دکتر احمد اسماعیلزاده مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه معاونت بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در «همایش روز جهانی مقابله با کاهش ضایعات غذایی و بزرگداشت روز جهانی غذا» گفت: سالانه حدود ۴۰۰ تا ۴۲۰ هزار مرگ در کشور رخ میدهد که حدود ۳۵ درصد آن یعنی نزدیک به ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار مورد، مرتبط با تغذیه است.
مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت افزود: در حال حاضر از هر پنج کودک و نوجوان ایرانی، یک نفر دچار اضافه وزن یا چاقی است و در گروه بزرگسالان نیز از هر سه نفر، دو نفر اضافه وزن دارند. همچنین حدود ۳۰ درصد از مادران باردار در دوران بارداری وزنگیری نامطلوبی دارند که این مساله میتواند زمینهساز بیماری در نوزادان شود. از سوی دیگر، حدود ۸ درصد سالمندان کشور با لاغری و کموزنی مواجهاند.
این اظهارنظرها که در رسانههای فراوان منتشر شد بحث و جدلهای بسیاری را در پی داشت. مهمترین آنها هم از سوی انجمن تغذیه ایران منتشر شد و میرزای رزاز، رئیس انجمن تغذیه ایران با باین اینکه آمار اعلامی مرگ و میر ناشی از سوءتغذیه در ایران معتبر نیست سوءتغذیه در ایران را یک بحران چندوجهی دانست.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس انجمن تغذیه ایران در واکنش به اظهارنظر اخیر مبنی بر اینکه عامل ۳۵ درصد مرگ و میر سالانه در کشور تغذیه ناسالم است گفت: نسبت دادن یک سوم کل مرگها به تغذیه، فاقد مستندات و دقت علمی است.
دکترجلال الدین میرزای رزاز پزشک، متخصص تغذیه و دانشیاردانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس انجمن تغذیه ایران د ر تحلیل مرگ و میر ناشی از تعذیه در کشور نوشت:
-۱ تحلیل مرگ ومیر ناشی از تغذیه در کشور
اظهار اینکه ۳۵ «درصد از مرگومیر سالانه کشور ناشی از مسائل تغذیهای است» اگرچه با نیت جلب توجه به اهمیت و جایگاه نقش تغذیه بیان شده، اما متأسفانه پشتوانه علمی و اپیدمیولوژیک معتبر نداشته، و میتواند منجر به برداشتهای نادرست در افکار عمومی و جامعه تخصصی شود. در علم تغذیه و سلامت عمومی، مرگومیر ناشی از تغذیه بهصورت مستقیم (مانند سوءتغذیه شدید، کمبود انرژی و پروتئین) و غیرمستقیم (مانند تغذیه ناسالم منجر به بیماریهای مزمن) طبقهبندی میشود. اما نسبت دادن یکسوم کل مرگها به «تغذیه» بدونتفکیک این دو، فاقد مستندات ودقت علمی است.
در گزارشهای معتبر جهانی مانند (GBD) Disease of Burden Global، سهم عوامل تغذیهای در بروز بیماریها و مرگ ومیر با مدلسازیهای دقیق و مبتنی بر دادههای چندمنبعی برآورد میشود. در ایران نیز، مطالعات ملی بار بیماریها نشان میدهد که تغذیه ناسالم یکی از عوامل خطر مهم است، اما نه به تنهایی و نه با
چنین سهمی که اخیرا مطرح شد. بیان آمار بدون ارجاع به منبع علمی، بدون تفکیک نوع مرگومیر، و بدون در نظر گرفتن سایر عوامل خطر، نهتنها کمکی به سیاستگذاری نمیکند، بلکه اعتبار علمی حوزه تغذیه را نیز زیر سوال میبرد.
-۲ چگونه میتوان آمار مرگ و میر ناشی از سوءتغذیه را کاهش داد؟
پیش از پرداختن به راهکارها، باید تأکید کنم که سوءتغذیه در ایران نهتنها یک مسئله بهداشتی، بلکه یک چالش ساختاری، اقتصادی و فرهنگی است. هرگونه تلاش برای کاهش مرگ ومیر ناشی از تغذیه، بدون اصلاح زیرساختهای سیاستگذاری غذایی، محکوم به شکست خواهد بود.
