درمان چندوجهی
باتجربهترین متخصصان درمانی معتقدند كه درمان دارویی، رفتار درمانی و مشاوره خانوادگی، همگی برای بهبود نتایج درازمدت ضروری هستند. در یك مطالعه اخیر راجع به CBT، والدین و اعضای خانواده، جلسات خانوادگی هفتگی در مورد دوره درمانی تشكیل دادند و هدف آن، فراهم آوردن اطلاعات لازم در مورد OCD و كمك به خانواده برای برخورداری از یك الگوی عملكردی طبیعیتر بود.
طرح استاندارد شده مشخصا دربردارنده دو جلسه خانوادگی بود كه عمدتا بر محور روانی- آموزشی متمركز میشد. والدین به صورتی فعال در جلوگیری از پاسخ و خاموشسازی شركت كرده و برای اطلاع از چگونگی رفتارش در برابر OCD كودك، یك كتابچه خودآموز به آنها داده میشد. كتابچه تكالیف منزلِ كودك بود، والدین تشویق شده تا اندرز دادن را قطع كنند و دعوت میشدند تا در ابتدای هر جلسه، در مورد پیشرفت درمان توضیحاتی ارایه دهند.
آموزشِ كنترل اضطراب، ملازم مهم CBT بود و به شكل آموزش آرامسازی، فنون مربوط به تنفس، تجسمهای طنزآمیز و راهكارهای سازگاری مثبت، ارایه میشد. CBT هنوز بهطور كامل تفكیك نشده است و از این رو، شناخت میزان تاثیر جداگانه اجزای درمانی مشكل است.
یك كارآزمایی درمانی گسترده در مورد كودكان و نوجوانان نشان داد كه استفاده از داروی كلومی پرامین برای هشت هفته، از دارونما مفیدتر بود و دستاوردها، به شرط آنكه بیمار به دارو ادامه میداد، حفظ میشد. با این حال، در جمعیت كودكان، نتایج حاصل از درمان دارویی تنها، به صورت تعجبآوری ضعیف است و یك آزمایش دوسر كور، متقاطع 20 هفتهای در مورد 14 بیمار، حداقلِ تفاوت را میان فلوكستین و دارونما نشان داد.
هیچ كارآزمایی درمانی كنترلشدهای در مورد مقایسه بین CBT با دارودرمانی، چه به صورت تنها و چه به صورت تركیبی، وجود ندارد، گرچه ممكن است كه رفتار درمانی از عود بیماری در زمان قطع دارو جلوگیری كند، همانطور كه در بزرگسالان چنین است.
تاثیر درمان شناختی- رفتاری
اثرات شناخت درمانی به تنهایی و بر اساس الگوهای شناختی رسمی مورد بررسی قرار نگرفته است، اگرچه نشانههای اولیه در مورد جمعیت بزرگسالان بیانگر این است كه CBT برتری قابل توجهی نسبت به رفتار درمانی (BT) تنها دارد. با این حال، CBT ممكن است مانند بزرگسالان در درمان كودكان با وسواسِ تنها از BT موثرتر باشد.
در درازمدت، نتایج CBT ضعیف به نظر میرسد. در پیگیری بولتون و همكارانش در مورد 14 نوجوان 9 تا 14 ساله كه بیشتر توسط BT و درمان خانوادگی مداوا شده بودند، 8 نوجوان بهبود یافتند (یعنی دیگر دارای معیارهای تشخیصی OCD نبودند، دارو دریافت نمیكردند، دارای سازگاری اجتماعی خوبی بودند) و 6 نوجوان، همچنان دارای معیارهای تشخیصی OCD بودند. مهم اینكه، بین پاسخ به درمان در نوجوانان و نتیجه طولانی مدت هیچ ارتباطی وجود نداشت.
همچنین بین نتیجه درازمدت و سازگاری اجتماعی قبل از بیماری با شروع قبل از 12 سالگی و شدت علایم زمان ارجاع، هیچ گونه ارتباطی وجود نداشت. بهبود 57 درصد آن، از مطالعه فلامنت و همكاران بهتر بود كه در آن 68 درصد بیماران، متعاقب دارودرمانی، همچنان دچار OCD بودند. این میزان مشابه؛ میزان بهبودی در پیگیری آیندهنگر وسیع كودكان NIMH بود كه با دارودرمانی به همراه رفتاردرمانی در یكسوم موارد درمان شدند.
در این مطالعه پیگیریكننده 72 ساله نتایج ضعیف بوده است، 43 درصد هنوز دارای علایم مشخص OCD بودهاند، 70 درصد به دارودرمانی ادامه میدهند و فقط 11 درصد كاملا بدون علامت بودهاند. نشانههای پیشآگهی ضعیف، شامل علایم OCD شدیدتر، پس از پنج هفته دریافت كلومی پرامین، تاریخچهای از وجود تیك دایمی و تشخیص روانشناختی (Axis1) والدین بود.
در یك مطالعه درازمدت 6 تا 22 ساله دانماركی، پس از دارودرمانی، خانوادهدرمانی و رفتاردرمانی (برای بیماران بستری)، تقریبا 25 درصد از 47 بیمار بهبود یافتند. 25 درصد در وضعیت (سابكلینیكال) بودند، 25 درصد دارای OCD دورهای بودند و یكچهارم باقیمانده OCD مزمن داشتند .
اثرات درمانهای مختلف این مطالعه، یا مطالعه آیندهنگر بعدی كه در آن، 50 درصد از 26 كودك تشخیص OCD را در یك پیگیری 5/1 تا 5 ساله حفظ كردند، نمیتوان بهصورت جداگانه مدنظر قرار داد. مارچ در نتیجهگیری این بازنگری، میگوید كه شواهد بالینی بسیار و شواهد تجربی در حال پیدایش، بیان میكنند كه CBT به تنهایی یا به همراه دارودرمانی، درمان مناسبی در OCD كودكان و نوجوانان است، اما ارزش درازمدت این درمان باید مشخص شود.
برای خواندن بخش اول- درمان اختلال وسواس كودكان- اینجا کلیک کنید.