به قلم : دکتر کامیار سنایی ؛ روانشناس
تحریریه زندگی آنلاین : زورگویی کودک یا پدیده بولیزم عبارت است از زورگویی و خشونت کودکان که نسبت به همسالان خود اعمال میکنند. در پدیده بولیزم، یک کودک به قصد ترساندن و تحقیر کودک دیگر، او را مورد آزار قرار میدهد.
همه ما خاطراتی از سنین کودکی، از آزار و اذیت همکلاسیها و یا هممدرسهایهای خود در ذهن داریم. اتفاقاتی که در آن سنین برای ما بهشدت استرسزا و آزاربخش بود. بسیاری از کودکان بهجهت زورگویی همکلاسان تمایل خود را به مدرسه رفتن از دست میدهند.تحقیقات نشان میدهد که زورگویی کودک پدیده بسیار رایجی در مدارس و محلهها میباشد و یک نفر از هر سه نفر در طول دوران مدرسه مورد زورگویی قرار گرفته است و یک نفر از هر سه نفر نیز در طول دوران مدرسه زورگویی کرده است. تقریباً نه نفر از ده دانشآموز نیز تماشاچی بودهاند. تماشاچی کسی است که شاهد زورگویی است و یا از آن اطلاع دارد، ولی ساکت مانده و اقدامی نمیکند. زورگویی کودک زمانی اتفاق میافتد که کودکی مداوم زورگویی کودک یا پدیده بولیزم و به عمد، کودک دیگر را میترساند.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، هم فردی که مورد زورگویی قرار میگیرد و هم فردی که زور میگوید و هم تماشاچیان، از این پدیده آسیب میبینند. متاسفانه کودکانی که مورد زورگویی قرار میگیرند، به دیگران حرفی نمیزنند. تماشاچیان نیز تمایلی ندارند که به دیگران چیزی بگویند.
بیشتربخوانید:
پرخاشگری پیامد تنبیه کودکان
زورگویی کودک و انواع آن
زورگویی کودک میتواند فیزیکی باشد، یعنی فرد از طریق برتری نیروی بدنی خود به دیگری زور میگوید. این کار از طریق لگد زدن، هل دادن، سیخونک زدن، راه را بر کسی بستن، توهین کردن، پرتاب شیء به سمت فرد دیگر، مجبور کردن دیگری به خوردن چیزهایی که دوست ندارد و یا کثیف است و … صورت میگیرد. زورگویی کودک از نوع فیزیکی در بین پسرها رایجتر است.
در زورگویی کلامی، فرد از طریق مسخره کردن لباس، قیافه، خانواده، و یا از طریق خندیدن، پچ پچ کردن و تحقیر دیگران، دیگری را مورد زورگویی خود قرار داده و مرعوب میکند.
در زورگویی رابطهای، فرد سعی میکند تا دوستان فرد دیگر را از وی جدا کند و رابطههای او را برهم بزند. این کار از طریق غیبت، شایعه پراکنی، نادیده گرفتن و دست به یکی کردن صورت میگیرد. زورگویی کودک از نوع رابطهای را میتوان بیشتر در بین دختران سراغ گرفت.
زورگویی جدیدی که شاید والدین کمتر از آن آگاه هستند، زورگویی فضای مجازی و اینترنتی است. در این نوع زورگویی، دیگران از طریق پیامهای زننده و عکسهای شرمآور و یا ترساندن دیگری و اعمال خواستهها، دیگران را فریب میدهند. رمز آنها را گرفته و باجخواهی میکنند. بازی نهنگ آبی یکی از موارد بسیار شدید این نوع زورگوییها میباشد.
کودکان ممکن است بهخاطر تفاوتهای قومی، نژادی، مذهبی و یا حتی چهره مورد تمسخر قرار بگیرند. حتماً بهیاد داریم در دورانی که عینک چندان شایع نبود، چگونه این کودکان با القابی چون چهار چشم و یا عینکی بینمکی مورد تمسخر و آزار قرار میگرفتند.
نقش والدین
والدین از طریق آگاهیدادن به کودکان میتوانند آنها را از این پدیده که آثار بسیار بدش تا بزرگسالی نیز کودک را رهانمیکند، در امان نگاهدارند. بیان واقعیتهای زیر به کودک کمکمیکند هم خودش از زورگویی در امان بماند و هم بهدیگران کمککند و نقش تماشاچی نداشتهباشد.
بیشتربخوانید:
قبل از تنبیه کردن فرزندتان این مطلب را بخوانید!
برخی از این حقایق عبارتند از:
۱.حق هیچ کودکی نیست که مورد زورگویی و آزار قرار بگیرد. کودکان با این استدلال که فلان کودک حقش است، خود را از زیربار مسئولیت میرهانند. اینکار هوشهیجانی و اخلاقی کودک را تضعیفمیکند و توانایی آنکه بتواند خود را بهجای دیگری بگذارد، ازدست میدهد. زیرا برای آنکه بهدیگری زورگویی کنیم یا دربرابر زورگویی ساکتبمانیم، مجبوریم اندکاندک توانایی همدلی را در خود از بین ببریم.
۲.باور کودکان آنست که بزرگترها همیشه خودشان در جریان زورگوییها هستند و بنابراین نیازی به بیانش نمیباشد. درحالیکه کودک باید آگاهشود که قلدرها همیشه پنهانی و دور از چشم معلمها زورگوییمیکنند.
۳.باور دیگر کودکان آنست که بهترین راه مقابله با زورگوها، فرار از دستشان و بر سر راهشان قرار نگرفتن است. آنها باید آگاهشوند که اینکار، قلدرها را جدیتر کرده و بیشتر زورگویی میکنند. آنها باید بدانند اگر جلوی قلدری گرفتهنشود، ادامه مییابد.
۴.باور دیگری که باید در کودک اصلاحشود، آنست که اگر مورد زورگویی قرار گرفته، بدین معنا نیست که دستوپا چلفتی است. این کار قلدرست که زشت و ناپسند است. کودک باید بداند که بسیاری از افراد شایسته و بزرگ و حتی خود والدین در معرض زورگویی بودهاند.
۵.کودک باید بداند گزارش قلدری در مدرسه خبرچینی نیست، بلکه کاری پسندیده است، زیرا خبرچینی باعثمیشود کسی بهدردسر بیفتد، درحالیکه گزارش قلدری باعثمیشود کودکی از آزار و اذیت دیگران رها شود.
۶.به کودک بیاموزید خود را بهجای دیگری بگذارد. آیا تو دوستداری کسی رویت اسمبگذارد؟ آیا دوستداری کسی تو را هلبدهد؟ دوستداری مسخرهات کنند؟
۷.معلمها در مدرسه درباره زورگویی و مصادیقش بحث کنند. از کودکان بپرسند زورگویی و قلدریکردن و تماشاچیبودن، چه تاثیری بر رفتار و شخصیتشان میگذارد. از کودکان بپرسند در زورگوییها چه اتفاقاتی میافتد و آنها چه عکسالعملی نشانمیدهند. اگر معلمها و بزرگسالان شاهد زورگویی بوده و اقدامی نکنند، کودک آن را تایید رفتارش فرضمیکند و به زورگوییاش ادامهمیدهد. تماشاچی نیز فکرمیکند اقدامینکردن بهترین کار است. فرد موردظلم نیز احساس ناچاری و ناتوانی در قبال زورگویان میکند. در اینصورت، کودکان دنیا را مکانی ناامن درنظر میگیرند که هیچکس بهفکر دیگری نیست. این امر بهخودخواهی کودکان دامنمیزند.
۸. در مدرسه میتوان نمایشهایی با موقعیتهای مختلف زورگویی ترتیب داد و واکنشهای صحیح را در آن آموزش داد.
۹. کودکانی که در مقابل کودکان زورگو میایستند و اجازه نمیدهند خود و دیگران مورد زورگویی قرار بگیرند را تشویق و تایید کنید.
۱۰. و در نهایت باید بدانیم کودکانی که به زورگویی مبادرت میورزند، خود در خانه تحت آزار والدین و اطرافیان خود قرار گرفتهاند و این رفتار آنها بهنوعی بازتولید رفتار دیگران درباره آنها است. بنابراین، نباید با آنها به تندی رفتار کرد. آنها را باید مورد لطف و محبت قرار داد و با آنها با احترام رفتار کرد؛ چیزی که در خانه از آن محروم بودهاند. رفتار تند با آنها باعث تشدید درد آنها و تکرار بیشتر عمل میگردد. ما در قبال همه کودکان مسئول هستیم.
نکته:
در این مقاله زورگویی کودک معادل واژه بولیزم در نظر گرفته شده است که عبارت است از قلدری کردن بهجهت ترساندن و تحت سلطه قرار دادن دیگری و آزار او.