گفتگو : رضا حسینمردی – روزنامه نگار
تحریریه زندگی آنلاین : بیوگرافی- شهلا چایچیان متولد تهران است؛ وی مراحل تحصیل خود در مقاطع مختلف را در مدارس تهران گذراند و بعد از شرکت در کنکور سرسری موفق به قب، ولی در رشته پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شد؛ او دانشآموخته رشته دکترای حرفهای پزشکی همین دانشگاه است. سپس به دنبال پذیرش در رشته تخصصی چشم وارد دوره دستیاری این رشته شد. شروع دوره رزیدنتی چشم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مصادف با اعزام مصدومان و مجروحان شیمیایی جنگ تحمیلی به بیمارستان شهید لبافی نژاد تهران بود. اما ایشان به دلایلی ازجمله ناگواری وضعیت مصدومان و تمایل به همراهی باهمسر خود سال 1368 از ادامه تحصیل در این رشته انصراف داد و پس از مدتی در رشته تخصصی زنان و زایمان، مسیر تحصیلات تخصصی را در دانشگاه علوم پزشکی ایران پیگیری کرد.
در سال 1374 به عضویت هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی درآمد. بعد از مدتی به دلیل علاقه فراوان به پژوهش و پیرو گذراندن یک دوره نازایی در مرکز پزشکی سارم در سال 1381 معاون پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامیشد. وی در حدود بیش از هفت سال تصدی این پست، نظام پژوهشی و ارائه پایاننامه این دانشگاه را اصلاح و متحول کرد و مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی را منتشر نمود. این مجله هنوز هم بهعنوان یکی از مجلات مورد تائید وزارت بهداشت در حال انتشار است.
بیشتربخوانید:
تغییر سبک زندگی ضرورت امروز بانوان ایرانی ( قسمت اول )
عامل بیماری اندومتریوز چیست؟
در مورد اتیولوژی یا علت بیماریزایی اندومتریوز باید گفت که فرضیههای گوناگونی هست که موجهترین آنها این است: رحم هر خانم زمان دوره عادت ماهانه دچار انقباض میشود. در این زمان نهتنها بخشی از خون، بهصورت خون عادت ماهانه از راه واژن خارج میشود، بلکه مقداری خون از طریق لولههای رحمی به داخل حفره شکمی منتقل میشود؛ این خون حاوی سلولهای دیواره داخلی رحم (آندومتر) است. این سلولها از جنس لایه داخلی و پوشاننده رحم هستند. این اتفاق در اکثریت خانمها رخ میدهد.
بهطور طبیعی سلولهای ایمنی بدن در مواجهه با سلولهای بیگانه موادی ترشح میکنند. بدین ترتیب سلولهای سیستم ایمنی هنگام عادت ماهیانه، سلولهای جدار داخلی رحم (آندومتر) را بیگانهخواری کرده و هضم میکنند تا از بین برود. در افرادی که به دلایل وراثتی، ایمنی و التهابی بدن آنان این توانایی ندارد، یا اینکه سلولهای بیگانهخوار نسبت به سلولهای آندومتر در این نبرد مغلوب میشوند، سلولهای آندومتر روی پرده صفاق، تخمدانها و جدار بیرونی رحم قرارگرفته و رشد میکنند. بدین ترتیب کیستهای اندومتریوما تشکیل میشود. در بیشتر موارد خونریزی از این سلولها موجب تشکیل مواد سیاهرنگی شبیه شکلات صبحانه میشود. به همین جهت برخی جراحان برای توضیح این کیستها برای بیماران خود از اصطلاح کیست شکلاتی استفاده میکنند. خوشبختانه خانمها امروزه اطلاعات خوبی در مورد این بیماری دارند.
برخی محققان معتقدند که همراهی آندومتریوز با سرطان تخمدان نسبت به جمعیت عادی بیشتر است. شیوع سرطان تخمدان در هفتادسالگی یک درصد است و اگر فردی اندومتریوز داشته باشد این آمار به دو درصد میرسد. که بازهم شایع به نظر نمیرسد. بنابراین اجازه نداریم جراحیهای بیمورد انجام دهیم. ما حق نداریم یک دختر جوان را که میتوانیم تحت مراقبت با ابزارهای تشخیصی و درمانی قرار دهیم، بیمورد جراحیهای متعدد کنیم..
هشدار شما به خانمها چیست؟
بیشترین مشکل ما با این بیماری دیر تشخیص داده شدن آن است. خانمها نباید درد بیمورد در خود و دخترانشان را قبول کنند.
