Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 10:52

13
تیر
زن بودن مانع پیشرفت من نبوده است

زن بودن مانع پیشرفت من نبوده است

گفتگوی اختصاصی زندگی آنلاین با دکتر پوپک رحیم‌زاده، اولین بانوی پزشک ایرانی با مدرک فلوشیپ مداخله ای درد از انجمن جهانی درد

گفت‌و‌گو : کوروش شرفشاهی

 

تحریریه زندگی آنلاین : برای آنکه توانمندی، شخصیت، جایگاه، مدارج علمی و دیگر گزینه‌های زندگی افراد را درک کنیم، باید مسیر زندگی یک فرد از بدو تولد تا رسیدن به شرایط موجود را بررسی کنیم تا متوجه شویم با چه تلاش‌هایی بدین جایگاه رسیده و چه سختی‌هایی را پشت سر گذاشته است.

 اگر در این بررسی‌ها بخواهیم جنسیت را مدنظر قرار دهیم، بی‌راهه نرفته‌ایم زیرا توان تحمل شرایط برای زن و مرد متفاوت است، اما پشتکار و تلاش می‌تواند بدون توجه به جنسیت ملاک قرار گیرد.

بنابراین زنان بسیاری با تحمل سخت‌ترین شرایط و پشتکار بسیار توانسته‌اند به جایگاه رفیعی برسند که الگویی برای جامعه و حتی مردان قرار گرفته‌اند. در این رابطه با یکی از زنان الگو در پشتکار و تلاش به گفت‌وگو نشسته‌ایم، خانمی که از بدو تولد تاکنون لحظه‌ای آرامش نداشته و برای رسیدن به مدارج علمی اصرار وصف‌ناپذیری داشته است.

خانم دکتر پوپک رحیم زاده یکی از زنانی است که لحظه‌ای از تلاش و کسب علم غافل نبوده تا به مدارج بالایی رسیده است. وی با تأکید بر اینکه طبابت و آموزش را همچنان در سرلوحه کار خود قرار داده می‌گوید: از این پس نیز همین روال تلاش در علم‌آموزی و آموزش را ادامه خواهم داد. آنچه در ادامه آمده، نتیجه گفت‌وگوی دنیای زنان با ایشان است.

 بیشتربخوانید:

خودباوری، مهم‌ترین رکن موفقیت زنان ( قسمت اول)

 

 

برای آنکه اهمیت رسیدن بدین جایگاه را درک کنیم، از روزهای آغازین زندگی خودتان بگویید.

در سال 1354 در خانواده فرهنگی متولد شدم. پدرم دبیر و مادرم کارشناس هواشناسی بود. بنابراین پدر و مادرم در نوبت صبح مشغول بکار بودند و تنها بعدازظهر به تربیت فرزندان می‌پرداختند. یک خواهر و برادر داشتم اما برادرم را از دست دادم. از دوران کودکی علاقه وافری به پزشکی داشتم و امیدوار بودم بتوانم روزی لباس پزشکی بر تن کنم. از همان ابتدا علاقه زیادی به مطالعه کتاب و مجلات داشتم و مسیر زندگی پزشک‌های موفق را دنبال می‌کردم. در تمام دوران تحصیل نگاه ویژه‌ای به مطالب پزشکی داشتم و در دوران دبیرستان رشته تجربی را با هدف پزشک شدن انتخاب کردم. پس از موفقیت در کنکور، در دانشگاه علوم پزشکی ایران مشغول به تحصیل شدم و اکنون نیز در همین دانشگاه تدریس می‌کنم.

 

تجربه ورود به رشته پزشکی دانشگاه چگونه بود؟

با توجه به این‌که توانسته بودم در مسیر علاقه‌ام گام بردارم، شروع رشته پزشکی برایم جذاب بود و خیلی باعلاقه سال‌های پزشکی در دانشگاه را گذراندم. هنگامی‌که دوران پزشکی عمومی را تمام کردم، به دنبال گذراندن دوران طرح رفتم. دوران طرح را در بهزیستی در اطراف تهران در منطقه وردآورد در محل نگهداری کودکان معلول گذراندم. من پزشک آن مرکز بودم و درمان کودکان را بر عهده داشتم. دوران طرح در این مرکز به اندازه‌ای تأثیرگذار بود که در حال حاضر با همان مرکز به‌صورت خیریه کار می‌کنم. پزشکی عمومی مرا قانع نمی‌کرد، بنابراین در امتحان تخصص شرکت کردم و گذراندن تخصص بیهوشی را آغاز کردم.

