دكتر محمد خدايي اردكاني روانپزشك
سيستم اعصاب بدن دو قسمت است. سيستم اعصاب مركزي و سيستم اعصاب محيطي. سيستم اعصاب مركزي شامل مغز، مخچه و نخاع و سيستم اعصاب محيطي شامل كليه اعصابي كه عصبرساني بدن را انجام ميدهد مثل عصب سياتيك و. . ميباشد. در سيستم اعصاب، سلولهايي وجود دارد كه جريان عصبي را از مغز به اندام و از اندام به مغز منتقل ميكند و در درون مغز هم چنين سلولهايي وجود دارد. روي اين رشتههاي عصبي پوششي وجود دارد كه سلول را احاطه كرده است و به نام ميلين معروف است، كه مانند سوسيس ميباشد.
جريان عصبي حالت پرش از جاهاي خالي ميلين به قسمت ديگر و پوشش ميلين باعث سرعت در جريان عصبي ميگردد. Ms به التهاب و تخريب بافت ميلين در سيستم اعصاب مركزي گفته ميشود كه در MRI بصورت پلاكهاي سفيدرنگ در قسمتهاي مختلف نسج مغز يا نخاع نمايش داده ميشود و اين پلاكها ميتواند كوچك يا بزرگ و تعداد آنها كم يا زياد باشد و در قسمتهاي خاصي از مغز بيشتر است كه توسط پزشك تشخيص داده ميشود.
بيمار 1) خانم 38 ساله با شكايت از سردرد، كمخوابي، افسردگي و بيحوصلگي، شكايات جسماني مختلف مانند بدن درد، دست درد و... كه علائم غير اختصاصي است مراجعه نموده است تمام آزمايشها و عكسها و معاينات هم طبيعي است ولي او بصورت وسواسگونه دچار مشغله فكري شده است كه ms گرفته است و براي اينكه ناراحت نشود به وي حقيقت را نميگويند و يا ميگويد شايد دكترها تشخيص نميدهند. آخر مشخص ميشود كه از تلويزيون برخي علائم ms را شنيده و وي برخي علائم را به خود نسبت داده است و آنقدر از آن ميگويد كه خانواده از وسواس وي به ستوه آمدهاند و خود وي هم از دست خودش خسته شده است. آدم به ياد ضربالمثل قديمي ميافتد كه آنقدر آش شور شده است كه صداي آشپز هم در آمده است.
بيمار 2) خانم 24 سالهاي است كه يك دوره دچار اختلال بينايي بصورت دوبيني در حدود 2 سال پيش شده است و در MRI مغز در آن زمان چند پلاك سفيدرنگ در نسج ديده شده است و هيچ حمله ديگر و هيچ اختلال ديگر هم تاكنون نداشته است. براي او آزمايشي از نظر بيماريهاي خودايمني مانند لوپوس هم انجام و طبيعي بوده است (لازم به ذكر است وجود پلاك در مغز هميشه مساوي MS نيست و گاهي برخي بيماريهاي ديگر چون لوپوس، ميگرنهاي شديد و ساير بيماريهايي كه باعث التهاب مويرگهاي مغز ميشود هم شبيه پلاك هستند و گاهي وقتها، پلاكها غير اختصاصي هستند).
به بيمار برگرديم. با همه احوال گفته شده اين بيمار به شدت مضطرب است و دچار افسردگي، بيقراري، دلواپسي است كه آينده من چه ميشود و من قرار است عليل و زمينگير شوم و در خانه بيفتم و به خودكشي هم فكر ميكند تا همه از دست من راحت شوند. در حاليكه برخي موارد ms فقط يكبار علايم ايجاد و ديگر ممكن است تا آخر عمر حمله ديگري نداشته باشند و به سلامت زندگي كنند.
