سیما انصاری جعفری؛ مدرس دانشگاه
چهارشنبه سوری
یکی دیگر از مراسم پیشا نوروزی «چهار شنبه سوری» است که از دو کلمهی چهارشنبه به منظور آخرین چهارشنبهی سال و سوری که همان « سوریک فارسی و به معنای سرخ» باشد و در کل به معنای «چهارشنبه سرخ»، مقدمهی جدی جشن نوروز بوده است. در ایران باستان بعضی از وسایل جشن نوروز از قبیل آینه و کوزه و اسفند را به یقین شب چهارشنبه سوری و از « چهارشنبه بازار » تهیه میکردند. بازار در این شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و البته خرید هرکدام هم آیین خاصی را داشته است.
هنگام غروب بوتهها را به تعداد «هفت دسته به نماد عدد برکت» یا «سه دسته به نماد گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک» روی هم میگذاشتند و خورشید که به تمامی پنهان میشد، آن را بر میافروختند تا آتش سر به فلک کشیده جانشین خورشید شود. در بعضی نقاط ایران برای شگون، وسایل دور ریختنی خانه از قبیل پتو، لحاف و لباسهای کهنه را میسوزاندند.
آتش میتوانست در بیابانها و گذرها و یا بر صحن و بام خانهها افروخته شود. وقتی آتش شعله میکشید از رویش میپریدند و ترانههایی که در همه ی آنها درخواست برکت و سلامت و بارآوری و پاکیزگی بود، میخواندند. آتش چهارشنبه سوری را خاموش نمیکردند تا خودش خاکستر شود. سپس خاکسترش را که مقدس بود کسی جمع میکرد و بی آنکه پشت سرش را نگاه کند، در نخستین چهار راه میریخت.
شال اندازی
« شال اندازی » نیز از آداب چهارشنبه سوری بود که پس از مراسم آتش افروزی جوانان به بام همسایگان و خویشان میرفتند و از سوراخ بالای اجاق شال خود را پایین میانداختند، صاحبخانه هم خوراکی یا هدیه ای در شال میگذاشت تا جوانان آن را بالا بکشد و بردارند.
« قاشق زنی » و « فالگوش » هم از مراسم چهارشنبه سوری بوده اند که شرح آنان در این مقال نگنجد.