهایی که برای اکوکاردیو گرافی روتین مورد استفاده قرار میگیرد:
پارا استرنال چهار حفره ای (Four chamber) سوپر استرنال ساب زایفوئید
روشهای تصویر برداری با اکو کاردیوگراف: m.mode (خطی)، 2D، Dapler
هریک از این روشها را میتوان با تکنیک رنگی مورد بررسی قرار داد.
1-روش m. Mode(خطی)
امواج صوتی خارج شده از ترانسدیوسر در این روش بین1000 تا 2000 موج در ثانیه میباشد.
سرعت حرکت در روش خطی روی مانیتور یا کاغذ بین Mms/100-50 میباشد. در این روش گرفتن تصویر همزمان با 2d به گرفتن تصویر بهتر برای m. Mode مفید است. امواج پس از عبور از دیواره قفسه سینه، تصاویر احشاء متحرک و غیرمتحرک را به ترانسدیوسر باز میگرداند.
این تصاویر به صورت خطی رسم میگردد. این روش که هنوز کاربرد بسیاری دارد اهدافی مانند : اندازهگیری ضخامت دیواره، اندازه گیری حفره بطنها، ضخامت سپتوم محاسبه کسر تخلیه (EF) و...، مد نظر میباشد.
2- روش 2D ( دو بعدی )
زمان لازم برای ارزیابی تمام داده ها در مقطع تصویری یا frame بستگی به تعدادscan line دارد. در این روش امواج صوتی حدود 5000-2000 موج در ثانیه است. خصوصیات ذاتی تکنیک 2d در مجسم نمودن شکل فضایی ساختمانها باعث سهولت بیشتری در تعیین آناتومی قلب میشود.
در روش دوبعدی (2D) میتوان به اهدافی چون: محاسبه EF، حرکت دیوارهها، وجود هیپرتروفی، حرکت دریچهها، تشخیص نارسائی و تنگی دریچهها با کمک سایر روشها، افزایش مایع در پریکارد، تامپوناد، وجود سوراخ ASD,VSD و پارگی ... پی برد.
3- روش داپلر
Dopplerاساس اکوی داپلر بر مبنای تغیر در فرکانس سیگنالهای برگشتی از یک نقطه ریز متحرک (گلبولهای قرمز) میباشد. در صورتی که آن نقطه متحرک به سمت ترانسدیوسر حرکت کند، امواج با فرکانس بالاتر و در صورتی که از آن دور شود با فرکانس پائینتر ایجاد میشوند.
تفاوت در فرکانس انتشاری (فرستاده شده) و سیگنال برگشتی را، شیفت داپلری میگویند. در روش داپلری سرعت عبور خون از دریچهها، برگشت خون، حرکت خون در عروق، محل تنگی در عروق، وجود آنوریسم و... تشخیص داده میشود.
این روش نیز در کنار سایر روشها به تشخیص نهایی کمک میکند. 4- تکنیک رنگی: با این تکنیک میتوان برتشخیص در سایر روشها با دقت بیشتری نگاه کرد. از دو رنگ آبی و قرمز و یا ترکیبی تشکیل شده است.جریان خونی که به ترانس دیوسر نزدیک میشود، قرمز و دورشدن از ترانس دیوسر، باعث ایجاد رنگ آبی میشود.
برای خواندن بخش اول- آشنایی با اکوکاردیوگرافی- اینجا كلیك كنید.