تحریریه زندگی آنلاین - محمد خادمی :
تستهای روانشناختی، یکی از ابزارهای پی بردن به وضعیت شخصیتی و به عبارتی دورن فرد به حساب میآید. این نوع آزمایشات کمک بزرگی قبل از ازدواج انجام میدهد و میتوان با این ابزار کاری کرد که هر سال بخشی از ازدواجهایی که به طلاق و جدایی ختم میشود را جلوگیری کرد؛ به طوری که طبق آمارهایی که منتشر شده است در کشور ما در سال 97 نزدیک به 180 هزارطلاق ثبت شده است و موجی از نگرانی را برای حاکمیت، خانواده و جوانان به وجود آورده است، این در حالی است که با یک آزمایش و تست روانشناختی میتوان کمک بزرگی به کاهش این میزان جدایی کرد.
البته این آمارهای رسمی است؛ هستند افرادی که در زندگی مشترک حاضر نیستند پای خود را به دادگاههای خانواده باز کنند و با هر مشکلی که در زندگی مشترک دارند با سکوت به آن ادامه میدهند و آن طوری که آمارها نشان میدهد نزدیک به 30 درصد زوجهایی که زندگی مشترک خود را در کنار یکدیگر سپری میکنند، هیچگونه رضایتی از زندگی خود ندارند.
بیشتر بخوانید:
سایه روشنهای چککردن گوشی همراه همسر
برخی از بیماران روحی و روانی بر این باور هستند که دوای درمان بیماریشان ازدواج و تشکیل زندگی است و بدون اعلام این موضوع تصمیم به ازدواج میگیرند وبه نوعی این موضوع را مخفی نگه میدارند، این در حالی است که ازدواج میتواند شرایط بیماری را وخیمتر کند و حتی مشکلات جسمی یا روحی فراوانی را برای طرف مقابل نیز رقم بزند؛ بنابراین بهترین راه برای اینکه افراد قبل از ازدواج بتوانند از سلامت روحی یکدیگر با خبر شوند استفاده از خدمات مشاوره قبل ازدواج و تست روانشناسی است. برای اینکه بیشتر از این نوع روش قبل از ازدواج باخبر شویم گفتگویی با «سید علی بنی صدر» پژوهشگر حقوق خانواده انجام دادهایم.
برخی معتقد هستند که باید قبل از ازدواج زوجین اقدام به آزمایش اعصاب و روان کنند، شما نیز با این نظر موافق هستید؟
ما باید قبل از اینکه زوجین را وارد یک زندگی مشترک کنیم، برنامههایی را قبل از ازدواج انجام دهیم تا حجم اختلافات و ناسازگاریها کاهش پیدا کند، برای نمونه در حال حاضر قبل از ازدواج باید زوجین آزمایش اعتیاد بدهند و باید در کلاسهای آموزشی شرکت کنند؛ این اقدام از سوی قوه قضاییه نشان دهنده این است که برنامههای پشگیرانه ای دارد و این اقدامات کار شایستهای به حساب میآید؛ اما متاسفانه یکی از اختلافات که بین زوجین بعد از ازدواج بروز پیدا میکند و به عبارتی خودش را نشان میدهد، بیماری اعصاب و روان است، ما نمیتوانیم آماری بدهیم که چه تعداد از طلاق مربوط به این نوع بیماری است، اما براساس تحقیقات که انجام شده آمار نگران کنندهای است و میتوان گفت که اختلافات زوجین درکشور ما بخشی مربوط به اعصاب و روان و رفتار است.
اگر میخواهیم آمار طلاق در کشور را کاهش دهیم باید اولویت کارمان را در حوزه پیشگیری که همان قبل از ازدواج است در نظر بگیریم، مثلاً باید قبل از ازدواج کلاسهای روانشناختی برگزار شود تا طرفین از سلامتی روحی یکدیگر اگاه شوند و ببینند چه نوع بیماری دارند و ایا میتوان با فرد مبتلا به بیماری ازدواج کرد، بنابراین باید برای گروهی از بیماران اعصاب و روان نیز به پزشکان این حوزه مراجعه کرد تا ببینیم آیا فرد مبتلا به بیماری «وسواس فکری»، «اسکیزوفرنی»، «دوقطبی» و توان و ظرفیت ازدواج و اداره زندگی را دارد یا نه.
برای جلوگیری از ازدواجهایی که منجر به طلاق میشود و عامل آن افراد مبتلا به بیماری اعصاب و روان هستند چه راهکاری وجود دارد؟
طبق آمارهای منتشر شده افرادی که دچار بیماری «پارانوئید» هستند از هر یک هزار نفر 5 نفر دچار هستند و این 5 نفر در زندگی مشترک با مشکلات مواجهاند، یا اینکه افرادمبتلا به بیماری «اسکیزوفرنی» نیز تا وارد زندگی مشترک میشوند با مشکلات مواجه هستند کاملاً میتوان تحقیقات میدانی روی این افراد انجام داد و این افراد اگر ده بار هم ازدواج کنند باز در زندگی مشترک با مشکل مواجه خواهند بود و اقدام به طلاق میکنند؛ آن وقت از آنها میخواهند مشاوره در این زمینه انجام دهند، چرا که مشاوره این روزها یکی از ملزومات قبل از طلاق است و باید قبل از ازدواج این مشاوره صورت بگیرد و تست روانشناسی و شخصیتی صورت بگیرد و اگر این کار صورت بگیرد مزیتهای فراوانی خواهد داشت، یک اینکه فرد بیمار زودتر اقدام به درمان میکند، دو باعث پیشگیری از یک زندگی ناموفق میشویم و اینکه خانوادهها را از نگرانی خارج میکنیم.
