تحریریه ماهنامه آشپزباشی
یلدا در كرمانشاه
در استان كرمانشاه نیز كه از شهرهای باستانی و كهن ایران زمین است، شب یلدا از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار است و همواره با مراسم زیبا و با شكوهی همراه است. مردم استان كرمانشاه براساس آیینی كهن در این شب با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن بیدار میمانند و با خواندن قصههایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، حكایت حسین كرد شبستری و خواندن اشعار زیبا و دلنشین شامی كرمانشاهی در گذشته نقل مجالس شب یلدا در كرمانشاه بود. آن روزها افراد فامیل بنا بر رسمی دیرینه به خانه بزرگترین فرد فامیل كه معمولا پدر بزرگ و مادر بزرگ بودند میرفتند و باتكاندن برفهای زمستان از لباسهایشان در گرمای آرامش بخش كرسی فرو میرفتند.
افراد فامیل بر سر یك سفره باهم شام میخوردند و بر روی سفره مخصوص این شب خوردنیهای متنوعی چیده میشد. خوردنیهایی از قبیل آجیل، راحت الحلقوم، مشكلگشا، شیرینی محلی دست پخت مادر بزرگها به خصوص نان شیرینی معروف «نان پنجرهای، كاك و نان برنجی»، و میوههایی چون انار، سیب و هندوانه كه نگین این سفره بود. یكی از آداب زیبایی كه شب یلدا در استان كرمانشاه وجود دارد گرفتن فال حافظ است كه مردم با اعتقادات خاص خود رهنمودهایش را چراغ راه مشكلات خود در زندگی قرار میدهند. همچنین دختران دمبخت با این كار از باز شدن بخت خود در آن سال خبر میگرفتند.
یلدا در تبریز
استان آذربایجانشرقی نیز به عنوان یكی از خطههای زرخیز ایران زمین برای زنده نگه داشتن این شب بیادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند كه به پارهای از آنان اشاره میشود. اكثر مردم آذربایجان در شب یلدا «چیله قارپیزی» (هندوانه چله) میخورند و معتقدند با خوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمیكنند. در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی رسم بر این است كه كسانی كه نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود «خوانچه» طبق میفرستند و اقوام در هر چه بهتر بودن این خوانچهها كمك میكنند.
محتویات خوانچهها عبارتند از شیرینی، پرتقال، سیب، انار، هندوانه، آیینه و پارچه كه با پولك و تور تزیین میشود. هنگام غروب، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایكوبی میپردازند. سپس طبقهای آماده را بر سر افرادی كه معین شده قرار داده و روانه خانه عروس میكنند و مادر عروس پس از تحویل طبقها، هدایایی مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به آنها میدهد. فردای این شب مادر دختر تمام طبقها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت میكند.
همچنین علاوه بر فرستادن سهم چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج زوجهای تبریزی، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را كه شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یك قواره پیراهنی با كفش و چادری روانه منزل آنها میكند. اغلب مردم در این شب برنج، مرغ و آش شیر میپزند و بعد از شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا (گندم برشته با شاهدانه) آجیل، لبو، حلوای گردو انواع میوه، خربزه، هندوانه و خشكبارهایی چون انگور، بادام و سنجد میل میكنند.
ریشسفید خانواده در حالیكه با چاقو هندوانه را میبرد، میگوید قادا بلامیزی بو گئجه كسدوخ (بلایای خودمان را امروز بریدیم) در تبریز پوستهای میوه و آشغالها را در آب روان ریخته و این رفتار را خوب و خوش یمن میدانند. بعد از خوردن تنقلات و میوه بزرگان خانواده به نقل حكایات و ضربالمثل پرداخته و تا پاسی از شب به صحبت و گفت و گو مشغول میشوند. زنان معمولا تا پایان چله كوچك خانه تكانی نمیكنند و اعتقاد دارند اگر در طول این دو چله كسی خانه تكانی كند، چله او را نفرین میكند و اگر چله كسی را نفرین كند به نكبت و بدبختی گرفتار میشود.
یلدا در استان مركزی
اما آیین شب یلدا در استان مركزی از دیرباز در سه شب متوالی با عناوین شب «چلهبزرگه»، «چله وسطی» و «چلهكوچیكه» برگزار میشد و خویشان و دوستان سفرهای از مهر را میگشودند و از هر دری سخنی میگفتند. یكی از آیینهای ویژه یلدا، در استان مركزی دیدار و بزرگان و سالخوردگان فامیل بوده است. در شبهای چله افراد فامیل دور كرسی چوبی جمع میشدند و به قصههای بزرگترها گوش میدادند.
زنان و دختران روستایی در گرگ و میش شبهای چله در تكاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا میكردند و برای گذران ساعات خوش در كنار فامیل لحظه شماری میكردند. آنان در سینیهای قدیمی مسی در فضای دوده گرفته آشپزخانههای قدیمی، انواع میوه و تنقلات به ویژه هندوانه، انگور، تخمه و نخودچی كشمش، و خرما را مهیا میكردند.
در این شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شكر در پای سفره، همگان در كنار هم، از شادیها و غمها، موفقیتها، اعتقادات، امیدها و بیمهاشان میگفتند. بزرگترها و ریشسفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستانهای كهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل میكردند.
در شب یلدا، بزرگترها با كودكان هم بازی میشدند، «پر یا پوچ» دزد بازی و مشاعره از جمله بازیهایی است كه در شب چله در مناطق مختلف استان مركزی با مشاركت همه اعضای خانواده رواج داشت. این رسومات تا ۵۰ سال پیش در شهر اراك و سایر مناطق استان مركزی به شكلی فرا گیر وجود داشت اما اكنون به ندرت میتوان چنین جلوههایی را به چشم دید.