دکتر آفت دنیوی؛ جراح و متخصص بیماری های زنان؛ زایمان و نازایی
عدم قاعدگی تا سن 14 سالگی بدون ظهور علایم ثانویه بلوغ و یا عدم قاعدگی تا سن 16 سالگی اما همراه با علایم ثانویه جنسی همچون رشد موهای زایدزیر بغل و رشد پستانها را آمنوره گویند. مورد نوع ثانویه آمنوره نیز شامل خانمی است كه قبلا پریود میشده و اكنون 3 دوره یا 90 روز است كه پریود نشده است.
در آمنوره (چه اولیه و چه ثانویه)، باید حتما حاملگی را مد نظر داشت چون در یك خانم 14 ساله نیز ممكن است قبل ا ز نخستین پریود، حاملگی صورت گیرد (مانند بسیاری از قبایل آفریقایی و اعراب كه دختران در سنین بلوغ ازدواج میكنند.) از این منظر در این مقاله بر آن شدیم تا درباره اختلالات کروموزومی وانواع بیماری که بیشتر در این بیماری مطرح است و نحوه درمان و تشخیص این بیماری بیشتر بحث کنیم.
اختلالات کروموزومی و انواع بیماریها
در آمنوره اولیه، اختلالات كروموزومی بیشتر مطرح است. در 60 درصد موارد Gonadel Failure خصوصا به علت اتوایمیونیته ایجاد میشود و سندرمهای ژنتیكی دیگر چون سندرم ترنر (45XO(Turner، سندرم سوایر (Sweyer)، حذف بازوی بلند كرومزوم 5 و...
علاوه بر مسایل ژنتیك، بیماریهای اتوایمیون همچون عفونتهایی چون اوریون Mumps، پروسههای ارتشاحی مثل سل (TB) یا گالاكتوزمی، مسایل یاتروژنیك مثل كموتراپی با مواد آلكیلان و رادیاسیون و نقایص هورمونی مثل نقض هورمون 17 آنها هیدروكسیدز و عدم تخمكگذاری مزمن كه در دوران بلوغ ایجاد میشود، نیز میتوانند باعث تخلیه فولیكولی تخمدان شوند.
نحوه تشخیص بیماری
وجود شواهدی از بیماریهای روان- تنی و هیجانی مشكلات جسمی با تمركز بر روی وضعیت تغذیهای، بررسی سلامت اعضای تولیدمثلی، بررسی شواهد بیماریهای سیستم اعصاب مركزی (CNS)، بررسی از نظر وجود گالاكتوره (ترشح یك طرفه یا دوطرفه شیری از پستان) كه بسیار علامت مهمی است.
در فردی كه به علت آمنوره مراجعه كرده پس از رد حاملگی، بایستی هورمون محرك تیرویید (TSM) و پرولوكتین (PRL) اندازهگیری شده و یك تست چالش بروز شیردهی (Progestrone challenge test) انجام شود. در فردی كه پرولاكتین بالا دارد و آمفورئیك است بهتر است MRI جمجمه از نظر بررسی آدنوم هیپوفیز صورت گیرد.
در صورت بالا بودن TJM و تشخیص كمكاری تیروئید، درمان مناسب صورت میگیرد. اگر هیپوتروئیدی از مدتها قبل وجود داشته و تشخیص داده نشده است گالاكتوره شایعتر و سطح پرولاكتین بالاتر است. (هیپوتروئیدی باعث كاهش محتوای دوپامینی هیپوتالاموس میشود و اثر تحریككنندگی مداوم هورمون آزادكننده تیروتروپین (TRN) بر روی سلولهای مولد پرولاكتین هیپوفیز میگذارد و این تحریك مداوم، منجر به هیپرژوفی یا هیپرپلازی هیپوفیز میشود).
در تست چالش پروژسترونی، هدف دستیابی به سطح استروژن آندوژن است و در ضمن باز بودن مجرای خروجی (واژن) را نیز بررسی میكند. (استفاده از پروژسترون خالص و بدون استروژن، ارجح است.) معمولا 7-2 روز پس از قع پروژسترون، بیمار یا خونریزی خواهد داشت و یا نخواهد داشت.
در مورد اینكه چه مقدار خونریزی را به عنوان یك پاسخ مناسب فرض كنیم، دانستن آن مهم است كه اگر خونریزی فقط یك درصد لكهبینی باشد ممكنست بعدا، این بیمار در دسته گروهی كه پاسخ منفی دادهاند قرار گیرد. در دو حالت، علیرغم وجود استروژن اندوژن، ممكن است خونریزی صورت نگیرد؛ یكی در مواردی كه آندومتر به علت آندروژن بالا (مثلا در نقص آنزیمی آدرنال) نازك و دسیدوالیزه شده است و دیگری در صورتی كه آندومتر به علت سطح بالای پروژسترون اگزوژن با آندوژن دسیووالیزه شده است.
در اینجا یادآوری یك نكته ضروری است و آن اینكه در تمام زنانی كه تخمكگذاری ندارند و استروژن بالا و بلامنازع (unopposed) دارند برای جلوگیری از هیپرپلازی آندومتر باید پروتئین دورهای تجویز شود.
چنانچه پس از تجویز پروژسترون، بیمار خونریزی پیدا كند و سطح پرولاكتین خونش كمتر از mg/ml20 باشد و گالاكتوره نداشته باشد بررسی بیشتر برای تومور هیپوفیز لازم نیست. (البته در موارد بسیار نادر، ممكن است پرولاكتین، از جایی به جز هیپوفیز ترشح شود مثلا كارسینوم برونكوژنیك، كارسینوم سلول كلیوی و گونا دو بلاستوما)...
برای خواندن بخش دوم- آمنوره معضلی برای بانوان- اینجا کلیک کنید.