حسن گوهرپور
«ویشكا آسایش» متولد آبانماه سال 1351 تهران و فارغالتحصیل طراحی صحنه از انگلستان است. بازیگری را از سریال امام علی (ع) و نقش ماندگار «قطام» آغاز كرده و از بیژن میرباقری كه این فرصت را برایش ایجاد كرده به نیكی یاد میكند. متن گفتوگو با این هنرمند را با هم میخوانیم.
همانگونه كه میدانید تغذیه تاثیرات فراوانی در زندگی انسان دارد. حتی بسیاری از كارشناسان تغذیه معتقدند نوع غذا بر خلق و خوی آدمها و رفتارهایشان هم تاثیرگذار است. اگر از پدربزرگ و مادربزرگها هم بپرسید غذاها به دو دسته «گرم» و «سرد» (به لحاظ مزاجی) تقسیم میشوند و هر دسته برای عدهای توصیه میگردد. اگر چه تلفیقی از این دو میتواند تنظیمكننده بدن باشد. اما شما فكر میكنید تغذیه چقدر در زندگی آدمها تاثیرگذار است؟
من خیلی به این مساله معتقدم و اینكه تغذیه بسیار در زندگی و همانگونـه كــه گفتید بر روی خلق و خوی آدم تاثیر میگذارد. البته من خودم چندان اهل غذا خوردن نیستم؛ یعنی توجه چندانی نمیكنم كه غذایم باید چگونه باشد. حتی ممكن است در یك وعده غذایی نان و سیبزمینی هم بخورم؛ اما تغذیه بسیار تاثیرگذار است.
میتوانید نمونهای از تاثیرگذاری را مثال بزنید؟
ببینید، به نظر من یكی از نمونههایش تحرك و یا تنبلی است. غذاهای ایرانی به دلیل اینكه بیشتر سنگین هستند، گاهی آدم را سنگین میكنند. البته این به معنای آن نیست كه این غذاها خوب نیستند؛ اما مثلا آبگوشت یا آش سنگین هستند و آدم دلش میخواهد بعد از غذا خوردن بخوابد و استراحت كند.
پس غذاهای ایرانی مثل انواع برنج و خورشها، آش و آبگوشت چطور؟ از این غذاها میل نمیكنید؟
چرا، این غذاها همه در پایان هفته و در كنار خانواده، همسر یا خانواده خودم تهیه و صرف میشود. این نكته را هم باید بگویم كه لذت غذاهای ایرانی به دور هم خوردن آنهاست. غذاهایی مثل برنج و خورش، آش و... را اگر در كنار هم و با خانواده بخورید، بسیار لذتبخش است.
شما از دوران كودكیتان غذایی را به یاد دارید كه برایتان خیلی خاطرهانگیز باشد؛ حالا یا خودتان درست كنید یا اینكه دیگران درست كنند و شما خیلی الان آن را یاد كنید؟
بله، اتفاقا ما غذایی را خودمان با خواهر و دختردایی مادرم در منزل مادربزرگ درست كردیم كه خیلی خاطرهانگیز بود. این غذا را در رادیو یا تلویزیون یاد گرفته بودیم. با برنج و هویج و عدس درست میشد و آنقدر این غذا خوشمزه و لذیذ شده بود كه الان هم از آن یاد میكنیم. اما درباره پرسش دوم باید بگویم، «سمنو» برای من بسیار نوستالژیك است و دوران كودكی مرا تداعی میكند.
- چرا «سمنو» خاطرهبرانگیز است؟
یادم میآید خانواده مادربزرگم در باغی كه داشتند دیگ بزرگی میگذاشتند و «سمنو»ی نذری میپختند. در این «سمنوپزان» همه فامیل جمع میشدند و برای طلب حاجت و برآورده شدن آرزو، آن را هم میزدند و این زمان تنها زمانی بود كه همه فامیل آنجا جمع میشد و خیلی خاطرهانگیز بود؛ اما الان هیچوقت این اتفاق نمیافتد.
شما صبحانه چه چیزی میل میكنید؟
من الان یا اصولا بهتر است بگویم زمانی كه سر كار هستم چندان فرصت نمیكنم صبحانه بخورم؛ در حد یك قهوه شاید؛ اما در زمانهای دیگر نان، كره، مربای توتفرنگی یا پوست پرتقال یا نیمرو.
از ترشیها چطور، به كدامشان علاقهمندید؟
من ترشی گلپر و ترشی سیب را كه دایی مادرم درست میكند، خیلی دوست دارم؛ اما به طور كلی چندان ترشی نمیخورم.
خانم آسایش شما چرا غذاهای ایرانی و متعلقاتشان را نمیخورید؟
شاید دلیلش خانوادگی باشد. البته ما از كودكی به این گونه غذا خوردن عادت كردهایم. مادر من اینگونه آشپزی میكرد. مادربزرگم هم چون كارمند بانك ملی بود، عموما ظهرها خانه نبود و ما تقریبا ظهرها غذاهایی میخوردیم كه خیلی سریع آماده میشد و اینگونه بود كه گرایش ما به غذاهای ایرانی كه زمان زیادی برای پخت نیاز داشت، كم شد.
از غذاهای خارجی و فرنگی كدام را میپسندید؟
ببینید، من بیشتر به غذاهایی گرایش و علاقه دارم كه به زمان كمتری برای آماده شدن نیاز دارند و صرفا این غذاها، غذاهای فرنگی نیست. از طرف دیگر، چون ما پرجمعیت نیستیم و این غذاها در زمان جمع بودن خانواده لذت بیشتری دارد، پس تلاش نمیكنم مثلا خورش درست كنم برای دو یا سه نفر. من بیشتر به غذاهای ایتالیایی با سسهای مختلف علاقهمندم؛ همسرم هم همینطور. پیتزا هم خوب است. ما تقریبا هفتهای یك بار پیتزا میخوریم.
در انتها اگر حرفی دارید، بفرمایید؟
فقط تقاضا میكنم همه مردم مراقب سلامت خود باشند و زیاد نوشابه نخورند!