به قلم : اعظم حاجی یوسفی؛ بنیانگذار خیریه کودکان نیکوکار موعود ایرانیان
تحریریه زندگی آنلاین : مهر که میآید بوی کاغذ، آغاز خواندن را پیامآور است و شادی در حیاط مدارس در حال پراکندگی...
بچهها به کلاس میروند تا درس سال تحصیلی جدید را شروع کنند، اما چه خوب میشد که کلاسهای درس در تمام دنیا تابع خلاقیت بود، نه تابع قانونهای از پیش تعیین شده. در جامعهای که میخواهد رو به جلو حرکت کند، باید بپذیریم همیشه عدهای در برابر آن حرکت مقاومت میکنند.
یکی از مشکلات مدارس سنتی این است که به بچهها اجازه پر و بال زدن و پرواز نمیدهند، مثلا چه عالی بود اگر کلاسهای درس گاهی در مکانهای مختلف از جمله کنار یک رود، داخل یک پارک و .... برگزار میشد.
اریک فروم در مورد افراد خلاق معتقد است که خلاقیت باعث میشود انسان از ماهیت منفعل فراتر رفته و بر این اساس به احساس آزادی و هدف داشتن دست یابد (شولتز 1369).
سالها قبل آزمایش جالبی بر روی دو آموزگار انجام شد؛ به آموزگار اولی کلاسی دادند و به او گفتند که شاگردان این کلاس همگی بسیار باهوش هستند، ولی آنها خودشان را تنبل نشان میدهند و تکالیفشان را انجام نمیدهند، اما به حرف آنها اهمیت ندهید، چون از عهده همه کارها برمیآیند. فقط باید در برابرشان صبور بود و عشق و درک را به آنها ارزانی دارید. به آموزگار دوم نیز کلاسی دادند که شاگردانش بهره هوشی متوسط داشتند و خاطرنشان کردند که دانشآموزان این کلاس نه خیلی باهوش هستند و نه خیلی کودن. آنها بهره هوشی و توان متوسطی دارند. به همین دلیل هم انتظار داریم نمرههایشان در همان حد وسط باشد. همانطور که انتظار میرفت عملکرد دانشآموزان نابغه بهتر از دانشآموزان با بهره هوش متوسط بود.
در پایان سال، دانشآموزان نابغه به اندازه یک سال از دیگر دانشآموزان جلو افتادند. جالب اینجا است که در حقیقت امر، در هیچ کلاسی اثری از دانشآموزان نابغه نبود و هر دو گروه از هر نظر در رده متوسط قرار داشتند. اینها تفاوت در دیدی بود که آموزگاران از آنها داشتند. (کوئک 1387).
متخصصان مسائل آموزشی بر این باورند که آموزش ارتباط مستقیمی با نحوه دید اولیای مدرسه و خانه دارد. اگر معلمی احساس یأس و ناامیدی کند و برای کار خود ارزش و اعتباری قائل نباشد، مطمئنا این معلم نمیتواند بچهها را به خوشبختی و سعادت برساند و بالعکس.
بر همین مبنا یکی از مواردی که برای استخدام معلمها باید رعایت شود، این است که آنها باید بدانند که شغلشان یکی از سختترین مشاغل دنیا است، اما در عین حال اگر کسی عاشق این حرفه باشد، از آن دسته مشاغلی خواهد بود که بیشترین کمک را به شکوفایی ذهن خلاق و احساس ناب یک دانشآموز میکند. پس برای کلاسهای خلاق باید اول دنبال انسانهای عاشق بود و دوم حقوق و مزایای بالایی به آنها داده و همچنین مهارتهای لازم به آنها آموزش داده شود.
یکی دیگر از مشکلات نظامهای آموزشی این است که صرفا به افزایش اطلاعات و دانش بچهها فکر میکنند، در حالی که وظیفه خطیر نظام تعلیم و تربیت، درست فکر کردن، عقلانی عمل کردن، تصمیمگیری صحیح در مواقع ضروری و در موقع نیاز عاشقانه برخورد کردن است. بچهها نابغه هستند، البته اگر تصویر ذهنی سالمی از خود داشته باشند.
نخبهپروری باید در نظامهای آموزشی جدی گرفته شود، در حال حاضر چیزی که وجود دارد، گویی این است که بچهها در مسابقه حفظ کردن به انباشت مطالب در حافظه قرار دارند. آنها مسابقه میدهند که چه کسی بیشتر جزوه خوانده و حفظ کرده است.
در نظام آموزشی فنلاند که گفته میشود یکی از بهترین نظامهای آموزشی است، پیگیری روند پیشرفت توسط وزارت آموزش و پرورش انجام میشود، به این صورت که گروههایی کوچک از کارشناسان را در هر مدرسه قرار میدهند و آنها روند دانشآموزان را کنترل میکنند و ایرادات آنها را بررسی میکنند.
در فنلاند مهارت مسئولیتپذیری در مدارس از اهمیت بالایی برخوردار است و چیزی به عنوان تکلیف و پاسخگویی وجود ندارد و همه چیز بر پایه اعتماد و مسئولیتپذیری است، البته معلمان نیز به خوبی مهارت مسئولیتپذیری را آموزش دیدهاند و باید مدرک کارشناسی ارشد در رشته مربوط داشته باشند تا بتوانند به عنوان معلم مشغول به کار شوند.
در فنلاند
1- آموزش باید ابزاری در خدمت تعدیل نابرابری اجتماعی باشد.
2- غذا برای همه دانشآموزان رایگان است.
3- دسترسی دانشآموزان به خدمات پزشکی تسهیل میشود.
4- مشاوره فیزیولوژی به دانشآموزان داده میشود تا سالمتر بار بیایند.
5- راهنمایی اختصاصی فردی برای دانشآموزان در نظر گرفته میشود (کار فردی در یک محیط عمومی عادلانه روش آموزشی فنلاندیها است).
در فنلاند اگر کسی نخواهد ادامه تحصیل بدهد، به مدارس فنی رفته و مهارت دلخواهش را فرا میگیرد. آنها به دانشآموزان این حس را القا نمیکنند که گویی در زندان گرفتار شدهاند، بنابراین همه چیز برای دانشآموز اختیاری است، حتی ادامه تحصیل، اما به آنها به خوبی یاد داده میشود که هر چیزی با آموزش ممکن است، بنابراین آنها مشتاقانه به دنبال یادگیری علم و دانش هستند.
در فنلاند به دلیل اینکه اعتقاد زیادی به خواب و کیفیت آن دارند، مدارس از ساعت ۹ تا ۹:۴۵ شروع به کار میکنند و مدت استراحت بین کلاسها در مدارس نسبتا زیاد است. یکی از مهمترین اصول سیستم آموزشی آنها یادگیری بر حول محور بازی کردن است. آنها مسائل و مفاهیم را در قالب بازی به کودکان یاد میدهند. در سیستم آموزشی این کشور معلمان و مدارس مرتبا مورد ارزیابی قرار میگیرند. تحصیل در دوره متوسطه نیز کاملا رایگان بوده و دانشآموزان فقط هزینه کتاب و حمل و نقل را میپردازند.
بعد از فنلاند ژاپن از نظر کیفیت آموزشی بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. در ژاپن تحصیل پیش از دبستان اجباری نیست.
دانشجویان این کشور از سطح سواد خوبی برخوردار هستند. همه مردم برای آموزش ارزش بسیاری قائل هستند. کره جنوبی یکی دیگر از نظامهای آموزشی برتر میباشد، به خصوص در زمینه علمی ریاضیات و علوم. داشتن تحصیلات خوب یکی از مسائل پر اهمیت در کره جنوبی است.
سنگاپور نیز جزء ۵ کشور برتر در نظام آموزش میباشد. این کشور در کمتر از ۵۰ سال از جزیرهای فقیر و فاقد درآمد و با آمار بالای بیسوادی تبدیل به کشوری در ردیف کشورهای توسعه یافته و پیشرفته شد. آنها متوجه شدند که تنها راه، آموزش و پرورش است که از این طریق میتوان بر مشکلات جامعه سنگاپور غلبه کرد و به ایجاد یک نظام آموزشی شایسته سالار پرداخت. از ویژگی بارز سیستم آموزشی سنگاپور وجود معلمان و مدیران مجرب میباشد.
سنگاپور توانسته در آزمونهای بینالمللی به موفقیت چشمگیر برسد و رتبهای در سطح بالا در میان کشورها به خود اختصاص دهد.
در خاتمه میتوان گفت آنچه امروز در مدارس به آن نیاز داریم تربیت ذهن و بالا بردن قدرت صبر برای پیروزی در دانشآموزان است. اگر بتوانیم کلاسهای درسی ایجاد کنیم که به هر دانشآموز صدها بار فرصت انجام یا جبران کاری را بدهیم، توانستهایم در راستای تقویت ذهن بچهها گام برداریم.