دکتر پروانه صفایی مقدم؛ روانشناس بالینی
بارداری یک حادثه فیزیولوژیک و برای زن و خانوادهاش دورهای منحصر به فرد و استثنایی و به عنوان یک دوران مهیج و لذت بخش در زندگی زنان در نظر گرفته شده است. در این زمان تغییرات شگرفی در خلق و خو و جسم مادر رخ میدهد. این تغییرات استرسهای روانی جدیدی را در زندگی فرد ایجاد میکند و چنانچه تحت کنترل قرار گیرند شاید همیشه مضر نبوده و میتوانند مادر باردار را در راه پذیرش تغییرات آمادهتر کنند.
تغییراتی خلقی و رفتارهای مرضی مبین نگرانی در پذیرش حاملگی است. فرسودگی جسمی و تنشهایی که بر جسم مادر باردار وارد میشود مشخص بوده و به راحتی قابل تشخیص، درمان و پیشگیری است ولی تنشهایی که بر روح و روان جنین در رحم مادر وارد میشود به راحتی قابل تشخیص نیست.
عواملی كه بهداشت روانی زن باردار را تهدید میكنند
عدم اطلاع یا اطلاعات ناقص و غلط در خصوص بارداری و تغییرات آن میتواند بهداشت روان زن باردار را به مخاطره اندازد. آشفتگیهای روانی باعث عدم توجه کافی مادر به بهداشت دوران بارداری و مراقبتهای اولیه، تغییر عادتهای غذایی، افزایش خطر زایمان زودرس، تولد نوزاد کم وزن و حتی سقط جنین میگردد و میتواند علائمی از قبیل خستگی، خواب آلودگی یا بی خوابی، اضطراب، افزایش ضربان قلب ، فشار خون بالا، پرخوری یا بی اشتهایی، سردرد، سرگیجه، استفراغهای مکرر و کاهش مقاومت در برابر بیماریهای عفونی و... ایجاد کند.
استرس در بدن زن باردار سطح بعضی از هورمونها را در خون بالا میبرد که این هورمونها، خون رسانی به جنین را از طریق جفت مختل میکند و به جنین اکسیژن و مواد غذایی کافی نمیرسد و همچنین میتواند اثرات مضرش را به صورت غیرمستقیم اعمال کند و گاهی خطر جدی برای مادر و جنین در دوران حاملگی ایجاد میکند. تغییر غلظت هورمونها مسئول ایجاد نوسانات خلقی و روحی است که در بارداری رخ میدهد.
نگرانیهای مادران باردار
بسیاری از مادران باردار نگران سلامت جنین هستند. بسیاری نگران این مسأله هستند که آیا از عهده زایمان بر میآیند یا خیر، جنسیت نوزاد، توانایی یا عدم توانایی در تربیت فرزند، مسائل مالی و نگرانیهای تأمین آن قبل و بعد از زایمان از نگرانیهای موجود است که چنانچه حاملگی از نوع حاملگیهای پرخطر باشد (حاملگی زیر 18سال، حاملگی بالای 35 سال، حاملگی با داشتن کودک زیر 3 سال، بارداری با وجود داشتن تعداد بیش از 3فرزند، حاملگی ناخواسته، حاملگی با سابقه بیماری خاص زمینهای، ژنتیکی یا ارثی و ...) اثرات این نگرانیها روی بدن چندین برابر خواهد شد، لذا بهداشت روان دوران بارداری از مسائلی است که امروزه بسیار مورد توجه است و نیاز به کمک و حمایت اطرافیان دارد.
واکنشهای مادرنسبت به بارداری و پس از زایمان
در سه ماهه اول: جنین هنوز به مفهومی جزئی از بدن خود مادر است تا یک شخصیت مستقل. احساسات متناقض مادر نسبت به بارداری ممکن است به از دست دادن تمایل نسبت به شوهر، خانواده و ترس از سلامتی، معلولیت و ناهنجاری جنین منجر شود.
در سه ماهه دوم: حرکات جنینی، افزایش اندازه آن و سایر تغییراتی که رخ میدهد مادر را از اینکه کودکش یک مقوله جداگانه ای است، آگاه میسازد. او همچنین شروع به رویابافی در مورد کودک میکند. در این زمان زن ممکن است احساس وابستگی بیشتر به تنها بودن را عنوان کند.
در سه ماهه سوم: مادر یک تنش رو به فزونی و افزایش ناراحتی فیزیکی را احساس میکند. او معمولاً علاقمند است که زایمان شروع شود و در عین حال دچار ترس از مرگ در حین زایمان نیز میشود که این ترسها میتواند به بی خوابی و افسردگی زن بیانجامد.
طی زایمان: مادر با واقعیت بچه دار شدن که با ترس از آسیب و مرگ همراه است مواجه میشود. ممکن است انقباضات رحمی مادر در زمان ورود به بیمارستان در اثر واکنش ترس متوقف شود. با پیشرفت زایمان مادر ممکن است نداند که چه زمانی کمک بخواهد و این مسئله نیز موجب استرس مادر شود.
او همچنین ممکن است نگران کثیف کردن خود بوده و حس کند که شدیداً نگران ادامه زایمان است. مادر خود را به مدت متغیری نسبت به کودک غریبه احساس میکند. او مدت 9 ماه کودک خود را در ذهن خود پرورانده و ممکن است نتواند تصورات رویایی خود را با کودک واقعی انطباق دهد.
پس از زایمان: مادر ممکن است احساسات و ایدههای از پیش تعیین شده متعددی درباره کودک خود داشته باشد. اگر روابط و مناسبات مادر با مادر خودش خوب بوده باشد در نقش جدید، با کشمکشهای درونی کمی مواجه خواهد شد ولی اگر مادر احساس خشم یا نفرت نسبت به مادر خود داشته باشد فشارهای روانی زیادی را ممکن است تحمل کند.
همچنین ممکن است دوره کوتاهی از افسردگی را تجربه کند که علت آن ممکن است کاهش استروژن سرم باشد و در اثر عدم انطباق انتظارات قبل از زایمان مادر با واقعیات پس از آن تشدید یابد.