آدم به ياد ضربالمثل قديمي ميافتد كه طرف از ترس مردن، خودكشي كرد يعني اينكه گاهي اوقات خود بيماري به اندازه ترس از بيماري خطرناك نيست به ياد فرموده يكي از فلاسفه يوناني افتادم كه ميگويد انسان از بيماري پريشان نميشود بلكه توسط نگاهي كه به بيماري دارد پريشان ميشود. مثالي ميزنم. در يك عصر پاييزي اگر گربهاي روي ديوار حركت كند سايه آن به شكل يك ببر بزرگ ميباشد. اگر ما ترس سايهوار داشته باشيم عملاً از ببر ميترسيم در حاليكه روي ديوار گربهاي در حال حركت است و بايد به اندازه گربه، از گربه بترسيم و نه به اندازه ببر ولي فكر هم نكنيم كه هيچ چيزي نيست.
بيمار 3) بيمار آقاي 26 سالهاي است كه يك حمله اختلال بينايي داشته است در حال حاضر هم گاهي در راه رفتن دچار مشكل شده است ولي حاضر نيست نزد هيچ پزشكي مراجعه كند و درمان يا آزمايشي انجام دهد و ميگويد خودبخود بهتر ميشوم در حاليكه بيماري در حال پيشرفت است و او يا بيخيال است و يا از ترس، بيماري را انكار ميكند. گاهي با افرادي مواجه هستيم كه بيماري خود را انكار ميكنند و اين انكار ميتواند يا ناشي از ترس شديد از بيماري باشد و يا از ناآگاهي و حاضر هم نيستند به دنبال كشف حقيقت بروند. در نتيجه بيماري پيشرفت ميكند و به حدي ميرسد كه جبران ناپذير است.
بيمار 4) خانم 37 ساله با بيماري ms همراه با اختلال در تعادل و اختلال ادراري كه دچار افسردگي، بيحوصلگي، نااميدي، افكار خودكشي شده است. گاهي سوءظن به اطرافيان دارد كه اين نشان ميدهد كه در كنار علائم ms دچار اختلالات روانپزشكي هم شده است كه لازم است علاوه بر متخصص مغز و اعصاب، روانپزشك و مددكار هم به كمك او بيايند.
علائم بيماری
علائم بيماري ms متفاوت است و ميتواند از يك حمله خفيف تا چندين حمله شديد و ناتوان كننده متفاوت باشد. گاهي در طول عمر فقط يك بار حمله ميكند و ديگر تكرار نميشود و گاهي ممكن است حملات مكرر و ناتوان كننده داشته باشد.
علائم متنوع ميتواند بصورت اختلال بينايي دوبيني و يا اختلال در ميدان ديد، فلج اندام، اختلال در كنترل مدفوع و ادرار، ناتواني جنسي، اشكال در صحبت كردن و. . . باشد. در مواردي كه كم هم نيست به غير از علائم جسمي، علائم روانشناختي هم در فرد پيدا ميشود كه ميتواند بصورت افسردگي، اضطراب، احساس ترسهاي بيمارگونه از بيماري يا مرگ، حملات هول كه بصورت طپش قلب ناگهاني همراه با احساس مرگ يا سكته و اضطراب شديد ظاهر ميشود خود را نشان دهد. ممكن است در برخي افراد بصورت غلو و بزرگ شده، ترس از بيماري برخود بيماري غلبه كند و آنقدر بيماري او شديد نباشد ولي ترس از بيماري و اختلالات روانپزشكي او زياد ميشود.
گاهي برخي دچار احساس حقارت و اعتماد به نفس پائين و خودكمبيني و برخي دچار اختلالات روانتني شديد ميشوند كه استرس بيماري بيش از خودبيماري در ايجاد آن نقش دارد. مانند ناراحتيهاي گوارشي، سردرد عصبي،ناراحتي قلبي و. . . گاهي در برخي افراد دچار ms، علائمي از بدبيني و سوءظن به اطرافيان ديده ميشود و در برخي افراد ممكن است در كنار افسردگي، افكار خودكشي هم ديده شود و يا در برخي افراد احساس نااميدي و يأس آنقدر زياد شود كه درمانهاي دارويي و غير دارويي را بيفايده تلقي و درمان خود را ادامه ندهند، كه اين براي يك بيمار ms بدترين چيز است، چون قطع اميد مساوي با غلبه بيماري است و بايد به ياد داشته باشند كه هميشه پايان شب سيه، سپيد است و قطع درمان يعني شيفت شدن به سرازيري سقوط و تشديد علائم را به ارمغان ميآورد.