هر دردی در موقع قاعدگی یا غیرازاین زمان، باید جدی گرفته شود. خانمها بهتر است در اولین فرصت به متخصص زنان و مراکزی که تخصص در مورد اندومتریوز دارند مراجعه کنند. خیلی اوقات با یک مسکن ساده درد کنترل میشود، ولی ما وظیفهداریم که بیماران را با سونوگرافی و معاینات مکرر تحت نظر بگیریم.
درد کشیدن در قرن 21 بدون مراجعه به پزشک و بدون تشخیص دقیق کاری نیست که به صلاح دختران جوان باشد. قبول دردهای زنانگی، میتواند درمان بهموقع را به تعویق بیندازد. جامعه به زنان فعال، توانمند و بارور نیاز دارد. زنان نشان دادهاند که در همه عرصهها میتوانند برای کشور خود مایه افتخار و موفقیت باشند. بهوسیله اقدامات بهموقع تشخیصی و درمانی، راه جوانی جمعیت کشور هموارتر خواهد شد.
بیشتربخوانید:
داغ ماندگار
در مورد سرطانهای زنان در کشور چه هشداری میدهید؟
سرطانهای زنان شامل سرطانهای دستگاه تناسلی هستند. سرطان رحم، تخمدان و سرطان دهانه رحم در این زمینه هستند. در برخی کشورهای اروپایی سرطان پستان را نیز متخصصین زنان پیگیری و درمان میکنند،، ولی در ایران ما این سرطان را تشخیص میدهیم و درمان را به جراح مربوطه میسپاریم. متأسفانه در این فاصله مقداری وقت تلف میشود به همین خاطر توصیه این است که کار باید بهصورت تیمی و در کوتاهترین مدت انجام شود.
سرطانهای زنان علاوه بر ارتباط آن با وراثت، به شیوه زندگی افراد و حتی تغذیه نیز ارتباط دارد. افرادی که چاق و یا سیگاری هستند، کمتحرکاند و غذای آنان از انواع کنسروی و سرخکرده یا فسا فود تشکیلشده است، بیشتر در معرض سرطان قرار دارند. خانمها باید شیوه زندگی خود را در همه مسائل اصلاح کنند. متأسفانه شهر تهران یکی از شهرهای مقام آور در زمینه چاقی و اضافهوزن است و بیشتر باید نگران بود چون بیش از 60 درصد بانوان تهرانی دچار اضافهوزن و چاقی هستند. اگرچه اندومتریوزیس ارتباط زیادی با چاقی ندارد،، ولی عارضه تخمدان پلی کیستیک که میتواند باعث نازایی شود، متأسفانه ارتباط نزدیکی با چاقی و اضافهوزن دارد.
چاقی برای زن باردار و فرزند او نیز پیامدهای خوبی ندارد. مادران چاق فرزندان چاق به دنیا میآورند که حتی اگر دچار عوارض جنینی نشوند از همان دوران نوزادی مستعد ابتلا به بیماریهای مرتبط با چاقی خواهند شد.
در مورد سرطان دهانه رحم هم هشدار لازم را بدهید.
عامل اصلی بروز سرطان دهانه رحم نوعی ویروس است بنابراین یک بیماری عفونی و مقاربتی محسوب میشود که راه پیشگیری از آن استفاده از کاندوم است راه دیگر واکسیناسیون جوانان میباشد. خوشبختانه همزمان با تحریمها و گرانی واکسنهای خارجی با تلاش دانشمندان کشور واکسن دوگانه علیه دو نوع از انواع بیماریزای این ویروس خطرناک ساختهشده که در اختیار هموطنان قرار دارد. بنابراین تولید واکسن داخلی میتواند کمک خوبی در پیشگیری از ابتلا دختران و پسران جوان به این بیماری خطرناک باشد. البته انجام آزمایش دورهای پاپ اسمیر و آزمایش ویروسشناسی و تستهای همراه نیز با نظر متخصص انکولوژی زنان توصیه میشود.
لطفاً در مورد زندگی شخصی، گرایش به پژوهش و نقش همسرتان بیشتر بفرمایید.
