برای درمان قلدری باید به طور مستقیم وارد عمل شد و گامهای اساسی برای جلوگیری و یا پاسخ به آن برداشت اولین گام به رسمیت شناختن مشكل است. در اینجا به اطلاعاتی اشاره خواهیم كرد كه برخی از آنها تجربه مستقیم والدین و برخی دیگر نتیجه مطالعات پژوهشگران است و این اطلاعات به شما و كودكتان كمك خواهد كرد تا این مشكل را برطرف كنید. پیشگیری از قلدری كودكان را باید از محیط امن خانه آغاز كرد و والدین الگوهای خوبی برای فرزندان هستند تا آنها را از این رفتار زشت منع كنند.
قلدری چیست؟
بعضی كودكان ممكن است توسط خواهر، برادر و یا دوستشان اذیت شوند، ولی معمولاً این اذیتها منطقی، دوستانه و متقابل است و خندهدار به نظر میرسد؛ ولی زمانی كه این اذیت كردنها، مكرر و نامهربانانه و ثابت میشوند، بایدكمی نگران شد و آنها را متوقف كرد و قلدری كودك قلدر راا خاطی دانست. این نوع رفتار را میتوان در هر سنی مشاهده كرد؛ حتی در سنین پایین، قلدری آزار عمدی فیزیكی، كلامی و یا روانی است كه میتواند طیف وسیعی از آسیبهای بدنی تنهزدنها، تهدیدها، اخاذیها و تمسخر كردنها را شامل شود. برخی از كودكان نیز با گسترش شایعات و یا از طریق ایمیل، اتاقهای چت، وب سایتها و یا پیامهای متنی كوتاه سعی میكنند به احساسات دیگران لطمه بزنند. نوع زیركانه و غیرمستقیم این رفتار كه معمولاً در دخترها دیده میشود، بیاعتبار كردن دیگران است. معمولاً دخترها فقط نسبت به همجنسشان چنین رفتاری دارند؛ ولی پسرها هم به دخترها و هم به پسرها زور میگویند. از آنجایی كه این رفتارها معمولاً تكرار میشود و ادامهدار است، والدین باید آنها را جدی بگیرند؛ چرا كه در آینده میتواند مشكلات جدی در پی داشته باشد و در موارد شدید فرد قلدر حتی مرتكب جرم نیز میشود. قلدری مشكلی از اختلال در یك رابطه است. كودك قلدر برای حفظ موقعیت و قدرتش به زور متوسل میشود و همانگونه كه قلدری در طول زمان تكمیل میشود، قدرت و نابرابری در رابطه محكمتر شده و یك كودك در این رابطه قربانی میشود. اكثر قلدرها، نترس و تهاجمی رفتار میكنند و به نظر میرسد اعتماد به نفس زیادی دارند؛ به همین دلیل حتی ممكن است این رفتار آنها در مقابل هم سالانش خوب و جذاب نیز به نظر رسیده و دوستان او را تشویق كنند.
علل اصلی قلدری
قدرت نابرابر: یك كودك نسبت به كودك دیگر دارای قدرت بیشتری است و یا حداقل به نظر میرسد كه قدرت بیشتری دارد.
انجام كارهای مضر: آنها مرتكب رفتارهای مضر جسمی و روانی میشوند.
اقدامات مستقیم و غیرمستقیم: این رفتار ممكن است در حضور فرد قربانی و یا پشت سر او انجام شود.
تكرار این رفتار: رفتارهای زشت به مرور اتفاق میافتد و فرار و كنار گذاشتن آن سختتر و سختتر میشود.
لزوماً نه همه كودكان بلكه تعداد نسبتاً كمی از آنها دچار این مشكل هستند. در تحقیقی كه بر روی كودكان صورت گرفت، مشخص شد، 15 درصد از دانشآموزان حداقل دو بار در مدرسه قلدری كردهاند و 2 درصد آنها یك بار در هفته و یا بیشتر قلدری میكنند. همچنین در پسران 4 تا 11 ساله،، قلدری 14 درصد و در دختران در همین سنین 9 درصد دیده میشود و 20 درصد از كودكان بیش از یك یا دو بار در مدرسه قربانی قلدری دوستانشان شده و 8 درصد از آنها حداقل هفتهای یك بار قربانی رفتار زشت كودكان دیگر هستند. 5 درصد از پسران 4 تا 11 ساله و 7 درصد از دختران در همین سنین نیز گاهاً قربانی این رفتارها میشوند و در میان كودكان دبستانی این آمار به 27 درصد میرسد.
برخی از انواع قلدریها
انواع قلدری شامل انواع فیزیكی، روانی، كلامی اجتماعی، كتك زدن، لگد زدن، مشت زدن، تنه زدن، توهین، بدنامی، تهدید، غیبت، نادیده گرفتن و ... میباشد. در قلدریهای فیزیكی به بدن و وسایل (لباس، اسباب بازی و ...) كودك آسیب وارد میشود كه سبب میشود فرد قربانی احساسس بدی نسبت به خودش پیدا كند. در قلدریهای روانی، قربانی احساس تنهایی و انزوا خواهد كرد و در قلدری مبتنی بر حفظ قومیت و مذهب، به شخص دیگری، صدمه وارد میشود. همه بچهها به طور مستقیم در قلدری و حوادث دخیل نیستند، بلكه گروهی از آنان سعی میكنند این موضوع را خاتمه دهند. گروهی دیگر فقط تماشاگرند و گروهی فرد قلدر را تشویق میكنند. در 85 درصد این حوادث، حتماً شاهد و یا شاهدانی وجود دارد و در 11 تا 19 درصد این حوادث همسالان سعی میكنند از ایجاد این حوادث پیشگیری كنند. در بیشتر این قلدریها، طی 10 ثانیه با مداخله شخص سوم، این حادثه متوقف میشود.
