Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
دوشنبه 17 دی 1403 - 23:44

15
دی
روش‌های یکپارچه‌سازی ادراکات کودکان ( قسمت دوم)

روش‌های یکپارچه‌سازی ادراکات کودکان ( قسمت دوم)

همانطور که خواندید، بسیاری از نشانه‌های عدم یکپارچگی حسی کلی هستند و ممکن است نشانه‌ای از سایر مشکلات روحی، رشدی یا عصبی باشند و یا حتی در اثر محیط نامناسب به وجود بیایند. گاهی ممکن است

به قلم : دکتر صدیقه رضایی ، دکترای روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ، عضو نظام روانشناسی و مدرس دانشگاه

 

تحریریه زندگی آنلاین : اختلال یکپارچگی حسی در چه مواردی دیده می‌شود؟

این اختلال در واقع شامل یک سری نشانگان است که بسیاری از مواقع در بیماری‌ها یا اختلالات دیگر هم مشاهده می‌شود که برخی از آن‌ها عبارتند از:

اوتیسم

اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی

اختلالات یادگیری

اختلال رفتار مقابله‌ای

سندروم تورت

اختلال وسواسی جبری

اضطراب فراگیر

اختلال سلوک

اختلال هماهنگی رشدی

افسردگی

بیشتربخوانید:

اصول و روش های کارآمد در تربیت کودک

 

  تشخیص

همانطور که خواندید، بسیاری از نشانه‌های عدم یکپارچگی حسی کلی هستند و ممکن است نشانه‌ای از سایر مشکلات روحی، رشدی یا عصبی باشند و یا حتی در اثر محیط نامناسب به وجود بیایند. گاهی ممکن است اختلال پردازش حسی با سایر مشکلات مانند اوتیسم یا اختلالات یادگیری اشتباه گرفته شود یا حتی با آن‌ها همپوشانی داشته باشد، بنابراین تشخیص و ارزیابی تخصصی و دقیق، اهمیت زیادی دارد تا مسیر را اشتباه نرفته و هزینه زیادی را برای درمان متحمل نشوید. ارزیابی این اختلال می‌تواند توسط کاردرمانگر، گفتاردرمانگر یا یک روانشناس متبحر انجام شود که با استفاده از تست‌های مختلف و رد کردن ابتلا به سایر اختلالات مشابه، تشخیص قطعی می‌دهد.

پیامدهای اختلال یکپارچگی حسی می‌تواند خود را با علائم زیر نشان دهد:

 تکانشی بودن و فقدان خود کنترلی

 ناتوانی در آرام‌سازی خود

 حواس‌پرتی

 مشکلات هیجانی و اجتماعی

 سطح فعالیت بالا یا پایین

 دست و پا چلفتی و بی‌دقت بودن

 شناخت بدنی پایین از خود

 تاخیر در گفتار، زبان و مهارت‌های حرکتی

 تاخیر در مهارت‌های تحصیلی

 سازگاری ضعیف با محیط.

البته قابل ذکر است که بعضی از این مشکلات می‌توانند ناشی از عزت‌نفس ناکافی، فقر آموزشی و ضعف در ارتباط با دیگران و ضعف در خودباوری هم باشند، از این رو تشخیص و ارزیابی اولیه بسیار مهم است. ارزیابی یکپارچگی حسی به صورت تخصصی توسط کاردرمانگر انجام می‌شود.

 