 

به چه دلیل وارد رشته تخصص بیهوشی شدید؟

یکی از آشنایان من که خانم بود، این تخصص را خوانده بود و توصیه می‌کرد که بیهوشی رشته تخصصی مناسبی در اتاق عمل است و می‌توانم زمان بیشتری در کنار خانواده باشم. اما این رشته مرا اقناع نمی‌کرد.

در هنگام گذراندن رشته بیهوشی، با رشته درد آشنا شدم و پس از بررسی روش درمانی آن، احساس کردم که این رشته چقدر جذاب است و تخصص درد را به‌عنوان هدف بعدی انتخاب کردم و تصمیم گرفتم بعد از پایان فوق تخصص بیهوشی، وارد رشته درد بشوم. بعد از اتمام دوران فوق تخصص بیهوشی، وارد دانشگاه به‌عنوان هیئت‌علمی شدم، اما از آنجا که تخصص درد در ایران وجود نداشت و می‌بایست برای گذراندن دوره‌های فوق تخصص درد با دانشگاه‌های خارج از ایران همکاری کنم، با انجمن جهانی درد تماس گرفتم و پس از طی دوره‌های لازم، مدرک فلوشیپ درد را از انجمن جهانی درد گرفتم. من اولین خانمی بودم که توانستم این مدرک را بگیرم، زیرا برای گرفتن این مدرک باید با اجساد کار می‌کردیم که با روحیه خانم‌ها زیاد سازگاری ندارد.

این مدرک از دانشگاه تگزاس آمریکا صادر شد، اما برای دوره‌های تکمیلی به دانشگاه تورنتو کانادا رفتم و در اروپا نیز کلاس‌های بسیاری را طی کردم و پس از آنکه اطلاعات جامعی در زمینه درمان درد به دست آوردم، همه این دانسته‌ها را به ایران منتقل کردم و در دانشگاه‌های ایران به دانشجویان تدریس می‌کنم.

 

اکنون جایگاه تخصص درد در ایران چگونه است؟

متأسفانه این تخصص بسیار مهم هنوز در ایران زیاد شناخته شده نیست. اما چون معتقد به این فوق تخصص و تاثیرات آن بر درمان بیماران هستم، پس از آنکه دوره فلوشیپ درد را با موفقیت پشت سر گذاشتم، به آموزش آن دسته از پزشکانی پرداختم که مایل به کسب مدرک فوق تخصص درد هستند، اکنون نیز در 12 سال اخیر فعالیت گسترده‌ای در سراسر کشور داشتم و توانستم مدرک استادی‌ام را از دانشگاه علوم پزشکی ایران بگیرم. با توجه به تحقیقات مختلف در مرکز تحقیقات درد و در زمینه‌های مختلف مربوط به درد، توانستم در بین محققین خانم که در این رشته فعال هستند، بالاترین رتبه تحقیق به دست بیاورم.

 بیشتربخوانید:

خودباوری، مهم‌ترین رکن موفقیت زنان (قسمت دوم)

 

چرا رشته درد برای شما جذابیت داشت؟

در تمام دوره پزشکی و حضور در اتاق عمل، یکی از مواردی که بسیار با آن روبه‌رو می‌شدم، این بود که بیماران پس از بیهوشی اتاق عمل و جراحی، از دردهای بدی رنج می‌بردند و به دردهای حاد مبتلا می‌شدند. به همین دلیل احساس می‌کردم باید نسبت به کاهش درد بیماران اقدام عملی انجام داد، به همین دلیل تخصص درد را فرا گرفتم. اکنون نیز دردهای بعد از عمل به عهده من و همکاران من به‌عنوان فلوشیپ درد است. ما باید به‌صورت تخصصی وارد عمل شویم و درد بیمار را کنترل کنیم. متأسفانه امروزه تخصص درد و اهمیت آن برای مراکز درمانی و بیماران شناخته شده نیست و تنها چند مرکز بیمارستانی مانند بیمارستان رسول اکرم سرویس درد حاد دارد که به درمان بیماران رسیدگی می‌کنند.