ما هر دو در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی همکلاس بودیم و تقریباً باهم میخواندیم؛ یعنی ازدواجکرده بودیم و باهم میخواندیم. همیشه به دانشجوها و همکاران گفتهام که کار تیمی بهترجواب میدهد و نتایج ارزشمندی دارد. ما هم از این ایده پیروی میکردیم. فعالیتهای خوبی داشتیم و هر دو نفر چندین مرتبه شاگرداول دانشگاه شدیم. بعدها به خاطر تولد فرزندم کمی از مسیر باهم خواندن دور افتادم، ولی همسرم در ادامه فعالیتهای خود، رئیس بخش شد و من رزیدنت آن بخش بودم. البته این دوران سخت و دشوار بودو من هیچگاه از شرایط به نفع خودم استفاده نکردم.. من در همین زمانها بود که فرزند دوم خودم را به دنیا آوردم. متأسفانه به دلیل حادثهای که رخ داد مجبور شدم یک سال از بخش فاصله داشته باشم تا به درمانهای خودم رسیدگی کنم. ، ولی بهمحض فراغت از تحصیل تمام توان خود را روی آموزش و بهویژه پژوهش گذاشتم، چون از همان ابتدا عاشق پژوهش بودم.
جالب اینکه من از همان دوران ابتدایی تحصیلی، عاشق آموزش بودم. معلم مدرسه از من برای آموزش به دانش آموزان ضعیف کمک میگرفت. زمانی که فارغالتحصیل شدم نمیتوانستم از دانشگاه خداحافظی کنم به همین خاطر به دانشگاه آزاد اسلامی رفتم. پس از مدتی به شورای پژوهشی دانشگاه دعوت شدم و چند سال بعد نیز آقای دکتر شوشتریان معاون وقت پژوهشی واحد پزشکی تهران مرا بهعنوان جانشین خود به رئیس دانشگاه کردند.
خدا را شکر که از آن زمان تاکنون نهتنها موفق به راهاندازی چند مرکز تحقیقاتی شدهام بهعنوان مشاور نیز در راهاندازی بسیاری از مراکز نقش داشتهام. دیدن نام هر مرکز تحقیقاتی بهعنوان افیلیشن یک مقاله پژوهشی همیشه موجب سربلندی و خوشحالی من میشود.
در ادامه فعالیتهای پژوهشی، معاون وقت تحقیقات وزارت بهداشت مشوق من بودند تا درنهایت یک مرکز تحقیقات در بخش خصوصی راهاندازی کنیم. البته به لطف آقای دکتر معظمی مسئولیت این مرکز تحقیقات بر عهده من است و خدا را شکر بهصورت افتخاری آن را انجام میدهم ایشان زحمت حمایتهای مالی را عهدهدارند. طی این مدت خوشبختانه موفق شدیم یک نظام ثبت بیماران اندومتریوز در بیمارستان حضرت رسول اکرم راهاندازی کنیم؛ همچنین "بایو بانک" (بانک اطلاعات زیستی) را در بیمارستان پارس فعال کردیم. برخی استادان دانشگاههای سراسر کشور با ما تفاهمنامه اجرایی امضا کردند که این پروژه را پیگیری کنیم و ما هم از این فرصت در راستای شبکهای شدن نظام ثبت بیماران اندومتریوز و بایو بانک، استفاده کردیم.
برای راهاندازی این دو مرکز 6 سال تلاش شده است و سپاسگزار خداوند هستم که این تلاشها در حال به بار نشستن است.
بیشتربخوانید:
علت اصلی خشونت فیزیکی مردان علیه زنان چیست؟
این درست است که بگوییم شما عاشق پژوهش، آموزش و درمان هستید؟
متأسفانه من از شش سال پیش که دچار مصدومیت شدم، برخی از تواناییهایم را برای جراحی از دست دادم به همین خاطر دیگر درمان در اولویت من نیست و صرفاً در زمینه پژوهش و آموزش فعالیت دارم.
همهچیز برای ادامه فعالیتهای من در این سه زمینه مهیا بود، ولی یکی از روزهایی که برای پیگیری مجوز آموزش لاپاروسکوپی انجمن علمی جراحیهای کم تهاجمی به وزارت بهداشت رفته بودم، متأسفانه از پلهها سقوط کردم و لیگامان زانوهایم آسیب دید و زردپی آشیل نیز پاره شد و یکی از دندهها هم شکست... در ادامه حوادث ناخواسته زیادی رخ داد و اکنون متأسفانه دیگر امکان کار جراحی ندارم. به همین جهت تلاش میکنم تا شرایط برای انجام اعمال جراحی لاپاروسکوپی زنان توسط همکاران جوانمان در دورافتادهترین نقاط کشور فراهم شود.
