دکتر نسرین عاقلی؛ متخصص تغذیه
الف) آلزایمر
فراموشکاری و از دست دادن حافظه به ویژه حافظه کوتاهمدت، در بین سالمندان شایع است.
بیماری که در سالهای اخیر در سالمندان شایع شده است، آلزایمر نامیده میشود.
در این بیماری که آغازی پنهان و سیری تدریجی دارد، نورونهای حاوی استیل کولین که مسئول تجزیه پروتئین میباشند، در معرض آسیب قرار میگیرند.
افزایش رادیکالهای آزاد که طی فرایندهای متابولیکی حاصل میشوند، افزایش روی و آهن در سرم، افزایش تخریب نورونها را به دنبال دارد.
دیده شده که کاهش دریافت ویتامین E (بزرگترین منبع آن جوانه گندم میباشد) با تضعیف حافظه ارتباط داشته است.
توصیه میکنند که دریافت مادهای به نام کارنیتین که از اسیدهای آمینه لیزین و متیونین تشکیل شده، تخریب مغز را در بیماران مبتلا به آلزایمر کاهش میدهد.
عوامل خطر این بیماری، دیابت، بیماریهای قلبی- عروقی، سکته، فشار خون بالا، افزایش سن، افسردگی، ضربه به سر، مصرف سیگار و الکل و سابقه خانوادگی میباشد.
مراحل اولیه بیماری عبارت از، از دست دادن حافظه کوتاه مدت، مشکل در یافتن لغات همراه با تغییرات خفیف شخصیتی، پرسش مکرر یک سؤال، سختی در تصمیم گیری، بد گمانی، تغییر در حس چشایی، بویایی و بینایی، افسردگی، کاهش قوه ابتکار، خیال بافی، تحریکپذیری و هیجان زدگی است.
از لحاظ جسمی، بیماری با کاهش وزن همراه است. در مراحل انتهایی بیماری، کم آبی و خشکی بدن و عدم توانایی در بلع رخ میدهد.
از لحاظ روانی، در مرحله نهایی، بیمار منزوی و ساکت میشود، حضور ذهن ندارد، بهداشت شخصی و مراقبت از خود را نمیتواند انجام دهد. از منزوی کردن یا جدا سازی آنها باید خودداری کرد، چون روند بیماری را تسریع میکند.
باید آنها را در فعالیتهای روزانه شرکت داد.
پس از سالها ابتلا، به علت عوارض کلیوی، تنفسی و قلبی مرگ این بیماران فرا میرسد.
درمان تغذیهای عبارت از دریافت انرژی کافی، دریافت آنتیاکسیدانها (موجود در میوهها و سبزیجات) که از اکسیده شدن غشاء سلولها جلوگیری میکنند، مایعات به مقدار لازم و حذف اسیدهای چرب اشباع (روغنهای جامد، چربیهای حیوانی) میباشد.
اسیدهای چرب اشباع و به ویژه نوع ترانس، در ایجاد بیماری مؤثرند. غذا باید به مقدار کم و به دفعات مصرف شود. فعالیتهای فیزیکی را در کاهش ابتلا مؤثر دانستهاند.
یکی از علل بیماری را مصرف غذا در ظروف آلومینیومی ذکر کردهاند، ولی در حال حاضر دلائل قانع کنندهی وجود ندارد.
ب) پارکینسون
این بیماری برای اولین بار در سال 1817 توسط پزشکی به اسم James Parkinson تعریف شد.
بیماری یک اختلال عصبی عضلانی پیش رونده است که به علت کاهش مادهای به اسم دوپامین در گرههای پایهای مغز به وجود میآید.
شخص مبتلا دچار لرزش میشود. در صحبت کردن، جویدن، بلع مشکل پیدا میکند.
راه رفتن او غیر طبیعی میشود و تعادل به هم میخورد.
عضلات سفت و سخت شده و حرکات سست میشوند.
سن ابتلا پس از 60 سالگی است و با بالا رفتن سن احتمال ابتلا بیشتر میگردد.
مردان بیشتر از زنان مبتلا میشوند. علت بیماری نا شناخته است ولی مصرف زیاد چربی به ویژه چربیهای اشباع، کلسترول، آهن و قرار گرفتن در معرض حشره کشها و ضد آفات نباتی را از علل آن ذکر کردهاند.
پس از ابتلا به این بیماری، حس بویایی کاهش مییابد، شخص دچار افسردگی میشود، حرکات مچ دست افزایش مییابد.
سی در صد بیماران نیز به زوال عقل مبتلا میشوند. کاهش وزن در این بیماران رایج است.
علت کاهش وزن، دریافت کمتر انرژی به علت مشکلات بلع و جویدن و اثرات جانبی داروها و همچنین افزایش مصرف انرژی در بدن به علت تغییراتی است که به وجود آمده است.
ج) درمان تغذیهای پارکینسون
با مصرف آنتیاکسیدانها ممکن است سرعت پیشرفت بیماری کند شود.
بیماران، اگر مشکل بلع داشته باشند، باید از غذاهای نیمه جامد استفاده کنند.
مایعات بهاندازه کافی مصرف کنند. از کاهش وزن جلوگیری کنند.
مقدار پروتئین دریافتی باید 0/5 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن باشد، زیرا پروتئین زیاد اثر داروی مصرف شده را کاهش میدهد.
اگر بیمار خیلی کاهش وزن داشته باشد، میتوان از پروتئین بیشتری استفاده کرد که بهتر است مقداری از آن از حبوبات تأمین شود.
شیر خشک و غلات غنی شده نیز مناسب هستند. باید با مصرف غلات سبوسدار از یبوست جلوگیری شود.