 

متخصص درد چه‌کار می‌کند؟

کار متخصص درد این است که درد بیمار را کنترل می‌کند. بسیاری از بیماران بعد از عمل با درد روبه‌رو هستند یا بیمارانی که در سرویس درد بستری می‌شوند یا بیماران سرطانی که برای مشاوره رجوع می‌کنند، نیاز به مراقبت متخصص دارند. در بیمارستان رسول اکرم هر روز کشیک داریم و پزشک مسئول بیماران ر ا ویزیت می‌کند. درد اکثر بیماران از طریق پمپ درد کنترل می‌شود یا به‌صورتی موضعی در منطقه درد یا به‌صورت وریدی انجام می‌شود. بیماران هم صبح و هم بعدازظهر ویزیت می‌شوند. این رشته فقط در زمینه دردهای حاد نیست بلکه در مورد دردهای مزمن که بیشتر از 2 ماه طول بکشد نیز کاربرد دارد. افرادی که به دردهای مزمن دچار می‌شوند، بهتر است به کلینیک درد مراجعه کنند، دردهای مختلف مانند کمردرد یا سردرد نیز به کلینیک مراجعه می‌کنند که اقدامات لازم در اینگونه دردها صورت می‌گیرد.

 

پزشک عمومی، متخصص بیهوشی و فلوشیپ درد را به دست آوردید، درس خواندن برای شما پایانی ندارد و همچنان می‌خواهید ادامه بدهید؟

یادگرفتن به اندازه‌ای جذاب است که ترجیح می‌دهم ساعت‌ها سر کلاس درس بنشینم و یاد بگیرم. تا قبل از آنکه کرونا بیاید هر سال دو تا سه بار در سمینارهای بین‌المللی شرکت می‌کردم و به دلیل اینکه در آن جلسات چیزی یاد می‌گرفتم، از تمامی جلسات لذت می‌بردم. صداها را ضبط می‌کردم تا در فرصت مناسب بارها گوش بدهم. به نظر مین هیچ محدودیتی برای آموختن وجود ندارد و به شرایط شخص بستگی دارد. من به رشته تخصصی خودم علاقه دارم و هرچقدر در آنها آموزش بیشتری بگیرم بیشتر لذت می‌برم. به نظر من سقفی برای آموزش وجود ندارد.

 

زن بودن را در کنار پزشکی چگونه می‌بینید؟ مادر بودن و همسر بودن با پزشکی تداخلی ندارد و تاکنون مانع یکدیگر نشده‌اند؟

برای من به‌عنوان یک زن که هم مادر و هم پزشک هستم، شرایط خیلی سخت است و باید در چند جبهه مشارکت فعال داشته باشم و به تعبیری بجنگم. من در حال حاضر هم پزشک هستم و طبابت می‌کنم و هم استاد دانشگاه هستم و تمامی دانشجویان از من انتظار دارند روزانه آموزش‌های لازم را به آنها بدهم و البته باید برای پاسخ دادن به سؤالات دانشجویان باید مطالعه هم داشته باشم.

 از طرف دیگر مسئولیت خانواده را دارم و باید به فرزندم رسیدگی کنم. باید به تکالیف درسی و تربیت فرزندم رسیدگی کنم و برای او وقت بگذارم. تا دیر وقت بیدار می‌مانم تا بتوانم مسئولیت همسر و مادری را انجام بدهم.

 اکنون هم که به دلیل کرونا آموزش مجازی است، حضور در فضای مجازی با معلم را هم دارم. تکالیف فرزندم را به معلم ارسال می‌کنم و در بیشتر موارد به دلیل تأخیر از معلم عذرخواهی می‌کنم. البته معلم محترم موقعیت

من را درک می‌کند که هم معلم و هم پزشک هستم.

من دو مشوق و همیار بسیار عالی دارم یکی مادرم است که در تمام طول عمر مرا تشویق به ادامه تحصیل می‌کرد، به جلو هدایت

می‌کرد و در بسیاری از موارد از او کمک می‌گیریم.

 یاور دیگری که شرایط را برای من قابل تحمل می‌کند، همسرم بوده است. ایشان نه تنها تاکنون برای من مشکل ایجاد نکرده و خرده نگرفته‌اند، بلکه در تمامی سالهای گذشته از من حمایت کرده و می‌کنند. من تمامی تلاشم را می‌کنم که مسئولیت‌هایم را به نحوه احسن انجام بدهم، اما باید اعتراف کنم که بدون کمک مادر و همسرم، شاید شرایط بسیار سخت‌تر از این بود.