آرزوی من این است که همه زنان کشورم از بهترین و کم عارضه ترین امکانات بهرهمند شوند. این برای من یک هدف مقدس است و خواهد بود و هیچگاه آن را شخصی ندیدهام. این هدف از همان سالی که استاد اکبریان به ما لاپاروسکوپی آموزش دادند با من همراه است.
برگزاری کنگرهها نیز توسط اساتید محترم رشته زنان با پیشکسوتی استاد اکبریانبه نهادینه شدن آموزش و پژوهش در رشته ما کمک شایانی کرده است. باوجود تحریمها و دوران جنگ تحمیلی که پشت سر گذاشتهشده است، اگر تلاش نمیکردیم اکنون در این جایگاه نبودیم.
بیشتربخوانید:
خشونت زنان علیه مردان واقعیتی خاموش
موفقیتهای خود را مدیون چه کسانی میدانید؟ همسرتان در این زمینه چقدر مهم هستند؟
بگذارید از ابتدا شروع کنم اصل موفقیتم را مدیون پدر و مادرم هستم. مرحوم پدرم آقای کاظم چایچیان، نویسنده و همکار رسانهای شما بود؛ ایشان سردبیر روزنامه عربی اطلاعات و الوفاق بودند. مادرم خانم شمسی طاووسی، نیز ادیب بودند بهگونهای که قرآن و دیوان حافظ و بسیاری از آثار شعرای معروف را حفظ بودند و اهل مشاعره.
از زمانی که خود را شناختم از سهسالگی با نوشته آشنا شدم. در چهارسالگی کتاب کلاس دوم را میخواندم. من چپدست بودم و مادرم هرگز مرا سرزنش نکرد و میگفت به چپدستی من افتخار میکند. در پنجسالگی با دست راست نیز شروع به نوشتن کردم. من با هر دودست توانایی کارکردم دارم و این نکته مهمی برای انجام اعمال جراحی لاپاراسکوپی است. در دوران دانشجویی نیز فراگیری من سریع بود. خدا را بابت این الطاف شکر میکنم. برخورد مادرم با چپدست بودن من بسیار مهم و ماندگار بود. من به نویسندگی و ادبیات فارسی و انگلیسی علاقه زیادی دارم، نگارش و ویرایش مقالات و کتابها برایم بسیار لذتبخش است. فکر میکنم که این ویژگیها را مرهون پدر و مادرم هستم. پدرم زمانی که من پنج سال داشتم، دچار حادثهای شد که یک دانشجوی پزشکی به نجات او آمد و من از همان کودکی تصمیم گرفتم که دانشجوی پزشکی باشم؛ نه پزشک.
خدا را شکر که در دانشگاه تنها نبودم و از همان آغاز باهمسرم دکتر ابوالفضل مهدی زاده آشنا شدم و ازدواج کردیم و در تمام مراحل نیز کنار هم بودیم.
رشته پزشکی از همان ابتدا انسان راکمی از خانواده دور میکند،، ولی خدا را شکر که دکتر مهدی زاده از همان ابتدا چنان عشقی نثار من کرد که توانستم بر همه مشکلات پیروز شوم. همیشه مدیون حمایتهای همسرم هستم. همسرم بیشتر عاشق درمان و آموزش است و من عاشق آموزش و پژوهش هستم. فکر میکنم این هم یکی دیگر از نعمتهایی است که خداوند به ما عطا کرده که میتوانیم همدیگر را تکمیل کنیم و هدف نهایی ما سلامت بانوان این کشور است. افتخار من این است که در طول دوران خدمتم، معاینات کاملی برای بیماران انجام دادهام و بیماریهای دیگر آنان را نیز کشف میکردم و هرگز برای هیچ بیماری نه کمکاری کردم و نه درمان اضافی.
من باید از دو فرزندم نیز سپاسگزاری کنم که باوجود غیاب من در منزل بهعنوان مادر و اشتغال شبانهروزیام، راه زندگی خود را پیدا کردند و به آنها افتخار میکنم. همچنین از تمامی اساتید و از معلم عزیز کلاس اولم خانم منشوری تا آخرین استادم پروفسور وال وینر سپاسگزاری میکنم و هرگز نقش همکاران، دوستان، رؤسا و بیماران خود را نیز در موفقیتهایم فراموش نمیکنم.
چند فرزند دارید؟
دو فرزند داریم؛ یکی اپتومتریست و دیگری مهندس شهرسازی است.
آرزوی شما در پایان این گفتگو چیست؟
سلامتی و موفقیت هموطنان، بهویژه بانوان عزیز ایرانزمین بزرگترین آرزوی من است. از شما و همکارانتان نیز سپاسگزارم.