فرد دچار ms بايد خود را آماده درمان طولاني كند. در بيماران ms كيفيت زندگي در حوزههاي مختلف جسماني، جنسي رواني، اجتماعي، اقتصادي و معنوي اشكال ايجاد ميشود كه لازم است بيمار، خانواده و تيم درمان در حوزههاي مختلف دارويي، روانشناختي، توانبخشي، اشتغالزايي، بازتواني و توانمندسازي اقدام كنند.
توصيه اينجانب براي بيماران به صورت خلاصه به اين صورت است
از كاه، كوه نسازند يعني با كوچكترين علامتي به بدترين بيماريها فكر نكنند گاهي برخي علائم در بيماريهاي مختلف مشترك است و به قول معروف هر گردي، گردو نيست و بايد به پزشك مراجعه كنند و فوري يك علامت را مساوي ms ندانند. وسواس بيماري بدتر از هر چيزي است.
اگر حتي دچار ms شدهاند بدانند كه ms درجات مختلف دارد و گاه يك حمله دارد و ديگر تكرار نميشود گاهي اوقات حملات كم است و عوارضي ناچيز دارد ولي اگر ترس بر آنها غلبه كند ممكن است سردرگم شوند و خود را ببازند. ميدانيم كه قديميها ميگويند كه ترس برادر مرگ است. ترس زياد باعث بهم خوردن سيستم ايمني بدن شده و باعث عود بيماري ميشود هميشه به ياد داشته باشيد كه براي هر مشكلي، راه حلي وجود دارد و براي پيدا كردن راه حل، بايد به دنبال آن رفت و با ساير افراد كارشناس، مشورت كرد.
مديريت استرس را فرا گيريد. گاه ممكن است در شرايط خاصي، انسان تصميمهاي هيجاني بگيرد كه بعداً وقتي خوب فكر ميكند، ميبيند كه اشتباه كرده است.
خشم خود را كنترل كنيد. گاهي ممكن است انسان از اينكه چرا بيمار شده است. عصباني شود و خشمگين شود و چيزهايي بگويد يا كارهايي بكند كه در روند بيماري اختلال ايجاد كند. برخي آنقدر عصباني ميشوند كه درمان خود را فراموش ميكنند.
بيدليل درمانهاي خود را قطع نكنيد. به پزشك خود اطمينان كنيد. درمان بيماري ms طولاني است و ممكن است برخي داروها عوارض داشته باشند ولي مهم اين است كه منافع دارو بر عوارض آن ارجح
است.
شايد لازم باشد كه بهغير از يك پزشك، گروهي از متخصصين و كارشناسان در درمان شما شركت نمايند چون بيماري ms يك بيماري مزمن است گاه نياز است حتما تحت نظر روانپزشك هم قرار گيريد تا افسردگي، اضطراب و ترسهاي شما درمان شود.
يك بيمار ms فقط به درمان نياز ندارد بلكه به توانبخشي، اشتغالزايي، كاردرماني، نوتواني و توانمندسازي و كمكهاي مددكاري توسط متخصصين مربوط هم احتياج دارد پس سعي كنيد حتما از مراكز درمان جامع ms كمك بگيريد.
هميشه به اين فكر كنيد كه خدايي هست كه خالق شماست و حتما به شما كمك خواهد كرد چون شما بنده خوب خدا هستيد و او هيچوقت شما را تنها نخواهد گذاشت فقط كافي است كه او را بخوانيد.