 بیشتربخوانید:

بررسی نقش زنان در جامعه از نگاه دین

 

 

شما هم کار می‌کنید و در هزینه‌های زندگی مشارکت دارید و هم مسئولیت‌های خانه را انجام می‌دهید، فکر می‌کنید بیشتر مرد هستید یا زن؟

پاسخ دادن به این سؤال بسیار سخت است من به‌عنوان یک انسان، در مورد زن یا مرد بودن نمی‌توانم قضاوت کنم. زن و مرد مخلوق خداوند هستند اما در شکل ظاهری کمی با متفاوت هستیم و بی‌شک در پیشگاه خداوند هم زیاد تفاوتی ندارد. زن و مرد از نظر مهارت‌های جسمانی باهم متفاوت هستند. اما اگر بخواهم بر اساس آنچه جامعه به زن و مرد نگاه می‌کند، نظر بدهم، فعالیت‌های یک مرد را بیشتر انجام می‌دهم. البته در فعالیت‌های خانواده مانند یک زن با تمام توان رفتار می‌کنم. وقتی از محیط کار به خانه وارد می‌شوم، دیگر یک همسر و مادر هستم. مانند همسری که باید خانه را مرتب کند، غذا درست کند، به فرزندش رسیدگی کند و همه وظایفی که برای یک زن تعریف شده را با تمام توان انجام می‌دهم. من به همان اندازه که از پزشکی لذت می‌برم، از انجام وظایف زنانه و مادرانه لذت می‌برم، به همین دلیل به شکل احسن تمامی وظایف یک مادر و یک همسر را انجام می‌دهم.

 

از جاذبه‌های زنانه همچون آرایش کردن، آشپزی، نظافت خانه، لباس و... کدامیک بیشتر برای شما اهمیت دارد و به آن علاقه دارید؟

بسیاری از این جاذبه‌ها که برای زنان مطرح کردید، باید از نگاه دیگران بررسی شود.

 بسیاری از این سؤالات را همسرم باید پاسخ دهد زیرا ایشان بهتر می‌تواند در این زمینه نظر بدهد و اگر بخواهم در این زمینه‌ها صحبت کنم، شاید بیشتر تعریف باشد. اما ترجیح می‌دهم به این سؤال به‌صورت جامع پاسخ بدهم که وقتی در منزل هستم، سعی می‌کنم تمام مسئولیت‌هایی که به‌عنوان یک زن بر دوش من قرار دارد به نحو احسن انجام بدهم تا چیزی مانع تعریف زن بودن نشود. مثلاً در زمان آشپزی، عشق را چاشنی کار می‌کنم که به مذاق خانواده و کسانی که آن غذا را می‌خورند، خوش بیاید. در مورد مسافرت، علاقه بسیاری به مسافرت‌های خانوادگی دارم و معتقدم زمانی که اعضای خانواده کنار هم هستند، بهتر خوش می‌گذرد. البته اکنون به دلیل شرایط کرونا، مسافرت‌ها انجام نمی‌شود، اما تا قبل از این محدودیت‌ها، ماهی یک یا دو بار به سفر می‌رفتیم که پایه‌ریزی مسافرت از ابتدا تا انتها را خودم انجام می‌دادم. آن‌چنان برنامه‌ریزی می‌کردم که با علاقه مسافرت انجام شود و تمامی مدتی که در کنار هم هستیم، از شرایط به وجود آمده لذت ببریم.

 

با توجه به اینکه تا امروز دائم در تلاش بودید، آیا زن بودن تا امروز مانعی برای پیشرفت شما بوده یا در موردی به دلیل زن بودن نتوانسته باشید به خواسته خود برسید؟

پاسخ به این سؤال هم زیاد ساده نیست. اما خوشبختانه تاکنون زن بودن مانعی جلوی پای من نبوده است. شاید به دلیل محل کاری که یک پزشک دارد، زیاد با مانع زن بودن روبه‌رو نشویم. محیطی که در آن مشغول بکار بودم، سیستم بیمارستانی بوده و حضور خانم‌ها در بیمارستان‌ها خیلی عرف بوده و هست. در بیمارستان‌ها شایع است که زنان به‌صورت پزشک و پرستار حضور داشته باشند و حضور زنان در این مراکز عجیب نیست، به همین دلیل در این سیستم منعی برای خودم ندیدم. مهم‌تر اینکه در بیمارستان نگاه متفاوتی به یک زن نمی‌شود. تاکنون هیچ‌کس به من نگفته که به دلیل زن بودن باید کشیک کمتری بدهم یا محدودیتی برای خانم‌ها وجود داشته باشد، بلکه بیمارستان نگاه متفاوتی به خانم‌ها دارد. مسئولان بیمارستان اصرار دارند که به دلیل پزشک بودن باید تمامی کشیک‌ها را بدون کسر وقت حاضر باشم و انجام وظیفه کنم. حتی اگر قرار است 24 ساعته در بیمارستان بیدار باشم، موظف بودم حاضر شوم و بیدار باشم و به‌عنوان خانم فرقی نبوده است.

از آنجا که شرایط بیمارستان مشخص است، وقتی وارد بیمارستان شدم، می‌دانستم که هیچ خانمی نمی‌تواند به دلیل زن بودن تقاضای امتیاز داشته باشد یا بخواهد رعایت حالش را بکنند، به همین دلیل هر فردی که وارد بخش درمانی می‌شود، باید آنچه برای او تعریف شده انجام دهد. در سیستم بیمارستانی هیچ فرقی بین کادر زن و مرد وجود ندارد. اگر قرار است یک پرستار زن بیمار خانمی را بخواباند یا از جایش بلند کند، حق ندارد زن بودن را بهانه کند بلکه باید تمامی وظیفه‌ای که برای او تعریف شده را به‌درستی انجام بدهد. یک پزشک هم باید بالای سر بیمار بنشیند و داروهایش را کنترل کند یا در اتاق عمل انجام وظیفه کند. اگر هم در برخی موارد وجود دارد، در تمامی سال‌هایی که در بخش درمان کار کرده‌ام، فرقی بین پزشک مرد با من وجود نداشته است.

 

با توجه به اینکه سال‌ها در بخش درمانی بودید و مشکلات را دیده‌اید، اگر بخواهید به دخترها پیشنهاد شغل کنید، چه حرفه و تخصصی را پیشنهاد می‌کنید؟

قبل از اینکه بخواهم حرفه‌ای را به خانم‌ها پیشنهاد کنم، قویاً به هر خانمی اصرار می‌کنم یک شغل یا حرفه داشته باشد. با بکار بردن این جمله نمی‌خواهم نسبت به خودم کلمه فمینیست را نسبت بدهم، اما تا امروز همه دخترها و خانم‌های اطرافم را تشویق کرده‌ام که مستقل باشند. به آنها اصرار کرده‌ام که در وهله اول ادامه تحصیل بدهند و گفته‌ام که نباید هدفشان گرفتن یک مدرک و ازدواج باشد. تأکید من به همه دختران و خانم‌ها این بوده که ابتدا برای خودشان یک شغل مناسب به دست بیاورند و بعد از اتمام تحصیل و به دست آوردن استقلال مالی، ازدواج کنند. اصرار من بر این نیست خانم‌ها حتماً باید تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، بلکه می‌توانند حرفه‌ای درشان و مناسب یک خانم را انتخاب کنند و در آن پیشرفت داشته باشند. تأکید من بر این است که یک خانم برای خودش استقلال مالی درست کند و بعدش ازدواج کند. بی‌شک شرایط مالی مناسب می‌تواند تأثیرگذاری بهتری داشته باشد و در وهله بعد به ازدواج به‌عنوان سیره پیامبر عمل شود.

 

با توجه به محدودیت‌های موجود، یک زن می‌تواند به اندازه‌ای توانمند شود که الگویی برای جامعه باشد؟

چرا باید حتی شک کنیم که یک زن نمی‌تواند یک الگو باشد؟ بنیاد یک خانواده از یک زن شکل می‌گیرد و هرچقدر این زن توانمندتر و آگاه‌تر باشد، آن خانواده و جامعه موفق‌تر و برجسته‌تر است. یک جامعه موفق از خانواده‌های مختلف تشکیل شده و بنیاد خانواده بر وجود یک زن استوار است به شرط آنکه زنی آگاه و توانمند باشد.

یک زن آگاه می‌داند در جامعه چه می‌گذرد و بر اساس این دانش، می‌داند در چه مسیری حرکت کند. زنی که از شرایط جامعه آگاهی دارد، نه تنها می‌تواند فرزندش را به‌صورت مناسب تربیت کند، بلکه در هدایت همسرش نیز نقش‌آفرین خواهد بود. در مواردی هم که در اندازه هدایت کننده همسرش نیست، می‌تواند نقش کمک کننده داشته باشد و در بدترین شرایط، یک زن آگاه نقش بازدارنده برای همسرش نخواهد داشت.