دلایل

بیشتر اوقات مشکلات یکپارچگی حسی در کودکان اوتیستیک گزارش می‌شود، هر چند کودکانی با فقر حسی محیطی یا کودکانی با بی‌قراری و اضطراب شدید هم گاهی در حال تجربه همین مشکل هستند. طبق نظر آیرس و محققین، کودکان مبتلا به اتیسم و کودکانی با مشکل پردازش حسی با سه جنبه از پردازش حسی مشکل دارند که منجر به بسیاری از رفتارهای ناسازگارانه و بازداری از یادگیری و رشد مناسب می‌شود. اولین مشکل عمده این است که کودکان مبتلا به اتیسم قادر نیستند به طور صحیح اطلاعات حسی را ثبت کنند. آن قسمت از مغز که تصمیم می‌گیرد اطلاعات حسی را ثبت کند یا نکند، ممکن است به طور صحیح در کودکان مبتلا به اتیسم کار نکند. به همین خاطر آنها به بسیاری از حس‌هایی که تجربه می‌نمایند، توجه نمی‌کنند. مغز کودکان مبتلا به اتیسم در مرتب کردن همه حس‌هایی که دریافت می‌کند و یکپارچه ساختن آنها مشکل دارد، بنابراین در یادگیری و رشد عادی هم مشکل دارد. دومین مشکل این است که این کودکان قادر نیستند درون‌دادهای حسی مخصوصا درون‌دادهای حس دهلیزی و لامسه را به درستی تعدیل کنند. بسیاری از کودکان فقط حس‌های خیلی قوی را ثبت می‌کنند یا ممکن است برعکس نسبت به خیلی از حس‌ها حالت بیش‌حسی داشته باشند. این کودکان ممکن است برخی حس‌ها را خیلی ضعیف ثبت کنند. سومین مشکل این است که آنها قادر نیستند حس‌هایی که ثبت کرده‌اند را یکپارچه سازند. همچنین کودکان مبتلا به اتیسم قادر نیستند ادراک واضحی از بدن خود شکل دهند، زیرا آنها اطلاعات حسی کافی از پوست، ماهیچه، مفاصل و سیستم دهلیزی شان ندارند. این باعث می‌شود که این کودکان مشکلات زیادی در تعامل با محیط و دیگران داشته باشند. این موضوع یادگیری، رشد و مهارت‌های اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. علاوه بر توضیحات داده شده، لازم است بدانیم یک ناحیه ویژه در مغز وجود دارد که به نام DLPFC شناخته می‌شود. این ناحیه یک ویژگی منحصر به فرد دارد. در این ناحیه بیش از هر ناحیه‌ای در مغز، به دلیل تراکم دندریتی، مساله یکپارچگی حسی می‌تواند مطرح شود. ضمن اینکه این ناحیه ارتباط وسیعی با نواحی مختلف حسی، ادراکی و شناختی مغز دارد و تقریبا از همه حواس پیام دریافت می‌کند. این ناحیه از ناحیه جلوی مغز در توجه و آگاهی نقش محوری داشته و در سایر اجزای عملکردهای اجرایی مغز نظیر کنترل مهاری و گفتار درونی اهمیت فراوان دارد. احتمالا آسیب در ارتباطات این ناحیه می‌تواند باعث بروز علائم یکپارچگی حسی شود. در نظر داشته باید که بسیاری از علائمی هم که در کودکان اوتیستیک مشاهده می‌شوند، به دلیل اختلال در این ناحیه از مغز است.

 

مداخلات دوران نوزادی و کودکی

می‌توان برخی از راهکارهای کلیدی برای مداخله در این دوره‌های حساس زندگی را پیشنهاد داد. این راهکارها شامل توجه ویژه به فرصت‌هایی است که به کودک اجازه می‌دهند تا با استفاده از حواس خود به کشف و یادگیری بپردازند.

این امر شامل بازی‌های حسی متنوعی مانند بازی با اسباب‌بازی‌هایی با بافت‌ها و اشکال مختلف، فعالیت‌هایی که نیازمند تعادل و حرکت هستند، و تجربیاتی که به کودک اجازه می‌دهند از طریق لامسه، بویایی، بینایی و شنوایی محیط اطراف خود را تجربه کنند، می‌باشند.

از نظر توسعه حسی، مداخله زودهنگام می‌تواند شامل مشاوره با متخصصانی باشد که در زمینه توسعه کودکان و اختلالات پردازش حسی تخصص دارند. این متخصصان می‌توانند برنامه‌هایی را برای هر کودک به صورت فردی طراحی کنند تا اطمینان حاصل شود که نیازهای حسی و توسعه‌ای آن‌ها به طور کامل برآورده می‌شوند.علاوه بر این، ایجاد محیط‌های ایمن و پر از تحریک برای کودکان، که به آن‌ها امکان می‌دهد به طور طبیعی و در طی فعالیت‌های روزمره خود، مهارت‌های حسی خود را توسعه دهند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

این امر می‌تواند شامل فعالیت‌هایی مانند زمان شکمی برای نوزادان، بازی‌هایی که نیاز به حرکت و تعامل فیزیکی دارند، و ارائه اسباب‌بازی‌ها و وسایلی باشد که به کودک کمک می‌کند تا با احساسات و توانایی‌های حرکتی خود آشنا شود. در نهایت، مشارکت فعال والدین و مراقبان در فرایند توسعه حسی کودک، از طریق ارائه پشتیبانی عاطفی، تشویق و فراهم آوردن فرصت‌های یادگیری مستمر، برای تقویت پردازش حسی و توسعه مهارت‌های حرکتی کودک ضروری است.

 

ایجاد محیط حسی مناسب

ایجاد یک محیط حسی مناسب برای کودکان بیش‌فعال با اختلال یکپارچگی حسی می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی در کاهش علائم و بهبود عملکرد روزانه آن‌ها داشته باشد.