توصیههای عملی
پیشگیری همیشه مقدم بر مقابله است. هیچكس نباید در برابر این مشكل سكوت كند و والدین و معلمان، همگی باید در رفع این مشكل با یكدیگر همكاری داشته باشند. گاهی حتی نیاز به مشاوره و كمكهای روانپزشك نیز وجود دارد. گاهی وقتی كه كودك از شما طلب كمك میكند، در واقعع نیازمند دانستن توصیههای عملی است. اگر كودك شما قربانی این رفتارها شد، به او توصیه كنید آرامش خود را حفظ كرده و سعی كنید ناراحتی و عصبانیت خود را نشان ندهید. این رفتار درست نبوده و او سزاوار چنین رفتاری نیست. با او دوست شوید و به او اطمینان دهید كه تنها نیست و اگر احتمال میدهید این حادثه به یك اتفاق بد منجر خواهد شد، از آنجا فرار كرده و بزرگترها را خبر كنید. مفیدترین مانع در مقابل قلدری، واكنش دیگر كودكان است. به كودكان خود آموزش دهید كه مشاهده رفتار زشت دیگران بدون نشان دادن انزجار خود از رفتار آنها به معنی همكاری با آنان است. به یاد داشته باشید كه اگر فرار كنید و كمك بیاورید، جزئی از راهحل هستید و اگر بایستید و تماشا كنید، بخشی از مشكل خواهید بود.
بزرگسالان چه كمكی میتوانند به كودكان داشته باشند؟
این موضوع، مشكلی نیست كه كودكان بتوانند به تنهایی آن را حل كنند. جنگ قدرتی است كه نیازمند یاری والدین است. اگر والدین وارد عمل شوند و به گونهای صحیح عمل كنند، بلافاصله این كار متوقف میشود. اگر شما در حادثه بودید، با كودكان پرخاشگر صحبت كنید و به آنها توضیح دهید كه موجب صدمه به دیگری شدهاند و آنها را مجبور كنید كه از فرد خاطی عذرخواهی كنند. در برخی موارد نیز این مشكل بسیار مزمن است و نیاز به یاری یك مشاور و روانپزشك دارد. اگر شما والدین و یا سرپرست این افراد هستید، با افراد دیگر مشورت كنید تا راههای اصلاح و جلوگیری از مشكلات آینده را بیابید. با كودكانتان صحبت كنید و تمامی حرفها و شكایتهای او را گوش دهید. حتی گاهی حرفهائی كه به نظر شما كاملاً بیاهمیت هستند، در نظر كودكان واقعاً مهماند. رفتارهای زورگویانه كودكتان را در منزل متوقف كنید و در برابر آنها واكنش نشان دهید. شما همچون یك مدل برای كودكتان هستید، پس رفتار خود را كنترل كنید و واكنشهای منطقی داشته باشید.
اگر شما معلم و یا مربی كودك پرخاشگر هستید
به تمام شكایتهای كودك و خواستههای والدین گوش داده و واكنش نشان دهید. قواعدی را در برابر این رفتار در نظر بگیرید و در اجرای آنها، مقاومت كنید و به او توضیح دهید كه این رفتار او اصلاً پسندیده و قابل قبول نیست. مهارتهایی همچون قاطعیت و ارتباط صحیح و مهارتهای اجتماعی را به او بیاموزید و به او آموزش دهید كه همیشه روش بهتری برای دستیابی به خواستهها وجود دارد. مراقب رفتار كودكان در گروه باشید و اگر احساس كردید كودكی تمایل به انجام تعاملهای منفی دارد، او را از گروه جدا كنید و یا از دور او را زیر نظر بگیرید تا در صورت ایجاد هرگونه مشكلی بتوانید در اولین فرصت مداخله كنید. اگر شما مدیر یك اجتماع مربوط به كودكان هستید (مثل مدیر مدرسه و یا مدیر یك تیم ورزشی و یا ...)، به تمامی صحبتهای والدین، مربی و كودك به طور كامل گوش دهید و از والدین كودك به طور مستقیم حمایت كرده و با آنها در مورد روشهای كارآمد بحث كنید. نظارت خود را بیشتر كنید و كودكان مخل آرامش را از سایه كودكان جدا كنید و محدودیتهایی خاص را برای آنها در نظر بگیرید. فراموش نكنید كه تنبیه مؤثر نخواهد بود. گروه درمانی هم اگرچه برای قربانیان مؤثر است و افسردگی و اضطراب آنها را كاهش میدهد، در درمان افراد خاطی مؤثر نیست. قانون بگذارید و تمامی آنها را اجرا كنید.كودكان را تشویق كرده و اگر متوجه هر نوع تغییر خوب رفتاری در آنها شدید، از آنها قدردانی كنید.