بهاره عسگری؛ كارشناس تغذیه و رژیم درمانی
آجیل شب چهارشنبه سوری
آخرین سه شنبه آخر سال را شب چهارشنبه سوری گویند. شبی كه با سنت های ویژه خود همراه می باشد آجیل شب چهارشنبه سوری، به دلیل یمن و شگونی كه در این شب با خود به همراه می آورد، زینت بخش خانه ها شده و معمولا از هفت نوع خوردنی و میوه خشک شامل: كشمش، نخودچی، توت، انجیر، خرما زرد، قیسی و باسلوق تشكیل می گردد.
فلسفه وجود هفت نوع آن در گذشته این بوده كه اولا عدد هفت آن از تعداد كواكب هفت گانه منشاء می گیرد به این معنی كه در باطن امر، هر یک آنها نثار یكی از كواكب می گردید كه با آن وسیله خوشنودی خانواده فراهم می شد و كارهای اهل خانه و خورنده آن را تا آخر سال رونق می بخشید. ثانیا اندام هفت گانه بدن مانند: مغز، قلب، كلیه، كبد، معده، امعاء و مثانه را تقویت می نماید و توانایی و سلا متی بدن را به همراه خواهد داشت. به عنوان مثال كشمش برای تقویت قوای ذهنی، نخودچی برای كلیه، توت برای تقویت و سلا مت قلب، خرما مقوی معده، انجیر جهت كلیه، قیسی نافع امعاء و باسلوق برای سلا مت مثانه ۱ بوده است.
شب عید (شب عرفه)
یک شب به شب تحویل سال مانده را شب عرفه می گویند. در این شب، در اكثر خانه های ایرانی بوی سبزی پلو با كوكوسبزی، سیر تازه و ماهی به مشام می رسد. در قدیم، خیرین، برنج، روغن، ماهی و تخم مرغ را تهیه و به مستمندان می دادند تا آنان نیز از شب عرفه بهره مند شوند.
در گذشته چون امكان تهیه ماهی، حفظ و نگهداری آن به جهت مشكلات حمل و نقل و نبود امكانات امروزی در اكثر شهرهای كشور نبود، ماهی را در محل صید در آب نمک غلیظ می خواباندند، دود داده، خشک و نمک سود می كردند (ماهی دودی) و به این ترتیب ماهی شب عید خود را فراهم می كردند.
دلیل خوردن سبزی پلو هم در شب عید این بود كه عقیده داشتند خوردن آن در چنین شبی، دل را زنده و بدن را رطوبت مفید می بخشد. روح تازه به تن دمیده و نشاط و تازگی را به همراه می آورد.
شب سال نو (رشته پلو)
شب سال نو یعنی شب بعد از تحویل سال، شب خوردن رشته پلو بود. عقیده بر این بود كه با خوردن رشته پلو سر رشته كارها به دست می آید. به خصوص اگر خرما هم لا به لا ی آن گذارده و كشمش پلویی سرخ كرده ای زینت بخش روی آن باشد كه ضعف و سستی برنج را از تنشان تا آخر سال دور می كند. به عبارتی خوردن رشته پلو، رشته كار و بخت و زندگی را به دستشان می داد. به عنوان مثال اگر مرد و سرپرست خانواده، رشته كسب و كارش از دست رفته بود، اولین بشقاب این پلو سهم او بود.
اگر دختری ازدواج نكرده بود، زیر دیگ اجاق را او روشن كرده و موقع كشیدن غذا، در دیگ را او برمی داشت. اگر فردی فقیر و بی پول بود از رشته خشک شده در كیسه پولش می انداخت و اگر برای مهر و محبت و عقد دوستی می خورد، مهر و محبت همیشگی ایجاد می شد.
آداب پذیرایی عید نوروز در تهران قدیم
وسایل پذیرایی عبارت بود از: خوردنی های مختلف شامل شیرینی های خانگی و بازاری از جمله نان برنجی (خمیر آرد برنج، روغن، گلا ب، شكر كه گرد گرد در دیس فر پخته و روی آن سیاه دانه می پاشیدند)، نان ولا یتی (نان كوچک از آرد گندم، برنج، روغن و شكر كه روی آن را زرده تخم مرغ، زعفران، عسل یا مایه قند می مالیدند) نان كلوچه، نقل و آبنبات (آبنبات های نرمی كه به رنگ ها و شكل های مختلف به اندازه سكه یک ریالی تهیه و در شكر می غلتاندند)، مسقطی و راحت الحلقوم (نوعی شیرینی كه از نشاسته و شكر تهیه شده ولی مسقطی سفت تر می باشد)، نان بادامی (شامل بادام رنده شده، شكر، آرد و روغن) و نان نخودچی. كه ابتدا نقل و نبات تعارف می كردند و بعد از آن با آجیل و شیرینی های درختی مانند كشمش سبز، توت، انجیر خشک، پسته، فندق، بادام و تخم كدو به اسم چهار مغز و نخودچی; و برای بچه ها نیز تخم مرغ های رنگ كرده ای در شیرینی خوری های بلور لب كنگره ای كه بر روی سفره هایی كه برای همین كار پهن شده بود چیده و در یک مجمعه مرتب كرده و جلوی مهمان می گذاشتند.
عیدی بچه ها یک یا دو تخم مرغ رنگ كرده، مشتی نخودچی و كشمش و پول زرد و سفیدی بود كه هنگام خروج از منزل میزبان به آنها می دادند و بزرگترها نیز از تمام خوردنی های موجود، دهنی تازه كرده و در صورتی كه دید و بازدید قبل ازظهر بود با صرف نهار و اگر غروب صورت می گرفت با شام تواٴم بود و معمولا ابتدا كوچكترهای فامیل منزل بزرگترها رفته و این عید دیدنی ها برای مردها تا آخر روز دوازدهم و برای زن ها تا ۴۰ روز بعد از عید طول می كشید.
سنتهای نوروز در تهران قدیم- قسمت دوم