این محیط باید به گونه‌ای طراحی شود که به کودکان امکان دهد تا در یک فضای امن و تحریک‌آمیز به کشف و یادگیری بپردازند، ضمن آنکه از بروز تحریک‌زدگی بیش از حد جلوگیری می‌کند.

برای این منظور، استفاده از اتاق‌های سنسوری که به خوبی طراحی شده‌اند، می‌تواند به کودکان کمک کند تا به طور موثر با محرک‌های حسی مختلف تعامل داشته باشند.

این اتاق‌ها می‌توانند شامل تجهیزات و فعالیت‌های مختلفی باشند که بر روی حس‌های مختلف مانند بینایی، شنوایی، لامسه، تعادل و حرکت تمرکز دارند. به عنوان مثال، استفاده از توپ‌های تعادل، حوضچه‌های توپ، متن‌های مختلف و تجهیزاتی که تجربیات وستیبولار (تعادلی) و پروپریوسپتیو (عمقی) را فراهم می‌کنند، می‌تواند به کودکان کمک کند تا درک بهتری از بدن و فضای اطراف خود داشته باشند.

همچنین، ارائه تجربیات حسی متنوع از طریق فعالیت‌هایی مانند بازی با خمیر، ماسه، آب و سایر مواد با بافت‌های مختلف می‌تواند به تقویت حس لامسه کودکان کمک کند.

فعالیت‌های شنیداری مانند گوش دادن به موسیقی آرامش‌بخش یا صداهای طبیعت نیز می‌تواند به کاهش اضطراب و تحریک‌پذیری کودکان کمک کند.

علاوه بر این، اهمیت دارد که محیط‌های حسی به گونه‌ای طراحی شوند که از تحریک بیش از حد جلوگیری کنند. به عنوان مثال، استفاده از روشنایی غیر مستقیم و رنگ‌های آرامش‌بخش در اتاق‌ها و اجتناب از استفاده از وسایل پر سر و صدا و تصاویر شلوغ می‌تواند به ایجاد یک فضای آرام‌تر کمک کند که برای کودکان بیش‌فعال با اختلال یکپارچگی حسی مفید است.

در نهایت، مهم است که والدین و مربیان در ارائه این فعالیت‌ها و تجربیات حسی، به نیازهای منحصر به فرد هر کودک توجه داشته باشند و برنامه‌های درمانی را به گونه‌ای انعطاف‌پذیر تنظیم کنند که به بهترین نحو پاسخگوی این نیازها باشد.

بیشتر بخوانید:

نسخه‌ تــقــویت اعتماد بــه نـفس کودکان ( بخش اول )

 

 

 

درمان

پردازش حسی سالم، زمینه را برای انجام مهارت‌های یکپارچه‌ای که برای موفقیت در مدرسه لازم است، ایجاد می‌کند.

وقتی سیستم حسی صحیح عمل می‌کند، اطلاعات حسی کامل دریافت و غربال شده، مورد توجه قرار می‌گیرند، پردازش شده و سپس پاسخ داده می‌شوند و اگر در هریک از این مراحل مشکلی وجود داشته باشد، توانایی یادگیری را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

درمان این بیماری یعنی فراهم کردن تحریکات مختلف مورد نیاز کودک به ویژه حس لامسه، عمقی و وستیبولار و افزودن تحریکات بینایی، شنیداری، بویایی و چشایی می‌باشد. لازم است ارزیابی اولیه به صورت دقیق توسط کاردرمانگر با‌تجربه انجام شود.

واقعیت این است که هیچ نوع برنامه استانداردی برای همه کودکان وجود ندارد. کودکان مبتلا به این مشکل از نظر قدرت و ضعف در علائم با یکدیگر متفاوت هستند و به همین ترتیب درمان کاملا فردی و اختصاصی بوده و قبل از هر اقدامی درمانگر باید سن کودک، توانایی شناختی و سیستم‌های حمایتی مدرسه و خانه را بررسی کند. کاردرمانگر مانند یک پل ارتباطی میان اطلاعات سیستم عصبی و عملکرد بیرونی کودک است.

 

  پیشگیری

برخی از رویکردها و توصیه‌های عمومی می‌توانند به کاهش خطر بروز این اختلال یا کاهش شدت آن در کودکان کمک کنند.

این راهکارها شامل افزایش آگاهی والدین و مربیان در مورد اهمیت تجربیات حسی متنوع برای کودکان، ارائه فرصت‌هایی برای بازی و فعالیت‌های بدنی که تمام حواس کودک را درگیر می‌کنند، و مشاهده و رصد نزدیک توسعه حسی و حرکتی کودکان است. تشویق کودکان به شرکت در فعالیت‌های بازی که شامل لمس، حرکت، و استفاده از حواس مختلف می‌شوند، می‌تواند به تقویت توانایی‌های پردازش حسی آن‌ها کمک کند. این فعالیت‌ها شامل بازی‌های آبی، بازی با ماسه، استفاده از وسایل بازی با بافت‌های مختلف و فعالیت‌های دیگر است که به کودک اجازه می‌دهند تجربیات حسی متفاوتی داشته باشند. همچنین، فراهم کردن محیطی امن و تشویق کودکان به اکتشاف محیط اطراف‌شان می‌تواند به توسعه مهارت‌های حسی آن‌ها کمک کند.