 

امروزه در جامعه ما زنان با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو هستند. رئیس‌جمهور زن نمی‌توانیم داشته باشیم و بسیاری از پست‌ها را به زنان نمی‌دهند. این محدودیت‌ها انگیزه رشد و ترقی را در زنان از بین نمی‌برد؟

همیشه نظر دادن در مورد مسائل سیاسی سخت بوده و هست اما اگر بخواهم کلی پاسخ بدهم، اگر خانم‌ها در شغلی متمرکز بشوند و تصمیم به انجام آن بگیرند، تفاوتی در انجام مسئولیت‌ها به‌صورت فاحش با آقایان ندارند. اعتقاد من بر این است که اگر خانمی تصمیم بگیرد به‌صورت متمرکز و با علاقه بالا کاری را انجام بدهد، می‌تواند تمامی فعالیت‌ها و مسئولیت‌های آن کار را به‌درستی و به نحو احسن انجام بدهد. امروزه خانم‌های موفق در عرصه‌های متعدد در سراسر جهان نشان می‌دهد که نباید در واگذاری مشاغل و مسؤولیت‌ها فرقی بین زن و مرد قائل شد.

 

تفکری در جامعه مطرح است که واگذاری شغل به مردان در اولویت باشد زیرا مردها نان‌آور محسوب می‌شوند. به نظر شما اشکالی دارد که یک خانم مانند شما که جایگاه شغلی و اجتماعی دارد و از درآمد مناسبی برخوردار است، هزینه‌های زندگی را تأمین کند و مرد به نگهداری فرزند و خانه‌داری بپردازد؟ به عبارت بهتر نظر شما در مورد جابجا شدن نقش زن و مرد در شرایطی که مرد شغل ندارد اما زن شغل دارد چیست؟

این اتفاق بستگی به دید زن و مرد نسبت به همدیگر و البته زندگی دارد. این‌یک واقعیت است که زن و مرد توقع مشخصی از همدیگر دارند. اگر یک خانم با درآمدی که دارد، هزینه‌های زندگی را تأمین می‌کند و چرخ زنگی را می‌چرخاند، نشانه این است که این زن و مرد برای اداره زندگی به یک تفاهم رسیده‌اند و تصمیم گرفته‌اند برای حفظ کانون خانواده، این روال ادامه داشته باشد.

 اینکه یک زن و مردم برای حفظ زندگی ارزش قائل شده و چنین تصمیمی مخالف مسیر و روال جامعه گرفته‌اند، محترم است، ولی این دلیل نمی‌شود که حکم کلی صادر کنیم و انتظار داشته باشیم مسیر زندگی به‌مرورزمان به‌نوعی تغییر کند که خانم‌ها کار کنند و آقایان بیکار در نقش خانه‌دار باشند. این قبیل تصمیمات را باید شخص به شخص و خانواده به خانواده مورد بررسی قرار داد. شک ندارم که این رویکرد در نزد یک زن یا مرد و حتی اعضای یک خانواده به‌سادگی پذیرفته می‌شود و در نزد زن و مرد و خانواده دیگری مذموم است.

بنابراین بستگی به دیدگاه دارد. شاید زنی که در تمام طول زندگی با محرومیت و محدویت روبه‌رو شده و به دنبال به دست آوردن جایگاه اجتماعی خود بوده، به‌سادگی بپذیرد و حتی استقبال کند که نقش نان‌آور خانواده را داشته باشد، یا در مواردی که یک زن به دلیل از دست دادن همسر یا اعتیاد یا زندان همسرش ناچار باشد نقش مرد خانواده را ایفا کند، یا مردی به دلایل خاصی راضی بشود برای مدتی خانه‌داری کند، اما باور نمی‌کنم پذیرفتن این جابجایی به‌سادگی صورت بگیرد و مورد تأیید جامعه قرار بگیرد.

 شاید اعضای یک خانواده به نقطه‌ای برسند که برای مدتی ناچار باشند این جایگزینی را انجام بدهند، اما این رویکردی مقطعی است و به‌هیچ‌وجه این جابجایی برای مدت طولانی پذیرفتنی نیست. البته در برخی موارد اتفاقاتی می‌افتد که شرایط زندگی به‌نوعی تغییر می‌کند جامعه به این جابجایی رضایت می‌دهد. به‌عنوان‌مثال امکان دارد مردی در نتیجه حادثه کار معلول بشود و زن خانواده ناچار به کار شود، این اشکالی ندارد زیرا آغاز یک زندگی بر پایه تعهد به طرف مقابل است.

 

 

برچسب ها: زنان در جامعه، زنان موفق، نقش زنان تعداد بازديد: 283 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز