به قلم : محمدمهدی مقدم ، کارشناس فرهنگی، مذهبی
تحریریه زندگی آنلاین : کمتر کسی است که با صحنههایی از سخاوت و خساست در کنشها و واکنشهای کودکان روبرو نشده باشد. کودکی که به چشم برهم زدنی، آنچه دارد را با اطرافیان خود تقسیم میکند و حتی از بخشش تمام و کمال داشتههایش کوچکترین اِبایی ندارد، و بالعکس، کودک دیگری که با پافشاری سخت و عجیب، از اینکه حتی بخش کوچکی از داشتنیهایش را در اختیار دیگران بگذارد، به شدت امتناع میورزد. بخشش و بُخل، موضوعاتی جبری، قهری و تغییرناپذیر در وجود آدمی نیستند، یعنی اینگونه نیست که انسانی از بدو تولد، بخیل یا سخاوتمند به دنیا آمده باشد، بلکه اینگونه رفتارها، رفتهرفته و در طی یک فرایند، در وجود کودکان شکل گرفته و به عنوان یکی از صفتهای زشت یا زیبا، در ایشان نهادینه میشود. اگرچه این صفات در تمام دوران حیات آدمی، قابل ایجاد و تغییر هستند، اما در اکثر موارد، بازه زمانیِ خردسالی، موثرترین دوران کاشت و داشت این بذرهای خوب و بدِ صفاتی و افعالی در زمینِ ضمیرِ کودک است.
بیشتربخوانید:
راهکارهای تقویت حس ارزشمندی در کودک
سخاوت، اخلاق بزرگ الهى
سخاوت یعنی بذل و بخشش امکانات مادی و معنوی خود به دیگران که درست در نقطه مقابل بخل و وابستگی و تمامیتخواهی قرار دارد.
انسانِ خداشناس، باور دارد همه استعدادها، داراییها و ظرفیتهای مادی و معنویاش از آنِ خداوند و امکانی از سوی او است که در وجود و زندگیاش به ودیعه نهاده شده و آدمی، جانشین خدا است در آنچه به ظاهرِ امر، صاحبِ قراردادی آن است. از این روی، عنایتهای خالقش را در آنچه مورد رضایت و خشنودیاش میباشد، مدیریت و بذل و صرف مینماید.
خداوند حکیم در قرآن کریم میفرماید: «به خدا و پیامبرش ایمان آورید، و از آنچه خدا شما را در آن جانشین خود قرار داده، انفاق کنید؛ پس برای کسانی از شما که ایمان آورده و انفاق کردهاند، پاداش بزرگی خواهد بود» (حدید / 7).
اساسا انسان به مقام ابرار و نیکوکاران دست نخواهد یافت، تا آنکه از دوستداشتنیهایش در راه خدا بگذرد و از بذل و انفاقشان مضایقه ننماید. در کتاب وحی آمده است: «هرگز به مقام نیکوکاران و حقیقت نیکوکاری نخواهید رسید، مگر از آنچه دوست میدارید و محبوب شما است در راه خدا انفاق کنید، و هر آنچه انفاق کنید، خدا بر آن آگاه است و هرگز از یاد نرفته، بلکه در نزدش ثبت و ضبط میگردد» (آلعمران / 92).
انفاق، نشانه کمال انسانیت است. انفاق، صفت اهالی گذشت و ایثار است. انفاق، نتیجه رشد آدمی و گشوده شدن چشم دل، بر حقیقت گذرا و فانی دنیا و باور به بقای سعادت ابدی قُرب ایزد منّان است. سخاوت، اخلاق بزرگ الهى و خُلقِ بزرگان و بزرگواران است. سخاوت، ميوه درخت عقل و خردورزی است. سخاوت، گناهان را پاك مىكند و دلها را به سوى بخشنده متمایل میسازد. سخاوت، پوشاننده عيوب و محو کننده کروب است.
انفاق، سخاوت و بخشندگی را باید در مکتب عملی پیامبر اسلام و اوصیای طاهرینشان آموخت و به عنوان الگویی ناب از والاترین فضایل اخلاقی، نشان و نشانه پندار و گفتار و کردار خویش مقرر نمود.
رسول رحمت صلی ا... علیه و آله و سلم میفرمایند: «اَنـَا اَدیبُ اللّهِ وَ عَلىٌّ اَدیبى، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَىءٌ اَبْغَضُ اِلَى ا...ِ عَزَّوجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُ لیُفْسِدُ العَمَلَ کَما یُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ» من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به بخشش، سخاوت و نیکى کردن فرمان داد و از بخل و سختگیرى و خشونت و رُعبآفرینی باز داشت. در نزد خداوند عزّوجلّ، چیزى منفورتر از بخل، خشکی، تندخویی و بدخُلقی نیست. بد اخلاقى و تلخی و خشکی و شدت، عمل را ضایع میکند، آنگونه که سرکه عسل را (مکارمالاخلاق، ص۱۷).
بیشتر بخوانید:
نسخه تــقــویت اعتماد بــه نـفس کودکان ( بخش اول )
اعتدال در بخشندگی
حس مالکیت، همانند چاقویی دو لبه است. افراط و تفریط در آن خطرناک و سبب نگونبختی و بیچارگی دنیا و آخرت انسان میشود.
همانطور که بیتفاوتی نسبت به داشتههای فردی، میتواند خسارتهای جدی به شخص و دارایی وی وارد سازد، تصور مالکیت مطلق نیز به شدت فاجعهبار است.
اما امر پسندیده پروردگار در خصوص بخشش، حفظ اعتدال و میانهروی است، یعنی حرکت بر مداری که نه به خساستورزی و نه به اسراف بینجامد.
در آیه 67 سوره مبارکه فرقان آمده است: «بندگان رحمان کسانیاند که وقتی انفاق میکنند، نه از حدّ معمول و متعارف میگذرند و نه تنگ میگیرند و سختگیری میکنند، بلکه انفاقشان همواره میان این دو و در حدّ اعتدال است».
امام صادق عليه السلام در حديث معروفى اين مطلب را ضمن مثال روشنى، اینگونه بيان داشتهاند: «فَأَخَذَ قَبْضَهْ مِنْ حَصًی وَ قَبَضَهَا بِیَدِهِ فَقَالَ هَذَا الْإِقْتَارُ الَّذِی ذَکَرَهُ ا... فِی کِتَابِهِ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَهْ أُخْرَی فَأَرْخَی کَفَّهُ کُلَّهَا ثُمَّ قَالَ هَذَا الْإِسْرَافُ ثُمَّ أَخَذَ قَبْضَهْ أُخْرَی فَأَرْخَی بَعْضَهَا وَ أَمْسَکَ بَعْضَهَا وَ قَالَ هَذَا الْقَوَامُ.» مشتى خاك را از زمين برداشت و محكم در دست گرفت و فرمود: اين بخل است. سپس مشت ديگرى برداشت و دست را چنان گشود كه تمام خاكها، روى زمين ريخت، سپس فرمود: اين اسراف است. مرتبه سوم، مشتى خاك برداشت و كف دست را رو به آسمان كرد و دست را گشود، مقدارى از خاكها از لابلاى انگشتان و اطراف دستشان فرو ريخت و مقدارى باقى ماند، آنگاه فرمود: اين حد اعتدال است و حقيقت سخاوت همين است (الکافی، ج۴، ص۵۴).
الگوهایی به شدت تعیینکننده
نخستین و بهترین الگو در آموزش مفاهیم گوناگون اخلاقی، والدین هستند. الگوبرداری کودک از سخاوت یا خساست پدر و مادر، امری ناگزیر و قطعی است.
اگرچه صحبت کردن و واکنش نشان دادن مفید و موثر نسبت به خواستهها و نیازهای دیگران؛ خودخواهی را در نظر و عمل، ناپسند و مطرود انگاشتن؛ تمجید و تعریف نمودن از بخشندگیها و گذشتهای افراد، خصوصا کودک؛ تبیین و تشویق اعتدال در بخشش و بخشندگی به اهلش؛ جستجوی آرام و مهربانانه ریشههای بُخل و تندی و خشکی در رفتار کودک؛ و دیگر اموری از این دست، خواهد توانست در معرفی و آموزش بخشندگی به کودک ارزنده و کاربردی باشد، اما هیچچیز نمیتواند به اندازه نشان دادن سخاوتمندی در عمل، کودک را سخاوتمند بار بیاورد.
آنچه توسط نگاه تیزبین کودک دریافت شده و در یاد و باور او نقش میبندد، همان چیزی است که آموزشگاه اعمال والدین به وی میآموزانَد و در اندیشه و رفتارش نهادینه میگردانَد.
بیگمان، کودکی که با سلولسلول خود ادراک و مشارکت میکند در صدقه دادنها، انفاق نمودنها و دستگیریهای مادی و معنوی پدر و مادرش، یقینا در حال مشق مهرورزی و بخشندگی است. مشقی که سرمشقی گرانقدر برای تمام دوران زندگانی او خواهد بود.
نکته مهم دیگری که در نهادینهسازی صفات و ارزشهای انسانی و الهی، باید همواره مورد توجه قرار گیرد، این است که تنبیه، خصوصا تنبیهات سخت و رفتارهای تند و خشن، نه تنها منتهی به اصلاح کودک نشده، بلکه در ایجاد گرههای کور شخصیتی و رفتاری در وجود وی، تأثیری شوم و عمیق دارند.
زبان خوش و ملایمت و ملاطفت، قطعا ثمربخشی مضاعفی در امر تربیت داشته و کودک را به همراهی و همدلی بیشتری وا میدارد.
رسول گرامی اسلام میفرمایند: «اِرْحَمُوا صِغَارَكُمْ» نسبت به کودکان خود ترحّم و عطوفت داشته باشید (وسائلالشیعه، ج۱۰، ص۳۱۳)؛ و نیز فرمودند: «لَیسَ مِنّا مَن لَم یَرحَم صَغیِرَنا» کسی که به کودکان محبّت و شفقت نداشته باشد، از ما نیست (مجموعه ورّام، ج۱، ص۳۴).