این امر شامل دادن فرصت‌های کافی به کودکان برای بازی در فضای باز و تعامل با محیط‌های طبیعی است که می‌تواند تجربه‌های حسی غنی و متنوعی را برای آن‌ها فراهم آورد.

در نهایت، ارائه حمایت زودهنگام و مداخله در صورت مشاهده هرگونه علائم اختلال در پردازش حسی، می‌تواند به جلوگیری از تشدید این مشکلات کمک کند.

این امر می‌تواند شامل مشاوره با متخصصانی مانند کاردرمانگران، گفتاردرمانگران و سایر متخصصان حوزه سلامت کودکان باشد تا برنامه‌ریزی مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای خاص هر کودک انجام شود.

 

  هدف، ایجاد یک زندگی مستقل، رضایت‌بخش و مولد است

و برای رسیدن به این هدف، درمانگر به تدریج برای بهبود عملکردهای حرکتی، توانایی استدلال و در صورت نیاز آموزش و رشد، علاوه بر کاردرمانی، گفتاردرمانی و ماساژ درمانی، از اتاق‌های حسی استفاده می‌کند که محیطی است تحریک‌کننده و کنترل‌شده برای کودکان، تا بتوانند در آن به تجربه‌های حسی مختلف و متنوع دست یابند. این اتاق‌ها می‌توانند به کودکان کمک کنند تا توانایی‌های حسی خود را در محیطی امن و محافظت شده توسعه دهند. همچنین، رویکردهای مبتنی بر موسیقی‌درمانی و هنردرمانی نیز می‌توانند به کودکان کمک کنند تا از طریق خلاقیت و بیان هنری، به پردازش حسی و عاطفی خود بپردازند. این فعالیت‌ها نه تنها به تقویت مهارت‌های حسی کمک می‌کنند، بلکه فرصتی برای ابراز احساسات و افکار از طریق هنر فراهم می‌آورند که می‌تواند برای کودکان بسیار مفید باشد.یکی دیگر از روش‌های درمانی، تمرینات ورزشی و فیزیکی می‌باشد که به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های حرکتی و تعادلی خود را بهبود ببخشند. ورزش‌هایی مانند یوگا برای کودکان، شنا و ژیمناستیک می‌توانند به بهبود توجه و تمرکز، کاهش بی‌قراری و بهبود کنترل حرکات در کودکان کمک کنند. در نهایت، مداخلات درمانی باید به صورت فردی‌سازی شده و بر اساس نیازهای منحصر به فرد هر کودک طراحی شوند. اهمیت همکاری نزدیک بین والدین، معلمان و درمانگران در طراحی و اجرای برنامه‌های درمانی برای کودکان بیش‌فعال با اختلالات یکپارچگی حسی بسیار ضروری است.

 

در مورد روش‌های درمانی می‌توان به عنوان مثال به یکی از پژوهش‌های موسسه تحقیقاتی اتیسم در آمریکا اشاره کرد:

که نشان می‌دهد، چرخش و تاب خوردن به سمت عقب و جلو، با تحریک سیستم وستیبولار (بخشی از گوش داخلی که می‌تواند اطلاعاتی در مورد موقعیت افراد در هر مکانی که هستند ارائه دهد) باعث سازماندهی عصب‌ها در موقعیت‌های مختلف می‌شود، البته همان‌طور که گفته شد برنامه‌ریزی درمانی به عهده کاردرمانگر می‌باشد و در مورد هر روش درمانگر بینش و‌ دلیل کافی را با توجه به شرایط کودک، برای خانواده توضیح می‌دهد.

تمرینات درکی - حرکتی به همراه تحریکات حسی وستیبولار و عمقی برای افزایش عملکرد درکی - حرکتی کودک و بهبود پردازش حسی.

هدفمند بودن تمرین و همین‌طور تمرین با استفاده از بازی می‌تواند علاوه بر بهبود عملکرد حرکتی کودک، باعث بهبود عملکرد درکی و شناختی، و تمرکز شود و همچنین با رویکرد درست بر روی مشکلات رفتاری کودک هم تاثیر مثبت زیادی داشته باشد.

 

برچسب ها: دکتر صدیقه رضایی تعداد بازديد: 47 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز