یادمان باشد که خیلی از افقها را نمیتوان دید اما زمینه ساز افقهایی هستند که ميتوان به بهترین نحو آنها را حس كرد. یکی از این افقها ژنتیک است. افقی که شاید انسان امروز آن را لمس نکند اما خواه نا خواه با آن درگیر است .ژنتیک همان علمی است که زمانیکه از پروفسور ژاندوک در مورد اهمیت آن سوال شد پاسخ داد براستی ميتوانم بگویم که اگر ژنتیک نبود اتفاقی که در نسل آینده هر کشور رخ میداد به مراتب زیانبارتر از چندین بمب اتمی هیروشیما بود. یادمان باشد که ژنتیک تنها محدود به حوزه انسانی نیست. عملکرد بالای بسیاری از ارقام گیاهان، مقاومت گیاهان به تنشهای مختلف زیستی مانند تنش شوری و کم آبی، اصلاح کیفی گیاهان مانند کاهش دانه درون مرکبات و..... تنها بخشی از فعالیتهای اصلاحی ژنتیکی در حوزه کشاورزی است. امروزه ژنتیک به یک علم استراتژیک تبدیل شده است و تنها کشورهایی ميتوانند با اقتدار از تضمین کیفیت زندگی نسل آینده خود صحبت کنند که تسلط بر این علم دارند. در همين راستا مهمان استاد ژنتیک کشورمان پروفسور داريوش فرهود شدیم تا با او در زمینه ژنتیک صحبت کنیم. هرچند گردش روزگار برف سفیدی بر روی پدر علم ژنتیک ایران نشانده است اما از همان نگاه اول و برخورد اول استاد یاد این بیت افتادیم که "ز دانش دل پیر برنا بود". آنچه که در ادامه ميخوانید گفت و گويي گرم و صمیمی با پروفسور داريوش فرهود، بزرگمرد عرصه ژنتیک ایران است.
چه عوامل مهمی در شیوع بیماریهای ژنتیکی تأثیر دارند؟
بیماریهای ژنتیکی از پدر، مادر یا نسل قبلی به ارث میرسد. این نوع بیماریها مربوط به نقص ژن، کروموزوم و یا میتوکندری (موروثی فقط از طریق مادر) میباشند.به هر حال بیماریهای ژنتيكي از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. عوامل مختلفی در روند و توارث این بیماریها تاثیر ميگذارند كه یکی از مهمترین این عوامل ازدواج خویشاوندی است. در جمعیتهایی که بیماریهای ژنتیکی وجود دارد، ازدواج خویشاوندی ميتواند عامل تشدید کننده شیوع این بیماری باشد. به عبارتی دیگر، توارثی که به صورت نهفته باشد توسط ازدواج خویشاوندی میتواند به نسل بعد منتقل گردد. عامل مهم دیگر بسته بودن (از نظر جغرافيايي يا قومييا مذهبي...) جمعیت است. زمانی که بیماری در جمعیتی شايع ميشود اگر در یک جمعیت بستهای باشد، فراوانی یک صفت تشدید مییابد.
با توجه به اینکه حضرتعالی پدر علم ژنتیک ایران هستید، ظهور این علم چه تحولاتی در زندگی بشر گذاشته است و آینده علم ژنتیک را چگونه میبینید؟
میتوان تاریخچه هر علمی را از زمان ایجاد کره زمین دانست. علم ژنتیک نیز نمیتواند از این مسئله مستثنی باشد. به عبارتی زمان شروع منشا حیات را که حدود یک میلیارد سال پيش، تخمین ميزنند ميتوان به زمانی نسبت داد که اولین سلول زنده که تک سلولی بود، در کنار اسیدهای آمینه قرار گرفت و ساعت بیولوژیک شروع به کار کرد. در واقع از همان زمان علم ژنتیک بر جهان هستی سایه گسترده، زيرا اگر در آن تک سلولی عامل وراثتی برای تقسیم سلولی و تداوم نسل وجود نداشت همانا اکنون اثری از آن تک سلولی وجود نداشت! پس، از همان یک میلیارد سال پیش، ژنتیک بر زندگی و حیات کره زمین حاکم شده است.علم ژنتیک در کشورهای مختلف قدمت فراوانی دارد. در ایران، ادبیات کشور عزیزمان پر از تمثیل است. حكيم فردوسی سالها پیش چه زیبا سرود:
نشان از دو سو دارد این نیک پی
ز افراسیاب و زکاووس کِی
تفسیر علمی بیان فردوسی ميگوید که آدمی از پدربزرگ مادری و پدربزرگ پدری ميتوانسته این ژنها را بگیرد.
حضرت سعدی ميفرمايد:
عاقبت گرگزاده گرگ شود
گرچه با آدمی بزرگ شود
البته در جایی دیگر فرمود:"پسر نوح با بَدان بنشست - خاندان نبوتش گم شد". سعدی در این بیان صفات را ترکیبی از محیط وژن ميدانست. در قدیم اعتقاد بر این بود افراد با هر ویژگی صاحب فرزندانی با همان صفت ميشوند، برای مثال والدین لاغر، چاق یا باهوش به ترتیب صاحب فرزندان لاغر، چاق یا باهوش میشوند. در سال1880 میلادی با وجودی که در اروپا خیلی از افراد معتقد به انتقال صفات بودند، کشیشی مجارستانی اصلي به نام مندل، با نگاهی عميق و كنجكاو به محیط اطراف، توانست اولین گامهای قانونمند کردن علم ژنتیک را عالمانه بردارد.
مندل، وقایعی را دید که از طرف سایرین هم دیده ميشد اما او نخود فرنگیهایی را که دیگران "نگاه ميکنند" توانست "ببیند". یکی از مهمترین مشکلات مردم ایران بی دقتی است، در هیچ مسئله ای دقت کافی اعمال نمیکنیم و از پرسشهای چرایی و فلسفی گریزانيم. از هر دانشی لایه ای سطحی از آن بر فکر ما نقش ميبندد ولی هرگز عمقی نمییابد. مندل با شمارش ساده دانههایی که هم رنگ دانههای والدین کاشته شده نبودند توانست قانون اول خود را ثبت کند. کلیه علوم جهان بر محور دقت و کنجکاوی پیش ميروند «چرا» «چرا».
در بین کشورهای منطقه، ایران از نظر همه علوم از جمله ژنتيك جایگاه نسبتاً خوبی را كسب کرده است.
در کشور عزیزمان به اقتضای زمان، ژنتیک همراه با ديگر خدمات پزشكي، رشد کرده است و سرویس دهی از قبیل تستهای پیش از تولد، پیشرفت داشته است اما متاسفانه تحقیقات ژنتیکی به دلیل عدم کسب درآمد مطلوب، نتوانسته جایگاه حقیقی خود را پیدا کند. چنین فعالیتهای تحقیقاتی نیازمند هزینه، زمان، امنیت شغلی و مسایل دیگری ميباشد. در مقایسه با افرادی که سرمایهگذاری اقتصادی ميکنند با افرادی که گام در سرمایهگذاری فکری و اختراع ميگذارند باید اذعان داشت فردی که سرمایهگذاری اقتصادی میکند نیازمند امنیت شغلی و برنامههای دراز مدت است درحالی که دانشمندی که کارهای تحقیقاتی انجام ميدهد علاوه براين دو اصل، به دنبال عامل مهمتری به نام «حرمت و جايگاه اجتماعي» است.
هزینه آزمایش ژنتیک چقدر است ؟
هزینه آزمایشهای ژنتیک بسته به نوع آزمايش و بيماري مورد نظر از حدود 400 هزار تومان در آزمایشگاههای ایران تا 2 میلیون تومان متغیر است. آزمایشهایی که به تشخیص زنجیرهاي نیاز دارد در خارج از کشور تا مرز 30 میلیون تومان نیز میرسد.
ایران تاکنون به چه دستاوردهای ژنتیکی درزمینه کشف بیماریهاي ناشناختهای نائل شده وچه بیماریهای ژنتیکی از سوی شخص شمادر دوران خدمتتان به کشور، کشف شده است؟
تاکنون در حدود 20 هزار بیماری ژنتیکی گزارش و ثبت گردیده است که در بین آنها بیماریهای چشم،گوش، مو، دست، پا، مغز، قلب و انواع مختلف بیماریها دیده ميشوند. بنده دو مسئله را گزارش نمودم. مورد اول بیماری مربوط به جوش خوردگی مفصل دست است و نوزاد از بدو تولد با این بیماری متولد ميشود و قادر به حرکت مفصل آرنجهاي خود نیست، متاسفانه چنین نوزادانی تا پایان عمر به همین صورت ميمانند و کف پای این افراد پیچیده است و با پشت پا راه ميروند و البته انگشتها نیز وضعیت مساعدی ندارند.گزارش این بیماری برای اولین بار انجام شد و البته این بررسیها در شجرهنامه بزرگی صورت گرفت. در برخی گزارشات از این بیماری با عنوان "سندرم فرهود" نام ميبرند. مورد دوم شناسایی پروتئینی با نقش انتقال آهن در خون ميباشد. این پروتئین (ترانسفرين) دارای انواع مختلفی است که ما موفق به دستیابی به نوع جدیدي از آن كه آنرا «ترانسفرین ایران» نامگذاري كرديم، شدیم.
در هزارهای که پیشرفت ژنتیک به طور روزانه تمامی شئون زندگی بويژه پزشكي را تحت تأثیر خود قرار میدهد، چه کمبودهایی در زمینه ژنتیک پزشکی در کشور وجود دارد؟ آیا ما در کشور با کمبود نیروی متخصص یا مراکز ارائهدهنده خدمات ژنتیکی مواجه هستیم؟
مسئله کمبود نیروی انسانی نیست. متأسفانه کم کاری مزمن به صورت شایع فراگیر شده است. بنده به عنوان فردی علاقهمند و خدمتگزار به علم، تمام فرصت خود را وقف کارهای تحقیقاتی مينمایم و زندگاني تهی از تلویزیون و موبایل دارم. در صورتی که اغلب افراد برنامهای متضاد این دارند. مردم از یک پول ناچيز روی زمين نمیگذرند، به راحتی نظارهگر گذر عمر خود نشستهاند. زندگیها فقط تبدیل به یک زندگی غریضی شده است و بس. لذا کمبود نیروی انسانی نیست، تعداد کافی است ولی برخي افراد یا تحقیق نمیکنند و یا قدم در عرصه علم ميگذارند تا حداقل بتوانند به ثروت برسند. البته بدون ترديد در ژنتيك نيز مانند ديگر شاخههاي علوم دانشمندان برجستهايراني، چه درايران و چه در خارج فعاليت دارند.
میزان دقت و صحت آزمایشهای ژنتیکی در کشور به چه نسبتی است؟ آیا قابل مقایسه با کشورهای پیشرفته است؟
خوشبختانه نسبتاً میزان دقت و صحت کافی در آزمایشهای ژنتیکی در کشور وجود دارد. این آزمایشها تنها قائم به ذات اپراتور نیست و دستگاهها و روشها نيز نقش دارند. نمونههاي خون و DNA از دستگاهی با دقت بالا عبور ميکند و در آن دخالت انسان نسبتاً کم است، لذا از دقت کافی برخوردار هستند.
ژنتیک امروزه باچه علامت سوالهایی مواجه است وابهامات فعلی این علم کدامند؟
ابهامات بسیاری در اقیانوس بی کران علم وجود دارد. هر چه سرعت و شتاب پیشرفت علم بیشتر باشد ابهامات جدید نمایان ميگردد. در واقع با پیشرفت علم نه تنها دانش ما فزونی نمييابد بلکه نادانستههاي ما بیشتر نمايان ميشوند.
حضرتعالی معتقد هستید که به جای فرار مغزها، باید ازفرار ژنها سخن گفت و خطری که یک جامعه را تهدید ميکند، از دست دادن رفتن ژنهای هوشمند از جامعه است. در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
فرار مغزها یک مسئله طبیعی است. انسان از زمان پیدایش خود دائماً به دنبال فضای مساعد زندگی بوده است. همواره کشاورز به دنبال زمین بهتر و شکارچی به دنبال محیط شکار بهتر بوده است. غالباً فرد به دنبال کوچ به شهرهای نزدیک، شهرهای بزرگتر، مرکز استان و پایتخت بوده است و این روند همواره تکرار شده است. اگر در این روند، افراد با هوش و کم هوش را مقایسه نماییم، افراد باهوش به دنبال دستیابی به امکانات بهتر به محیطهای بزرگ کوچ ميکنند و نیز افراد کمهوش به دلیل اینکه در شهر خود وضعیت مطلوبی نداشتهاند برای اینکه شاید به وضعیت بهتری برسند از روستا به شهر مهاجرت ميکنند. پس دو انتهای منحنی که شامل افراد کم هوش و باهوش ميشود مهاجرت را انجام ميدهند و اینجا نقطه شروع تحولات است. در بسیاری از کشورها بعد از هر انقلاب، کودتا، جنگ، یا هرگونه فضای نامساعد، کوچ صورت ميگیرد، برای مثال بعد ازجنگ دوم جهانی این کوچها اتفاق افتاد افراد زیادی از آلمان و اروپا به سرزمینهای امن مهاجرت نمودند. آلبرت انیشتین آلمانی، زمانی قصد ورود به دانشگاه مونیخ را داشت که ممانعت شد ولی در سالهای بعد، او به عنوان استاد همان دانشگاه منصوب گردید. چنین افرادی در فضای جنگ دوم جهانی درفضای ناامن حاصل در جنگ اروپا، به آمریکا مهاجرت کردند. آمریکا بعد ازجنگ اول و دوم در واقع جهانی به ویژه جنگ جهانی دوم آمریکا شد وبزرگترین دستاورد، آن جذب مغزها بود. در حال حاضر نیز کشورهای غربی در پذيرش مهاجر به قصد جذب مغزها یا سرمایهها ميباشند.
از فعاليتهاي انجام شده در كلينيك ژنتيك دكتر داريوش فرهود بگوييد؟
از سال تاسيساين كلينيك (1354) تاكنون رقمی نزدیک به 80 هزار پرونده خانوادههاي مشاوره شده موجود است که احتمالاً یک عدد جهانی است. به این افراد، آزمایشهای لازم و خدمات هم داده شده است.اينجانب در سال 1351 پس از بازگشت از آلمان به ایران، سعی کردم مشاوره ژنتیک را که در آلمان در یک دانشگاه دولتی شروع شده بود، اجرا کنم ولی متاسفانه به علت عدم استقبال مردم در يك دانشگاه دولتي، تصمیم به دایر کردن يك كلينيك خصوصي نمودم.
شما را غیر از زمینه تخصصتان، یعنی ژنتیک، به عنوان متخصص اخلاق و بحثهای متنوع درباره اخلاق حرفهای نیز ميشناسند. ميخواستم بدانم که ارزیابی شما از فضای فرهنگی کشور، به ویژه با تغییراتی که اخیراً رخ داده چیست؟ به گفتهاي دیگر انتظار شما از مدیران فرهنگی کشور چیست؟
اصولاً باید مدیران فرهنگی خودشان با اخلاق باشند. نمیتوان از فردی که فاقد زمينهاي هست، انتظار داشت وارد مسئلهای شود. به نظر بنده اخلاق تنها از دو واحد تدریسی دانشگاه شروع نمیشود. اخلاق باید از کودکی و در کنار خانواده شروع شود. يعني از همان دوراني که کودک از پدر و مادر الگو برداری ميکند و از رفتار و کردار آنها درس ميگیرد. خوشبختانه در حال حاضر در یونسکو شعار «اخلاق از مهد کودک» شروع شده است. پدرم يك فرهنگي و معلمی بسیار با ایمان، با فرهنگ، میهنپرست و خدمتگزار و گنجینهای از سجایای والای اخلاقی بود. پدرم صاحب سبک اخلاقی خاصی بود و بنده نیز همان مدل تربيت شدم. در هر صورت از همان زمان، گرایش اخلاقی من ظاهر شد و دروغ، تملق و ريا با من آميخته نشد. ضمن اینکه بنده از سال 1976 به عنوان تنها کارشناس مسلمان و کل منطقه خاور میانه در رشته ژنتیکي در سازمان جهانی بهداشت شروع به کار کردم. سالها بعد کمیتهای با نام "اخلاق در ژنتیک پزشکی" در سازمان جهاني بهداشت تاسیس گردید،كه ریشه ایجاد چنین کمیتهای، به صدا در آمدن ندای شبیهسازی سلولهای بدن انسان بدون وجود پدر و مادر بود. يعني فقط از يك نفر. البته شبیهسازی در سلولهای انسانی صورت نپذیرفت ولی در جانوران اجرا گردید. ازاينجانب حدود 22 مقاله در زمینه اخلاق در ژنتیک پزشکی به چاپ رسیده است. چهار شرط در اخلاق پزشکی وجود دارد: 1- هر انسانی اختیار دارد پزشک، نوع دارو و یا خدمات پزشکی خود را انتخاب کند. 2- هرگونه تصمیمگیری توسط پزشک، باید بر سود بیماران متمرکز باشد و سود مادی و معنوی آن به نفع بیمار باشد. 3- خدمات ارائه شده به بيمار اگر سودی براي وي نداشته باشد، حداقل دارای ضرر نباشد. 4- عدالت برقرار باشد و افراد (فقیر، زنان، كودكان، زيردستان، بردگان، زندانيان و ...) از خدمات پزشکی یکسانی بهرهمند باشند.
بعد از تصویب این قانون، در مجامع و کنگرههای مختلف كشورها، سعی شداين اصول گسترش یابد و کم کم بومیسازی شود. در حال حاضران در این زمینه مقالات، نشریهها و فعالیتهای مختلفی درايران و جهان در حال پیگیری ميباشد. درايران چندین گروه اخلاق تشکیل شده و نشریههای مختلفی در این زمینه به چاپ ميرسند. معتبرترین و قدیمیترین مجله «اخلاق در علم و فناوری» میباشد كه بنده از آغاز (حدود 10 سال پيش) افتخار سردبیری آن را دارم. همچنین بنده از اعضاي موسس انجمنايراني اخلاق در علوم و فناوري نیز ميباشم. خوشبختانه این مسله به خوبی متداول گردیده است و در هر کنگرهای بخشی به نام اخلاق به چشم ميخورد. مسئلهای که دائماً ذهن مرا درگیر خود کرده است کاهش مهربانی در جامعه ایرانی و تشدید خشونت ميباشد. در ایران جدیداً مصوب شده كه گويا از 20 هزار نیروی انسانی استخدامی دولتي، فقط500 نفر زن حضور داشته باشند و بقیه به نیروهای مرد اختصاص یابد. طبق قوانین اروپا هر سازمانی ملزم به استخدام 30درصد کارمند خانم ميباشد. به تعبیر بنده زن باید هم سو با مرد در فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي شركت فعال داشته باشد. خانم مولاوردی فردی هستند که اینجانب شدیداً ایشان را قبول دارم. در حال حاضر فضای فرهنگی جامعه را بهتر ميبینم. افق در حال روشن شدن است و نسیم ملايميوزیدن گرفته. امیدوارم این نسیم تبدیل به گرد باد نشود. بنده با کمال افتخار حاضر به ترمیم خانه ويرانهاي در شيراز منصوب به حضرت سعدي ميباشم. آرزوی پرواز به آنجا را دارم و دوست دارم آنجا به همان سبک قدیمی به یادگار بماند.
هماكنون چه روشهاي تشخيصي، پيش از تولد براي بيماريهاي ژنتيكي وجود دارد؟
ارزانترین، در دسترس ترین، همهگیرترین و موثرترین راه پیشگیری از بروز بیماریهای ژنتیک همان مشاوره ژنتیک است. به خصوص در کشور ما که ازدواجهای خانوادگی سهمی حدود 35 درصد از ازدواجها را به خود اختصاص داده است. مشاوره ژنتیکی ریشه فرهنگی دارد. لذا مطلوب است حتی در خانوادههای فاقد ازدواج فامیلی که به دلایلی در هر دو خانواده زن و مرد، موارد بیماریهای تکرار شده مشاهده ميشود، حتما مشاوره ژنتیک صورت بگیرد. ضمن مشاوره مشخص ميگردد آیا احتیاجی به برخی از آزمایشات هست یا نه. مشاوره ژنتیک قبل و بعد ازازدواج ميتواند صورت بگیرد. همچنین هم قبل از بارداری هم در دوران بارداری نیز صورت میگیرد.
گام اول باید مشاوره باشد. در مشاوره باید به دنبال بیماریهای شایع بود و بار بیماری را مشخص کرد. شخصی با دو انگشت بهم چسبیده و یا فرد نابینا هر دو بيمار ژنتيكي محسوب ميشوند ولی بار بیماری هر کدام متفاوت است. فرد با انگشتان چسبيده دست و يا پا، با وجود معلولیت ميتواند رییس جمهور شود. پس بعد از مشاوره ژنتیک لازم است بار بیماری را مشخص کرد. سپس مشخص ميگردد چه آزمایشاتی لازم است.
ايا ممكن است براي تشخيص برخي بيماريهاي ژنتيكي نياز به امكانات و روشهايي باشد كه در داخل موجود نيست و نياز به اعزام به خارج داشته باشيم؟
در سالهای قبل اعزام به خارج صورت ميگرفت ولی در حال حاضر انجام نمیگیرد. حدود80درصد بیماریها در کشور خودمان تشخیص داده ميشوند. در زمینه بیماری تالاسمی، در ایران یکی از بزرگترین ذخایر تالاسمی دنیا را داریم. بیشتر از 25 هزار خانواده فرد تالاسمیک داریم. لذا لازم است سرمایهگذاریهای بیشتری صورت گیرد.
پيشرفتهاي چشمگير ژنتيک پزشکي در دو دهه اخير درمانهاي جديدي را براي بيماريهاي صعبالعلاج و مزمن ژنتيکي يافته است. در گذشته نه چندان دور، بيماريهاي واگير مهمترين عامل مرگومير نوزادان بودند، درحاليکه امروزه اختلالات ژنتيکي آمار قابل توجهي از علل مرگ ومير نوزادان را در کشورهاي
در حال توسعه به خود اختصاص داده است.نظرتان در این باره چیست ؟
در صورت رسم منحنی يك بیماری، متوجه نوسانات آن ميشویم. زمانی منحنیها صرفاً جهت بیماریهای واگیر از قبیل تیفوس، طاعون، سل و غیره بود. بعد از مهار این بیماریها بیماریهای غیر واگیر شناخته شده و نشده ژنتیکی وارد عرصه شدند. در حال حاضر مشکلات جهان بیماریهای قلب و عروق، سرطان، غدد، فشار خون، دیابت و غیره است. برخی بیماریها به صورت خود جوش رو به افزایش هستند. این قبیل بیماریها مثل اماس و اوتیسم هنوز ناشناخته ميباشند. مسئلهای که به آن اهمیت زیادی داده نشد «سبک زندگی» است.