بیشتر بخوانید:
کورى عاطفى در زندگى مشترک
برخی معتقدند دختران و پسران قبل از ازدواج دو تا سه ماه زیر نظر بزرگترها دوران قبل از ازدواج را سپری کنند تا از روحیات یکدیگر آگاه شوند، گرچه این نوع رفتار از فرهنگ، آداب و مذهب ما فاصله دارد؟
نکته نخست این است که طبق تجربهای که وجود دارد مدل رفتار دختر و پسرها قبل از ازدواج و پس از ازدواج تغییر میکند، یعنی گذشته از هر مسئلهای بخواهیم دو تا سه ماه دختر پسر رابطه اجتماعی داشته باشند آنها به شدت میخواهند از خود نکات مثبت نشان دهند و نقاط ضعف را بپوشانند.
دومین نکته این است که بسیاری از بیماریهای اعصاب و روان در چالشهای زندگی مشترک خود را نشان میدهد، مثلاً پرداخت وام، اجاره خانه، هزینههای زندگی و ...به فرد بیمار فشار میآورد و آن وقت بیماری فرد بروز پیدا میکند.
آیا فضای مجازی نیز نقشی در بالا رفتن آمار طلاق دارد؟
ببینید، عواملی که باعث طلاق میشود چندین دلایل دارد؛ مانند اعتیاد، مسائل مالی و یک موضوع مربوط به بیماری اعصاب و روان است و از دیگرعواملی که این روزها باعث جدایی زوجین میشود مربوط به فضای مجازی است و نقش قابل توجهی در آمار طلاق کشور دارد و از طریق دادگاههای خانواده میتوانیم آماری را به دست آوریم، علت این امر نیز مربوط به این است که در فضای مجازی فرهنگهای مختلف را مشاهده میکنیم و مدلهای زندگی اروپایی و آسیایی و امریکا به تصور کشیده میشود و برخی میخواهند سبک زندگی خود را به آن سمت ببرند و برای به دست آوردن یک فرهنگ جدید و خاص با مشکل مواجه میشوند.
بیشتر بخوانید:
رمز و رازهای ازدواج با همکار
سهمیه طلاق در دفترخانهها کمکی برای کاهش طلاق در کشور میکند؟
این موضوع که مطرح شد باعث سوء برداشتها شده است و باید کمی بیشتر در این زمینه صحبت انجام میشد و به نوعی 180 درجه خلاف آن مطرح شد، موضوع از این قرار بود که مراجعه مردم به دفاتر عقد و طلاق کاملاً آزاد است و هرکسی میتواند به حوزه محل سکونت خودش مراجعه کند، اما برخی از دفاتر مراجعات بسیار زیاد و برخی دیگر مراجعه کمتر داشتند به طوری که در برخی از دفاتر 200 طلاق ثبت کردند و برخی 10 مورد نیز ثبت نکردند که این امر باعث کاهش درآمد سردفتر داران شده است و قوه قضاییه اقدام بسیار ارزشمندی انجام دادند و برای سر دفترداران سهمیه گذاشتند تا درآمدزایی برای دفاتر طلاق صورت بگیرد؛ اما هنوز برای ازدواج صورت نگرفته است و تفسیرهای غلط در این خصوص مطرح شد و متاسفانه رسانه اخبار را به درستی پوشش ندادند.
طبق آمارهای سال 97 نزدیک به 180 هزار طلاق در کشور ثبت شده است و برخی از استانها که در گذشته آمار طلاق بسیار پایین بود، این روزها شتاب بیشتری گرفتهاند، آیا سبک زندگی عامل این موضوع بوده است؟
واقعیت این است که سبک زندگی ما از سبک زندگی ایرانی _ اسلامی فاصله گرفته است و با یک نوع سبک جدید زندگی مواجه هستیم، حتی آن افرادی که خیلی ملی گرا هستند اگر به زندگیشان نگاه کنیم میبینیم سبک زندگی اصیل ایرانی ندارند، وقتی سبک زندگی تغییر میکند آثار و نتایج نیز متفاوت میشود در سبک زندگی اسلامی بین زن و مرد احترام و حریمهایی وجود دارد و حتی وظایف و حقوق یکدیگر مشخص است و رهبری مدام تاکید دارند روی این موضوع که باید در زندگی فرهنگ و آداب کشورمان را حفظ کنیم تا دچار تهاجم فرهنگی نشویم.
بیشتر بخوانید:
اشارهای به منطق زندگی
برای کاهش طلاق چه پشنهادی دارید؟
در موضوع طلاق پیشگیری بهتر از درمان است و همان شعاری که برای مسائل درمانی مطرح میکنیم در این زمینه نیز باید انجام شود. هر اندازه بتوانیم ازواجها را عاقلانه کنیم طلاق به همان نسبت کاهش پیدا میکنیم وباید به این فکر باشیم که قبل از ازدواج زندگی را شادابتر و زیباتر کنیم، انتظار داریم دولت و قوه قضاییه به این فکر باشند که اقداماتی پیش از ازدواج بین زوجین صورت بگیرد تا بنیاد خانواده محکمتر شکل بگیرد.