Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
پنجشنبه 6 اردیبهشت 1403 - 02:18

10
تیر
چرایی ترس جوانان از ازدواج

چرایی ترس جوانان از ازدواج

«به حداقل رسیدن میزان ازدواج‌» تهدیدی برای نهاد خانواده در هر جامعه‌ای است. مسلماً در چنین شرایطی افرادی که ازدواج ‌نکرده‌اند با توجه به نیازهای روانی، جنسی، جسمی و ... خود، مشکلاتی را در سطح جامعه برای خود و دیگران ایجاد کرده

دکتر حسین ابراهیمی مقدم : استاد دانشگاه ؛ و عضو تیم تخصصی مشاوره ازدواج انجمن ازدواج و خانواده کشور

 

تحریریه زندگی آنلاین : «به حداقل رسیدن میزان ازدواج‌» تهدیدی برای نهاد خانواده در هر جامعه‌ای است. مسلماً در چنین شرایطی افرادی که ازدواج ‌نکرده‌اند با توجه به نیازهای روانی، جنسی، جسمی و ... خود، مشکلاتی را در سطح جامعه برای خود و دیگران ایجاد کرده و اینگونه عملاً بقاء خانواده‌های تشکیل شده نیز تحت تأثیر همین مسائل و مشکلات به خطر می‌افتد. در شرایط فعلی مشکلات اقتصادی به‌قدری هست که جوانان نگران‌اند چگونه امنیت اقتصادی خانه پدری را رها کرده و وارد زندگی جدیدی شوند که ممکن است معیشت آنها در آن دچار مشکل شود و ازاین‌رو از تشکیل خانواده و بر عهده گرفتن مسئولیت فرد دیگر هراس دارند.

 بیشتربخوانید:

پیشگیری بهترین راه کاهش طلاق

 

 

موج ترس از ازدواج بین جوانان مرفه

در حال حاضر عده‌ای از جوانانی که تشکیل خانواده داده‌اند بیکارند و برخی هم که کار دارند عملاً درآمد مناسبی برای اداره خانواده ندارند، از سوی دیگر نیز جوانی که وضعیت اقتصادی خوبی هم دارد با همین موج همراه می‌شود و تصور می‌کند  اگر ازدواج کند گویی کار بی‌قاعده‌ای انجام داده است.

اگر چنین جوانی که وضع اقتصادی مناسبی دارد دچار مشکلات اخلاقی نیز شود می‌تواند بسیاری از نیازهای خود را خارج از چارچوب ازدواج و تشکیل خانواده به دست آورد و ازاین‌رو عملاً اقدامی برای ازدواج انجام نمی‌دهد. این امر تهدیدی برای تشکیل خانواده محسوب می‌شود و بیانگر "انحطاط فرهنگی و اخلاقی" است.

خانواده‌های قدیمی‌تر و سنتی‌تر اکثراً آرزوی ازدواج فرزندان خود را مطرح می‌کردند اما اکنون بسیاری از خانواده‌ها، اعتمادبه‌نفس تشکیل خانواده را از فرزندان می‌گیرند. از سوی دیگر برخی خانواده‌ها تمامی امور و مسائل فرزندان را به دوش کشیده‌اند و اینگونه فرزندان تعلیم و تربیت درستی برای ورود به زندگی جدید ندیده‌ و ترس از ازدواج و تشکیل خانواده در آنها شکل گرفته است.

از سوی دیگر متأسفانه عمده بحث‌ها و گفتگوهای کارشناسی مطرح شده پیرامون تشکیل خانواده، به مباحث طلاق و مسائل و مشکلات ازدواج معطوف می‌شود و کمتر درباره زندگی‌های خوشبخت و خانواده‌های موفق صحبت شده است.

همین امر منجر می‌شود افراد غولی از ازدواج در ذهن خود بسازند.

 بیشتر بخوانید:

کورى عاطفى در زندگى مشترک

 

 

 

رقابت نامیمون فضای مجازیش

استفاده نادرست از فضای مجازی از جمله مشکلات پیش روی نهاد خانواده است. در فضای مجازی به علت عدم وجود حریم‌های زندگی حقیقی، افراد خود را متفاوت از آنچه هستند معرفی می‌کنند. در بین افراد رقابتی برای نشان دادن فارغ از آنچه در دنیای حقیقی هستند شکل می‌گیرد و همین رقابت‌های نامیمون از افراد، داوطلبان بهتری برای برقراری روابط متعدد، خیانت‌ها، بی‌وفایی‌ها و… می‌سازد. به نظر می‌رسد علیرغم نکات مثبت فضای مجازی، به دلیل عدم آموزش نحوه استفاده از این فضا، افراد در جهت بداخلاقی‌ها از آن استفاده کرده و در بسیاری مواقع زوجین کوچک‌ترین مشکل نهاد خانواده را بهانه‌ای برای درد و دل کردن با سایر افراد در فضای مجازی قرار می‌دهند و همین امر زمینه‌ساز بسیاری از خیانت‌ها می‌شود. میزان بی‌وفایی و خیانت زوجین، مشکلی مختص خانواده‌های عصر حاضر نیست و مساله‌ای است که در گذشته نیز گزارش شده است.

 

تسری یافتن «خیانت» از مردان به زنان

آنچه در عصر حاضر نگران کننده است؛ تسری یافتن این بی‌وفایی‌ها و خیانت‌ها به‌سوی خانم‌ها است. اگرچه تمام مردان درگیر این امر نبودند اما درگذشته این امر بیشتر در بین مردها دیده می‌شد، درحالی‌که امروزه تحت تأثیر عواملی نظیر تهاجم فرهنگی، بهم ریختگی فرهنگ‌ها، نبود خانواده‌های هسته‌ای، عدم تمرکز خانواده‌ها بر یکدیگر، فقر اقتصادی و مهاجرت، خیانت زناشویی و بی‌وفایی در میان زنان نیز در حال افزایش است که به‌شدت جای نگرانی دارد.

نباید فراموش کنیم که خودخواهی‌های فزاینده‌ای _با دلایل مختلف نظیر مرتفع شدن تمام نیازهای جوانان توسط خانواده‌ها_ در نسل حاضر وجود دارد و ازاین‌رو آنها تصور می‌کنند محق هستند هرچه اراده می‌کنند به دست آورند درحالی‌که در زندگی مشترک زوجین باید با تلاش یکدیگر به اهداف خود برسند و از این مسیر لذت ببرند.

همین امر نیز منجر به افزایش ناسازگاری‌ها و زیر سؤال رفتن تعهد و وفاداری می‌شود.

 گاهی این ارتباطات صرفاً در محیط‌های کاری و محیط‌های امن با حفظ حدومرزها رخ می‌دهد اما گاهی این مرزها شکسته شده و ارتباطات افزایش یافته و منجر به تشکیل ارتباطات پنهانی و ایجاد پایه خیانت‌ها، روابط خارج از منزل و مسائل این چنینی می‌شود.

بسیاری از مواقع افراد مطرح می‌کنند درعین‌حالی که همسر خود را دوست دارند وارد روابط مثلثی می‌شوند و این دقیقاً همان سمی است که درخت پربار زندگی مشترک و خانواده را به‌شدت دچار مشکل می‌کند.

 بیشتر بخوانید:

حرفهای ممنوعه درباره عشق قبلی!

فرمولی تضمینی برای تسخیر قلب ها

 

 

جا ماندن از «قافله» جوانی و جوانی‌های ناکرده

در چنین مواقعی خانواده‌هایی که اصالت و ریشه خود را بیشتر حفظ کرده‌اند کمتر دچار مشکل می‌شوند اما واقعیت این است که آنقدر میزان فشار اطرافیان، فضای مجازی و دوستان ناخوشایند افزایش پیدا می‌کند که گاهی حتی افراد دارای زندگی سالم نیز به اشتباه تصور می‌کنند از "قافله" عقب‌مانده و به‌اصطلاح "جوانی نکرده‌اند"، باید جوانی‌های نکرده را هرچه سریع‌تر آغاز کنند و همین امر مشکلات عدیده‌ای را بروز می‌دهد.

طلاق صرفاً معطوف به موارد ثبت شده در شناسنامه افراد نمی‌شود بلکه طلاق‌های اقتصادی (ناشی از مشکلات اقتصادی درون خانواده‌ها)، طلاق‌های جنسی (ناشی از مشکلات زوجین در روابط جنسی) و… نیز وجود دارد و آنچه امروزه متدوال‌تر است "طلاق‌های عاطفی" است.

در طلاق‌های عاطفی زن و شوهر تنها در یک خانه زنده هستند و زندگی نمی‌کنند. در چنین شرایطی روابط عاطفی لازم و حتی هم‌کلامی آنها به حداقل می‌رسد و ممکن است مثل دو فرد غریبه با یکدیگر رفتار کنند. ازاین‌رو به علت عدم وجود روابط سالم عملاً خود را زن و شوهر نمی‌دانند و به خود حق می‌دهند بسیاری از کارها را انجام دهند و اینگونه است که خیانت پایه‌ریزی می‌شود.

بسیاری از خانواده‌هایی که در طلاق عاطفی تن به خیانت نمی‌دهند نیز به‌احتمال‌زیاد به دلیل مسائل کمبود عاطفی و مشکلاتی ازاین‌دست دچار کمبود عشق، توجه، اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس می‌شوند و اینگونه ساختار خانواده‌ها دچار مشکل می‌شود. توصیه می‌شود خانواده‌ها با کاهش حتی ذره‌ای محبت و توجه، سریعاً برای رفع مشکل به روانشناسان و مشاوران مراجعه کنند.

در محیطی که فرزندان حاضر هستند، نباید رفتارهایی سرد، خشمگینانه و پرخاشگرانه از خود بروز داد. طلاق عاطفی بیش از هر چیز به فرزندان آسیب می‌رساند چراکه آنها والدین خود را به‌عنوان یک الگویی می‌دانند که زندگی خود را بر همان اساس چارچوب‌بندی می‌کنند. کما اینکه علت ازدواج نکردن بسیاری از افراد و یا مشکل‌دار شدن ازدواج آنها، مشاهده رفتار نادرست والدین و خانواده نا به سامان آنها است.

 

آیا طلاق نسبت به گذشته بیشتر شده؟

با توجه به اهمیت دو معیار "میزان طلاق‌های ثبت شده" و "میزان لذت و خوشی تجربه شده بین زوجین" در بررسی تفاوت طلاق در عصر حاضر و ادوار گذشته، بسیاری معتقدند هرچند طلاق در شناسنامه ثبت می‌شود و در گذشته ثبت طلاق کمتر بوده است، اما لزوماً پدران و مادران ما زندگی شادتر و خوشبخت‌تری را تجربه نکرده‌اند.

چه بسا بسیاری از آنها حداقل نقشی در انتخاب همسر داشته‌اند و بعضاً تا پایان عمر لذت‌های طبیعی زندگی زناشویی را تجربه نکرده‌اند. ازاین‌رو هرچند در حال حاضر با افزایش مشکلات اقتصادی، اجتماعی، روانی و حتی چشم‌وهم‌چشمی‌ها به نظر می‌رسد عدم رضایت خانواده‌ها بیشتر شده است، اما برای بیان اینکه طلاق در عصر حاضر نسبت به ادوار گذشته بیشتر شده است یا خیر؛ نیازمند بررسی بیشتری هستیم.

 بیشتربخوانید:

معیارهای نادرست در انتخاب همسر

 

 

«انتخاب خوب» مؤلفه نخست بقاء خانواده

اولین مؤلفه لازم برای بقای خانواده‌ها، انتخاب خوب است. انتخابی که بر اساس معیارهای عقلانی شکل گرفته و درعین‌حال چاشنی احساس را با خود به همراه داشته باشد.

 همچنین تفاهم بسیار حائز اهمیت است، بقاء خانواده‌هایی که در آن زوجین سطح تفاهم پایینی دارند معمولاً مستحکم نخواهد بود. از سوی دیگر نوع نگاه در جهان‌بینی و حتی تفریحات و سرگرمی زوجین نیز اهمیت دارد چراکه خانواده‌هایی که از بودن با هم لذت نمی‌برند و ویژگی‌های مثبت یکسانی ندارند عملاً نمی‌توانند روابط پایداری داشته باشند.

از خودگذشتگی‌ها و فداکاری‌هایی که در گذشته در بین خانواده‌ها رواج داشته، امروزه جای خود را به خودخواهی‌ها و خودبینی‌ها داده است. از سوی دیگر در بسیاری مواقع والدین الگوهای خوبی برای زوجین جوان نیستند و بجای ارائه راهکار از خاتمه دادن زندگی مشترک آنها حمایت و از فرزندان خود جانب‌داری می‌کنند.

بنابراین حتماً نیاز است مسائل و مشکلات زوجین با یک روانشناس در میان گذاشته شود چراکه علم و تجربه و بی‌طرف بودن روانشناس می‌تواند به رفع بسیاری از مشکلات کمک کند. علیرغم اینکه هرچقدر بی‌احترامی‌ها و شکستن حریم‌های میان زوجین بیشتر شود احتمال موفقیت در ارائه مشاوره  کاهش پیدا می‌کند اما هرچه زودتر اقدام به مشاوره شود تعمیر، درمان و حفظ زندگی مشترک راحت‌تر است.

موضوع «خیانت»

واقعیت این است که پس از چند سال به‌طور معمول آن ذوق و شوق و عطش اولیه تعدیل می‌شود اما هرچه زوجین تفاهم بیشتری داشته، از بودن با هم بیشتر لذت برده و برای اهداف مشترکشان تلاش کنند، شاهد رفتارهای وفادارانه آنها خواهیم بود. هنگام بروز مسائلی نظیر بی‌وفایی‌ها، خیانت‌ها و مسائلی ازاین‌دست؛ بهتر است در گام نخست افراد خود را درگیر مسائل نکنند. گاهی به زوجین توصیه می‌شود که چشمانشان را ببندند چراکه شاید فرد نیاز داشته باشد بررسی انجام دهد و به آغوش خانواده بازگردد. گاهی عکس‌العمل‌های شدید و هیجانی مسائل را بدتر می‌کند. بنابراین اگر افراد با درایت به مسائل نگاه کنند احتمال مدیریت و حل مسائل افزایش پیدا می‌کند.

برچسب ها: زندگی مشترک، ازدواج، انتخاب همسر، طلاق تعداد بازديد: 3954 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز