استفاده طولانی مدت به عنوان عامل كاهنده اثربخشی یا بروز اثرات زیانبخش شناخته نشده است و به طور قابل ملاحظه تاثیری روی سیر ذاتی بیماری ندارد.
2- كورتیكواستروئیدها: پردنیزولون بیشترین داروی كورتیكواستروئید مورد استفاده در MG است در صورتی كه آنتی كولین استراز نتواند به تنهایی علائم بیماری را مهار نماید و بیماری سیر پیشرونده پیدا كند اولین داروی كمك كننده كورتیكواستروئید بوده و دوز آن متناسب با بیماری شروع میشود كه معمولا با دوز بالا -50 تا 60 میلیگرم- در روز شروع میگردد.
بعضی از پزشكان به طور روزانه و بعضی به طور یك روز در میان تجویز میكنند. معمولا بیمار باید آگاه باشد كه در شروع مصرف این دارو در روزهای اولیه (بین روزهای 5 تا 8) ممكن حال بیمار بدتر و لازم شود در بیمارستان بستری و مراقبت شدید به عمل آید.
3- آزاتیوپورین (ایموران): در بیمارانی كه پاسخ ضعیف یا مقاوم به كورتیكواستروئید یا اوج بیماری بعد از تایمكتومی و یا بیمارانی كه به دلایل مختلف مثل كهولت سن جهت تایمكتومی مناسب نیستند استفاده میشود تجویز دارو باید با كنترل CBC و شمارش پلاكت و تستهای كبدی همراه باشد.
4- پلاسمافرزیس و تزریق IVIg: پلاسمافرزیس در مواردی كه كریز میاستنی وجود دارد و حال بیمار با تجویز داروهای آنتی كولین استراز بدتر شده و یا در كریز آنتی كولین استراز انجام میشود: بسته به وضعیت بیمار تا حدود 2 لیتر روزانه از پلاسمای بیمار شسته و گلبولها مجددا تزریق میشوند.
IVIg ایمونوگلبولین بوده و میتواند جایگزین پلاسمافرزیس شود. كمتر استفاده شدن این دارو به دلیل گرانی دارو و نیاز به تزریقهای متعدد میباشد كه برای بیماران خوشایند نیست.
جراحی
جراحی میتواند به یكی از دلایل زیر صورت گیرد:
1- درمان طبی با موفقیت همراه نباشد كه در این صورت صرفنظر از وضعیت تیموس در CT یا MRI (نرمال یا بزرگتر از نرمال) اقدام جراحی صورت میگیرد.
2- در تصویربرداری از بیمار بزرگی قابل توجه تیموس یا Thymoma دیده شود.
جراحی تیموس به روشهای مختلفی صورت میپذیرد:
1- از راه گردن
2- از راه باز كردن استرنوم (استرنوتومی) كه میتواند كامل یا ناقص باشد.
3- در موارد معدود به صورت تراكوتومی
4- VATS كه به طریقه تراكوسكوپی انجام میشود
جراح بسته به نوع پاتولوژی تیموس یا سلیقه شخصی یكی از راههای فوق را انتخاب مینمایند. ولی از هر طریقی كه عمل نماید بایستی نكات مهمی را كه در ذیل ذكر خواهد شد رعایت نماید:
1- جراحی تیموس به خاطر میاستنی از یك تیم تشكیل میشود كه اعضای آن را جراح، بیهوشی، نورولوژیست تشكیل میدهند. هر كدام از اعضای تیم بایستی در رشته خود تجربه و تبحر كافی در این بیماری داشته باشند.
2- غده تیموس از دو لوب راست و چپ تشكیل شده كه گردن از زیر پل تحتانی تیروئید شروع شده و تا روی پریكارد ادامه مییابد، بنابراین جراح علاوه بر برداشتن تمامی غده تیموس باید بافتهای چربی مدیاستن قدامی را جارو نماید كه اصطلاحا گفته میشود از فرنیك تا فرنیك و از تیروئید تا دیافراگم بایستی از بافت تیموس و بافت چربی پاك شود.
3- زمان جراحی تا حد امكان كاسته شود زیرا استفاده از داروهای بیهوشی به مدت و مقدار زیاد باعث افزایش ضعف عضلانی و افزایش زمان بستری در ICU و نقاهت بیمار میشود.
4- كنترل رژیم دارویی بیمار و تبدیل آن از داروی خوراكی به تزریقی با ظرافت خاصی صورت میگیرد كه در تجربه اینجانب به علت كاهش زمان جراحی و بیهوشی بهتر است كه داروی خوراكی بیمار تا قبل از عمل ادامه یافته و بلافاصله بعد از عمل نیز به محض تحمل بیمار از راه دهان ادامه داده شود و تغییر داروها از خوراكی به تزریقی كمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
5- جراح بایستی نوع جراحی و اقدامات قبل و بعد از عمل را كاملاً به بیمار تفهیم نماید تا بیمار همكاری كامل و لازم را مخصوصا بعد از عمل جراحی و بیهوشی از قبیل استفاده حداقل از داروهای مخدر و عدم استفاده از داروهای آرامبخش و خارج شدن از تخت بستری را داشته باشد.
برای خواندن بخش اول- نقش جراحی در میاستنی گراویس- اینجا کلیک کنید.