قهوه و الکل نقش مهمی دارند. دریافت اسید فولیک و ویتامینهای B6, B12 بهاندازه کافی در عدم ابتلا به بیماری مؤثر است.
داروهای درمانی، اثرات جانبی بسیار دارند، مانند خشکی دهان، تهوع، خستگی، سرگیجه، سردرد، افزایش فشار خون، افزایش ضربان قلب و بعضی داروها هم ایجاد خواب آلودگی میکنند.
د) حساسیتهای خاص روانی
در این دوران، افسردگی، اضطراب، حساسیت و زود رنجی و از دست دادن تواناییهای ذهنی نیز مشاهده میشود که اگر پیش رونده باشد به آلزایمر تبدیل میگردد.
15تا 20 در صد سالمندان دارای نشانههای افسردگی هستند.
علائم افسردگی عبارت از بی قراری، غم و اندوه بیدلیل، بی اشتهایی، کاهش وزن، بیخوابی، خستگیپذیری، از دست دادن اعتماد به نفس، اختلال تمرکز و حافظه، رکود روانی-حرکتی و بد بینی نسبت به آینده میباشد.
گاهی واکنشهای دارویی، موجب بی اشتهایی میشود. علت بی اشتهایی باید هر چه زودتر تشخیص داده شود تا این امر موجب کاهش وزن نشود.
افسردگی میتواند با تأثیر گذاشتن روی اشتها و هضم و جذب، مقدار دریافت انرژی را تغییر دهد و در نتیجه روی کاهش وزن مؤثر باشد.
افسردگی ممکن است نتیجه بیماریهای تشخیص داده نشدهای مانند تومور مغزی و یا به علت برخی سرطانها باشد.
اضطراب نیز در سالمندان دیده میشود. شایعترین علائم آن تپش قلب، دشواری در بلع، خشکی دهان، اسپاسمهای شکمی، اسهال، تکرر ادرار، سرگیجه، تعریق زیاد و دستهای سرد و مرطوب میباشد.
در مطالعهای که نویسنده این مطلب در ارتباط با اضطراب و اثر آن روی بیماریهای قلبی انجام داد، نتیجه گرفت که شدت اضطراب با افزایش فشار خون و کاهش کلسترول HDL، تپش قلب، درد در قفسه سینه و نارسایی میوکارد ارتباط دارد.
این مطالعه همچنین نشان داد که زنان بیشتر از مردان در معرض اضطراب هستند.
عواملی مانند تنهایی، عدم ارتباط با دیگران، احساس مولد نبودن، مشکلات مالی و زندگی یک نواخت، از دست دادن استقلال و بیتحرکی، موجب استرس در سالمندان میشود که این مسئله روی مقدار غذای دریافتی آنها تأثیر دارد.
زندگی در محیط خانواده و بهرهمندی از محبت اطرافیان به حفظ سلامت سالمندان دراین زمینه کمک زیادی مینماید.
بیماران مبتلا به عفونت مزمن، بیماریهای التهابی مزمن و نارساییهای احتقانی قلب در معرض کاهش وزن هستند. در بیماران بسیار مسن، اتلاف تدریجی و پیشرونده وزن، بدون داشتن بیماری اتفاق میافتد.
جهت پیدا کردن علت ضعف یا خستگی باید فرد از لحاظ ابتلا به عفونت مزمن، بیماریهای التهابی مزمن، کمخونی و بیماریهای مربوط به تیروئید مورد ارزشیابی قرار گیرد.
بیماریهای عفونی و مسمومیتهای دارویی از علل نقصان عقل هستند. سالمندان در مقابل اثرات جانبی داروها آسیب پذیرترند.
داروهای مسکن و خواب آور و آرامش بخش انواعی از علائم روانی- عصبی را تولید میکنند.
از لحاظ تغذیهای، کمبود ویتامین 12B و اسید فولیک و در اثر این کمبودها، ازدیاد هموسیستئین و اسید متیل مالونیک در خون را در ارتباط با افسردگی ذکر کردهاند.
مکمل اسیدهای چرب امگا3 و سلنیوم برای بیماران مبتلا به افسردگی توصیه میشود.
ه) استرس
در تمام سنین، حتی در سنین بالا، شخص ممکن است دچار استرس میشود.
چنانچه استرس کوتاهمدت باشد، آثار سوء آن قابل برگشت است ولی اگر طولانی باشد، آثار آن غیرقابل ترمیم است.
استرس باعث میشود تا ترشح هورمونهای غددی مانند هیپوفیز و فوق کلیه زیاد شود.
یکی از این هورمونها به اسم کورتیزول، ساخت چربیها را در بدن تسریع میکند و شخص بیشتر غذا میخورد و اضافه وزن پیدا میکنند.
در طول استرس، مقاومت به انسولین به وجود میآید و قند خون بالا میرود.
مقدار اسیدهای چرب آزاد خون بالا میرود و در کبد به صورت تریگلیسریدها ذخیره شده و کبد چرب را به وجود میآورد که پیش ساز سرطان کبد است.
پروتئینهای بدن به سرعت تخریب میشوند. پس از یک دوره استرس طولانیمدت، شخص بیاشتها میشود و کمتر غذا میخورد و وزن خود را از دست میدهد.
پرفشاری خون و اختلال در ریتم قلب، از علائم استرس است. در فرد دچار استرس، ادم در ریه و نارسایی قلب به وجود میآید. استرس باعث آنژین صدری و انفارکتوس نیز میشود.
کسانی که ورزش میکنند و فعالیتهای فیزیکی دارند، کمتر در معرض استرس قرار میگیرند.
راه غلبه بر استرس، این است که شخص از اوقات فراغت خود استفاده مثبت کند و با ناملایمات مبارزه نماید.