متأسفانه در سالهای اخیر، بسیاری از برنامههای تغذیهای کشور بهجای تکیه بر شواهد علمی و دادههای ملی. تحت تأثیر شعارهای کلی و اقدامات مقطعی قرار گرفته اند. برای کاهش واقعی بار تغذیهای در مرگومیر، به نظر میرسد اقدامات زیر بهصورت ساختاری و پایدار میبایست اجرا شود:
- بازنگری در سیاستهای کشاورزی و تولید غذا
- اصلاح نظام توزیع و قیمتگذاری مواد غذایی
- اجرای برنامههای ملی آموزش تغذیهای مبتنی بر شواهد
- تقویت پایش و ارزیابی تغذیهای در سطح ملی و استانی
- جلوگیری از نفوذ تبلیغات ناسالم غذایی در رسانهها و فضای مجازی
کاهش مرگومیر ناشی از تغذیه نیازمند اراده سیاسی، تخصیص منابع، و مشارکت بینبخشی است. صرفاً صدور بیانیهها یا برگزاری همایشها، بدون اقدام عملی، تغییری در وضعیت سلامت تغذیهای کشور ایجاد نخواهد کرد.
-۳ وضعیت سوءتغذیه در کشور و گروههای در معرض خطر سوءتغذیه در ایران چهرهای دوگانه دارد:
از یکسو با کمبود ریزمغذیها، لاغری و کوتاهقدی در کودکان مواجهیم، و از سوی دیگر با چاقی، دیابت، فشار خون بالا و مصرف بیرویه قند، نمک و چربی در بزرگسالان. این وضعیت، حاصل سالها بیتوجهی به سیاستگذاری تغذیهای مبتنی بر شواهد و فقدان برنامههای جامع و پایدار است.
اقشار آسیبپذیر شامل موارد زیر هستند:
کودکان زیر ۶ سال
زنان باردار و شیرده سالمندان
ساکنان مناطق محروم و حاشیهنشین
-۴ وضعیت لاغری و سوءتغذیه در کودکان زیر ۶ سال
وضعیت تغذیه کودکان زیر ۶ سال در ایران، آینهای از عدم انسجام و برنامه ریزی و نیز همکاریهای بین بخشی جهت اجرای سیاستهای حمایتی و تغذیهای در سالهای اخیر است. حدود ۵ تا ۶ درصد کودکان زیر پنج سال
دچار لاغری و حدود ۵ درصد دچار کوتاهقدی ناشی از سوءتغذیه هستند. این آمار در استانهای محروم مانند سیستان و بلوچستان، ایلام، مناطق جنوبی کرمان و خراسان جنوبی میتواند بالاتر هم باشد.
روند رو به رشد چاقی در کودکان شهری نیز نگرانکننده است. این دوگانگی تغذیهای—لاغری در مناطق محروم و چاقی در مناطق شهری—نشاندهنده نبود سیاستگذاری منسجم، هدفمند و مبتنی بر عدالت تغذیهای است.
-۵ امکان بهبود فرهنگ تغذیه
در شرایط فعلی فرهنگ تغذیه در ایران قربانی ترکیبی از عوامل اقتصادی، تبلیغاتی، آموزشی و سیاستگذاریهای ناهماهنگ شده است. بنابر این انتظار اصلاح فرهنگ تغذیه بدون مداخله ساختاری، غیرواقعبینانه است.
بهبود فرهنگ تغذیه نیازمند اقدامات زیر است:
- تغییر در سیاستهای قیمتگذاری و یارانهای
- آموزش تغذیهای هدفمند و مبتنی بر شواهد
- محدودسازی تبلیغات ناسالم غذایی
- تقویت تولید داخلی مواد غذایی سالم و مغذی
فرهنگ تغذیه را نمیتوان با شعار یا همایش تغییر داد؛ بلکه نیازمند اراده سیاسی، اصلاح ساختارهای اقتصادی و مشارکت اجتماعی است.
جمعبندی و نکات تکمیلی آنچه در همایش روز جهانی غذا مطرح شد، اگرچه با نیت جلب توجه به اهمیت تغذیه بیان شده، اما متأسفانه با آمارهای نادقیق و تحلیلهای غیرعلمی همراه بود. سوءتغذیه در ایران یک بحران چندوجهی است که با شعار، همایش و آمارهای اغراقشده حل نمیشود. ما نیازمند اصلاح ساختارهای سیاستگذاری، تقویت دادههای ملی، آموزش هدفمند، و مشارکت بینبخشی هستیم.









