آیا به نظر شما فیلمهای ماهواره الگوهای مناسبی در اختیار خانوادهها میگذارند و به نفع آنها كار میكنند؟ گمان نمیکنید فیلمهای ماهواره هم الگوهای مناسبی در اختیار ما نمیگذارند و زنهای آنها هم اکثرا بیفکر و ناکارامد هستند؟
حجتالاسلام بنیصدر،کارشناس مذهبی: اساساً هدف فیلمهای ماهواره ای الگوسازی برای رشد جامعه نیست بلکه اتفاقاً بدنبال تخریب جامعه هستند. هدف این فیلمها و نیات سازندگانشان به خوبی روشن است. ابداً انتظاری نیست که در آنها الگوی مناسب ارائه شود. اگر بناست که الگوسازی بشود یا زنان برتر ملت و مذهب معرفی بشوند، آن هم به شکلی فاخر و جذاب، رسانه ملی باید اقدامی کند.
والا ماهواره تا به ناکارآمد کردن زنان این اجتماع نرسد دست بردار نیست. اول تا آخر فیلمهای آنان ترویج نگاه مخرب مردان آلوده به زنان است. ترویج آلودگی زنان به بیحیایی و بیعفتی است البته در قالبی که مخاطب اصلاً به چشم آلودگی به آن نگاه نکند بلکه آن را کمال قلمداد کند و چه بسا برای مخاطب ناآگاه چنین توهمی پیش آید. توهم اینکه این شخصیت زن تا چه اندازه آزاد است، تا چه اندازه رهاست. اما واقعیت این است که این رهایی نیست بلکه اسارت است در دام آلودگی هوس هوسبازان!
مهدیه قرائی، روانشناس، نه تنها بسیاری از زنهای فیلمهای ماهواره بی فکر و ناکارآمدند بلکه انواع خیانت، دروغ و مشکلات اخلاقی در آنها به چشم میخورد. پس چرا مردم ساعتها پای این فیلمها مینشینند و خسته نمیشوند؟ به نظر میرسد زنها در این فیلمها از نظر دایره رفتار و عملکرد آزادتر هستند و آزادانه تر عمل و رفتار میکنند در نتیجه بسیاری از زنها و دخترهای جوان با آنها همانند سازی میکنند و میخواهند به جای آنها باشند. این مشکل معمولا ناشی از این است: اگر ما فقط به زنها و دخترها بگوییم که چه کارهایی را نباید انجام بدهند و تنها برای آنها محدودیت ایجاد کنیم بدون آن که در باره علل ظاهری و باطنی این محدودیتها آگاهی بدهیم، متاسفانه آنها را نسبت به انجام اعمال ناشایست حریص کردهایم. چنین دخترهایی به خیال خود میخواهند همان آزادیها را تجربه کنند. ایجاد محدودیت بدون دادن آگاهی خطرناک است.
سمانه.ك هجده ساله : فیلمهای ماهواره ای ماجراها و فراز و فرودهای بیشتری دارند. رنگ در این فیلمها بیشتر به چشم میخورد و جذابیتهای تصویری بیشتری دارند. وقتی شما به خاطر جذابیتهای تصویری پای فیلمی بند شوید، خود به خود، ارتباط برقرار میکنید و موضوع فیلم هم برایتان دلچسب تر میشود و پذیرشتان نسبت بدان بالا میرود.
یعنی برایتان مهم نیست که آنچه در فیلم نمایش داده میشود غیر اخلاقی است؟
مهدیه قرائی، روانشناس، وقتی شما با جزئیات زندگی افراد، با انگیزهها و خواست و هدف آنها از نزدیک تماس دارید و از طرف دیگر هر شب هم آنها را میبینید دیگر آنها را قضاوت نمیکنید. البته کارگردانی فیلمها هم طوری انجام میشود که گویی رفتار افراد بر اساس منطق یا احساس عشق انجام شده (متاسفانه در این فیلمها عشق مجوز هر کاری شناخته میشود ) و غیر اخلاقی نیست، وقتی هر شب این سریالها پخش میشود مخاطب به تدریج حس میکند شخصیت فیلمها افراد خانواده او هستند. او با آنها همذات پنداری و همانند سازی میکند، به آنها حق میدهد و عادت میکند. فراز و فرود فیلمها هم طوری است که مخاطب را در کنجکاوی یا حسرت یا... نگه میدارد تا فیلم را هر شب همچنان دنبال کند. من زنها و دخترهایی را میشناسم که حتی تکرارهای هر روزه این فیلمها را میبینند و دیالوگها را از حفظند.
چرا رسانه ملی نتوانسته همین کار را با مردم ما انجام بدهد؟
امید مرادخانی، جامعه شناس: رسانه ملی وظایف زیادی دارد که محدود به نمایش فیلم نیست. برای مثال در جامعه ما به شکل غریبی انجام انواع عملهای جراحی زیبایی، و پروتزهای مختلف باب شده، من نمیخواهم بگویم که زیبایی و زیبا شدن اشکالی دارد، اما این هم درست نیست که توجه غالب مردم به ظاهر باشد.
این توجه افراطی به ظاهر مانع رسیدگی به باطن میشود و خیلی از افراد را در سطح ظاهر نگه میدارد. به نظر من این وظیفه رسانههای ملی بوده که این فرهنگ را در بین مردم ایجاد کنند که به جای ظاهر به درون همدیگر و به صفات مثبت هم توجه کنند. اما این کار باید با ظرافت و جذابیت انجام شود نه به صورت دستوری یا کلیشهای. چون معمولا اثری معکوس دارد.