بنده از افرادی بودم که تاکید زیادی روی آن داشتم. ما در بسیاری از امور خود از قبیل، غذا خوردن، مسائل بهداشتی، پول خرج کردن و بسیاری امور گرفتار افراط و تفریط ميباشیم. امروزه ميتوان بسیاری از بیماریها را با اصلاح سبک زندگی، بهبود بخشید یا کنترل کرد.
كمياز دوران كودكيتان بگوييد...
زمانی که یک ساله بودم، پدرم رئيس فرهنگ (آموزش و پرورش) خوزستان بود. من كلاس اول ابتدايي را در شهر هفتگل گذرانيدم. از کلاس دوم ابتدایی، پدرم به مسجد سلیمان آمدند و در آنجا مقطع دبستان را به اتمام رساندم. از کلاس ششم ابتدایی در تهران مدرسه رازی بودم. من ده سال اول عمر خود را درخوزستان گذراندم و مردم خوزستان مرا با عنوان همشهری ميشناسند. مقطع دبیرستان خود را در دبیرستان رهنما گذراندم. یک سال به دبیرستان دارالفنون رفتم و سال آخر را در دبیرستان البرز بودم. در سن 19 سالگی با وجود اتمام درس، به علت علاقه اینجانب به رشته ادبیات برای کسب دیپلم ادبیات یک سال دیگر در تهران ماندم. مرحوم پدر استاد ادبیات فارسی و عربی بودند. من در سن 19 سالگي به آلمان رفتم و تولد20 سالگی رادر شهر ماینس آلمان جشن گرفتم.
روند تحصیلات دانشگاهی شما چگونه بود؟ و انگيزه تان از انتخاب رشته پزشكي؟
من از زمان کودکی، رشته پزشکی را دوست داشتم. عمویم پزشک سرشناسی بود، ایشان در قديم رییس بهداری آذربایجان شرقی بود. بنده هم معلم شدم (شغل پدري) و هم پزشک شدم. در14 سالگی جعبه دارویی براي داروهای مشخصی درست کرده بودم. پدر و مادرم در هنگام درد از من برای نوع داروی مصرفی سوال ميکردند. داروها را ميشناختم. در هنگام تسکین درد دیگران حس لذتبخشي داشتم. من مهربانی را بینهایت از پدرم به ارث گرفتم. مهربانی یعنی لذت از خدمت و محبت کردن به دیگران بدون توقع بازتاب و پاداش واین بهترین نوع نیکی و ثواب است. هر کار نیکی انجام دادم لذت آن را بلافاصله بردم، این دینداری عارفانه نام دارد و من عمیقاً به نیکی و مهرباني ایمان دارم.
اولين و آخرين كتابي كه نوشتيد.
در حال حاضر 3 کتاب از مجموعهايران فرهنگي زیر چاپ دارم. اولین کتاب بنده ترجمه کتاب «پسر ميخواهید یا دختر بود». سپس کتابی به اتفاق نوشتم در مورد انگشت نگاری که سالها کتاب مرجع در اداره تشخیص هویت بود. همچنین چندین کتاب در زمینه ژنتیک نوشتم. سایر آثار کتاب در مورد انسانشناسی و نژادهای انسانی، کتابی در زمینه اخلاق به زبان انگلیسی که توسط یونسکو چاپ شد، دو واژه نامه زیستشناسی، یک کتاب 20 هزار واژه انگلیسی به فارسی و بر عکس با حداقل 1000 واژه جدید ساخته شده ميباشد. سپس واژهنامه زیست شناسی 5 زبانه چاپ شد یعنی انگلیسی و المانی و فرانسه و اسپانیایی و ما هم زبان فارسی را به آن اضافه كرديم جمعاً 13000 واژه شد. در حال حاضر واژه نامه اخلاق، واژه نامه کودکان استثنایی، کتابی راجع به شادمانی و خشونت در خانواده، کتابی در زمینه سبک زندگی و دیگری در زمینه تاریخچه ژنتیک درايران و جهان را در دست نگارش داریم.
گفتگو: مهناز خدادوست