عاطفه باقری : کارشناس ارشد ادبیات کودک و نوجوان ؛ دکتری تخصصی زبان و ادبیات فارسی
تحریریه زندگی آنلاین : آیا میتوانم کودکِ خلاقی داشته باشم؟
یکی از مهمترین گزارههای مربوط به خلاقیت و تفکر خلاق در کودکان که در سالهای اخیر رد شده است، این تفکر است که بعضی از افراد به صورت ذاتی خلاق به دنیا میآیند و بعضی از افراد هم نه.
خبر خوب اینکه خلاقیت به صورت بالقوه در همه ما وجود دارد و میتواند فعال و تقویت شود. در سالهای اخیر محققان به شواهدی دست پیدا کردهاند که نشان میدهد خلاقیت میتواند تقویت شود، تمرین شود یا آموزش داده شود. نکته جالب در این رابطه این است که روانشناسان عقیده دارند کودکان از بدو تولد با تفکر خلاق متولد میشوند، اما در طول زندگی با آموزشهای غیراصولی و نادرست، خلاقیت در آنها خاموش میشود. در واقع تفکر خلاق در کودکان وجود دارد و صرفا باید حفظ شود. آموزشهای مدرسه، محاسبات منطقی، فرآیند زندگی و… همگی ما را از فردی خلاق به فردی واقعگرا با تفکرات منطقی تبدیل میکند که دیگر مجالی برای خلاقیت و ابداع نخواهیم داشت، اما خبر خوب اینکه فرقی ندارد در چه سن و سالی باشیم. باروری تفکر خلاق و تقویت آن از هر سن و سالی امکانپذیر است و چه دورهای بهتر از کودکی؟
بیشتربخوانید:
نقش هنر و کاردستی در تقویت خلاقیت و هوش کودک
برنامهریزیهای یهویی؛ رمزِ خلاقیت!
رها شدن از کلیشهها از راهکارهایی برای پرورش تفکر خلاق در کودکان است. کودکان با مرتب به برنامهها تکیه کردن، عصبانی شده، حوصله شان سر میرود و سپس آن فعالیت به خصوص را رها میکنند. اساسا فعالیت کودکان باید هر پنج دقیقه تغییر کند، تا کودک بتواند در سری برنامههای مختلف، تمرکز خود را به دست آورد. شما باید مدیریت امور را فقط بعد از پنج دقیقه بدست بگیرید و کاری جدید را شروع کنید. این طور کودک حس کنترل شدن را نیز متوجه نمیشود. برای مثال تماشای طولانیمدت تلویزیون، فیلم و کارتون به هیچ وجه توصیه نمیشود، مگر کوتاه و به اندازه. برای پنج شش دقیقه بعد، یک بازی هیجانی آماده کنید، با یک موسیقی کودکانه شاد او را دعوت به بازی و تحرک کنید. با همین چند کار ساده، جنبش و ورزش را در او نهادینهسازی خواهید کرد و کمکم میتوانید او را دعوت به جنبشهای خاص در قالب ورزش کنید.
دلت رو به دریا بزن!
خیلی از ما بزرگترها، در گیر و دارِ زندگیِ پر ترافیک امروزمان غرق شدهایم و شاید اصلا ندانیم چطور باید دل به دریا زد یا چطور میشود به آسانی اوقاتِ خوشی مهیا کرد. مثلا امشب قبل از خواب با سر و صدا کودکتان را دعوت به بالکن، پشت بام، چادری وسطهال یا حیاط یا جلوی تلویزیون کنید، به او بگویید امشب میخواهیم اینجا با هم بخوابیم. با درست کردن نور و سایه با دستانتان چیزهایی به او نمایش دهید، شعبدهبازی کنید در همان حدی که بلد هستید، آخر شما، قهرمان اویید! تماشای سایه و نور، عوض شدن جای خواب، قرار گرفتن در کنار شما، با تصمیم شما، به او حس امنیت میدهد. اگر کودک شما گاها بهانهگیر هم باشد، با این حرکت هوشمندانه شما، متوجه همیشگی بودن شما خواهد شد. آن شب را با نمایش، قصههای پریان، رویا پردازی، عالم ستارگان و شکلهایی در آسمان یا صداهایی که در شب میآید یا پرسیدن سوالاتی مثل«فکر میکنی ستارهها کجان؟، پرندهها خوابن یا بیدار؟، خورشید الان کجاست؟، این سایه شبیه چیه؟» و تعریف کردن موقعیت مشابهی از خودتان در دوران کودکی برای او، بگذرانید. کودکان دوست دارند از کودکی شما بدانند و در خاطرات شما سهیم باشند.
بیشتربخوانید:
تبعات استفاده زودهنگام کودکان از تکنولوژی
یک توصیه، از یک بچه بزرگ
در داستان شازده کوچولو، کودکی را میبینیم که مثل فیلسوفها سخن میگوید، اما به سادگی. او از رفتارِ عجیب و سخت بزرگترها متعجب و ناراحت است. بزرگترها همیشه مشغول کاری هستند که به نظرشان خیلی مهم است، اما در واقع ارزش چندانی ندارد. در واقع همه کودکان به ما چنین نگاهی دارند، حتی خود ما، وقتی کوچک بودیم. پس اگر میخواهید کودک درونتان را بار دیگر پیدا کرده و در آغوش بگیرید، زودتر دست به کار شوید.
کودک درونتو فراموش نکن، هرگز!
با یک عالمه ستاره،
از طرفِ یک بچه بزرگ؛ عاطفه باقری